ماموریت دشوار تهران برای دور کردن اروپا از ترامپ
حشمتالله فلاحتپیشه
کارشناس مسائل بینالملل
دور جـــــدیــــد گفتوگوهای ایران و اروپا بعد از مذاکرات نیویورک در ماه سپتامبر، در روز جمعه ۹ آذرماه در ژنو برگزار میشود، یک نوع دیپلماسی دیرهنگام است ولی حتماً این دیپلماسی بهتر از عدم دیپلماسی است. اکنون باید گفت، ایران و کشورهای اروپایی در قضیه مذاکرات به خان اول بازگشتهاند و فرصتهای متعددی برای رفع تنش بین ایران و اروپا از بین رفته است. اختلافات ایران و اروپا به تنشهای بزرگتری در دنیا وصل شده است و اوضاع را پیچیدهتر کرده است. بدون تردید در وضعیت جدید، دیپلماتها در این مقطع وظیفه دشواری را در پیشرو دارند. به نظر میرسد که مدخل این دیپلماسی، بحران اوکراین خواهد بود. در طول سه سال اخیر در موضوع ارتباط ایران با مسئله اوکراین بهشدت بزرگنمایی شده است و تصمیمات اروپا علیه ایران در این ارتباط بر اساس این بزرگنمایی اخذ شده است. بر اساس نگاه بزرگنمایی شده در ارتباط با نقش ایران در مسئله اوکراین، اروپاییها تلاش کردند که این موضوع را به مسئله هستهای گره بزنند، چنانکه در همین چهارچوب مشاهده کردیم اروپاییها بیشتر از آمریکاییها اصرار به صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام داشتند. بر اساس قطعنامه صادر شده، اروپاییها و آمریکا به آقای گروسی ۶ ماه فرصت دادهاند که در اجلاس اسفند ماه یا نهایتا خرداد ماه گزارشی از اجرای خواستههایشان از سوی ایران ارائه دهند. خواسته آنها مبتنی بر عقبنشینی بدون مابهازای ایران است، در واقع کشورهای اروپایی بدون هیچ مابهازایی از ایران میخواهند که عقبنشینی کند. در مذاکرات پیشرو برای اروپاییها موضوع اوکراین دارای اولویت است. ماهیت مستقل پرونده هستهای ایران این روزها به ۲ بحران اوکراین و بحران خاورمیانه گره خورده است؛ اروپاییها از یک طرف سعی میکنند که پرونده هستهای ایران و حل آن را به موضوع اوکراین مرتبط کنند و از دیگر سو در منطقه نیز بنیامین نتانیاهو تلاش دارد که این موضوع را به تحولات منطقه ارتباط دهد و و مانع از حل آن شود و هنر دیپلماتهای ما این است که بتواند این استقلال را به پرونده هستهای ایران بازگرداند. در این مذاکرات باید سوءتفاهمهایی که ناشی از بزرگنمایی نقش ایران در بحران اوکراین ایجاد شده، حلوفصل شود. این موضوع میتواند شروعی باشد مبنی بر اینکه دو طرف در مورد اینکه مکانیزم ماشه فعال نشود، به توافق برسند. ترامپ هنگامی که مسئولیت در کاخ سفید را بر عهده بگیرد، در قالب جدید سیاست فشار حداکثری را طراحی میکند و از طرف دیگر پیشنهاد مذاکره به ایران میدهد. اگر ایران و آمریکا به سمت مذاکراتی مانند مذاکرات مسقط بروند این میتواند در رفتار آمریکا بر اجرای مکانیزم ماشه تاثیرگذار باشد. در دور اول ریاست جمهوری ترامپ، او سعی کرد که مکانیزم ماشه را اجرا کند ولی اروپاییها با توجه به اینکه آمریکا از برجام خارج شده بود، مانع از اجرای این مکانیزم شدند و ما برای مقابله با فشار آمریکا جهت اجرای مکانیزم ماشه باید سعی کنیم اروپاییها را به نگاه قبلی در موضوع هستهای بازگردانیم.