اخبار ویژه

  قطعنامه ضدایرانی آژانس و خوش‌رقصی مبتذل غربگرایان محافل غربگرا یا خوش‌بین نسبت به غرب، پیش از شیطنت اروپا در آژانس و صدور قطعنامه ضدایرانی، به استقبال پذیرش توقف غنی‌سازی 60درصدی در ازای عدم صدور قطعنامه رفتند. اما برخی از همان‌ها پس از شرارت مذکور، به جای اعتراض به اروپا و بی‌ارادگی رئیس آژانس، اقدام به تخطئه جبهه ایرانی در برابر غرب کردند تا جایی که سخنگوی دولت اصلاحات، بدون کوچک‌ترین اعتراض به اروپا و آژانس مدعی شد: باز هم دیر اقدام به مصالحه کردیم(!)
روزنامه هم‌میهن روز پنجشنبه با استقبال از ادعای توافق ایران و آژانس تیتر زده بود «قول توقف غنی‌سازی ۶۰درصدی». این روزنامه نوشته بود: پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی درباره ایران به آژانس ارائه شده. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در نشست خبری با خبرنگاران مدعی شد که ایران درخواست آژانس برای توقف افزایش ذخایر اورانیوم با غلظت ۶۰درصد را پذیرفت. به‌طور طبیعی این اقدام ایران در صورتی که شورای حکام، قطعنامه ضدایرانی خود را تصویب نکند، اجرائی خواهد شد. 
روزنامه دنیای اقتصاد هم گزارشی با عنوان «پالس مثبت به آژانس» منتشر کرد و نوشت که ایران با درخواست آژانس برای توقف غنی‌سازی 60درصدی اورانیوم موافقت کرده است. روزنامه ایران نیز روز پنجشنبه نوشته بود: پیشنهاد تهران درخصوص تغییر روند غنی‌سازی، شورای حکام را درباره قطعنامه دچار تردید کرد. پیشنهادهای تازه تهران به آژانس، شورای حکام را در دوراهی تصمیم‌گیری قرار داد و بررسی چالش‌های جاری را به جلسه پنجشنبه موکول کرد.
اما روز پنجشنبه روشن شد که رئیس آژانس فاقد کمترین اختیاری در نسبت با دیکته‌های و زیاده‌خواهی‌ها و اقدامات سیاسی‌کارانه غرب است. نماینده ایران در آژانس در واکنش به صدور قطعنامه ضدایرانی در آژانس به پیشنهاد انگلیس و فرانسه و آلمان گفت: «قطعنامه شورای حکام علیه ایران زمانی صادر شد که سفر مدیرکل آژانس به ایران با نتایج خوبی همراه بود و وعده‌های داده‌شده عملی شد. این قطعنامه بدون توجه به نتایج سفر مدیرکل به ایران و نقشه راه مورد توافق با مدیرکل، صادر شد». تعبیر «و وعده‌های داده‌شده عملی شد»، احتمالاً از شروع تعلیق غنی‌سازی 60درصد توسط ایران حکایت می‌کرد. اما همین پالس‌های اشتباه به علاوه نرمش و تغافل در برابر تحریم‌های اروپا علیه هواپیمایی و کشتیرانی ایران، موجب گستاخ‌تر شدن همان طرف اروپایی شده بود که نقض تعهدات برجامی و چند سال معطل گذاشتن طرف ایرانی را هم در کارنامه خود دارد و مسئول خسارت‌های وارده به ایران در این زمینه است.


با وجود این واقعیت روشن، برخی عناصر وابسته به مدعیان اصلاحات به جای اعتراض به غرب به سرزنش جبهه خودی (ایرانی) پرداختند چنان که عبداله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات توئیت زد: «به نظر می‌رسد باز هم دیر اقدام به مصالحه کردیم»! مصالحه درباره چه؟ پایمال‌شدن حقوق ایران در برجام، دو برابر شدن تحریم‌ها و بی‌عملی اروپا، وعده دروغین برقراری کانال اینستکس، و یا اعمال تحریم‌های جدید به نیابت از رژیم صهیونیستی و آمریکا؟!
«محمد- م» یکی از پادوهای رسانه‌ای جریان غربگرا هم در شبکه ایکس نوشت: «جناب آقای عراقچی! اوایل ۱۴۰۰ توافق با غربی‌ها در یک قدمی بود، نگداشتند. در تمام سه سال دولت سیزدهم حتی یک‌قدم برای توافق برنداشتند و فقط خودشان را سرگرم بریکس و شانگهای کردند. الان حمله گازانبری علیه ما شروع شده. قرار نیست مملکت را از این وضع نجات بدهید؟» و «عبدالرضا -د» ادعا کرد: «دولت رئیسی دو فرصت بزرگ توافق با آمریکا در اسفند ١۴٠٠ و مرداد ١۴٠١ را پای منافع روسیه در اوکراین، با توهماتی چون زمستان سخت ذبح کرد تا امروز مخروبه پرونده هسته‌ای را با تحریم ایران‌ایر و کشتیرانی و قطعنامه شورای حکام برای دولت پزشکیان ارث بگذارد؛ بر باعث و بانی سایه‌نشینش لعنت!».
یکی دیگر از همین عناصر رسانه‌ای، ضمن بازنشر ویدئویی از روحانی در سال 1396 از قول وی نوشت: «عده‌ای میگفتن تحریم‌ها رو دور می‌زنیم، تحریم مهم نیست. از جیب کی مهم نیست؟ از جیب خودتون برید دنبال تحریم.».
این تعابیر غلط‌انداز و فرافکنانه، ضمن این که انگشت اتهام را از روی دوش غرب شرور و عهدنشناس برمی‌دارد، تلاش برای ایجاد مجادله در محیط داخلی به نفع غرب متخاصم هم هست و حال آن که اگر بنای بر مواخذه باشد، باید کسانی پاسخگو باشند که هنگام نگارش و اجرای نامتوازن برجام، انتقاد و تذکر صاحب‌نظران و کارشناسان را نادیده انگاشتند و موجب شدند طرف غربی با اطمینان از انفعال آنها در دولت دوازدهم، اقدام به پایمال‌کردن حقوق ایران کند و در کنار ادعای منقضی‌شدن برجام، زمزمه توسل به مکانیسم ماشه این توافق مُرده و بازگشت خودکار تحریم‌ها را پیش بکشد! عناصر ترویج‌کننده خوش‌بینی به غرب اگر صداقت و شرافت حرفه‌ای داشتند، باید درباره تهدید‌های جاری برجام عذرخواهی می‌کردند نه این که در قطعنامه ضدایرانی آژانس هم به نیابت از غرب، زبان به شماتت طرف ایرانی باز کنند!
در هر صورت اقدام اخیر آژانس به نیابت از غرب، کاملاً نشان‌دهنده ماهیت سیاسی‌کارانه آن فراتر از دعاوی فنی و حقوقی است و بنابراین نفس همکاری یکسویه با این نهاد آلت دست، زیر سؤال است. تفاوت وضعیت کسری بودجه در دولت روحانی و رئیسی  وزیر اقتصاد، دلیل اصلی تورم را کسری بودجه بر جا مانده از دولت قبل عنوان کرد.
عبدالناصر همتی در کانال خود در فضای مجازی نوشت: «گزارش اخیر دیوان محاسبات از تفریغ بودجه سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نشان می‌دهد که ‎کسری بودجه درآن سال‌ها به ترتیب ۵۹۷ و ۴۳۷ هزار میلیارد تومان و در مجموع دو سال، جمعاً ۱۰۳۴ هزار میلیارد تومان بوده است.
اگر کسری سنگین بجا مانده در بودجه سال جاری را هم به آن اضافه کنیم، دلیل اصلی چرایی تداوم ‎تورم که در کنار تنش‌های منطقه از دلایل اصلی افزایش ‎نرخ ارز هستند، روشن می‌شود.
دولت چهاردهم مصمم است که همراه با راهبرد کاهش تنش‌های سیاسی و خارجی، با پشتوانه اعتماد مردم و به تدریج با انجام اصلاحات اساسی، ناترازی‌ها در بخش‌های مختلف را علاج، رانت‌ها را حذف و کسری بودجه را کاهش دهد». 
درباره این ارزیابی آقای همتی و نکات نادرست و یا درج نشده در آن گفتنی است که آقای روحانی، دولت را با 480 هزار میلیارد تومان کسری تحویل شهید رئیسی دادند و اگر این میراث خسارتبار به شکل عادی و با لحاظ نرخ تورم 59 تا 35 درصدی در طول سه سال افزایش می‌یافت، باید به بیش از هزار هزار میلیارد تومان می‌رسید و حال آن که به ۴۳۷ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱ و ۵۹۷ هزار میلیارد تومان در سال بعد محدود شده است. این در حالی است که رقم کسری در سال 1392 مقارن با آغاز دولت روحانی، حدود 52 هزار میلیارد تومان بود و در واقع طی هشت سال، هشت و نیم برابر شد. اگر قرار بود با همان سرعت کسری بودجه افزایش یابد، رقم کسری باید در طول سه سال اخیر دست کم 300 درصد افزایش می‌یافت اما مهار شد.
به علاوه باید به برخی تعهدات سنگین به ارث رسیده از سوی دولت روحانی به دولت رئیسی اشاره کرد که در وضعیت مضیقه مالی، ذاتاً موجب کسری بیشتر می‌شود؛ مانند 1500 هزار میلیارد تومان بدهی انباشته، 500 هزار میلیارد تومان سود و اصل اوراق فروخته شده، و تعهدات دیگری درباره اصلاح حقوق بازنشستگان و فرهنگیان و پرداخت طلب گندمکاران. به عنوان یک نمونه 60 هزار میلیارد تومان به اجرای برخی تعهدات مانند متناسب‌‌سازی حقوق فرهنگیان و برخی اقشار دیگر اختصاص یافت.
نکته عجیب این که آقای همتی، کسری دو سال را با هم جمع زده و رقم ۱۰۳۴ هزار میلیارد تومان را به دست داده و حال آن که کسری ۴۳۷ هزار میلیاردی سال 1401، به رقم ۵۹۷ هزار میلیارد در سال بعد افزایش یافته است.
از سوی دیگر، باید به کارنامه مالی و پولی و اقتصادی دولت روحانی در چند سال پایانی هم که آقای همتی در آن رئیس کل بانک مرکزی و نقش‌آفرین بود اشاره کرد که تعمداً مسکوت گذاشته می‌شود. در مقایسه میان دو وضعیت می‌توان به این واقعیت اشاره کرد که وزیران دولت روحانی در اولین جلسه با آقای رئیسی گزارش دادند: دولت پولی برای پرداخت حقوق کارمندان در مرداد 1400 ندارد.
گفتنی است برخی رکوردهای منفی ثبت شده در دولت روحانی به ویژه سه سال پایانی آن، منحصر به فرد است از جمله تورم ۵۹ درصدی، ۹ برابر شدن حجم نقدینگی، 9 برابر شدن نرخ ارز، معدل رشد اقتصادی 6 دهم درصدی و سقوط صادرات نفت و تاثیرات آن بر کسری بودجه و تورم. بلومبرگ: ترامپ نمی‌تواند صادرات نفت ایران به چین را متوقف کند خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ گزارش داد که ایران با دور زدن تحریم‌ها روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت به چین می‌فروشد.
بلومبرگ با انتشار گزارشی تحقیقی نوشت: یک گروه رو به افزایش از کشتی‌های «ناوگان تاریک» (اشباح) که مصون از پیگیری و مجازات در حاشیه یک گذرگاه دریایی شناخته‌شده فعالیت می‌کنند، در ماه‌های اخیر، صدها میلیون بشکه نفت تحریم‌شده ایران را جابه‌جا کرده‌ و به چین فروخته‌اند. ناوگان اشباح، اصطلاحی است که برای اشاره به کشتی‌های حامل نفت تحریم‌شده ایران به کار می‌رود.
بنابراین گزارش، شبه‌جزیره مالزی، بزرگ‌ترین نقطه تجمع این نفتکش‌ها است. کشتی‌هایی، که اغلب تحت پرچم‌های مصلحتی و بدون بیمه فعالیت می‌کنند، روزانه به این‌جا می‌آیند تا محموله‌های خود را دور از چشم‌های کنجکاو منتقل کنند. این همان راهی است که میلیاردها دلار نفت تحریم‌شده ایران هرساله از سوی چین خریداری می‌شود، حتی با وجود این‌که این کشور، بیش از دو سال است که رسماً حتی یک قطره از ایران وارد نکرده است.
تحلیل بلومبرگ از نزدیک به پنج سال تصاویر ماهواره‌ای از شروع سال ۲۰۲۰ تا ۴ اکتبر ۲۰۲۴ از این منطقه نشان می‌دهد با وجود تحریم‌های ایالات متحده، صنعت سایه وسیعی مبتنی بر نفت ایران در این بخش از جهان در حال توسعه است. در ماه‌های اخیر احتمالاً دست‌کم دو برابر بیشتر از سال ۲۰۲۰ در این منطقه بین کشتی‌ها نفت جابه‌جا می‌شود، اما تخمین دقیق مقدار نفتی که از طریق این کانال جابه‌جا می‌شود، غیرممکن است. با فرضیات محافظه‌کارانه درباره اندازه نفتکش‌ها، داده‌ها نشان می‌دهد که حدود ۳۵۰ میلیون بشکه نفت در ۹ ماه نخست سال جاری میلادی در این منطقه دست به دست شده است. به این ترتیب با در نظر گرفتن قیمت متوسط نفت در سال ۲۰۲۴ و تخفیف اعمال‌شده‌، مبلغ پرداخت شده بیش از ۲۰ میلیارد دلار است.
بلومبرگ بر اساس گفته هفت نفر آشنا با موضوع که در صنعت نفت، کشتیرانی یا امنیت دریایی فعالیت می‌کنند گزارش داده بیشتر این نفت از ایران می‌آید و کشتی‌هایی هم که بلومبرگ بررسی کرده به محموله‌های ایرانی مرتبط بودند. این منبع درآمد خوبی برای ایران است. برای چین هم، که به تحریم‌های اعمال‌شده ایالات متحده پایبند نیست، این شبکه پیچیده از واسطه‌ها و کشتی‌های متعلق به شرکت‌های صوری، به پالایشگاه‌های کوچک این کشور امکان می‌دهد به نفت با قیمت مناسب دسترسی پیدا کنند.
این وضعیت و ناوگان تاریک، تهدید مستقیمی برای تلاش‌های غرب برای کاهش درآمدهای تهران، مسکو و کاراکاس است و نشان می‌دهد که چرا تحریم‌ها به سختی اجرا می‌شوند. وزارت خارجه چین، بدون اظهار نظر مشخص درباره انتقال نفت ایران به چین، به بلومبرگ گفت تجارت این کشور با ایران اصولی و قانونی است و باید مورد احترام و حفاظت قرار گیرد.
در همین حال، صاحبان کشتی‌های قانونی، نگران خطرات ناشی از تعداد زیادی کشتی‌های بدون بیمه و فعال در ناوگان تاریک هستند که از طریق آبراهه‌های شلوغ با فرستنده‌های خود که اغلب خاموش است، عبور می‌کنند. این امر، شناسایی آنها را مثلاً در شب یا در هوای طوفانی بسیار سخت می‌کند. از زمان تهاجم به اوکراین و اقدامات متعاقب غرب برای محدود کردن درآمدهای انرژی روسیه، ناوگان تاریک جهانی به‌طور چشمگیری گسترش یافته است و فعالیت در نقاط کلیدی انتقال فراساحلی از جمله در امتداد سواحل یونان، خلیج عمان و درست فراتر از این نوار نازک آب بین مالزی و اندونزی، افزایش یافته است. در این‌جا گروهی که به ایران خدمت می‌کند رشد کرده است. مانند همتایان خود در جاهای دیگر، آن‌ها به دنبال اجتناب از بنادر و آب‌های سرزمینی هستند که نظارت یا رصد در آن‌‌ها تهاجمی‌تر است.
بر اساس داده‌های گمرک چین، این کشور از اواسط سال ۲۰۲۲ حتی یک قطره نفت از ایران وارد نکرده است. اما در عالم واقع، برآوردهای تحلیلگران و دانشگاهیان و داده‌های ردیابی کشتی‌ها نشان می‌دهد شرکت‌های چینی نزدیک به ۹۰ درصد از صادرات نفت ایران را خریداری می‌کنند که این مقدار نزدیک به ۱۰ درصد از واردات نفت چین است.
در ۹ ماه اول امسال، واردات نفت از مالزی که بخش زیادی از این نفت جابه‌جا شده‌ ایران به نام آن‌جا ثبت می‌شود، تقریباً هشت برابر این میزان در همان دوره در سال ۲۰۱۸، درست قبل از اعمال مجدد کامل تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران، بوده است. بر اساس داده‌های گمرک چین، این کشور در سال ۲۰۲۳، روزانه بیش از ۱/۱ میلیون بشکه نفت از مالزی وارد کرده است، در حالی‌که تولید نفت خام مالزی روزانه تنها ۵۰۸ هزار بشکه است.
ناوگان تاریک به طور کامل از ابهامات بهره می‌برد. کشتی‌ها نفت را حمل می‌کنند، محموله‌ها را منتقل می‌کنند و در صورت لزوم، با کمک واسطه‌ها و تعمیرکاران، تدارکات و خدمه دریافت می‌کنند.
بلومبرگ می‌نویسد با شروع به کار ترامپ انتظار می‌رود فشار بر تهران افزایش یابد و دولت ترامپ با وضع تحریم‌های سخت‌تر برای ایران و هرکسی که با آنها تجارت می‌کند، هزینه‌ها را افزایش می‌دهد، اما بعید است که مانع از رفتن نفت به چین شود.