جشنواره‌های بی‌هدف؛ باری سنگین بر دوش نحیف سینمای ایران!

  [شهروند] در مروری کلی و گذرا بر اسامی جشنواره‌هایی که همه‌ساله در عرصه سینما و تئاتر ایران برگزار می‌شود؛ اولین نکته‌ای که به چشم می‌خورد، تعدد جشنواره‌های ایرانی است- که در قیاس با کشورهای صاحب‌سینما از قبیل فرانسه، ایتالیا، آلمان و حتی آمریکا- شمار قابل ملاحظه‌ای را شامل می‌شوند. این امر که از نگاه برخی از کارشناسان فرصتی بی‌نظیر برای رشد و اعتلای سینما و از نگاه برخی نیز باری سنگین بر دوش سینمای ایران تلقی می‌شود؛ در شرایطی روی می‌دهد که سینمای ایران با مشکلات فراوانی در زمینه‌های تولید، توزیع و نمایش مواجه است- و این اولین نکته‌ای که به ذهن می‌آورد، این است که تعدد جشنواره‌های سینمایی نه‌تنها به پیشرفت هنر هفتم در این سرزمین کمکی نکرده، بلکه شاید بتوان گفت که به‌واسطه هزینه‌های کمرشکن و بی‌حاصل، روند نابودی این سینما را تسهیل و تسریع هم کرده است.
این مطلب که بر اساس یادداشتی که روز گذشته در خبرگزاری تسنیم منتشر شد تنظیم شده است؛ می‌کوشد نگاهی جامع به این موضوع داشته باشد...

 همه‌ساله سینمای ایران میزبان ده‌ها جشنواره مختلف در زمینه‌های مختلف است که اغلب بدون هیچ دستاورد و خروجی قابل توجه، تنها و تنها به عنوان باری سنگین و غیرقابل تحمل- به خصوص از نظر بودجه و هزینه- بر دوش سینما، تئاتر و در کل عرصه فرهنگ این سامان ارزیابی می‌شوند. این رویکرد افراطی در حالی پی گرفته می‌شود که برخلاف روند حاکم بر سینمای جهان- که پیش از برگزاری هر رویدادی چشم‌انداز و اهدافی خاص و قابل دسترس را بر آن رویداد مترتب می‌شود- بسیاری از این جشنواره‌های وطنی نه چشم‌انداز مشخصی در زمینه حمایت از تولید آثار سینمایی دارند، نه تأثیری در سامان‌دهی یا بهبود کیفی یا کمّی سینمای این سامان داشته‌اند و نه این‌که در طول سال‌های برگزاری‌شان توانسته‌اند نقشی هر چند خرد و اندک در توسعه زیرساخت‌های صنعت فیلم‌سازی داشته باشند. در حقیقت در تمام این سال‌ها تنها خروجی‌ این رویدادها گزارش‌های رسانه‌ها از مراسم افتتاحیه و اختتامیه این رویدادها بوده  که مدیران به عنوان بیلان کارشان به مدیران بالادست خود ارائه داده و شاید از این طریق دوره مدیریت خود را برای یک دوره دیگر تمدید کرده‌اند. این در حالی است که جشنواره‌های سینمایی در کشورهای پیشرفته اولین کارکردشان جذب سرمایه و افزایش تولیدات سینمایی است و البته در کنار این هدف، توسعه گردشگری و اقتصاد توریسم و البته قدرت نرم فرهنگی را نیز دنبال می‌کنند که آشکارترین جلوه‌اش را در فستیوال‌هایی مانند کن، سن‌سباستین یا کارلووی‌واری و در سطوح پایین‌تر هم جشنواره‌هایی مانند وزول، ماردل‌پلاتا و نظایر این رویدادها می‌توان دید که چگونه شهرهای کوچک چند ده هزار نفری محل برگزاری خود را تبدیل به برندهایی جهانی کرده و انبوه گردشگران را از هر سوی دنیا به سوی خود می‌کشانند.
این بحث البته تا حدی نیز به سیاست‌های فرهنگی کلان در کشورهای مختلف ربط دارد و نمی‌توان تمام سنگینی این بار را بر دوش فستیوال‌های سینمایی قرار داد. اما حتی این روایت هم نمی‌تواند نافی تعدد بی‌ثمر جشنواره‌ها در سینمای ایران باشد که بی‌این‌که خروجی قابل‌توجهی داشته باشند، می‌آیند و می‌روند و تنها اتفاقی که باعث می‌شوند، اضافه شدن عددی دیگر به دوره آن جشنواره در پوسترهای سالانه‌اش است!

جشنواره‌های هدفمند
تسنیم در این زمینه جزئیات بیشتری از این موضوع ارائه داده است: «در کشورهای پیشرفته مانند فرانسه، آمریکا، آلمان و ایتالیا تعداد جشنواره‌های معتبر سینمایی محدود است، اما هرکدام جایگاهی ویژه و اهداف مشخصی دارند، مثلاً جشنواره کن در فرانسه نه‌تنها به ارتقای جایگاه سینمای اروپا کمک کرده، بلکه بستری برای نمایش و توزیع جهانی آثار هنری شده است. بر‌خلاف این کشورها، در ایران جشنواره‌های متعددی برگزار می‌شود که اغلب هدف مشخصی ندارند و تنها به برنامه‌ریزی برای چند روز برگزاری مراسم محدود می‌شوند. این جشنواره‌ها در نهایت به حلقه‌ای بسته تبدیل شده‌اند که خروجی آن‌ها به حمایت از تولیدات سینمایی منجر نمی‌شود. این اتفاق در شرایطی روی می‌دهد که کشورهایی مثل آمریکا یا کره جنوبی از جشنواره‌ها به‌عنوان ابزاری برای تقویت تولید فیلم استفاده می‌کنند. برای مثال، جشنواره فیلم ساندنس در آمریکا علاوه بر نمایش آثار مستقل، بودجه‌هایی را برای حمایت از فیلم‌سازان نوپا اختصاص می‌دهد. یا در کره جنوبی، جشنواره بوسان به‌عنوان پلی میان تولیدات داخلی و بازارهای بین‌المللی عمل می‌کند. فستیوال‌های ایرانی اما در مقابل، بیشتر به تبلیغات و هزینه‌کرد بودجه برای برگزاری محدود شده‌اند، بدون این‌که توجهی به ارتقای زیرساخت‌های تولید یا حل مشکلات اساسی صنعت سینما داشته باشند.

جشنواره‌های بی‌هدف



برخلاف کشورهای صاحب‌سینما که تمرکز خود را به‌جای تعدد جشنواره‌ها روی مدیریت بهینه منابع و ایجاد چرخه‌ای پایدار میان تولید، نمایش و توزیع گذاشته‌اند، جشنواره‌های ما بخش زیادی از بودجه خود را صرف امور نمایشی می‌کنند و در این میان کاری به تولید و توزیع فیلم ندارند که با هر متر و معیاری مهم‌ترین اولویت‌های سینما هستند. این در حالی است که جشنواره‌های سینمایی ایران اگر از مدل کشورهای پیشرفته الگو بگیرند؛ قطعا و قطعا با کاهش تعداد جشنواره‌ها و تمرکز بر اهدافی چون حمایت از جذب سرمایه و افزایش تولید و در ادامه نیز معرفی این تولیدات به بازارهای بین‌المللی نقش زیادی در ارتقای جایگاه سینمای ایران در عرصه جهانی می‌توانند داشته باشند.
اما این‌که چرا این اتفاق در جشنواره‌های ما نمی‌افتد؛ با این که فاکتورهای زیادی در این آسیب دخیل‌اند، اما یکی از معضلات و موانع جدی در این مسیر، ورود نهادها و دستگاه‌های مختلف به حوزه برگزاری جشنواره‌هاست  که به‌جای تمرکز بر اهدافی چون تولید فیلم و رفع موانع سینمایی، تلاش می‌کنند سهمی از بودجه فرهنگی را به نام خود ثبت کنند!

چه باید کرد؟
تعدد جشنواره‌ها بارها و بارها از سوی کارشناسان و فعالان سینمایی مورد نقد قرار گرفته است. با این حال به ‌نظر می‌رسد گوش شنوایی برای این نقدها وجود ندارد که یکی از مهم‌ترین دلایلش شاید بودجه‌های جذابی باشد که به این رویدادها تخصیص داده می‌شود. بگذریم از این که دیگر دلیل بی‌توجهی به انتقادات نیز این می‌تواند باشد که در این سامان جشنواره‌ها به ابزاری برای تبلیغات و حفظ موقعیت نهادهای برگزارکننده تبدیل شده‌اند.
اما این که برای مقابله با این شرایط و بهبود وضعیت سینما و جشنواره‌های ایرانی چه باید کرد؛ در وهله اول لزوم و ضرورت بازنگری جدی در سیاست‌های سینمایی را یادآوری می‌کند. در واقع مدیران فرهنگی به‌جای پراکنده‌کاری در برگزاری جشنواره‌ها، باید روی کاهش تعداد این رویدادها و افزایش کیفیت آن‌ها تمرکز کنند. جشنواره‌هایی که هدفشان حمایت واقعی از تولید فیلم باشد، می‌توانند نقش مثبتی در اعتلای سینمای کشور ایفا کنند، آیا زمان آن نرسیده که به‌جای جشنواره‌های بی‌ثمر، بودجه سینما به‌سمت تولید آثار ارزشمند هدایت شود؟