دگرگوني در سياست بهبود روابط ايران و امريكا

 در بسياري از كشورهاي در حال توسعه، جريان صنعتي شدن معمولا از خارج و توسط يك قدرت خارجي وارد شده است. چنين وضعيتي كمكي در جهت همنوايي و تطابق كامل ايدئولوژي اقتصادي، توليد با جمعيت محلي نمي‌كند، بلكه برعكس باعث مقاومت در مقابل ورود طرز تفكر جديدي كه ارزش‌هاي سنتي را مورد تهديد قرار مي‌دهد، تشديد مي‌كند.اما ايجاد رابطه كاركردي و مكمل بين ايدئولوژي سياسي و ايدئولوژي اقتصادي با توجه به تغييرات ساختاري كشورهاي پيراموني در منطقه و همچنين پيروزي جمهوري‌خواهان در امريكا اشكال جديدي از تفكر و گسترش نظرگاه‌ها و درك انسان‌ها از جهان را به همراه داشته است و نيز موجب اسطوره‌زدايي در ارتباط با سياست‌هاي ايدئولوژيك مي‌شود.  پيروزي ترامپ با ادعاي صلح‌طلبي در يك نظام رياستي، با سابقه يك دوره پرتنش زمامداري و 4سال فرصت بازانديشي در نقاط ضعف و قوت، قطعا همان‌گونه كه براي ساير ملل دنيا حايز اهميت است براي جمهوري اسلامي نيز نمي‌تواند بي‌ربط باشد همان‌گونه كه رخدادهاي عصر افسانه در سرزمين توران به ما ربط داشت و دارد. از طرف ديگر در نظام بين‌الملل، بين دولت‌ها نوعي اشتراك ذاتا رواني، اجتماعي، اقتصادي و سياسي هم وجود دارد از قبيل شباهت افكار و ايده‌ها به دليل منشا اجتماعي مشترك و آموزش مشترك كه در سايه روابط تجاري، اشتراكات قومي و قبيله‌اي و مبادله متقابل خدمات گرفته تا اقامت قريب به 3ميليون ايراني مهاجر مقيم امريكا. به نظر مي‌رسد انتخابات امريكا فرصتي است كه بايد از آن به درستي در جهت منافع ملي استفاده كرد، چراكه جهان تاريخ است و دائما در حال حركت، خود را دگرگون مي‌كند و پيوسته در حال دگرگون ساختن خود و اعضايش، محيطش و ساير جوامعي است كه با آنها در ارتباط است. تمام جوامع چه به صورت ناگهاني و چه به گونه‌اي آرام يا نامحسوس، طرح و مسير كم وپيش مشخصي را تعقيب مي‌كنند. 
بنابراين جامعه ايران نيز مستثنا از اين قاعده نيست و جولانگاه كنش اجتماعي گروهي اقليت از اشخاص نبوده و در حد و شكلي از سازمان اجتماعي بسته نيز نمي‌توان آن را كوچك كرد . جامعه ايران نخبگان ملي و مذهبي زيادي را به خود ديده كه در سياست‌شان نقش تفاهمي را بازي كرده‌اند چه با سياست موازنه منفي كه اولين‌بار توسط دكتر محمد مصدق ارايه شد كه اگرچه با كودتاي ۲۸ مرداد از نخست وزيري بركنار شد، اما دستاورد بزرگ آن ملي شدن صنعت نفت ايران را به دنبال داشت .حال پس از ۴۵ سال زمان آن رسيده كه در ژرفاي اين سياست و شعار نه شرقي و نه غربي تعمقي صورت پذيرد . آيا سياست نه شرقي و نه غربي كه همان موازنه منفي است، در حال حاضر هم پاسخگوي نياز‌هاي اقتصادي و سياسي كشور مي‌تواند باشد .آيا بهتر نيست با درس‌آموزي از گذشته و نگاهي به خرده حاكميت‌هاي حوزه خليج‌فارس و درس‌آموزي از نتايج سياسي اقتصادي و عرصه گاه بين‌المللي، اين سياست را كه نتايجي جز تحريم و تنگناهاي بين‌المللي براي مردم و كشور نداشته، طرحي ديگر انداخت؟
اكنون در غيرت‌سازي جامعه امروز ايران با جامعه جهاني و رويدادها و بحران‌هاي سال‌هاي اخير آن را مي‌طلبد كه دولت پزشكيان نگاهي واقع‌گرايانه به ايجاد روابط با دنيا داشته باشد و همان‌گونه كه در شعارهاي انتخاباتي وعده حل مشكلات و مسائل جامعه را بارها و بارها تكرار كرده و از همه مهم‌تر شاهد اعتراضات بحق مردم بوده و نيز دريافته كه جامعه ايران در عصر نوتكنيكي قرار دارد و سال‌هاست كه پارينه تكنيكي را پشت سر گذاشته است.پس اين فرصت طلايي با ديپلماسي دم گاو مي‌تواند سايه جنگ را از سر خاورميانه كم كند و ايران را به آغوش جامعه جهاني بازگرداند.
دكتراي تخصصي علوم سياسي و تحليلگر مسائل سياسي
سایر اخبار این روزنامه
آسمان آبی‌تر می‌شود تو اندر جهان فرش نيكي بگستر ابطال انتخابات نهاد وكالت با بازگشت ترامپ صلح خاورميانه به بن‌بست می‌رسد؟ تامين هزينه‌های دیگر به جاي پرداخت مزد كارگر از حكومت اسلامي تا جمهوري اسلامي (۱۰) دگرگوني در سياست بهبود روابط ايران و امريكا پيام تغييرات كابينه اسراييل چيست؟ فرصت و ضرورت توسعه دريامحور مناطق آزاد ايران جذب سرمايه‌گذاران خارجي براي آينده‌اي روشن خواندن تاريخ و چند نكته دلواپسان فرهنگي كجا هستند؟! لايحه حفظ كرامت و حمايت از زنان كجاست؟ رخساره بهار در پاييز نوري از ديروز به زندگي امروز وفاق ملي و انتظارات جامعه پيروزي ترامپ و پرواز الهه مرگ در شب تاريك جهان كودكان ديروز، كودكان امروز سو‌گنامه ايرلند يا غمنامه تمام جهان از حكومت اسلامي تا جمهوري اسلامي (۱۰) دگرگوني در سياست بهبود روابط ايران و امريكا پيام تغييرات كابينه اسراييل چيست ؟ فرصت و ضرورت توسعه دريامحور مناطق آزاد ايران جذب سرمايه‌گذاران خارجي براي آينده‌اي روشن