کشف رمز مقاومت زینبی در غزه و لبنان

 ۱۴۴۱ سال از تولد دختری در یکی از شریف‌ترین خانواده‌های جهان اسلام و برترین اقوام عرب می‌گذرد. او اولین نوه دختری یگانه دردانه پیامبر گرامی اسلام (ص) بود که پدرش امیرالمومنین علی علیه السلام وصی رسول خدا (ص) نام او را «زینب» به معنای زینت پدر گذاشت. مادرش سرآمد زنان عالم بود که او را عاشقانه، عارفانه، عالمانه و زاهدانه تربیت کرد. به رغم همه امتیازات معنوی و شئون اجتماعی که کمتر کسی از آن برخوردار بود، نه تنها بهره خاصی از دنیا نبرد بلکه در تحمل رنج و درد، غم و محنت، داغ و اسارت شهرت جهانی شد. 
هنوز خردسال بود که پدربزرگ گرام و مادر عزیزش را از دست داد و از همان اوان کودکی به ناچار نقش مادر خانواده را برای خواهران و برادران عزیزش بازی می‌کرد. هنوز جوان بود که شاهد شهادت مظلومانه پدر مقتدر و مظلومش بود. چند سالی از داغ پدر نگذشته بود که داغدار برادر بزرگش امام حسن مجتبی (ع) گردید که ناجوانمردانه و مظلومانه به شهادت رسید. با از دست دادن پدر و برادر بزرگش در سفری عجیب و اجباری همراه برادرش امام حسین (ع) به صحرای کربلا پای گذاشت تا شاهد صحنه‌های به ظاهر تلخ و دردناکی وصف ناپذیر باشد. جایی که همه عزیزانش را در یک روز از دست داد. داغ دو برادر، چهار فرزند، همه محارم و کلیه لشکریان سپاه اسلام را تحمل کرد و خودش در بدترین وضعیت به اسارت درآمد در حالی که به عنوان بزرگ خاندان آل الله هم مسئولیت بازماندگان شهدای عاشورا را بر عهده داشت و هم رسالت جهاد تبیین و رساندن پیام سیدالشهدا به گوش جهانیان و مبارزه با تحریف و انحراف را به دوش می‌کشید. همه این مصائب و مشکلات به ویژه تهمت‌ها و تمسخر‌های شامیان سبب شد تا زینب (س) عقیله بنی هاشم به اسوه زنان در تحمل سختی ها، استقامت و شهامت، مقاومت و ایستادگی، صبوری و بردباری تبدیل شود. 
میزان مشکلات، تعدد مصائب و کثرت بلایا همه آن چیزی نبود که دختر علی بن ابیطالب (ع) را به الگویی ماندگار برای همیشه تاریخ تحت عنوان «مقاومت زینبی» تبدیل کرده باشد. بلکه این مقاومت و صبوری رمز و رازی داشت که ریشه در اعتقادات و باور‌های الهی و ولایی او داشت. آنچه زینب را آنچنان در برابر سختی‌ها و گرفتاری‌ها مقاوم می‌ساخت باورش به ولایت مطلق الهی بر همگان بود که ولی فقیه و امام زمانش مجری آن بود. ولایتی که به وی اجازه نمی‌داد تا ولایت غیرخدایی شیاطین را بپذیرد. زینب همه مشکلات را به جان می‌خرید، چون راسخانه اعتقاد داشت شهادت و مرگ هزار بار بهتر از زندگی در ذلت و تحت سیطره شیطان و طاغوت است. از همین رو بود که در روایت از صحنه‌های دلخراش و مصائب وصف ناپذیری که دیده بود، عبارت آسمانی و عرفانی «ما رأیت الا جمیلا» را به کار برد. زینب واقعاً چیزی جز زیبایی ندیده بود، چراکه در همه صحنه ها، تحقق ولایت خدا و حذف ولایت غیرخدا را می‌دید؛ لذا با انجام وظیفه‌اش در جهاد تبیین توانست گذشته را از تحریف و آینده را از انحراف نجات بخشد. 
این نگاه زینبی سبب شده تا زنان امروز در جهان اسلام و کشور‌های منطقه بتوانند مقاومتی زینبی را پیشه خود سازند. اگر هزاران زن مسلمان در طول بیش از یک سال گذشته انواع مصائب و سختی‌ها را تحمل کرده‌اند. عزیزترین عزیزان خود را از دست داده‌اند و صحنه‌های دلخراش شهادت دیگران را مشاهده کرده‌اند. هم آوارگی را به بدترین شکل ممکن تجربه کرده‌اند، هم گرسنگی و تشنگی را، هم تحریم دارویی را چشیده‌اند و همچنان در برابر جنایات بی‌حد و حصر رژیم کودک کش صهیونیستی صبورانه ایستاده و مقاومت می‌کنند، به این علت است که زینب گونه بین ولایت الله و سیطره شیاطین یکی را برگزیده‌اند. یعنی حاضرند بمیرند، اما به زندگی ذلیلانه و تحت ستم و اشغال صهیونیست‌ها ادامه ندهند. 
شیرزنان با بصیرت ایرانی هم که این روز‌ها در قالب پویش همدلی، اندوخته‌های طلایی خود را در طبق اخلاص گذاشته و برای پشتیبانی از جبهه مقاومت در غزه و لبنان هدیه می‌کنند در واقع نشان می‌دهند که در لبیک به ولی فقیه که مجری ولایت مطلقه خداست، حاضرند از همه هستی خویش گذشته و در کنار زینب‌های مقاومت بایستند.