بیژن عبدالکریمی: در مبارزه با آمریکا و اسرائیل جانم را برای انقلاب می‌دهم

  [ شهروند ]  با گذشت چند روز از موضوع تصویب قطعنامه ضد ایرانی و مذاکرات جدید با اروپایی ها در ژنو، آهسته آهسته فضای رسانه ای کشور از التهابات و تحلیل‌های زودرس و بعضا نسنجیده خارج شده و از دیگر سو عرصه برای پرداختن به موضوعات غیر سیاسی و ارائه نقدهای کارشناسی بازتر می شود. هرچند سخنان هشدارآمیز عارف در مورد آنانی که دولت را تخطئه می کنند، موج جدیدی در رسانه ها و فضای مجازی بوجود آورد. موجی که دو طرف داشت، برخی خواستار افشاگزری بودند و برخی خواستار تعامل و مماشات.

واکنش‌ رسانه ها به سخنان هشدارآمیز «عارف»
محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهوری در جلسه ای از اینکه عده ای در 100 روزگی به دولت انتقاد کردند، گلایه کرده و هشدار داده که اگر به حملات غیرمنصفانه خود ادامه دهند آگاهانه همه چیز را خواهد گفت. این سخنان عارف با واکنش هایی در دو جبهه موافق و مخالف دولت روبرو شد.
     تا حالا کجا بودید؟
بعد از این انتقاد روزنامه سازندگی در مطلبی با تیتر « تا حالا کجا بودید؟ » نوشت: باید دولت را تشویق کرد که در گفت‌و‌گو با مردم، بگوید که چه تحویل گرفت و کشور در چه شرایطی بود و دولت چقدر اندوخته معنوی و مادی داشت و وضعیتش چگونه بود. غیر از این باشد، دولت همچنان زیر تیغ برنده مخالفان خواهد ماند و مردم نیز به دلیل ناآگاهی ممکن است آنها را همراهی کنند.



     آرامش فعال دربرابر منتقدان
آرمان  ملی هم با تیتر  «آرامش فعال دربرابر منتقدان» به ریشه انتقادها از دولتها پرداخت و اعلام کرد که ریشه این رفتار به دولت احمدی نژاد بر می گردد. این روزنامه نوشت:« استارت واقعی و پررنگ این ماجرا از دولت احمدی‌نژاد زده شد. جایی‌که تنها چند ماه پس از روی کارآمدن دولت نهم احمدی‌نژاد انتقادات تندی را نسبت به دولت خاتمی‌ وارد آورد و دستاوردهای آن دولت را به هیچ گرفت و در نهایت نیز دولت را با آمارهای بسیار انتقادآمیزی تحویل داد. اما پس از وی این میراث به دولت‌های بعدی رسید .»
     در مدار گذشته نچرخید
روزنامه هم میهن در سرمقاله امروز خود با تیتر « در مدار گذشته نچرخید» نوشت: ظاهراً دولت تحت‌فشار تندروهای طرفدار دولت پیش قرار گرفته است؛ لذا برای دفاع از خود آستین بالا زده و به ادبیات غیرموثر گذشته رجعت کرده است. امیدواریم آقای پزشکیان همچنان از این ادبیات دوری جویند و به آن آلوده نشوند.
دولت پیش هم چنین ادعاهایی داشت؛ ولی نتیجه چه بود؟ زیان کامل. ولی اینکه از دیگران می‌خواهید که حملات غیرمنصفانه نکنند و اگر کردند شما هم خواهید گفت چه تحویل گرفته‌اید؛ ادبیاتی شایسته و در سطح این دولت و مردم نیست.
     ادبیات بگم بگم بر چهره زخمی وفاق
خراسان  هم در نقدی با تیتر «ادبیات بگم بگم بر چهره زخمی وفاق» نوشت:  کشاندن دولت به حاشیه‌های سیاسی و منازعات لفظی با منتقدان، تنها منابع و انرژی دولت را هدر می‌دهد. تهدید به افشاگری درباره شرایط وزارتخانه‌ها، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت فشار منتقدین را کاهش دهد، اما در بلندمدت می‌تواند اعتماد عمومی به نظام اداری و اجرایی کشور را متزلزل کند. مردم انتظار شفافیت و صداقت دارند، نه استفاده ابزاری از اطلاعات برای اهداف سیاسی. دولت اگر خواهان تحقق شعار وفاق است، باید انتقادها را نه به‌عنوان تهدید، بلکه به‌عنوان فرصتی برای تقویت عملکرد و اصلاح اشتباهات ببیند.
     هنوز چیزی نگفته‌ایم آقای عارف!
روزنامه «وطن امروز»  هم در مطلب انتقادی با تیتر «هنوز چیزی نگفته‌ایم آقای عارف!»  هم خطاب به محمدرضا عارف نوشت: چه شده معاون اول رئیس‌جمهور ناگهان برافروخته شده و منتقدان را به افشای وضعیت دولت در دوره ریاست‌جمهوری شهید رئیسی تهدید کرده است؟ طی چند ماه شروع به کار دولت چهاردهم، جبهه انقلاب و اکثریت رسانه‌های آن در قبال دولت به گونه‌ای رفتار کرده‌اند که فشاری به دولت وارد نشود. یعنی جریان انقلابی نشان داد بنای فشار به دولت پزشکیان را ندارد. جز یکی دو رسانه که آنها هم مواضع درستی در نقد دولت مطرح کرده‌اند، مابقی رسانه‌ها و فعالان جبهه انقلاب هنوز وارد نقد صریح دولت نشده‌اند، بنابراین آقای عارف از چه عصبانی است و از چه برآشفته که تهدید به افشاگری و بگم‌بگم علیه دولت شهید رئیسی می‌کند؟

ابهامات درباره مذاکرات آتی در ژنو
اما فارغ از موضوع دولت ، در روند سیاست خارجی دولت چهاردهم ، به نظر می‌رسد قطعنامه جدید شورای حکام آژانس و مصاحبه اخیر علی لاریجانی با تأکید بر این نکته که «برجام وحی منزل نیست»، خبر از «مذاکره جدید» و «توافق جدید» می‌دهد. کوروش احمدی دیپلمات پیشین در شرق در تحلیل سخنان لاریجانی نوشت: هفته گذشته شاهد دو تحول مهم درباره موضوعاتی بودیم که به‌ناچار در ماه‌های آتی باید در دستور کار ایران قرار گیرد؛ یکی از این دو تحول مصاحبه آقای علی لاریجانی با سایت رهبری و دیگری قطع‌نامه آژانس بود.
او ادامه می دهد: روشن نیست که نقش آقای لاریجانی در این قضیه چیست. آیا قرار است ایشان متکفل این قضایا شود و آیا ایشان و دولت و وزارت خارجه با هم هماهنگ هستند؟ ثانیا این سخنان آقای لاریجانی در حالی است که مقامات وزارت خارجه تا‌کنون بر آن بوده‌اند که صبر می‌کنیم تا ببینیم برنامه ترامپ چیست و سپس واکنش نشان می‌دهیم. سخنان ضد‌و‌نقیض مقامات وزارت خارجه درباره روند مذاکره با آمریکا در مسقط، تمرکز بر مدیریت تنش و نه حل مشکلات و ایجاد ابهام درباره مذاکرات آتی در ژنو نیز حاکی از نوعی بلاتکلیفی است.
سخنان سخنگوی وزارت خارجه درباره مذاکره با سه کشور اروپایی در ژنو «راجع به لبنان و فلسطین و مسئله هسته‌ای» حاکی از این است که هنوز اراده سیاسی لازم شکل نگرفته است. روشن است که مذاکرات ژنو راجع به مسائل ایران و غرب خواهد بود و بعید است نمایندگان آن سه کشور مأموریتی برای مذاکره با ایران در ژنو درباره لبنان و فلسطین داشته باشند.

شورای نگهبان به چه کسی گفت که مدیر و مدبّر نیست
حالا که صحبت از علی لاریجانی شد، بد نیست به قسمت دوم مصاحبه اش با تسنیم که دیروز منتشر شد هم اشاره کنیم. علی لاریجانی درخصوص عدم تایید صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری گفت: آقایان گفتند که شما صلاحیت ندارید! ما هم نمی‌توانستیم چیزی بگوییم. چون یک مرجعی{شورای نگهبان} گفته و این بار هم از آنها پرسیدم چرا ما را رد کردید؟ گفتند شما مدیر و مدبّر نیستید!حالا نمی‌دانم، لابد بر اساس تدبیری این کار را کردند؛ مهم نیست، ولی به نظر من مهم این است که آدم در جایی که فکر می‌کند می‌تواند موثر باشد، تلاش خود را ادامه دهد. او می گوید: وقت من هم مقداری آزاد شد؛ ناراضی هم نیستم، این آزاد شدن وقت برای من مثبت هم هست. تا آنجایی که بتوانم یک گوشه‌ای از کار را بگیرم، کمک می‌کنم، ( کمک من البته الان بیشتر جنبه فکری دارد، من کار اجرایی که ندارم). اگر چنین تصوری هم درمورد من بوده، تصور درستی نبود، چون من فکر می‌کنم برای انقلاب باید فداکاری کرد.

کسیکه در برابر مبارزه با آمریکا و اسرائیل جانش را برای انقلاب می‌دهد
سخنان داغ تنها در حوزه سیاست و اقتصاد نیست که منجر به توجه افکار عمومی می شود. گاهی سخنان یک روشنفکر و شنای او بر خلاف جریان آب ، خبرساز و جریان ساز می شود.بیژن عبدالکریمی از آن روشنفکرانی است که چند وقتی است صحبتهای نقادانه اش بویژه در تحلیل جامعه روشنفکری گل کرده است. او با همه انتقادهایی که به وضع موجود دارد، اما به لحاظ سیاسی- اجتماعی در نسبت با غرب، می‌گوید: در برابر مبارزه با آمریکا و اسرائیل من جانم را برای انقلاب و نیروهای گفتمان انقلاب می‌دهم. او روشنفکران را در این مقطع تاریخی به درک درست نسبت ما با غرب و ایستادن در سمت درست نزاع فرامی‌خواند.
او در قسمتی از مصاحبه اش می گوید: حرف من به حاکمیت و گفتمان انقلاب خیلی روشن است؛ من در کنار شما هستم. این‌که نیروهای ملی ما را، قدرت دفاعی ما را تقویت کردید شاهکار شماست و من دست همه شما را می بوسم. در برابر مبارزه با اسرائیل و آمریکا من حاضرم جانم را برای انقلاب و برای بچه‌های گفتمان انقلاب، برای سپاه، برای بچه‌های بسیج، برای همه نیروهای مقاومت بدهم. اما دو انتقاد دارم؛ بدون انسجام ملی، بدون توجه به ملت، این مقاومت نمی‌تواند ادامه پیدا کند. نکته دوم این‌که این مبارزه نمی‌تواند فقط مبارزه نظامی و سیاسی باشد. ما نیازمند یک مبارزه اونتولوژیک هستیم و گفتمان انقلاب فاقد این توانایی است. این کار من است، کار من و امثال من است، حاکمیت دست و پای من را بسته و اجازه نمی‌دهد.
او می افزاید: نسبت تفکر و سیاست باید تغییر کند. یک جاهایی سیاست باید در برابر تفکر زانوی ادب بزند و بیاموزد؛ سیاست نمی‌تواند همه عرصه ها را به پیش ببرد، به همین دلیل در عرصه فرهنگی ما با بحران عظیم مواجه شدیم، چون سیاست می‌خواست عرصه فرهنگ را رهبری کند. امروز ما با دومین شکاف تمدنی در میان نسل‌های جدید مواجه هستیم، تمام مؤلفه‌های فرهنگی کشور را انکار کردند و حوزه علمیه ما، قدرت سیاسی ما و گفتمان انقلاب ما مقوله‌ای برای گفتگو با نسل‌های جدید ندارد و این به لحاظ سیاسی و استراتژیک بسیار خطرناک است، امر ملی را هم به خطر می‌اندازد. لذا ما نیازمند یک تغییر نگاه هستیم تا بتوانیم از این بحران عبور کنیم.

فمینیستی کردن آسیب‌ها با تحلیل مولاوردی
جوان آنلاین به موضوعی اجتماعی پرداخته و با نقد سخنان شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در دولت اول روحانی در نشستی که خبرگزاری دولتی ایرنا به بهانه قتل خبرنگار زن خود به دست همسرش و با عنوان «زن‌کشی» گذاشته،به بررسی گفته های او می پردازد.  او با اشاره به اینکه بالای ۷۰ درصد از جامعه ما دارای درجاتی از اختلالات روانی هستند و ما نیاز به یک برنامه جدی و کاربردی در این زمینه داریم، گفته: «وقتی بحث از قانون می‌کنیم یعنی به دنبال ضمانت اجرا هستیم. باور ما بر این بود که با لایحه منع خشونت می‌توانیم مجموعه تدابیر را برای زنان داشته باشیم. اگر همین لایحه با همین شاکله تصویب و به درستی اجرا و نظارت شود هم باز می‌تواند اثرگذار باشد».
تقلیل خشونت‌های جنایی در کشور به موضوع خشونت علیه زنان از جمله عواملی است که باعث گمراهی در ارئه راه حل و فمینیستی کردن آسیب‌های اجتماعی می‌شود. قتل‌های خانوادگی معضلی است که باید از راه درست حل شود و در آن مقتول می‌تواند زن یا مرد باشد، اما جریانی خاص در کشور، آن را صرفاً جنایت علیه زنان می‌بیند و تلاش می‌کند از مسیر حقوق زنان آن را حل کند که به دلیل شناخت اشتباه موضوع، طبعاً راه به جایی نمی‌برد.
مولاوردی حتی موضوع را به خبرنگار بودن این زن ربط داده، در حالی که این قتل خانوادگی ربطی به شغل مقتول نداشته است.

بگذار در ایران بمانیم و کار کنیم
اما به اقتصاد بپردازیم و لابد رشد اقتصادی بدون توجه به فیلترینگ ، آب در هاون کوبیدن است. درحالی که فعالان اکوسیستم استارتاپی کشور این روزها زیر ضرب فیلترینگ و تحریم، به زحمت در این مسیر سرپا مانده‌اند، دفاع از روند فعلی فیلترینگ و اشاره به موفقیت‌هایی در نتیجه این نگاه، صدای بسیاری از فعالان این اکوسیستم را درآورده است.
روزنامه ایران نوشت:به‌تازگی رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی، نمونه‌های موفق و برنده ناشی از فیلترینگ فعلی را نرم‌افزار «نشان» و «آپارات» و حتی «دیجی‌کالا» دانسته و گفته است که این پلتفرم‌ها در حال حاضر براحتی جایگزین «ویز»، «یوتیوب» و «آمازون»شده‌اند و مردم هم از این موضوع رضایت دارند؛ موضوعی که واکنش فعالان حوزه استارتاپی را به دنبال داشت.
به عنوان مثال حمید محمدی، رئیس هیأت مدیره دیجی‌کالا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «نفع هیچ‌کس؛ نه مردم، نه کسب‌وکارهای دیجیتال و نه حتی حاکمیت در فیلترینگ نیست و رفع آن دغدغه‌ای‌ عمومی است. کسانی که می‌گویند اگر فیلترینگ‌ نباشد، کسب‌وکار ایرانی نمی‌تواند رشد کند، دایه مهربان‌تر از مادر نباشند. اتفاقاً کسب‌وکارهای دیجیتال از فیلترینگ آسیب دیدند و اعتماد مردم به کسب‌وکارهای داخلی از دست رفت. رفع فیلترینگ، دغدغه‌ای‌ عمومی است. از آبروی کسب‌وکارها برای حمایت از فیلترینگ خرج نکنیم. من از مدیران ارشد کسب‌وکارهای تجارت الکترونیک می‌خواهم صادقانه بگویند آیا فیلترینگ به رشد کسب‌وکارشان کمک کرده یا مانع‌ آن شده است؟»

پس لرزه استعفای یک نماینده مجلس
خبر و تحلیلی در مورد مجلس و ارتباطش با دولت هم دیروز گل کرد و نیازمند دقت و بررسی است. پایگاه خبری نامه نیوز در گزارشی نوشت: «یکی از آسیب ها این است که نماینده از اول که وارد مجلس می شود نقشه رسیدن به فلان پست اجرایی را در سر خودش بپروراند». این جمله‌ای است که مقام معظم رهبری در آبان ۱۴۰۰ گفته و تاکید کردند که «نمایندگان مجلس دنبال پست گرفتن نباشند».
به رغم این تذکر شفاف و صریح رهبری اما معضل پله کردن مجلس برای رسیدن به پست‌های اجرایی و حضور در دولت رفع نشده است و همچنان شاهد خداحافظی نمایندگان محترم با خانه ملت و خالی گذاشتن صندلی نمایندگی مردم هستیم!
جدیدترین نمونه‌اش هم همین اعلام وصول تقاضای استعفای محمد آشوری نماینده بندرعباس است. آقای نماینده با سودای استاندار هرمزگان به رای مردم استان خود پشت کرده و قصد ترک مجلس را دارد! پیش از او هم البته ۴ کرسی پارلمان خالی شده تا برخی وزیر و معاون رئیس جمهور شوند.
این رویه حتما برای مردم و کشور مشکل ساز است و انتقادات جدی به آن وارد است. انتقاداتی که هم متوجه دولت و هم متوجه خود نمایندگان است.

راستی‌آزمایی یک ادعا: پیوند اجزای چشم اعدامیان ایرانی به بیماران لبنانی!
به‌تازگی فایل صوتی در فضای مجازی منتشر شده که مدعی است، بیماران آسیب‌دیده چشمی در لبنان که برای درمان به ایران آمده‌اند، با «پیوند اجزای چشم» از زندانیان اعدامی ایرانی در یک بیمارستان خصوصی تهران تحت درمان قرار گرفته‌اند! اکنون پرسش این است این ادعا چه قدر صحت دارد ؟
«دکتر علی هداوندخانی، فوق تخصص قرنیه چشم» شاغل در این بیمارستان با انتشار ویدئویی درباره این خبر توضیحاتی ارائه کرده و گفته: این خبر اساسا کذب و ساختگی است و افرادی با جعل روایت‌های نادرست ادعاهایی را مطرح کرده‌اند که نه حقیقت دارد و نه از نظر علمی امکان‌پذیر است.
به گفته دکتر هداوندخانی، اساسا برداشت بافت چشم از یک انسان فوت‌شده و پیوند آن به یک انسان زنده، صرفا توسط پزشکی قانونی و با رضایت اولیای متوفی انجام می‌شود. قرنیه فردی که از دنیا رفته تحویل «بانک چشم» می‌شود تا برای پیوند قرنیه بیماران نیازمند در نوبت استفاده شود.
هداوندخانی همچنین به پژوهشگر ایرنا گفت: معلوم است فردی که چنین ادعایی را مطرح کرده، نه تنها پرستار نیست، بلکه هیچ نوع اطلاعاتی در حوزه سلامت هم ندارد. زیرا نمی‌داند به جز قرنیه هیچ جزء دیگری از چشم پیوند نمی‌شود در حالی که می‌گوید «اجزاء چشم زندانیان را در می‌آورند» و به بیماران آسیب دیده پیجر لبنانی پیوند می‌زنند.
دکتر هداوندخانی افزود: پیوند قرنیه در ایران یکی از اعمال جراحی موفق است و سالانه بیش از ۶ هزار عمل پیوند قرنیه موفق در کشور انجام می‌شود که همگی تحت نظارت پزشکی قانونی و با استفاده از قرنیه افراد فوت شده انجام می‌شود و از اساس پیوند قرنیه از فرد زنده در کشور قابل انجام نیست.