گشته‌‌ایم بسیج  تا به‌پا کنیم ارتش بیست میلیونی

       دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان  «... اگر یک ملت که همه جوان‌هایش مجهز باشند به همین جهازی علاوه‌بر جهاز دینی و‏‎ ‎‏ایمانی که دارند، مجهز به جهازهای مادی هم باشند، سلاحی هم باشند و یاد گرفته‏‎ ‎‏باشند، همچی نباشند که یک تفنگی دستشان آمدند ندانند با آنچه بکنندش. باید یاد‏‎ ‎‏بگیرید و یاد بدهید رفقایتان را. جوان‌ها را یادشان بدهید. و همه جا باید این طور بشود که‏ یک مملکت بعد از یک چند سالی بشود یک کشوری با ۲۰ میلیون جوان که دارد بیست‏‎ ‎‏میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد. و این یک همچه مملکتی‏‎ ‎‏آسیب‌بردار نیست...» این جملات بخشی از سخنان حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بود که در 4 آذرماه 1358 در جمع پرسنل سپاه پاسداران مرکز تهران ایراد فرمودند و درواقع فرمان تشکیل بسیج مردم ایران را صادر کردند.  به نظر می‌آید که فکر تشکیل بسیج مردمی از سال‌های قبل از انقلاب در ذهن امام وجود داشته است. از همان زمان که یاران و شاگردانشان را به آگاه ساختن مردم و شناساندن اسلام واقعی به آنها موظف کردند. حضرت امام در بخشی از درس‌های حکومت اسلامی خویش در بهمن‌ماه 1348 در مسجد شیخ انصاری نجف در این باره فرمودند: «... اینک شما فرزندان دلیر اسلام مردانه بایستید و برای مردم نطق کنید، حقایق را به زبان ساده برای توده‌های مردم بیان کنید و آنان را به شور و حرکت در‌آورید از مردم کوچه و بازار، از همین کارگران و دهقانان پاکدل و دانشجویان بیدار مجاهد بسازید. همه مردم مجاهد خواهند شد. از همه اصناف جامعه آماده‌اند که برای آزادی و استقلال و سعادت ملت مبارزه کنند، مبارزه برای آزادی و سعادت احتیاج به دین دارد. اسلام را که مکتب جهاد و دین مبارزه است در اختیار مردم قرار دهید تا عقاید و اخلاق خودشان را از روی آن تصحیح کنند و به صورت یک نیروی مجاهد، دستگاه سیاسی جائر و استعماری را سرنگون کرده حکومت اسلامی را برقرار سازند...» فکر تشکیل بسیج از اعتماد به مردم آمد حجت‌الاسلام رحمانی که در دورانی فرماندهی بسیج را برعهده داشت، نقل می‌کند در سال‌های اوایل دهه 50، وقتی شهید محمد منتظری در یک جمع‌بندی از انقلابیون و مبارزان پیرو امام، طرحی را به امام ارائه داد که بر ضرورت تشکیل یک ارتش مردمی در سال‌های پس از پیروزی تاکید داشت، خود امام با تایید آن تاکید نمودند که دیگر اشتباه مصدق را در اعتماد به نیروهای وابسته تکرار نخواهم کرد و به حول و قوه‌ الهی برای حفظ نظام و سرزمین ملت شریف ایران، بسیج را راه خواهم انداخت. حضرت امام ایده خود را برگرفته از تاریخ صدر اسلام دانسته و فرمودند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای مقابله با مشرکین و کفار از نیروی مردمی استفاده کرد و آنان را بسیج کرد. از همین روی پس از پیروزی انقلاب، امام مترصد اعلام بسیج عمومی مردم برای مقابله با توطئه‌های دشمنان تاریخی و قسم‌خورده این ملت و سرزمین بودند که پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، این موقعیت و لزوم اعلام بسیج عمومی بیش از هر زمان احساس می‌گردید.  در زمانی حضرت امام خمینی فرمان تشکیل ارتش بیست میلیونی و بسیج را صادر کردند که حدود بیست روز از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا می‌گذشت و طی این مدت، دولت آمریکا و متحدان غربی‌اش مدام برای ایران خط و نشان می‌کشیدند. ارتش ایران هنوز در موقعیت قدرتمندی نبود و سپاه پاسداران نیز در اوایل کارش به سر می‌برد و بسیاری از ساختارهایش نوپا بودند. همان‌گونه که امام از سال‌های پیش از پیروزی انقلاب در نظر داشتند، انقلاب و کشور به یک نیروی عظیم نیاز داشت که در مواقع لزوم و زمان حمله دشمن بتواند در کنار نیروهای رسمی نظامی مانند ارتش و سپاه، وارد کارزار شده و حتی شهر به شهر و خیابان به خیابان و کوچه به کوچه با نیروهای اشغالگر بجنگد. در اینجا بود که درایت و هوشمندی حضرت امام بازهم به کمک انقلاب و ایران آمد و ایشان همه جوان‌ها و مردم را برای آمادگی نظامی و مقابله با دشمن در شرایط ضروری، فراخوانده و مسئولین را به سازماندهی این نیروی عظیم تکلیف نمودند.  در آن روزگار جمعیت ایران بالغ بر 35 میلیون نفر بود که رقم 20 میلیون و ارتش بیست میلیونی، بخش بزرگی از این جمعیت را دربر می‌گرفت. به این شکل سازمان بسیج شکل گرفت و ماموریت آن نه در عرصه نظامی، بلکه در میادین سازندگی و کمک‌های جهادی و امدادهای زمان بحران و.... نیز تعریف گردید.  پایگاه بسیج مساجد بود محوری‌ترین راهکار امام برای جذب نیروهای مردمی و عضویت در بسیج از طریق مساجد بود. این اندیشه امام، بسیاری از کاربردهای مغفول مانده مساجد در طی قرون متمادی را مجددا احیا نمود. امام فکر استفاده از مساجد برای بسیج عمومی را هم ملهم از صدر اسلام می‌دانستند. ایشان در این باره فرمودند:  «... با خطبه‌های جمعه، بسیج سپاه می‌شد و از مسجد به میدان جنگ می‌رفتند. کسی که از مسجد به میدان جنگ برود، فقط از خدا می‌ترسد و بس و از کشته‌ شدن و فقر و آوارگی نمی‌ترسد و چنین سپاهی سپاه فاتح و پیروز است.» طولی نکشید که در بالای سردر بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها و ادارات و مؤسسات و سازمان‌ها و.... تابلویی به چشم می‌خورد که بر روی آن عبارت ارتش 20000000 درج شده بود. و گروه‌های مختلف در این مراکز با جذب افراد مختلف به آموزش سلاح و حرکات نظامی و همچنین امدادهای پزشکی و... پرداختند.  دانش‌آموز و دانشجو و کارمند و کارگر و کشاورز و اداری و زن و مرد و پیر و جوان و... همه به عضویت در بسیج روی آوردند، جایی که حقوق و امکاناتی نداشت و همه کارها جهادی و بر اساس باورهای دینی و اسلامی و انقلابی انجام می‌شد.  فرماندهان و رزمندگان و اعضای سپاه در کلاس‌های نظامی و آموزش سلاح حضور می‌یافتند، امکانات سپاه را در اختیار بسیجیان می‌گذاردند، آنها را در میادین تیراندازی خود، آموزش می‌دادند و آماده رزم و جنگ می‌نمودند.  و در کنار همه این آموزش‌های نظامی و امدادی، کلاس‌های عقیدتی و سیاسی هم برپا بود تا آموزش‌دیدگان تنها یک عنصر نظامی یا امدادگر محض بار نیامده و به عنوان پشتوانه عملیات نظامی و امدادی، از بینش و بصیرت اسلامی و انقلابی نیز برخوردار شوند که اساس تفاوت رزمنده اسلام با جنگجویان دیگر، در همین جهاد بر اساس باورهای دینی بوده و هست.  اینجا بود که اولین گروه‌های آموزش دیده بسیج پس از مدتی خدمت حضرت امام رسیدند و آن سرود ماندگار و خاطره‌انگیز را در حضور بنیانگذار انقلاب و نظام اسلامی خواندند که:  ای امام رهبر انقلاب، ما همه چون که اهل کتاب، در پی تحقق امر تو، گشته‌‌ایم بسیج گشته‌‌ایم بسیج، تا به‌پا کنیم ارتش بیست میلیونی. ما همه دختران زینبیم، پیروان خط این مکتبیم، ‌ای امام حامی مستضعفین، گشته‌‌ایم بسیج گشته‌‌ایم بسیج، تا به‌پا کنیم ارتش بیست میلیونی. از گروه‌های کوچک تا ارتش بزرگ مردمی بسیج در مسیر رسیدن به سازمان گسترده امروزی، مراحل مختلفی را پشت سر گذارد؛ ابتدا در 19 تیرماه 1359 قانون تشکیل آن، به عنوان سازمان بسیج ملی به تصویب شورای انقلاب رسید که بر اساس این قانون رئیس سازمان بسیج ملی از طرف رهبر یا شورای رهبری منصوب و خط‌‌ مشی کلی آن توسط شورای عالی دفاع تعیین می‌گردید. اما طی نامه‌ مورخه‌ 25 بهمن 1359 كه توسط نخست‌وزیر شهید محمدعلی رجائی صادر شد، بسیج در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام و به عنوان بسیج مستضعفین و یکی از واحدهای این نهاد در کنار دیگر واحدهای عضو شورای فرماندهی سپاه قرار گرفت که رئیس آن از سوی فرماندهی سپاه تعیین می‌شد. در آن روزها، بسیج در عرصه مبارزات فرهنگی به‌خصوص علیه گروهک‌های مختلفی که همچون قارچ سر بیرون آورده بودند، بسیار فعال بود‌، اما خیلی زود و با آغاز جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359، نخستین آوردگاه نظامی در مقابل این نیروی مردمی قرار گرفت. ایام دفاع مقدس از ماندگارترین و حماسی‌ترین سال‌های فعالیت بسیج بود که با تقدیم بیش از 90 هزار شهید در کنار سایر نیروهای مسلح، از انقلاب و مردم و سرزمین‌مان جانانه دفاع کرد و به عنوان یک ارتش کاملاً اسلامی و مردمی، نقش بسیار برجسته‌ای را ایفا نمود. در همان زمان نیز فعالیت‌های بسیج به امور نظامی محدود نشد و وظایف دیگری از قبیل حفاظت از شهر، برخورد با ناامنی‌های احتمالی از جمله ترورهای گروهک‌های ضد انقلاب در اوایل دهه 60، گشت پیاده و سواره اطراف شهر، حفاظت از اموال مردم و نظارت بر توزیع کوپن‌ها و... را دربر می‌گرفت. تمام این کارها به‌رغم کمبود بودجه، نیروهای اندک و امکانات کم به‌خوبی انجام می‌شد. هر یک از اعضای سپاه که ماموریت حفاظت شهری را برعهده داشتند به همراه تعدادی از بسیجیانی که آموزش دیده بودند با یک خودروی استیشن بزرگ به گشت شبانه، نظارت بر امور پمپ‌بنزین‌ها و بسیاری فعالیت‌های دیگر می‌پرداختند و در همین ماموریت‌ها بود که بعضا هدف حمله دشمنان داخلی و تروریست قرار گرفته و در این رابطه صدها شهید تقدیم انقلاب و اسلام کردند. پس از پایان جنگ تحمیلی، بسیج وارد عرصه‌های دیگری گردید، با تشکیل نیروهای پنج‌گانه‌ سپاه، واحد بسیج مستضعفین سپاه به «نیروی مقاومت بسیج» تغییر نام داد و سردار علیرضا افشار، رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران به عنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج معرفی شد.  اینک نیروی مقاومت بسیج در 23 حوزه دانش‌آموزی، دانشجویی، علمی/ پژوهشی و فناوری، جامعه پزشکی، جامعه مهندسین، حقوقدانان، اساتید، فرهنگیان، ورزشکاران، رسانه، هنرمندان، مداحان، جامعه زنان، مساجد و محلات، سازندگی، طلاب و روحانیون، اصناف و بازاریان، جامعه کارگری، جامعه عشایری، پیشکسوتان، سازندگی و سازمان اردویی راهیان نور و گردشگری فعالیت می‌نماید.
سایر اخبار این روزنامه