تفکر بسیجی راه درمان تحقیر ملت‌ها

رهبر معظم انقلاب در دیدار بسیجیان (۵ آذرماه ۱۴۰۳) از هنر و قدرت امام راحل در تبدیل تهدید دشمن به فرصت با خلق بسیج مستضعفین به عنوان پدیده‌ای بی‌نظیر که از متن فرهنگ و هویت ملی و تاریخ کهن ایران جوشیده است یاد کرده و جوشش و تقویت ایمان و اعتماد به نفس (خداباوری و خودباوری) در منظومه و شبکه بسیج را دو پایه اصلی خنثی کننده توطئه دشمن برای تحقیر ملت ایران برشمردند. خداباوری و خودباوری مردم که در قالب تفکر و فرهنگ بسیجی متجلی شده، باطل‌السحر همه تلاش‌های سلطه‌گران و مستکبران غربی برای تحقیر و به تسلیم واداشتن ملت ایران است. 
بررسی تحولات تاریخی کشور‌های اسلامی به ویژه در منطقه غرب آسیا در قرن‌های اخیر نشان می‌دهد استعمارگران و کشور‌های سلطه‌گر غربی برای تسلط بر کشور‌های اسلامی مجموعه‌ای از اقدامات نظیر «تجزیه دو امپراتوری بزرگ ایران و عثمانی»، «شکل بندی مرز کشور‌ها بر اساس اختلافات دائمی مرزی»، «فرقه‌سازی بهائیت و وهابیت»، «تشدید جنگ‌های مذهبی و قومی» را تدارک دیده و به اجرا گذاشتند. 
از میان همه روش‌های مستکبران و سلطه‌گران غربی برای تسلط بر جهان اسلام، آن که نقش زیربنایی و ریشه‌ای دارد، موضوع تحقیر ملت‌ها است. بررسی تاریخ فراز و فرود تمدنی ملت‌ها و کشورها، به عیان گواهی می‌دهد که در طول تاریخ، هیچ ملتی تحت انقیاد و سلطه درنیامده، مگر آنکه در دام خودتحقیری و پذیرش پست‌تر بودن خویش از یکسو و برتر دانستن فرهنگ سلطه‌گران از سوی دیگر گرفتار شده باشد. پیدایش و تقویت تفکر غرب‌زدگی در عصر پهلوی، به عنوان یک راهبرد دقیق و چاره ساز از سوی غرب در همین راستا قابل تحلیل است. منطق استکبار بر تحقیر هرچه بیشتر ملت‌ها به عنوان مقدمه قطعی تسلیم‌سازی و به اطاعت کشاندن کشور‌ها و ملت‌ها استوار است و این دقیقاً و بی‌کم و کاست همان کاری بود که رضاخان و فرزندش محمدرضا برای اربابان غربی انجام داده بودند. 
مرور خاطرات محمدرضا پهلوی گویای این حقیقت تلخ است که خاندان پهلوی بر اساس خودتحقیری و باور به این موضوع که بدون استعانت از قدرت‌های خارجی، هرگز قادر به اداره امور کشور نیستند، ضمن دریافت رشوه با تن دادن به قرارداد‌های ذلت بار، اداره امور کشور را به بیگانگان واگذار کرده و زمینه تشدید: «تحقیر ملی»، «باور به ناتوانی حتی در ساخت آفتابه گلی» و «تخریب خداباوری و خودباوری» را (تا جایی که سگ امریکایی بر هر یک از ملت ایران اولویت و شرف داشت) فراهم می‌کردند. شاه و دولتمردان خوشگذران با دریافت مبالغ کلان، تطمیع می‌شدند و مصالح عمومی جامعه را قربانی منافع خویش و بیگانه می‌ساختند. حتی شخصیت‌های سیاسی، چون دکتر مصدق نیز به کرات تأسف و تأثر خود را از دخالت بیگانگان در همه سطوح کشور ابراز داشته اند: «.. کدام مجلس؟ همان مجلس که در زمان تسلط شاه فقید هیچ وکیلی به مجلس نرفت مگر با تصویب سفارت انگلیس و باز همان مجلس که رئیس آن را یک اکثریت متکی به سیاست بیگانه انتخاب نمود». 


اساس حرکت بنیادین حضرت امام خمینی از همان سال‌های آغازین نهضت در سال ۱۳۴۱ بر تقویت خداباوری و خودباوری استوار بوده است. امام راحل با فرمان تشکیل بسیج مستضعفین در همان روز‌ها و ماه‌های اول انقلاب، پایه گذار مکتب فکری و اندیشه‌ای شد که ملت ایران را در سلسله طولی در مسیر «تسلیم در برابر خدا»، «توکل و تکیه به نصرت و کمک خداوند» و «اعتماد، باور و یقین به وعده خدا» و در سلسله عرضی در مسیر «کشف ظرفیت‌های خود اعم از جسمی، روحی و قلبی، فکری و...»، «ظهور و بروز عملی ظرفیت‌های شناسایی شده» و «به کارگیری همه ظرفیت‌ها برای عزت‌مندی ملی و عبور از همه بن‌بست‌ها و تحقیر دشمن» قرار داد. با این وصف قاطعانه می‌توان گفت فرهنگ، تفکر و مکتب بسیج، کشور و انقلاب اسلامی را بیمه کرده است. 
امروز تفکر و اندیشه بسیج، نه تنها در جهان اسلام و منطقه غرب آسیا میدان دار شکل‌گیری محور و جبهه مقاومت بر اساس دو پایه ایمان به خدا و اعتماد به نفس رزمندگان مقاومت شده است، بلکه از مرز‌های جغرافیایی جهان اسلام عبور و گفتمان مقاومت در برابر ظالمان، مستکبران و سلطه‌گران را برای عدالت‌خواهی در سطح جهان فراگیر کرده است. این حقیقت، انکارناپذیر است که امپراتوری رسانه‌ای غرب در برابر گسترش فرهنگ ظلم ستیز و مقاومت بسیجی، ناتوان و عاجز شده است و رفته رفته ملت‌های دربند با تکیه بر فرهنگ بسیج، راه خود را برای درهم شکستن و رهایی ملت‌ها از زنجیر‌های تحقیر پیدا می‌کنند. در خاتمه، این وجیزه را به بخشی از آخرین فرمایش حضرت روح‌الله درباره بسیج مزین می‌کنیم که فرموده‌اند: «.. بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی‌نشانی گرفته‌اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند».