روزنامه اعتماد
1403/09/03
فروپاشي جهان!؟
اين عنوان ممكن است مبالغهآميز به نظر برسد: فروپاشي جهان! اما ميتوان براي آن تفسيري دستكم از ديدگاهي جستوجو كرد. چهارشبه شب ۳۰ آبانماه بهرغم موافقت ۱۴ عضو دايم و موقت شوراي امنيت سازمان ملل، از جمله هم پيمانان امريكا يعني انگلستان و فرانسه، امريكا پيشنويس قطعنامه آتشبس بدون شرط و دايمي در غزه را (براي چهارمين بار در يك سال اخير) وتو كرد. گويي اين همه بمباران كه با حجم تخريب بمبهاي اتمي امريكا در هيروشيما و ناكازاكي قابل سنجش است ، كشته شدن نزديك به پنجاه هزار نفر به ويژه كودكان كه روي به زندگي داشتند؛ هنوز بسنده نيست، چون اسراييل به اهدافش نرسيده است. اگر نام اين رخداد فروپاشي نيست، چيست؟ سالها پيش در سال ۱۳۸۸ كتابي از امين معلوف نويسنده ممتاز لبناني- مسيحي با عنوان: « اختلال العالم» منتشر شد. از حسن اتفاق اين كتاب را من در بيروت در همان سالها از كتابفروشي انطوني خريده بودم. امين معلوف گرچه رماننويس است. اما همواره نگاهي ويژه به جهان و نيز منطقه غرب آسيا داشته و دارد. اين نگاه ويژه هم در رمانهاي او پيداست مثل رمان «التائهون» كه روايت انسانهاي سرگشته نه تنها در لبنان بلكه در حقيقت جهان را روايت كرده است. قهرمان داستان نامش «آدم » است و همه ما ميتوانيم تصويري يا مصداقي از همان آدم باشيم! با همان تجربه جنگ و برهم خوردن نظام ارزشها و بر باد رفتن سنتهايي كه به عنوان چفت و بست قوام جامعه به شمار ميآمد. و البته تجربه جنگ. جنگهاي محلي و داخلي، مثل جنگ داخلي ۱۵ساله در لبنان از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۰۰ و نيز تجربه مهاجرت و آوارگي. آوارگي جسم و مهمتر از آن آوارگي روح. اسماعيل خويي شاعر ايراني واژه تركيبي تلخي ساخته بود براي بيان محل زندگياش: «بيدركجا» در اين جهان مختل و فروپاشيده، نه دموكراسي وجود دارد و نه حقوق بشري و نه منشوري و نه اخلاقي و ارزشهاي انساني و نه تعهدي و وجداني. منظورم مردم جهان نيست كه ما هر روز و ساعت شاهد حمايت آنان از فلسطين و مردم لبنانيم. مرادم «نظم جهاني» است. اين نظم با يك جهان فروپاشيده معني پيدا ميكند. هرجا هم كه سخن از سازش و آتشبس به شكل رسمي از سوي امريكا مطرح ميشود يقينا طرح فريب است. مگر امريكا و فرانسه در عاليترين سطح به ايران وعده ندادند كه اگر درباره شهادت اسماعيل هنيه دست نگهدارد و اقدامي صورت ندهد آنها درباره آتشبس در غزه اقدام ميكنند؟ طرح فريب بود.مگر هوكشتاين نماينده امريكا كه در واقع نماينده اسراييل و حافظ منافع اسراييل است به لبنان نميرود و از آتشبس سخن نميگويد؟ آتشبس يعني اعمال و ديكته شرايط اسراييل كه ديگر به صراحت ميگويد كه به قطعنامه ۱۷۰۱ هم پايبند نيست. ميگويد در جنوب لبنان كه آن را شمال اسراييل ميخوانند! تا نهر ليطاني اصلا لبنانيها نبايست حضور داشته باشند. نوار كمربندي سياه! ميگويند هر وقت و در هر جاي لبنان به هر نحوي اسراييل احساس خطر امنيتي كند ميتواند اقدام كند و اين اقدام قانوني است. مثل هماكنون كه آسمان لبنان در اختيار ارتش اسراييل است و هر شهري و هر جايي را بخواهند بمباران ميكنند. در چنين جهاني تنها پناه ملتها و كشورهاي مستقل و آزاده «قدرت نظامي و امنيتي» و البته ساماندهي قدرت اقتصادي است. اگر كشور ما تواناييهاي نظامي كسب نكرده بود، ترديد نكنيد كه سرنوشتي مثل اشغال افغانستان يا اشغال عراق يا دست كم اشغال بخشي از سرزمين و غارت منابع ملي همانند سوريه سرنوشتمان شده بود. از هماهنگي ديپلماسي و ميدان بسيار سخن گفته شده است. در اين شرايط فروپاشي جهاني و درندگي امريكا و اسراييل به نظرم مركزيت با ميدان است.
سایر اخبار این روزنامه
طنين صداي بيصدايان
فيلترينگ دشمن مردم است، ميفهميد؟
ديپلماسي ظريف نشان داد كه ايران داراي اهرمهاي قدرتمندي است
اروپا خواهان توافق مستقل ميان تهران و واشنگتن نيست
مشكل كجاست؟
سیاستهای غیرعلمی؛ بیگانگی اجتماعی و نفوذ
وفاق ملي براي حفظ بنيان اخلاقي جامعه (2)
پيام ظريف فراتر از ديپلماسي سنتي
دستهايي براي فشردن گلوي دموكراسي!
درباره پروژه ناتمام شريعتي به مناسبت سالروز تولد او
مشكل كجاست؟
سیاستهای غیرعلمی بیگانگی اجتماعی و نفوذ
وفاق ملي براي حفظ بنيان اخلاقي جامعه (2)
پيام ظريف فراتر از ديپلماسي سنتي
بياعتباری اسراييل
فروپاشي جهان!؟
وجدان بشريت