چین خریدار «انحصاری» نفت ایران خواهد بود


گروه مسکن و انرژی- زهرا سلیمانی:پس از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، بازار انرژی ایران و وضعیت صادرات نفت کشورمان چه سمت و سویی پیدا می کند؟ آیا ایران می توان افق تعیین شده در بودجه 1404 مبتنی بر فروش 1میلیون و 780هزار بشکه نفت را محقق کند؟راهبرد دولت چهاردهم در مواجهه با این شرایط تازه در بخش انرژی چگونه باید تنظیم شود؟ این پرسش ها و سایر پرسش هایی از این دست، ساعاتی پس از اعلام رسمی پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا در فضای عمومی کشورمان طنین انداز شد. بسیاری از ایرانیان می خواهند بدانند تاثیر انتخابات آمریکا در وضعیت درآمدی دولت ایران و متعاقب آن وضعیت معیشتی مردم چگونه بازتاب پیا می کند. ترامپ در یکی از نخستین نطق های خود پس از پیروزی در انتخابات اعلام کرد ظرفیت تولید نفت آمریکا از روسیه و عربستان و سایر کشورهای نفت خیز بیشتر است، بنابراین اساسا احتیاجی به نفت این کشورها ندارد. برخی تلیلگران معتقدند ترامپ با این عبارات، پیام های مد نظر خود را به چین ارسال کرده تا زعامت و مدیریت آمریکا بر بازار های انرژی را قبول کرده و روی آن صحه بگذارد. ترامپ در دوران بایدن بارها تهدید کرده بود اگر او روی کار بود اجازه نمی داد چین از ایران نفت بخرد! علی رغم تلاش های ترامپ اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند شرایط جهانی و منطقه ای با سال2016 که ترامپ برای نخستین بار در راس دولت آمریکا قرار گرفت، متفاوت است و ترامپ نمی تواند با قلدرمآبی منویات خود را به سایر کشورها دیکته سازد. حسن مرادی یکی از کارشناسانی است که تاکید دارد شرایط منطقه ای و جنگ غزه در کنار منازعه روسیه و اوکراین و سایر تنش های که در بخش های مختلف جریان دارد دست ترامپ را برای تندروی و اعمال سیاست های یک طرفه تا حدی بسته است. مرادی همچین اعلام می کند ایران با توجه به تنوعی که در شرکای نفتی خود ایجاد کرده مشکلی برای فروش 1تا 2میلیون بشکه نفت ندارد. محمود خاقانی دیگر تحلیلگر بازار انرژی و مدیر کل پیشین آسیای میانه وزارت فنت به دولت چهاردهم پیشنهاد می کند که هرچه سریعتر با اتخاذ راهبردهای مدیریتی مناسب در داخل کشور و باز کردن لاین های ارتباطی با آمریکا زمینه ای را فراهم کند تا زمینه بازگشت ایران با بازارهای صادرات نفتی فراهم شود.

حسن مرادی: صادرات نفتی بودجه1404 محقق می شود
حسن مرادی، کارشناس انرژی در گفتگو با تجارت درباره تغییرات اخیر در هیات حاکمه آمریکا و حضور ترامپ می گوید:« هرچند برخی تصور می کنند ترامپ به نسبت بایدن خطرات بیشتری دارد اما من شخصا فکر می کنم شرایطی که در زمان بایدن در منطقه خاورمیانه ایجاد شد، دهشتناک تر از هر فرد دیگری بود. کشتار 44هزار فلسطینی و هزاران لبنانی نشان داد که برای آمریکا دموکرات و جمهوری خواه تفاوتی ندارد و آنها منافع ملی کشورشان را دنبال می کنند. اما ترامپ بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات اعلام کرد که آمریکا نفت بسیاری دارد و به نفت سایرین نیاز ندارد.این ادعا با ابهامات بسیاری همراه است. تکیه ترامپ بر نفت شل اویل است که مشکلات زیادی دارد. استخراج این نفت آسان نیست و سرمایه گذاری های بسیاری نیاز دارد. اما استخراج این نفت زمانی به صرفه است که قیمت جهانی نفت بالای 100دلار باشد. نیاز جهای به نفت خاورمیانه به گونه ای نیست که آمریکا بخواهد در مورد آن چانه زنی کند. » مرادی در خصوص وضعیت ایران در صادرات نفت خود اشاره می کند:«اتفاقا بر خلاف تصور بسیاری از کارشناسان من شخصا معتقدم که تحریم های شدید دوران ترامپ باعث شد ایران تنوع قابل توجهی در مشتریان نفتی اش ایجاد کند . جدا از چین که بخش قابل توجهی از نفت ایران را به صورت تضمین شده می خرد، ایران در آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و حتی شرق دور آسیا، مناسبات ارتباطی خاصی را ایجاد کرده و می تواند نفت خود را بفروشد. در واقع ایران برای فروش 1تا 2میلیون بشکه نفت خود مشکلی ندارد. اینگونه نیست که با تغییر دولت آمریکا، ایران نتواند این میزان نفت خود را بفروشد. از سوی دیگر مشخص است که سیستم حکومتی آمریکا را افراد و کارتل های بانفوذی در پشت صحنه در دست دارند و تغییر یک رییس جمهور تغییری در راهبردهای کلان ایالات متحده ایجاد نمی کند.» او در پاسخ به این پرسش که ایران چگونه باید با این شرایط تازه در بازار انرژی مواجه شود؟ می گوید:«ایران با تکیه بر منابع داخلی خود باید منافع خودش را در بازار نفت و سایر بازارها تامین کند. یکی از پیشنهاداتی که ما به دولت پزشکیان داریم، تبدیل نفت به مواردی با ارزش افزوده بالاتر است. ایران باید اقتصاد خود را از خام فروشی نجات دهد و با تبدیل مواد خام به فرآورده هم بنزین مورد نیاز خود را تامین کند و هم برای بسیاری از ایرانیان اشتغالزایی کند. البته بیژن زنگنه وزیر نفت بسیاری از دولت ها در ایران معتقد بود که پالایشگاه های ایران راندمان پایینی دارند و باید احیا شوند. واقعیت آن است که پالایشگاه های ایران ایراداتی دارند. باید پالایشگاه های جدید در کشور احداث شوند تا تبدیل نفت خام به فراورده با سرعت بیشتری انجام شود.» این تحلیلگر حوزه انرژی یادآور می شود:«ایران با تکیه بر شرکت های دانش بنیان و شرکت های فراصنعتی خود باید زمینه اصلاحات لازم در حوزه انرژی را فراهم ساخته و تولید و تبدیل خود را ارتقا دهد. با تبدیل نفت به فراورده از خام فروشی دور شود. حتی اگر بخشی از ظرفت های ایران به فراورده انجام شود ، بخش قابل توجهی از نگرانی های ایران برای تحریم نفتی کاهش می یابد. چون آمریکا قادر به تحریم فراورده ها نیست.» مرادی در پاسخ به این پرسش تجارت که در شرایطی که ایران به 250میلیارد دلار سرمایه در حوزه انرژی خود نیاز دارد، برای جذب سرمایه مورد نیاز آیا می توان به توافقی با کشورهای اروپایی و آمریکا فکر کرد؟ می گوید:« بله، صنعت نفت و گاز ایران به دلیل استهلاک سرمایه با مشکلاتی روبه رو شده. برای صنعت نفت حداقل 60تا 70میلیارد دلار سرمایه نیاز است تا افت فشار فعلی در میادین ایران پایان یابد صنایع ایران با حداکثر ظرفیت های خود فعالیت کنند. جذب سرمایه از طرف های مختف قابل تحقق است به نظرم کشورهایی چون قطر ، کویت و...می توانند سرمایه گذاری های قابل توجهی در ایران انجام دهند. حتی عربستان آماده افزایش سرمایه گذاری در ایران است. باید قوانین لازم برای ورود این کارتل های سرمایه گذار منطقه ای تصویب شود. در مراحل بعدی هم ایران حتما می تواند از طریق مذاکره با اروپا و غرب، زمینه ای برای دستیابی به یک توافق و تفاهم را فراهم سازد. بدون شک با دستیابی به این توافق و بازگشت ایران به بازار نفت می توان دورنمای روشن از جذب سرمایه برای حوزه انرژی را متصور بود.»
محمود خاقانی:باید مراقب کاسبان تحریم بود
در شرایطی که حسن مرادی از تنوع قابل توجه در شرکای نفتی ایران صحبت می کند، محمود خاقانی معتقد است که تحریم های دهه های اخیر، باعث شده تا ایران به خرید نفت خود از سوی چین وابستگی شدیدی پیدا کند. به عبارت روشنتر اگر ترامپ چین را به هر شکلی مجاب کند که از ایران نفت نخرد، تحقق فروش 1میلیون و 780هزار بشکه نفت که در بودجه مورد تاکید قرار گرفته دشوار خواهد بود. خاقانی در گفتگو با تجارت به اهمیت ایجاد لاین های ارتباطی میان ایران و آمریکا اشاره کرده و می گوید:« بر اساس قانون اساسی، ایران برای گفتگو بر سر منافع ملی اش به جز اسرائیل هیچ محدودیتی ندارد. همانطور که بر اساس اعلام علی باقری معاون وزیر خارجه دولت سیزدهم این لاین ارتباطی در زمان دولت قبل ایجاد شده بود، دولت چهاردهم هم باید تلاش کند یک چنین مسیر ارتباطی را با آمریکا ایجاد کند تا زمینه رفع تحریم ها فراهم شود.» خاقانی مانند مرادی معتقد است که تکیه ترامپ بر نفت شل اویل آمریکا، غلو شده است. او در این زمینه معتقد است:«هرچند نفت شل اویل ویژگی هایی دارد اما حتی پالایشگاه های درون آمریکا هم نمی توانند از آن استفاده کنند چون مرغوبیت نفت خاورمیانه را ندارد. بنابراین آمریکا هنوز به نفت خاورمیانه وابسته است. اساسا تحرکات قبلی آمریکا در سال 2017 و کودتا در عربستان برای این بود که اولا مدیریت بازار نفت را در اختیار داشته باشد و سپس درآمدهای عربستانی ها و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس را وارد آمریکا کند.»



این تحلیلگر بازار انرژی همچنین به تحرکات تازه کاسبان تحریم در ایران اشاره کرده و می گوید:«تجربه سالهای اخیر نشان داده که فروش نفت از طریق مجاری غیر رسمی در راستای منافع ملی کشور نیست و تنها منافع کاسبان تحریم را تقویت را می کند. دولت چهاردهم باید معادله تحریم ها را از طریق گفتگو و مذاکره و دستیابی به یک تفاهم حل و فصل کند. ایران باید به صورت رسمی به بازار نفت بازگردد. به هر حال ممکن است ترامپ تلاش هایی برای محدودسازی صادرات نفتی ایران صورت دهد، این تلاش ها باید با تدبیر لازم پشت سر گذاشته شوند. دولت هم در زمینه به کارگیری مدیران کارآمد در مدیریت وزارت نفت باید مبتنی بر شایسته سالاری و نه سهم خواهی عمل کند و هم با ساتفاده از راهبرد تنش زدایی زمینه رفع تحریم ها و دستیابی به توافق را فراهم سازد.»