استفاده از چهره های غیر تئاتری و گروه های موسیقی مشهور در تئاتر برای فروش بیشتر چه مضراتی دارد

پول صحنه به جای خاک صحنه
با ورود بازیگران شناخته‌شده و چهره‌های سینمایی به تئاتر، موجی از انتقادها راه افتاد و بسیاری این اتفاق را مضر دانستند و هدفش را تنها کشاندن تماشاگر به سالن نمایش و خالی کردن جیبش دانستند که با ماهیت و رسالت هنر نمایش در تضاد است. گذر زمان نشان داد این اتفاق موجب استقبال طیف گسترده‌تری از نمایش و در نتیجه، همه‌گیر شدن تئاتر میان مردم شد. اتفاقی که باعث ظهور تماشاخانه‌هایی در خیابان‌های مختلف تهران شد. البته این پدیده باعث افزایش قیمت عجیب و غریب اجاره سالن‌های نمایش و دستمزدهای عوامل و قیمت بلیت از پنج هزار تا پنجاه هزار تومان و حتی بیشتر شد. هرچند نتیجه این اتفاق، هجوم سیل مخاطبانی بود که حالا نمایش به یکی از تفریح‌های هفتگی‌شان بدل شده و دیگر با تئاتر بیگانه نیستند، اما از طرفی تئاتر را به یک تجارت بدل کرد. از طرفی گره میان موسیقی و نمایش، اتفاق تازه‌ای نیست و اجرای همراه با موسیقی یا موزیکال، تاریخ دور و درازی دارد، اما ورود موسیقی راک و رپ به سالن‌های نمایش اتفاقی است که مدتی است پررنگ و با استقبال مخاطبان هم مواجه شده است. اجراهایی که با صدای خشن گیتار الکتریک در پلاتوهای کوچک همراه می‌شوند و مخاطب هنر در دنیای امروز را که از شکستن و گذر هیچ حد و مرزی هراس ندارد را سر ذوق می‌آورد. اتفاقی که به نظر می‌رسد به خودی‌ خود ایرادی ندارد اما استفاده ابزاری از موزیسین‌های چهره و تبلیغ روی نام آن‌‌ها که اجرا را زیر سایه خود می‌برند و به حاشیه می‌رانند، استفاده‌ای ابزاری است و تنها یک هدف را دنبال می‌کند؛ کشاندن مخاطب به سالن نمایش و راضی کردنش برای خرید بلیت پنجاه هزار تومانی. سراغ بهزاد فراهانی، یکی از قدیمی‌های نمایش رفته‌ایم و نظرش را راجع به این موضوع پرسیده‌ایم...
بهزاد فراهانی یکی از مخالفان سفت و سخت ورود پدیده‌های تبلیغاتی به تئاتر است و باز شدن پای چهره‌‌های سینمایی و موزیسین‌های چهره که نمایش را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهند را تنها موجب تجاری شدن تئاتر و از بین رفتن رسالت اصلی آن می‌داند. او درمورد ورود چنین پدیده‌‌هایی به تئاتر می‌گوید: «سیاست‌های غلط مدیران صدا و سیما در طول سالیان، موجب شد تلویزیون به این روز بیافتد. از طرفی سینما هم دچار بلای مدیرانی شد که کمر به نابود کردنش بسته بودند و با هجوم چهره‌ها به تئاتر مواجه شدیم. اتفاقی که در راستای سیاست‌‌های قبلی که موجب نابود شدن و سینما و تلویزیون شد رخ داد. با ورود چهره‌ها به تئاتر مخالف بوده‌ام و هستم چون موجب افزایش قیمت‌های عجیب و غریب شدند.کرایه سالن‌های اجرا به شش میلیون تومان برای هر شب رسید. بلیت‌های هشتاد هزار تومانی مد شد. این بلایی است که با ورود چهره‌‌ها مانند ویروس به جان تئاتر افتاد. چطور از شعارهای دفاع از مستضعفین به چنین وضعیتی رسیدیم و از بالا رفتن عجیب و غریب قیمت‌ها و نگاه تجاری به همه‌چیز و همه‌کس استقبال می‌کنیم؟ چرا باید کرایه کارگاه دکور تالار حافظ بیش از یک میلیون تومان برای یک شب باشد.»
فراهانی در مورد پدیده موسیقی در تئاتر می‌گوید: «موسیقی هیچ‌گاه از تئاتر جدا نبوده و سال‌هاست شانه به ‌شانه نمایش پیش آمده است و این را می‌توان با رجوع به نمایش‌هایی که اساتیدی چون عباس جوانمرد روی صحنه بردند، درک کرد و فهمید. ورود چهره‌هایی که موجب تبلیغ برای نمایش‌ها هستند، جنبه تجاری دارند و صرفا برای استفاده ابزاری هستند اما اگر دغدغه موسیقی در نمایش باشد، می‌توان بزرگان موسیقی را از سرتاسر جهان دعوت به کار کرد. می‌توان خواننده‌‌های بزرگ ایرانی که سال‌هاست دور مانده‌اند را دعوت و از هنرشان استفاده کرد.»


فراهانی در پاسخ به این موضوع که در شرایطی این‌چنینی، ورود موزیسین‌هایی که در جریان اصلی موسیقی فعالیت نمی‌کنند و معمولا برای گرفتن مجوز با مشکلات زیادی مواجه هستند، می‌تواند اتفاق مثبتی باشد؛ می‌گوید: «وقتی جلوی موزیسین‌ها گرفته می‌شود، نتیجه کار این است که سر از نمایش در می‌آورند، اما این هم دلیل قانع‌کننده‌ای نیست. خانه موسیقی باید مدافع منافع اعضا و موزیسین‌هایش باشد.»
بهزاد فراهانی معتقد است: «نگاه تجاری به تئاتر در بسیاری از کشورهای دنیا وجود ندارد. هنوز در کشورهایی چون فنلاند، چک و فرانسه، تئاتر پدیده‌ای مقدس است و نگاه فاسد درآمدزایی و سودآوری به هر قیمتی در آن رسوخ نکرده است. کشاندن مردم به سالن‌های نمایش برای دیدن چهره‌های معروف سینمایی یا موزیسن‌ها که ماهیت مشخصی دارد، اتفاق نامبارکی است که تئاتر را از رسالت حقیقی‌اش دور می‌کند و موجب بدعت‌گذاری پدیده دیگری می‌شود که سینما و تلویزیون به آن دچار شدند و به این روز افتادند. به نظرم سیاست‌های غلط مدیران بیشترین نقش را این میان ایفا می‌کنند و بیشترین لطمه را به هنر مقدس تئاتر می‌زنند.»
خودمان، خودمان را چیپ کرده‌ایم
نیما دهقان، کارگردان تئاتر درمورد پدیده ورود بازیگران چهره و موزیسن‌ها و عواملی که مخاطب را به سالن می‌کشاند، نظر متفاوتی دارد و با اشاره به مخالفت نداشتن با ورود هر عنصری به عرصه تئاتر، می‌گوید: «معتقدم از هر شکلی می‌خواهید استفاده کنید. از بازیگران چهره، موزیسین، فوتبالیست و... اما استفاده از این‌ها در راستای ایده و فکر کارگردان باشد. هرچند ورود به این موضوع کار خطرناکی است اما باید بگویم که متاسفانه تمام این اتفاق‌ها فقط برای فروش بیشتر است. ایرادی ندارد که به فکر فروش زیاد و پول درآوردن هستید. ایرادی ندارد که از چهره‌‌ها و موزیسین‌ها استفاده می‌کنید، فقط آیا کارتان کمکی به فرهنگ و رشد فکری جامعه می‌کند؟»
دهقان معتقد است: «تئاتر جای بی ‌در و پیکری است که هر کسی دوست دارد می‌تواند وارد شود. در حالی که من با بیست سال سابقه کار نمی‌توانم به راحتی در سینما فیلم بسازم اما در تئاتر هر کسی، هر کاری دوست دارد انجام می‌دهد. کارگردانی تئاتر از خریدن یک بطری آب راحت‌تر شده است! حالا نتیجه آن چیست؟ طبق آمار روزانه بین نود تا صد و بیست اجرا در تهران داریم. تاثیر این اجراها چیست؟ چقدر به رشد فرهنگ کمک کرده است؟ اجرایی با هزینه زیاد برای آوردن چهره و موزیسن‌های مختلف و کشاندن مردم به سالن با فروش بلیت‌های گران، چقدر به دغدغه مردم می‌پردازد؟ چقدر به مشکلات اقتصادی و مشکلات سیاسی می‌پردازد؟‌ وقتی خانواده‌ای با هزینه زیاد، یک سالن را دربست کرایه می‌کنند تا فرزند دلبرشان بدون درنظر داشتن کیفیت و تعداد تماشاگر، برای مدت مشخص نمایش اجرا کند یا با پول پدر سر از نمایش در می‌آورد، نباید هم توقع زیادی داشت.»
دهقان مدیریت غلط را مقصر می‌داند و می‌گوید: «مدیریت تئاتر کشور دست تعدادی امپراطور کوچولو افتاده که به تمام تئاتر فرمانروایی می‌کنند. شک نکنید با این وضعیت، چهل یا پنجاه سال دیگر اگر راجع به این روزها و اجراهای امروزمان صحبت کنند، هیچ‌چیزی راجع به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، به آن‌‌ها نمی‌دهد.» دهقان در انتها می‌گوید: «بازهم تکرار می‌کنم، از هر فرمی که دوست دارید در اجرای‌تان استفاده کنید و از هر موزیسینی که دل‌تان می‌خواهد بهره ببرید اما هدف‌تان فقط فروش نباشد. این نگاه نابودکننده است. یادم می‌آید تا اوایل دهه هشتاد شمسی، راجع به نمایش‌ها حرف زده می‌شد، نقد می‌شدند و نگاه مثبت و منفی روی آن‌ها وجود داشت، اما این روزها در مواجهه به نمایشی از اساتید تا دانشجوی تئاتر، تنها یک سوال پرسیده می‌شود؛ تماشاگر دارد؟ تنها معیار ما حضور تماشاگر است. تماشاگر زیاد به خودی خود اتفاق بدی نیست اما شرط کافی هم برای دست یافتن به عیار کار نیست.
متاسفانه خودمان، خودمان را چیپ کرده‌ایم. تماشاگران پنجاه هزار تومان هزینه می‌کنند تا با بازیگر محبوب‌شان سلفی بگیرند. در حالی که بی‌خاصیت‌ترین اجراها در تهران با پانزده میلیون جمعیت، برگزار می‌شود و از صد اجرا کمتر از پنج اجرا قابل اتکا و تاثیرگذار است. در حالی که شهری بسیار کوچک‌تر و کم‌جمعیت‌تری مثل پاریس، روزانه میزبان پانصد اجرای خوب از آدم‌های تاثیرگذار است.»
سایر اخبار این روزنامه
محمدرضا عارف: انقلاب اسلامی، انقلابی اصلاح طلبانه بود «ابتکار» سازوکارهای آینده اصلاح‌طلبان را بررسی کرد راهبردهای اصلاح طلبی در افق 0041 با وجود موانع مختلف بر سر راه جویندگان گنج هنوز خبر دستگیری آن ها منتشر می‌شود نابرده رنج رضا دهکی فراموشی برنامه‌های کلان در غبار مهره‌چینی وزرا « ابتکار» جدیدترین تحولات در روابط میان ایران و عربستان را بررسی می کند دیپلمات‌‌ها در انتظار چراغ سبز تهران و ریاض استفاده از چهره های غیر تئاتری و گروه های موسیقی مشهور در تئاتر برای فروش بیشتر چه مضراتی دارد ابزارهای تامین مالی برخلاف ماهیت‌شان، مانع ورود سرمایه‌گذاران خارجی به کشور شدند عضو حزب کارگزاران در گفت‌وگو با «ابتکار»: جریان اصول گرایی آینده روشنی نخواهد داشت ناطق‌نوری: امروز گروه مرجع مردم الزاماً روحانیت نیست چهره های دولت یازدهم از حضور داشتن یا نداشتن در دولت دوازدهم گفتند قدردانی وزرا از روحانی در آخرین جلسه کابینه حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: کنار گذاشتن برجام خدمت به آمریکاست محمدرضا خباز: اعضای دولت دوازدهم با سکوت خود میدان را برای مخربان باز نکنند شوراها در چنبره بوروکراسى