اخبار ویژه

    خسارات FATF را تجربه کردید دوباره برای مردم فاکتور نکنید   وزیر اقتصاد به جای توضیح درباره ابهامات FATF و سابقه سیاه تعامل با این کارگروه تحت تسلط آمریکا گفت: FATF را از یک مسیر دیگر پیش می‌بریم. عبدالناصر همتی در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت FATF گفت: داریم این موضوع را دنبال می‌کنیم. ان‌شاءالله از طریق مجاری قانونی پیگیری می‌کنیم. من فکر می‌کنم به نفع منافع کشور است. وی درباره ارسال نامه به مجمع تشخیص مصلحت درباره FATF گفت: از یک مسیر دیگر داریم پیش می‌بریم و ان‌شاءالله به مجمع هم می‌بریم. همتی همچنین در همایش توسعه صادرات غیرنفتی در تبریز گفت: حضور ما در لیست سیاه FATF تحریم‌های آمریکا را مشروعیت می‌دهد. آمریکا برای توجیه و کسب اجماع جهانی برای تحریم ایران تلاش می‌کند تا ایران در لیست سیاه بماند. از سویی اقدام تقابلی FATF علیه ایران، عملاً باعث درز اطلاعاتی ایران می‌شود. وی افزود: زمانی که ما در حال مبارزه با پولشویی هستیم و مقررات را اجرا می‌کنیم، درست نیست به دلیل ماندن در لیست سیاه FATF با اتهام پولشویی مواجه شویم. گفتنی است که آقای همتی در دولت روحانی رئیس بانک مرکزی بود؛ دولتی که پنهانی و با دور زدن مجلس، به FATF تعهد داد که برنامه اقدام این کارگروه را به اجرا بگذارد و از 41 بند، 37 بند آن را انجام داد اما FATF پس از آن مطالبه اخذ مصوبات مجلس را پیش کشید که دو مورد دیگر هم عملی شد و فقط دو بند از این برنامه اقدام متوقف ماند؛ آن هم به اعتبار نتیجه کاملاً معکوس FATF در قالب دو برابر شدن شمار تحریم‌ها و درز اطلاعات سرّی اقتصادی ایران و تشدید فشار‌های تحریمی و متهم شدن نیروهای نظامی و متحدان ایران به تروریسم و فشار برای محدودیت همکاری بانکی با این نهادها و نیروها! در چنان وضعیتی سؤال «مجمع تشخیص مصلحت نظام» مانند سایر دیگر نخبگان و صاحب‌نظران این بود که چه تضمینی هست با اجرای دو بند باقی مانده، تحریم‌ها لغو شود و روند منفی گذشته شدت نیابد، که آقای ظریف اعلام کرد هیچ تضمینی وجود ندارد و تضمینی در این‌باره نمی‌توانیم بدهیم(!) با وجود این واقعیت‌ها، عجیب است که رئیس آن روز بانک مرکزی و وزیر امروز اقتصاد، هفته‌ای یکی دوبار درباره محسنات و فوائد نداشته FATF برای اقتصادی ایران اظهارنظر می‌کند! در حالی که FATF تحت سلطه کامل آمریکاست، آقای همتی چگونه می‌تواند تکرار بازی خسارت‌بار با این کارگروه را موجب لغو تحریم‌ها وانمود کند و حال آن که می‌داند 76 درصد پولشویی‌ها و عمده تأمین مالی تروریسم در همین کشورهای غربی و از سوی دولت‌های آنها انجام می‌شود و مثلاً رژیم نسل‌کش و ذاتاً تروریست اسرائیل، مستثنی از فشارهای FATF و گردانندگان آن است! اظهارات همتی در عین حال نشان می‌دهد که وی و دیگر مدیران مشابه وی، همانند دولت روحانی، هیچ توضیح قانع‌کننده و مستندی درباره ابهامات «مجمع» نداشته و نتوانسته‌اند اکثریت اعضای مجمع را قانع کنند و گرنه دلیلی نداشت که دنبال «مسیر دیگر» باشند! البته این طیف به جای رفتن دنبال دور زدن مجمع و... باید دنبال جواب برای سؤال‌های بی‌پاسخی که با آنها مواجه هستند بروند و یا اینکه صادقانه به مردم بگویند مسئولیت‌های اقتصادی و فنی‌شان امور دیگری است، اما آنها به خاطر سرگرمی به سیاسی کاری و حواشی و یا دوره شدن از سوی برخی کارشناس نمایان نا اهل، نتوانسته‌اند سراغ آن اولویت‌ها بروند و بنابراین بهانه می‌تراشند. این نکته هم گفتنی است که برآیند برجام و FATF و قبول توافق آب و هوائی پاریس در دولت هشت ساله روحانی، رقم زدن بدترین شاخص‌های اقتصادی در تاریخ چند دهه گذشته بود و با این وجود عجیب است که متولیان آن، رویکرد خسارت‌بار خود را به عنوان فهم مثبت از مسائل، برای مردم فاکتور می‌کنند!     معاون پنتاگون: پیشرفت‌های موشکی یمن من را حیرت‌زده کرده‌اند   معاون وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد پیشرفت‌های موشکی انصارالله یمن در شش ماه اخیر، او را شگفت‌زده کرده است. به گفته بیل لاپلانته، این پیشرفت‌ها با حمایت ایران حاصل شده‌ و قدرت نظامی این گروه را به سطحی بی‌سابقه رسانده است. به گزارش وبسایت آکسیوس، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور تسلیحات گفت: شبه‌نظامیان حوثی یمن با نمایش تسلیحات پیشرفته‌ای که قابلیت‌های حیرت‌انگیزی دارند من را حیرت‌زده کرده‌اند. بیل لاپلانته در نشستی به نام «آینده دفاع» در واشنگتن گفت: آنچه در  شش ماه اخیر از حوثی‌ها دیده‌ام، واقعاً شگفت‌انگیز است.» او که سابقه‌ای طولانی در زمینه مهندسی و فیزیک موشکی دارد، از تکنولوژی پیشرفته موشک‌های این گروه ابراز نگرانی کرد و افزود: حوثی‌ها اکنون موشک‌هایی در اختیار دارند که قادر به انجام کارهایی هستند که فراتر از تصور است. دویچه وله ضمن انتشار اظهارات معاون پنتاگون نوشت: حوثی‌ها که از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار هستند و بخش‌های وسیعی از خاک یمن را تحت کنترل خود دارند، از ٧ اکتبر سال ٢٠٢٣ یعنی آغاز حمله حماس به اسرائیل، به طور مداوم کشتی‌های تجاری را در دریای سرخ و خلیج عدن هدف حمله قرار می‌دهند. آنها اعلام کرده‌اند که این حملات «در همبستگی» با مردم غزه انجام می‌شود. در روزهای گذشته، دو ناوشکن نیروی دریایی آمریکا در تنگه باب‌المندب، که دریای سرخ را به خلیج عدن متصل می‌کند، هدف حملات حوثی‌ها قرار گرفتند. این حملات با هشت پهپاد هجومی، پنج موشک بالستیک ضد کشتی و چهار موشک کروز ضد کشتی انجام شده‌اند. با این حال، هیچ آسیبی به ناوشکن‌ها وارد نشده است. بهنام بن‌ طالب‌لو، تحلیلگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، معتقد است که این پیشرفت‌ها به دلیل حمایت‌های مستقیم ایران از حوثی‌ها صورت گرفته است و آنها را به تنها گروه شبه‌نظامی با قابلیت استفاده از موشک‌های بالستیک ضد کشتی تبدیل کرده است. دویچه وله افزود: چرا این موضوع اهمیت دارد؟ ماه‌هاست که حملات حوثی‌ها به کشتی‌های تجاری و بازرگانی در آبراه‌های استراتژیک خاورمیانه، امنیت کشتیرانی را برای بیش از ۶۵ کشور و ۲۹ شرکت بزرگ انرژی و کشتیرانی به خطر انداخته است. قدرت فزاینده حوثی‌ها به یک چالش جدی برای آمریکا و متحدانش در این منطقه تبدیل شده و نیازمند اقدامات فوری و راهبردی است. در همین رابطه بهنام بن طالب‌لو، تحلیلگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، به آکسیوس گفت: «حوثی‌ها تنها گروه نیابتی ایران هستند که به موشک‌های بالستیک ضدکشتی مجهز شده‌اند و این موضوع تصادفی نیست. شور و تعهد حوثی‌ها، همراه با حمایت‌های ایران، به ترکیبی مرگبار تبدیل شده است.»     فارن‌افرز: اسرائیل، ناتوان از فهم قدرت محور مقاومت است   آنچه گروه‌‌‌های نظامی متحد ایران را تحت عنوان مقاومت، در منطقه حفظ کرده، پایگاه‌‌‌های اجتماعی آنهاست. در این میان ایران توانست تحریم‌های شدید دولت ترامپ را دور بزند و با کمک متحدان خود در محور مقاومت، از بازارهای این کشورها برای تجارت منابع انرژی و دسترسی به ارز استفاده کند. این تحلیل را نشریه آمریکایی فارن‌افرز منتشر کرده و می‌نویسد: اسرائیل در جنگ اخیر به طور مشخص محور مقاومت را هدف قرار داد؛ یعنی شبکه‏‏‌ای از گروه‏‏‌های متحد ایران. اسرائیل با کار روی مقیاسی که تلاش‏‏‌های قبلی علیه این محور را نادیده می‏‏‌گیرد، یک سال گذشته را صرف از بین بردن زیرساخت‏‏‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، لجستیکی و ارتباطی شبکه کرده است. همچنین تل‏‏‌آویو دست به کارزار بی‏‏‌سابقه‏‏‌ای علیه رهبری این محور زده و رهبران حماس و حزب‏‏‌الله و چند فرمانده ارشد سپاه را ترور کرد. اما بعید است که اسرائیل بتواند سازمان‌هایی را که به این محور تعلق دارند، آن‌طور که امیدوار است، ریشه‌کن کند. این محور، بارها سازگاری و انعطاف‌پذیری خود را نشان داده که بیانگر ارتباطات عمیقی است که گروه‌‌‌های عضو آن در داخل کشورها و جوامع خود دارند. علاوه‌بر این، روابط فراملیتی که این محور را تشکیل می‌دهند، به این معناست که نه‌تنها به‌‌‌عنوان بازیگران غیردولتی مجزا یا گروه‌‌‌های مسلح، بلکه به‌‌‌عنوان گره‌‌‌های به هم پیوسته شبکه‌‌‌های سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک بادوام شناخته می‌‌‌شوند. این شبکه‌‌‌ها که منطقه‌‌‌ای و گاه حتی جهانی هستند، به اعضای محور اجازه داده‌‌‌ تا شوک‌‌‌های مختلفی را تحمل کنند. همچنین فروپاشی‌‌‌های اقتصادی، مانند تحریم‌‌‌های دونالد ترامپ، در قالب کمپین «فشار حداکثری» و افول بانکداری لبنان در سال ۲۰۱۹، که حساب‌‌‌های مالی بسیاری از گروه‌‌‌های عضو را منحل کرد، از جمله چالش‌‌‌هایی است که این محور به خود دیده است. اما به‌رغم این چالش‌‌‌ها، اعضای محور از جوامع محلی خود و از یکدیگر استفاده کرده‌‌‌اند. مقاومت تاریخی محور مقاومت حاکی از آن است که اسرائیل برای از بین بردن گروه‌‌‌هایی مانند حماس و حزب‌الله با مشکل مواجه خواهد شد. این محور به شکلی که امروزه وجود دارد با شبکه‌‌‌ای که در ابتدا در دهه ۱۹۸۰ تاسیس شد، تفاوت چشمگیری دارد. در آن زمان، ایران، حزب‌الله لبنان را به عنوان بازیگری مؤثر برای نمایش قدرت، تاسیس کرد و آن را پرورش داد. هدف آن «صدور انقلاب» و به‌کارگیری «دفاع پیشرو» از طریق بازدارندگی نامتقارن در برابر تهدیدات محسوس، یعنی اسرائیل بود. ایران به طور استراتژیک این مدل را در کشورهای مختلف تکرار کرد. آنچه این گروه‌‌‌ها را حفظ کرد، اتکای عمیق به پایگاه‌‌‌های اجتماعی بود. آنها به حدی خود را در بافت کشورهای متبوع خود جای دادند که رؤسای رسمی دولت در لبنان، سوریه، عراق، ایران، یمن و غزه همه یا اعضای گروه‌‌‌هایی هستند که به این محور تعلق دارند یا توسط آن گروه‌‌‌ها انتخاب شده‌‌‌اند.  این شبکه حمایتی قوی، حزب‌الله را قادر ساخت که نه‌تنها بهبود یابد، بلکه نفوذ خود را نیز گسترش دهد. در نهایت به اندازه‌‌‌ای قوی شد که توانست اسرائیل را در سال ۲۰۰۰ از خاک لبنان مجبور به خروج کند. این پیروزی، همراه با جنگ سال ۲۰۰۶ که در آن حزب‌‌‌الله به پیروزی رسید- شاهکاری بی‌‌‌سابقه برای شبه‌‌‌نظامیان عرب- به شدت شهرت این جریان را افزایش داد. همچنین تجسم جدیدی از محور مقاومت ارائه داد. چالش دیگر این محور در سال ۲۰۱۱ بود، زمانی که دولت اسد در سوریه با یک تهدید وجودی در قالب یک جنگ داخلی مواجه شد. با این حال، یک‌بار دیگر، محور توانست خود را به گونه‌‌‌ای تطبیق دهد که بتواند بر این بحران غلبه کند. در حالی که دولت اسد در آستانه فروپاشی قرار داشت، حزب‌الله قاطعانه وارد عمل شد تا از آن محافظت کند. همچنین قیام‌‌‌های ۲۰۱۱ منجر به ادغام رسمی حوثی‌‌‌ها در محور مقاومت شد. تحریم‌‌‌ها در سال ۲۰۱۸، زمانی که ترامپ از توافق برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری خود را آغاز کرد، به شدت افزایش یافت. هدف به صفر رساندن صادرات نفت و در نتیجه سلب منبع درآمدی حیاتی ایران بود. تحریم‌‌‌ها به اقتصاد ایران آسیب رساند، اما تجارت نفت این کشور را متوقف نکرد. در عوض، تهران راه‌‌‌هایی برای فروش نفت خود از طریق بازارهای غیررسمی پیدا کرد.ایران با کمک متحدان خود در محور مقاومت از این بازارها برای تجارت منابع انرژی و دسترسی به دلار آمریکا استفاده کرد. به عنوان مثال، در عراق، ایران با بقیه محورها همکاری کرد تا سوخت ایرانی و غیر ایرانی را قبل از فروش به کشورهای آسیایی ترکیب کند. آخرین چالش بزرگی که محور مقاومت قبل از حمله اسرائیل پس از ۷ اکتبر علیه حماس و حزب‌‌‌الله با آن مواجه شد، ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ بود. سردار سلیمانی به تاسیس این محور کمک کرده بود و نقش او به عنوان رهبر بالفعل آن کاملاً مشخص بود. با این حال، اگرچه این حمله امواج شوک را در شبکه ایجاد کرد اما در نهایت، سازگاری محور برای مقابله با تهدیدات جدی را نشان داد. جنگ اسرائیل علیه حماس و حزب‌‌‌الله بسیار بیشتر از درگیری‌‌‌های قبلی، واکنش شدید سایر متحدان داخل این محور، را به دنبال داشته است. در طول سال گذشته، آنها هم استقلال و هم نفوذ منطقه‌‌‌ای خود را عمیق‌‌‌تر کرده‌‌‌اند. حوثی‌‌‌ها برای اولین بار شروع به استفاده از موشک‌‌‌های بالستیک ضدکشتی برای ایجاد اختلال در مسیرهای کشتیرانی تجاری کردند. آنها به کشتی‌‌‌هایی که از دریای سرخ در حال حرکت بودند، حمله کردند و شرکت‌های باربری را مجبور کردند مسیر خود را در آفریقا تغییر دهند. اعضای این محور همچنین پس از ترور سیدحسن نصرالله‌، در فراسوی مرزها به طور هماهنگ با یکدیگر همکاری کردند.     کدام تضمین؟! خون شهید سلیمانی به گردن ترامپ سنگینی می‌کند   روزنامه وال استریت ژورنال در ادعایی فاقد سند نوشت: ایران ماه گذشته در جریان تبادل پیام با واشنگتن، به طور کتبی تضمین داده که به دنبال کشتن دونالد ترامپ نیست. این روزنامه می‌نویسد: زمان این تبادل پیام با دولت جو بایدن، به پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا برمی‌گردد. وال استریت ژورنال به نقل از مقامات آمریکایی فاقد نام، نوشت که دولت بایدن در این پیام تاکید کرده بود که تهدیدها علیه دونالد ترامپ را به‌عنوان یک مسئله امنیت ملی درجه یک و‌ یک اقدام جنگی قلمداد خواهد کرد. این تهدیدها ریشه در سخنان مقامات ارشد جمهوری اسلامی برای گرفتن انتقام‌ از کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا در ۱۳ دی سال ۹۸ دارد. روزنامه مذکور می‌افزاید: پاسخ ایران ممکن است نشان‌دهنده تلاش تهران برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها با آمریکا باشد، همچنین می‌تواند به دلایل استراتژیکی مانند جلوگیری از اعمال تحریم‌های بیشتر یا افزایش فشارهای دیپلماتیک صورت گرفته باشد. صدای آمریکا با انتشار ادعای وال استریت ژورنال تاکید کرد تا لحظه تنظیم گزارش، امکان تایید یا تکذیب آن را به‌طور مستقل ندارد. فضاسازی روزنامه آمریکایی در حالی است که همین روزنامه اذعان دارد سردار سلیمانی توسط دولت آمریکا (ترامپ) ترور شده و بر این مبنا و طبق همه موازین حقوقی، خون سردار سلیمانی که اتفاقا فرمانده میدانی جبهه ضد تروریسم در منطقه بود، به گردن ترامپ و برخی از اعضای دولت وقت او سنگینی می‌کند. از سوی دیگر بر همان مبنای گفته شده و اذعان روزنامه آمریکا به نقش دولتمردان آمریکایی در جنایت فوق، هیچ کس در ایران نمی‌تواند ترامپ جنایتکار را تبرئه کند و یا تضمینی به طرف آمریکایی بدهد که قاتلان شهید سلیمانی مجازات نخواهند شد. ضمن این که در کنار خونخواهی ملت و نظام جمهوری اسلامی، دیگر ملت‌ها و گروهای طرفدار مقاومت در منطقه و جهان، خونخواه خون شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس هستند. ثالثاً در حالی که دولت‌های آمریکا توافقی حقوقی در قالب برجام و تضمین شده با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را به راحتی آب خوردن زیر پا گذاشتند و زیر تعهدات مکتوب و امضا شده در انظار جامعه بین‌المللی زدند، کدام آدم عاقلی باور می‌کند که ایران بخواهد درباره مجازات نشدن قاتلان شهید سلیمانی، تضمین بدهد؟! ترامپ و پمپئو و دیگر متهمان آن جنایت بزرگ یقین دارند که تاوان جنایات خود را خواهند داد و به اعتبار همین فهم عمیق تاریخی از منفور بودنش در منطقه هم بود که ترامپ پنج سال قبل، پس از سفر دزدکی به عراق (پایگاه عین‌الاسد به جای بغداد) گفت «هنگام فرود آمدن در عراق، تمام چراغ‌های هواپیما را پیش از فرود به دلایل امنیتی خاموش کردند. فکر کنید! ما هفت تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردیم و نمی‌توانیم با چراغ‌های روشن واردش شویم! چقدر بد است». او همچین گفته بود «خیلی غم‌انگیز است که هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کنی، اما برای رفتن به آنجا ناچار باشی سفرت را تا این حد فوق‌العاده مخفیانه نگه داری و هواپیما‌ها (ی اسکورت) و بزرگ‌ترین تجهیزات جهان دور و برت باشند و هرکاری بکنی تا سالم به مقصد برسی». البته بعضی‌ها ترامپ را احمق می‌نامند اما بعید است که آن قدر احمق باشد که نفهمد هیچ تضمینی برای نجات وی از تاوان و قصاص وجود ندارد.  
سایر اخبار این روزنامه