تسلیم شو تا تو را بکشیم!

 [شهروند]«هزینه سازش، هزینه‌ تسلیم و هزینه عدم مقاومت، از هزینه‌ مقاومت، به‌مراتب بیشتر است.» این یکی از جملات رهبر انقلاب است که طی سخنرانی خود در مراسم ‌سی‌امین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) آن را بیان کردند. (14/03/1398) البته مشابه همین مضمون باز هم در بیانات معظم له وجود دارد: «افرادی که تفکرشان برآمده از آموزه‌های اسلامی نیست از هزینه‌های چالش با مستکبرین صحبت می‌کنند و عقلانیّت را در این می‌دانند و می‌گویند که چالش با قدرت‌ها هزینه دارد.» (14/3/1396) همچنین درباره این گروه که تسلیم را چاره کار می‌دانند، عنوان کرده‌اند: «نمی‌دانند که هزینه‌ تسلیم شدن بمراتب بیشتر از هزینه‌ مقاومت کردن و ایستادگی کردن است.» (9/4/1397) نمونه‌های دیگری نیز می‌توان از بیانات ایشان مثال آورد. اما ممکن است برای عده‌ای این پرسش به وجود بیاید که چطور می‌شود هزینه تسلیم از مقاومت بیشتر باشد؟ البته رهبر انقلاب در مقاطعی حتی مثال‌هایی نیز درباره این موضوع آورده‌اند اما برای روشن‌تر شدن موضوع تصمیم گرفتیم طی سلسله گزارش‌هایی برخی نمونه‌های تاریخی این موضوع را بررسی کنیم. همچنین به دلیل موضوعیت فلسطین و جنایات اسرائیل در یک سال گذشته، اولین گزارش از این سلسله مطالب را به همین ماجرا اختصاص دادیم.

 از مصر تا فلسطین
«یاسر عرفات»، از چهره‌های مشهور جنبش‌های آزادیبخش فلسطین، در چهارم اوت ۱۹۲۹، از پدر و مادری فلسطینی در قاهره (مصر) به دنیا آمد. عرفات در زمان تأسیس رژیم جعلی اسرائیل (سال ۱۹۴۸) ساکن مصر بود و تحت تأثیر کشتار مردم فلسطین، در سال ۱۹۵۰ به نهضت افسران آزاد جمال عبدالناصر پیوست. «نهضت افسران آزاد»، سازمانی نظامی‌سیاسی بود که در سال 1938 در مصر با رهبری جمال عبدالناصر به وجود آمد و در سال 1952، منجر به کناره‌گیری ملک فاروق، پادشاه مصر و تغییر نظام پادشاهی آن به جمهوری شد. عرفات در سال ۱۹۵۶، با ملی شدن کانال سوئز و حمله انگلستان به مصر، داوطلبانه به ارتش پیوست و سپس از مصر به کویت رفت و با «خلیل ‌الوزیر»، جنبش «فتح» را تأسیس کرد. «فتح» ابتدا برای مبارزه علیه صهیونیسم و احقاق حقوق فلسطینی‌ها تأسیس شده بود و در سال 1965، اولین حمله خود علیه اسرائیل را انجام داد. همان زمان هم بود که عرفات به دبیر کلی سازمان فتح انتخاب شد و آموزش اعضای این سازمان را به عهده گرفت. مبارزات عرفات علیه اسرائیل همچنان ادامه داشت تا اینکه به عملیاتی موفق در سال 1968 انجامید. این موفقیت، شهرت و محبوبیت دوچندانی برایش به دنبال داشت تا جایی که یک سال بعد در سال 1969 به ریاست «سازمان آزادیبخش فلسطین» (ساف) رسید.

سخنرانی معروف «شاخه زیتون»
محبوبیت عرفات به خاطر مبارزاتش علیه اسرائیل همچنان در حال افزایش بود تا جایی که در سال 1974، در اجلاس سران عرب به عنوان «تنها نماینده قانونی مردم فلسطین» حضور پیدا کرد. بعد هم قرار بود در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کند که آمریکا به دلیل تروریست خواندنش برایش ویزا صادر نکرد. اما عرفات سخنرانی معروف خود را در جلسه فوق‌العاده مجمع عمومی سازمان ملل که در ژنو برگزار شد، با عنوان «شاخه زیتون» ایراد کرد. عرفات در این سخنرانی گفت: «امروز آمده‌ام با یک شاخه زیتون در دست و تفنگ رزمنده راه آزادی در دست دیگرم؛ کاری نکنید که شاخه زیتون از دستم رها شود.»

چفیه، نماد مبارزات مردم فلسطین
عرفات در زمان حکومت محمدرضاشاه پهلوی، مورد غضب ایران بود چراکه شاه با اسرائیل روابط دوستانه داشت و عرفات را تروریست می‌دانست. عرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین نیز در مقابل، به مخالفان شاه، آموزش مبارزات چریکی می‌داد. به همین دلیل «ساف» در سال‌های رژیم پهلوی، پناهگاه و آموزشگاه نظامی تعداد زیادی از انقلابیون ایران بود. حتی چفیه‌ای که یاسر عرفات به سر می‌بست و آراسته به نقش سیم‌خاردار‌های اردوگاه‌های فلسطینیان بود، الهام‌بخش استفاده چفیه در میان بسیجیان ایرانی شد. به این ترتیب سقوط شاه، شادمانی انقلابیون و فتح را به دنبال داشت. تا جایی که یاسر عرفات تنها 6 روز پس از پیروزی انقلاب به ایران آمد و زمانی که از او سوال کردند چرا بی‌خبر به تهران آمده، در پاسخ گفت: «انسان برای رفتن به خانه‌اش اجازه نمی‌گیرد.»

ارتباط با مسعود رجوی، دیدار با مریم رجوی!



نخستین نقطه اختلاف میان عرفات و ایران از تلاش‌های او برای میانجی‌گری در مسئله گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی آغاز شد. پس از تجاوز عراق به خاک ایران نیز عرفات مجددا تلاش کرد میان دو کشور میانجی‌گری کند، ولی بار دیگر شکست خورد چراکه مسئله این بود عرفات در میان ایران و عراق، به‌وضوح طرفدار صدام شده بود! وفیق‌السامرایی (ژنرال عراقی) در خاطراتش می‌نویسد: «صدام دستور داد به مسجدسلیمان لشکرکشی کنیم و بعد‌ها متوجه شدم عرفات پیشنهاد پیشروی به مسجدسلیمان را داده است.» اگر حرف وفیق درست باشد، در واقع عرفات تبدیل به مهره‌ای خطرناک شده بود نه میانجی. در نهایت هم پس از رد شدن پیشنهاد صلح از سوی ایران، علناً از صدام حمایت کرد. کار حتی به جایی کشید که در خردادماه سال ۱۳۷۵ و در لندن با مریم رجوی دیدار کرد! عرفات در این دیدار روابط دیرینه سازمان آزادیبخش فلسطین و به اصطلاح «مقاومت ایران» را یادآوری کرد و همچنین از روابطش با مسعود رجوی گفت!

تداوم گام‌های مهلک
عرفات که همچنان در مسیر اشتباهاتش قدم برمی‌داشت، در جنگ دوم خلیج فارس هم از صدام حسین حمایت کرد و پس از شکست صدام، حمایت بخش زیادی از کشورهای عربی را از دست داد. به این ترتیب بحران‌های مالی برای «ساف» به‌وضوح خودش را نشان داد، تا جایی که عرفات را در سال 1993، در صلح اسلو، پای میز مذاکره با اسرائیل برد. هرچند این مذاکرات به خودمختاری فلسطینی‌ها در نوار غزه و اریحا منجر شد اما پیامدهای وحشتناکی برای مردم فلسطین و حتی سرنوشت خودش به همراه داشت (که در ادامه خواهیم گفت). ایران همان زمان این اقدام را محکوم کرد و آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن گفت: «این هم یکی از آن زشت‌ترین فریب‌ها و ترفند‌های اسرائیلی‌هاست که متاسفانه عده‌ای از مسلمانان و عده‌ای از خود فلسطینی‌ها به دام آن افتاده‌اند.»

چوب تسلیم
عرفات در سال ۱۹۹۴ همراه با اسحاق رابین و شیمون پرز (وزیر امور خارجه دولت رابین) به خاطر پیمان اسلو میان اسرائیل و فلسطین، جایزه صلح نوبل گرفت؛ جایزه‌ای که مخالفان بسیاری داشت. کار حتی به جایی کشید که صهیونیست‌ها، اسحاق رابین را به ‌خاطر به رسمیت شناختن فلسطین ترور کردند و عرفات هم به دلیل سازش با اسرائیل توسط مسلمانان و بخش زیادی از مردم فلسطین محکوم شد. عرفات که حالا چوب تسلیم را بیش از پیش خورده بود، به مذاکرات موسوم به اسلو ۲ در سال ۱۹۹۵ تن داد و اینجا بود که دیگر کاملاً از ایده‌ها و آرمان‌ها‌ی اولیه‌ تشکیل سازمان آزادیبخش فلسطین عدول کرد. او در این مذاکرات متعهد شد بندهای مربوط به نابودی اسرائیل را از منشور ملی فلسطین و اساسنامه‌ سازمان آزادیبخش فلسطین حذف کند! دو سال بعد، در سال 1997 پای میز گفت‌وگو با دولت بنیامین نتانیاهو هم نشست که مذاکراتش بر تسلط بیشتر اسرائیل بر تشکیلات خودگردان منجر شد! او حتی در سال ۲۰۰۰ با دولت ایهود باراک هم به گفت‌وگو نشست و با اسرائیل پیمان کمپ دیوید ۲ را منعقد کرد اما این پیمان در واقع حکم امضای مرگش بود.

ترور با سمّی درون خمیردندان
نتیجه این مسیر سازشکارانه نه تنها تسلط بیشتر اسرائیل بر فلسطین بود بلکه باعث تضعیف خودش هم شد؛ تا جایی که سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) از طریق یکی از محافظان شخصی یاسر عرفات، تصمیم به ترورش گرفت! البته او در سال 2004 ظاهراً به مرگ طبیعی مرده بود اما به‌تدریج زمزمه‌هایی درباره ترورش به گوش رسید. بعدها بسام ابوشریف، مشاور او در مصاحبه با یک شبکه ماهواره‌ای اردنی گفت: «من به یاسر عرفات توصیه کردم بهتر است غذاهایی که در آشپزخانه‌اش درست می‌شود نخورد و از افراد غیرمعتمد دارو نگیرد اما او از قبول توصیه‌های من اکراه داشت. من و خانواده‌ام برای کمک به او داوطلب شدیم و من نامه‌ای را برایش فرستادم اما طرف‌هایی که در کنار او بودند، از اهمیت این نامه نزد او کاستند. در نهایت هم به دلیل وجود سم در خمیردندانی که استفاده می‌کرد ترور شد. زمانی که او دندان‌هایش را مسواک می‌زد مقداری از این سم وارد لثه و بعد وارد خون او شد. یک خبرنگار آمریکایی هم بعداً گفت که این سم «تالیوم» بوده است. اصولاً رفتن فلسطینی‌ها به اسلو اشتباه بزرگی بود و توافق با اسرائیلی‌ها در واقع یک دام بود. برخی افراد حقایق را برای عرفات جعل کردند تا او فکر کند که اسلو مسیری برای تشکیل کشور مستقل فلسطین است. اسرائیل هیچگاه با تشکیل کشور فلسطین موافقت نخواهد کرد.»

تخریب خانه عرفات
جالب اینجاست اسرائیلی‌ها حتی به خانه خالی یاسر عرفات هم رحم نکردند و اسفندماه سال گذشته این خانه را که در مرکز شهر غزه قرار دارد، ویران کردند. این مکان خانه‌ای بود که عرفات بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ در آن زندگی می‌کرد. هرچند ابوسیف، وزیر فرهنگ تشکیلات خودگردان، این اقدام را محکوم کرد و گفت: «خانه عرفات حاوی وسایل شخصی و خانوادگی این رهبر فلسطینی است و گوشه و کنار آن شاهد لحظات تعیین‌کننده بسیاری در تاریخ مردم فلسطین در زمان حضور ابوعمار در غزه در آغاز تأسیس سازمان آزادیبخش بوده است. این خانه همچنین شامل وسائلی است که مراحل مختلف زندگی ابوعمار و جزئیات مبارزات او را به نمایش می‌گذارد و علاوه بر آن چند اثر هنری دیگر در آن وجود دارد.» اما این صرفاً نوعی محکومیت بی‌فایده بود چراکه اسرائیل هیچ واکنشی درباره آن نشان نداد. در واقع مبارزی که روزگاری در رؤیای خام تشکیل کشور فلسطین با اسرائیل به صلح و سازش رسیده بود، حالا بعد از مرگ نیز تاوان کارش را به این شکل پس می‌داد.