وکیل دادگستری در خانه خون به پا کرد

جوان آنلاین: وکیل دادگستری در جریان حادثه‌ای هولناک پس از قتل همسر و پسر هفت ساله‌اش با شلیک گلوله به زندگی خود نیز پایان داد. انگیزه حادثه ورشکستگی اعلام شده است. دختر ۱۸ ساله این خانواده که تنها شاهد جنایت خونین بوده، لحظه حادثه به دست پدرش در اتاقی حبس شده‌است و پس از شنیدن صدای شلیک چند تیر از اتاقش بیرون می‌آید و با صحنه‌ای دلخراش روبه‌رو می‌شود. 
ساعت ۱۲:۴۵ بعد از ظهر دیروز سه‌شنبه ۲۲ آبان ماه، ساکنان ساختمان مسکونی در خیابان ساسان در منطقه ولنجک تهران با شنیدن صدای شلیک چند تیر از خانه‌هایشان سراسیمه بیرون آمدند. 
ساکنان ساختمان متوجه شدند صدای شلیک حدوداً چهار تیر از آپارتمانی در طبقه دوم به گوش رسیده که مرد جوان وکیلی همراه همسر و دو فرزندش در آنجا زندگی می‌کند. از سوی دیگر ساکنان ساختمان لحظاتی قبل هم صدای مشاجره و بگومگوی اعضای خانواده را از داخل خانه شنیده بودند و به همین دلیل نگران شدند و در خانه همسایه رفتند. در همان لحظه ساکنان ساختمان صدای فریاد‌های دلخراش دختر خانواده را شنیدند که از داخل خانه‌شان مدام فریاد می‌زد: «پدرم، مادرم و برادرم کشته شدند «و درخواست کمک می‌کرد.   حمام خون 
فریاد‌های دلخراش دختر جوان ساختمان را پر کرده‌بود و اهالی ساختمان هم پشت در خانه تجمع کرده‌بودند که دختر ۱۸ ساله خانواده در را باز کرد و همسایه‌ها وارد خانه شدند. خانه به حمام خون تبدیل شده‌بود و همسایه در کمال ناباوری با اجساد خونین زن، پسر هفت ساله صاحبخانه و پیکر خونین و نیمه‌جان صاحبخانه روبه‌رو شدند که با شلیک گلوله‌هایی به کام مرگ رفته‌بودند. همسایه‌ها با دیدن این صحنه حادثه را به پلیس و اورژانس خبر دادند.   تماس عجیب 


با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران کلانتری ۱۶۳ ولنجک راهی محل شدند. مأموران داخل آپارتمان متوجه شدند مادر و پسر در دم با شلیک گلوله جان باخته‌اند، اما ضارب که مرد ۴۶ ساله‌ای است و با شلیک تیر به سرش به شدت زخمی شده هنوز جان در بدن و در یک قدمی پرتگاه مرگ قرار دارد. مأموران مرد جوان را برای درمان به بیمارستان طالقانی منتقل کردند و حادثه خونین را به قاضی حسین گودرزی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی خبر دادند. دقایقی بعد بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. 
نخستین بررسی‌های تیم جنایی نشان داد عامل حادثه پدر خانواده است که ابتدا پسر هفت ساله‌اش را با شلیک گلوله به سرش به قتل می‌رساند و سپس دو تیر به سمت همسر ۳۷ ساله‌اش شلیک می‌کند و او را در دم به قتل می‌رساند و در ادامه هم تصمیم می‌گیرد با شلیک گلوله به سرش به زندگی خود پایان دهد که برای نجات جانش به بیمارستان منتقل می‌شود. مأموران پلیس در بررسی‌های بعدی دریافتند قاتل لحظاتی قبل از حادثه خونین با اداره پلیس تماس می‌گیرد و اعلام می‌کند قصد دارد به زندگی خودش و اعضای خانواده‌اش پایان دهد. مرد جوان ادعا می‌کند تمامی اعضای خانواده با رضایت تصمیم مرگبار را گرفته‌اند و به زودی هم این تصمیم را اجرا می‌کند. در حالی که مأموران پلیس از این تماس عجیب شوکه شده‌بودند و تلاش می‌کردند صاحب تماس را شناسایی و در صورت لازم به کمک او بروند و از حادثه خونین جلوگیری کنند، تماس دیگری با پلیس گرفته می‌شود و این بار مردی وحشت‌زده اعلام می‌کند مرد همسایه‌شان اعضای خانواده‌اش را با شلیک گلوله به قتل رسانده‌است. پس از این تماس مأموران راهی محل حادثه و متوجه می‌شوند تماس قبلی درباره خودکشی اعضای خانواده مربوط به همین حادثه است و مرد جوان همسر و پسرش را به قتل رسانده و سپس خودزنی کرده‌است.   مرگ قاتل 
در بررسی‌های فنی تیم جنایی مشخص شد قاتل چند ساعت قبل ابتدا پسر هفت ساله‌اش را با قرص خواب‌آور به خواب عمیق می‌برد و لحظه حادثه در حالی که پسرش نیمه بی‌هوش بوده او را با شلیک گلوله به قتل می‌رساند. همچنین تیم جنایی در تحقیق از دختر خانواده به عنوان تنها شاهد این جنایت دریافتند پدرش به او هم پیشنهاد خودکشی می‌دهد، اما او قبول نمی‌کند و لحظه حادثه او را در اتاقی حبس می‌کند. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مسئولان بیمارستان طالقانی اعلام کردند تلاش پزشکان برای نجات مرد زخمی نتیجه‌ای نداده‌است و عامل جنایت بر اثر اصابت گلوله به سرش و خونریزی شدید در اتاق عمل به کام مرگ رفته و راز این حادثه را با خود به گور برده‌است.   اظهارات تنها شاهد جنایت 
با اعلام مرگ مرد جوان، مأموران پلیس برای مشخص شدن انگیزه قاتل به سراغ تنها بازمانده خانواده رفتند و از وی تحقیق کردند. 
دختر ۱۸ ساله مقتول که حال و روز خوبی نداشت و به سختی حرف می‌زد، در توضیح ماجرا گفت: «پدرم وکیل دادگستری بود و وضع مالی خوبی داشت و در خرید و فروش املاک، خودرو و اجناس هم فعالیت می‌کرد. چند سالی بود وضع کاری‌اش خوب نبود و سال قبل ورشکسته شد. پدرم یک دفعه از آسمان به زمین افتاد و این برای همه ما سخت بود، اما سعی کردیم با آن کنار بیاییم. یک سال قبل این آپارتمان را اجاره و به این ساختمان نقل مکان کردیم. وضع مالی پدرم روز به روز بدتر می‌شد و او از این موضوع خیلی افسرده بود و رنج می‌کشید. پدرم از زندگی ناامید شده‌بود و همیشه درباره مرگ صحبت می‌کرد فهمیدم اسلحه‌ای خریده‌است. من متوجه شدم او با مادرم درباره خودکشی صحبت کرده و تصمیم گرفته‌است به زندگی خودش، مادرم، من و برادرم پایان دهد. ساعتی قبل از حادثه همه خانه بودیم و پدرم دوباره موضوع پایان دادن به زندگی‌مان را مطرح کرد و گفت مادرم راضی شده‌است، اما وقتی از من سؤال کرد، به او گفتم من دوست ندارم خودکشی کنم. پدرم ناراحت شد و از من خواست به اتاق بروم و از آنجا بیرون نیایم. او گفت اگر صدای شلیک هم شنیدم بیرون نیایم. خیلی ترسیدم و هرچه تلاش کردم او را منصرف کنم، فایده‌ای نداشت و او مرا به زور به اتاق برد و در را بست و خودش بیرون آمد. من متوجه شده‌بودم برادرم خواب است و فهمیدم پدرم به او قرص خواب‌آور داده‌است تا به زندگی او هم پایان دهد. از طرفی هم فهمیدم او تلفنی با فردی در حال صحبت است و می‌گوید می‌خواهد به زندگی خودش و اعضای خانواده‌اش پایان دهد. لحظات دلهره‌آوری را سپری می‌کردم و از خدا می‌خواستم پدرم شوخی کرده‌باشد و از تصمیمی که گرفته‌است منصرف شود، اما صدای شلیک چند تیر پشت سر هم در خانه‌مان پیچید. 
 ترس همه وجودم را گرفته‌بود و لحظاتی بعد از اتاق بیرون آمدم و با صحنه دلخراشی روبه‌رو شدم و فریادهایم به آسمان بلند شد. همسایه‌ها متوجه شدند و حادثه را به پلیس خبر دادند.»
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه اجساد به دستور بازپرس جنایی برای انجام آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی منتقل شدند. بررسی‌های فنی و میدانی تیم جنایی برای روشن شدن زوایای پنهان این حادثه خونین ادامه دارد.