ضرورت موازنه دیپلماسی و میدان برای رویارویی با ترامپ
گروه سیاسی: دونالد ترامپ، در یک از پرحاشیهترین و رقابتیترین انتخابات تاریخ ایالات متحده آمریکا، موفق شد با کسب یک پیروزی بزرگ به عنوان چهل و هفتمین رئیسجمهور این کشور به کاخ سفید راه یافت. بازگشت ترامپ به کاخ سفید پس از آن رقم خورد که او در رقابت با کامالا هریس موفق شد بیش از 270 رای الکترال را کسب کند.
به گزارش «تجارت»، در انتخابات اخیر آمریکا جمهوریخواهان موفق شدند علاوه بر آرای الکترال، اکثریت آرای شهروندان آمریکایی را نیز جذب کنند. همچنین، جمهوریخواهان پیروزی انتخابات مجلس سنا نیز شدند و اکثریت را در مجلس نمایندگان هم حفظ کردند. این پیروزی بزرگ تراممپ و جمهوریخواهان علاوه بر مردم آمریکا برای کل جامعه جهانی و به ویژه ایرانیان اهمیتی ویژه دارد. برای شهروندان ایرانی این پرسش جدی قابل طرح است که دولت ایران در چهار سال آینده با دولت جدید آمریکا یا اصطلاحا ترامپ نسخه 2024 باید چگونه تعامل داشته باشد. «تجارت» به منظور بررسی این پرسش مهم با علیرضا فرجیراد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک، فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا و جلال خوشچهره، کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو داشته است.
فرجیراد: باید موازنه دیپلماسی و میدان حفظ و دریچه مذاکره گشوده شود
عبدالرضا فرجی راد، در بخش ابتدایی اظهارات خود تاکید کرد: «طی سالهای اخیر سیاست کلان ایران بر اساس هماهنگی دیپلماسی و میدان بوده است. میدان به طور واضح به معنای حمایت از جبهه مقاومت و نقشآفرینی فعال در منطقه است. در سطح دیپلماسی نیز مذاکرات میان ایران با آمریکا و اروپای محورت و اهمیت دارد. همچنین، در سطح دیپلماسی، روابط با کشورهای منطقه و نیز دیگران بازیگران در مناطق مختلف جهان اهمیت دارد.»
وی افزود: «در چهار سال اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ سطحی گسترده از تنشهای میان ایران و آمریکا وجود داشت. واشنگتن از توافق هستهای خارج شد و ترور سردار سلیمانی توسط آنها اتفاق افتاد. این وضوعیت عملا هر گونه دریچه گفتوگو میان ایران و آمریکا را مسدود ساخت. اما اکنون وضعیت به شدت دگرگون شده است. این تصور که باید همان استراتژی چهار سال قبل رد پیش گرفته شود، از اساس اشتباه خواهد بود. باید توجه داشت ما در دوران ترامپ اول، با اروپا مذاکره میکردیم و دریچهای برای تعامل با غرب داشتیم. حال شرایط به شکل کلی دگرگون شده و اروپا نیز در جایگاه آمریکا سالهای 2016 تا 2020 قرار گرفته است. اروپاییها تحت عناوین مختلف ایران را تحریم و روز به روز وضعیت بغرنجتر نیز میشود. در چنین وضعیتی نباید دیپلماسی با هر دو آمریکا و اروپا قطع شود.»
فرجی راد در ادامه تصریح کرد: «نمیتوان فقط بر میدان متکی بود. در وضعیت کنونی سطح تنشها با اسرائیل به بالاترین سطح ممکن رسیده و حتی دو طرف در آستانه ورود به جنگ نیز قرار دارند. باید توجه داشت نخستوزیر اسرائیل، روابط بسیار نزدیکی به ترامپ دراد. لذا هر گونه تنش تهران با تلآویو میتواند به معنای ورود جدی و وسیع آمریکا به میدان تقابل با ایران باشد. در چنین شرایطی اگر آنگونه که دولت پزشکیان تاکید داشته ودارد که تحریمها رفع شود و آتشبس در منطقه برقرار شود، باید درهای مذاکره را باز گذاشت. نمیتوان تنها با تکیه بر معادلات میدانی و تعطیل کردن دیپلماسی منافع ملی کشور را تامین کرد.»
ایزدی: باید همان استراتژی مقاومت سالهای 2016 تا 2020 را ادامه بدهیم
فواد ایزدی در بخش ابتدایی اظهارات خود پیرامون نوع مواجهه با آمریکا تحت ریاست ترامپ تاکید کرد: «میبایست همان راهبرد و اقداماتی را در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ انجام دادیم، دوباره تکرار کنیم. اساسا روسای جمهوری آمریکا یک جنایتکار جنگی هستند. حتی اگر هریس نیز به قدرت میرسید، دوباره تغییر در معادلات ایجاد نمیشد. برای نمونه کامالا هریس هفته گذشته ایران را بزرگترین دشمن ایالات متحده آمریکا معرفی کرده بود. تجربه 4 سال ریاست جمهوری جو بایدن نیز همین بود. آیا در دوران بایدن، برجام احیا شد و تنشهای میان ایران و آمریکا کاهش پیدا کرد. اصلا در 4 سال گذشته چه اتفاقاتی افتاد که قرار است در دروان دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ این وضعیت تکرار نشود. ما باید از گذشته درس بگیریم و همچنان فرهنگ مقاومت را تقویت نماییم. ترامپ و دیگران میآیند و میروند، آنچه باقی مانده و میماند کشور ایران اسلامی است.»
این استاد دانشگاه در بخشی دیگر از اظهارات خود تصریح کرد: «مگر دو سال مذاکرات فشرده را با آمریکاییها انجام ندادیم و با آنها مذاکره نکردیم. توافقی بزرگ و پرسر و صدا امضا شد اما سرانجام چه اتفاقی افتاد. یک شخص جدید آمد و در کمال آرامش توافق را زیر پا گذاشت و از اجرای آن سر باز زد. در دوران بایدن نیز شاهد بودیم، علیرغم خوشبینیهای اولیه هیچگونه تلاش جدیای برای احیای توافق صورت نگرفت. متاسفانه یک جریانی در کشور وجود دارد که میخواهند تحت هر شرایطی نرمش را ترویج و ایرانیان را متهم به کمکاری متهم کنند. ایده این افراد برای کشور تنها ضرر در پی داشته است. آنها میخواهند بگویند در مقابل ترامپ هم ما کمکاری کردیم و ما مقصر هستیم. ایران همیشه آماده مذاکره بوده اما آنها همواره کارشکنی کردهاند. مگر دوران ریاست جمهوری مسعود پزشکیان با دوران ریاست جمهوری بایدن همزمان نشد. ایران اعلام کرد که خواهان احیای برجام است اما نتیجه را همه دیدند که چه شد. آنها به هیچ عنوان خواهان توافق و مذاکره با ایران نبودند.»
ایزدی در بخش دیگری از اظهارات خود تاکید کرد: « متاسفانه این یک بیماری ذهنی در کشور است که هر گونه فشار و اقدام غیر قانونی ایالات متحده آمریکا به عملکرد ما در داخل ارجاع داده میشود. در نهایت پیشنهاد این است که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، اگر هیچگونه آمادگیای از سوی طرف مقابل برای مذاکره وجود ندارد، نباید ما به شکل یکجانبه از توافق و ایحای برجام سخن بگوییم. اینگونه رفتار چنین برداشتی را ایجاد میکند که ایران در موضع ضعف قرار دارد و فشار حداکثری آنها پاسخ داده است. حتی آنها مصر خواهند شد که فشار را بیش از بیش افزایش دهند. آنچه اهمیت داشته و دارد این است که بدون هیچگونه واهمهای فرهنگ مقاومت در کشور ادامه پیدا کند و مقابل زورگویی ترامپ در نسخه جدید هم تسلیم نشد.»
خوشچهره:
جلال خوشچهره نیز در ارتباط با راهبرد مناسب ایران برای تعامل و مواجهه با دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ به «تجارت» گفت: «قبل از هر چیزی ما باید واقعیات را بپذیریم. بدین معنا که باید بپذیریم دونالد ترامپ با یک فاصله چشمگیر موفق به شکست رقیب دموکرات خود شده و اکنون جمهوریخواهان هم کاخ سفید و هم کنگره را تحت اختیار دارند. حالا ترامپ دیگر در حاشیه نیست و در بطن میدان قرار دارد. تمامی کشورهای جهان نیز باید با واقعیت جدید، یعنی دوران دوم ریاست جمهوری دونالد رتامپ کنار بیایند. در چند سال اخیر همانگونه که شاهد هستیم اروپاییها، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، چین، روسیه، ژاپن و بسیاری دیگر از کشورهای جهان با ارسال پیام تبریک، خود را برای عصر جدید آماده کردهاند. البته برخی خود برای مواجهه با تهدیدات و برخی نیز خود برای استفاده از فرصتها آماده کردهاند. حال این قاعده نیز برای ما به عنوان ایران مصداقیت دارد.»
وی افزود: «ایران و استراتژیستهای کشورمان باید خود را برای مواجهه با وضعیت روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ آماده کنند. در مقطع کنونی ایران با آمریکا سه مساله اصلی دارد. تخست، موضوع پرونده هستهای است که احتمالا تابع همان نگاه سابق ترامپ قرار میگیرد. دوم، اختلاف مشترک آمریکا و اروپا با ایران بر سر همکاری با روسیه در جنگ اوکراین و سوم، همسویی و نزیک شدن ایران به روسیه. در میانه تمامی این مسائل، اسرائیل و نتانیاهو نیز با تمام توان تلاش دارند مانع هر گونه تنشزدایی و نزدیک ایران و آمریکا شوند. اگر در گذشته بایدن و دموکراتها قصد داشتند اسرائیل را از دخالت در مساله گفتوگو با ایران در حاشیه نگه دارند، در شرایط جدید وضعیت کاملا متفاوت است.» این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: «با لحظا کردن این واقعیت باید پذیرفت که ایران به هیچ عنوان روابط حسنهای با آمریکای تحت ریاست ترامپ ندارد. از نگاه تهران او قاتل سردار سلیمانی است. این پیشزمینه بدبینی و تنش به هیچ عنوان قابل نادیده انگاری نیست اما باید توجه داشت که منطقه خاورمیانه در مرحله گذار از یک نظم سنی به نظم جدید قرار دارد. همین امروز که خبر پیروزی ترامپ رسید، شاهد افزایش قیمت دلار و طلا در ایران نیز بودیم. بنابراین ضروری به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران برای چهار سال آینده یک راهبرد منسجم و ویژه ترسیم کند تا از طریق آن سطح تعامل و تنش با دولت آمریکا مدیریت شود. در این بین نکته مهم این است که مقامات کشورمان آنچنان که سید عباس عراقچی نیز تاکید کرده، به این سطح از واقعبینی رسیدهاند که حتی در دولت ترامپ نیز درهای مذاکره با آمریکا بسته نشود. در مجموع ایران باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد رویکرد تعامل داشته باشد یا تقابل. حتی شاید توافق با ترامپ بسیار آسانتر از دموکراتها نیز باشد.»