جزاير سه‌گانه و راه پيش رو!

در سه شماره قبلي اين يادداشت‌ها در مورد جزاير سه‌گانه و اقدامات امارات، راه طي شده را ترسيم نمودم و چند بار تاكيد كردم مشكل جزاير ايراني-اماراتي نيست و دايره‌اي فراتر دارد و تابعي از متغيرهاي متعدد از‌جمله عوامل سياسي، جغرافيايي، ژئوپليتيكي، موقعيت، اقتدار و قدرت ايران در منطقه و ترس امارات از پهنه ژئوپليتيكي ايران، رويكرد سياست خارجي ايران و بازي‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي است، ولي حلش فقط به دست ايران و امارات است! نوشتم شيخ زايد با درك موقعيت و جايگاه ايران و بازي با اين كارت به تثبيت حكومت نوپاي خود پرداخت اما برعكس ايران نتوانست از اين موقعيت در فاصله سال‌هاي 57‌-50 بهره ببرد و استخوان لاي زخم انگليسي را درمان كند! ولي جانشين او در پرتو تحولات منطقه‌اي و بين‌المللي و تحولات سياست خارجي ايران به‌جاي همكاري با حكومت نوپاي بعد از انقلاب براي حل اين استخوان لاي زخم، راه بين‌المللي كردن موضوع را بر دوجانبه ترجيح داد كه نهايت سايه‌اش بر روابط دو كشور سنگيني مي‌كند! 
البته ايران نيز بي‌تقصير در اين زمينه نبود! زيرا اگرچه امارات از قدرت و پهنه ژئوپليتيكي ايران احساس آسيب‌ مي‌كند و اين ريشه سياسي، تاريخي، ژئوپليتيكي، روانشناختي آل‌نهيان و بازي‌ منطقه‌اي و بين‌المللي دارد اما اگر ايران و امارات به سازوكار بين‌المللي، حمايت كشورها و اسناد خود دل خوش كنند وقت و منابع خويش را هدر داده‌اند! مشكل جزاير محرك خارجي دارد ولي ديگران نمي‌توانند آن را حل كنند! بايد دو طرف با واقع‌بيني، مواضع منطقي، توافقات قبلي و مساعي جميله سوءتفاهم در ابوموسي را رفع كنند. در اين زمينه خروج سياست خارجي ايران از توازن و درگيري بيش از حد و غير‌ضروري ايران و غرب و تاثير تحريم‌ها بر اقتصاد ايران و كاهش انسجام داخلي، به حكام امارات كمك كرد تا پشتوانه لازم براي اجراي اين سياست جديد و يارگيري بين‌المللي را به راحتي انجام دهند، زيرا بخشي از حمايت كشورها از اين اقدام امارات براي انتقام‌گيري از ايران است و نه محق دانستن امارات در اين ادعايش! و هم بر اثر تحريم‌ها با وابستگي بيشتر اقتصاد ايران به امارات كه هم از توبره مي‌خورد هم از آخور! و با تقسيم كار بين دوبي و ابوظبي دست ايران زير ساطور اين كشور قرار گرفته و تا حدي در مقابل اين سياست بين‌المللي كردن موضوع جزاير منفعل شود! 
پس با اين مقدمه راه پيش رو روشن است. روش صدور بيانيه و تاكيد بر مواضع و حقوق ايران از سوي سخنگويان در قبال يارگيري امارات به منظور بين‌المللي كردن موضوع جزاير ديگر در مورد مسائل ادعاي سرزميني جواب نمي‌دهد و به بستر ژئوپليتيكي موضوع توجه بيشتر و سياست‌گذاري جديدي كرد و نياز به يك مدل سه ضلعي داريم كه جزاير، امارات و تنطيمات سياست خارجي هر يك در يكي از اضلاع آن قرار مي‌گيرند: 
1- جزاير: جزاير هر چه سريع‌تر بايد از اين وضعيت خارج و مردمي شوند. جزاير نياز به سرمايه‌گذاري و طرح‌هاي توسعه‌اي توسط بخش خصوصي دارد. مردم ايران جداي از هرگونه تفكر سياسي اجتماعي و با تعصب ملي نسبت به آب و خاك ايران و مخصوصا اين جزاير، اگر ديد امنيتي از سه جزيره حذف و راه براي سرمايه‌گذاري بخش خصوصي فراهم شود با پول خود جزيره را آباد خواهند كرد. اين توسعه زيرساخت‌هاي جزيره توسط ايرانيان مانع از كاربرد استراتژيكي جزيره نيست، بلكه تقويت‌كننده آن است. مسكوني كردن جزاير و راه افتادن جريان آزاد مبادله پول، كالا و ملك حيات طبيعي را در جزاير ساري و جاري خواهد ساخت. ضرورت دارد دولت اين سه جزيره را مانند بعضي شهرستان‌ها منطقه ويژه گردشگري كند و آثار دو، سه ساله آن را با بيست، سي سال اخير مقايسه كند! حال جزاير خيلي خوب نيست! حتي در شأن موقعيت استراتژيكي‌شان هم نيست!
2- امارات: گفت‌وگو با امارات تمهيداتي مي‌طلبد و بدون آن مذاكره توفيقي نخواهد داشت. در شرايط كنوني كه امارات احساس مي‌كند دست برتر را دارد اراده گفت‌وگو كه بعيد مي‌دانم و حتي تحقق آن جواب نمي‌دهد! اگر تاكيد بر حسن همجواري را محور رابطه با امارات قرار داده‌ايم حداقل بعد از بيانيه مشترك امارات با چين و روسيه ديگر جواب نمي‌دهد و ضرورت دارد جنبه و بستر تاريخي موضوع نيز مورد عنايت قرار گيرد! از جمله اين تمهيدات در قدم اول قطع وابستگي اقتصادي از دوبي است! براي خروج از بازي پليس خوب و بد كه در يادداشت قبلي نوشتم ضرورت دارد شيخ محمد بن راشد حاكم دوبي متوجه شود كه تداوم سياست ابوظبي و محمد بن زايد براي بين‌المللي كردن موضوع جزاير مي‌تواند منجر به قطع رابطه سياسي دو كشور هم گردد! باتوجه به معضلاتي كه در سياست خارجي داريم و موضوع تحريم‌ها به عنوان سياست واقع‌بيني بايد جايگزيني در ميان كشورهاي حاشيه جنوبي خليج‌فارس براي بخش خصوصي كشور پيدا كرد تا بتواند همين خدماتي كه دوبي به تجار مي‌دهد با كم و زياد به ايراني‌ها بدهد.


3- سياست خارجي: بخشي از فشاري كه روي جزاير بر ايران وارد مي‌شود و فرصت طلايي به امارات داده به دليل خروج سياست خارجي ايران از توازن يا موازنه مثبت است. انتظار مي‌رفت دولت چهاردهم بتواند كمي فرمان سياست خارجي را بچرخاند! اما به راحتي ديديم كه ائتلاف عبري-عربي-غربي عنايت دارد ايران را از طريق سياست خارجي‌اش و مشغول نگه داشتن دايمي دولت و حكومت و نااميدي مردم از تغيير تضعيف كند و نه با كودتا يا جنگ! دستگاه عامل سياست خارجي بايد خود را از اين گردونه خلاص كند تا كشور را از اين گردنه عبور دهد! يك پيچ تاريخي كه ناموس خلقت بر تابلوي بزرگي در ابتداي آن نوشته رانندگان عزيز براي عبور به سلامت از اين گردنه به عوامل سياسي، ژئوپليتيكي، ميزان انسجام ملي، اقتدار و قدرت ايران دقت كافي مبذول تا اشتباه محاسبه نداشته باشيد! ان‌شاءالله!
ديپلمات بازنشسته و استاندار پيشين هرمزگان