آسیب شناسی نظام یارانه ای در ایران


گروه اقتصاد کلان: در حال حاضر ایران در ساختارهای تولیدی، مدیریت مصرف انرژی و توزیع عادلانه یارانه ها دچار مشکل های اساسی است. تولید در ایران بر پایه انرژی ارزان بنیان گذاری شده و به همین جهت بهره وری انرژی بسیار پایین است. به گزارش «تجارت»، دولت در بخش عرضه و در بخش تقاضا، یارانه قابل توجهی را اختصاص می‌دهد؛ اما همچنان آمارها نشان می‌دهد که اعطای این یارانه‌ها باعث افزایش قدرت خرید خانوارهای کم ‌درآمد نمی‌شود. سیاستگذار در ابتدای زنجیره با اختصاص منابع قابل توجه ارز ارزان به کالاهای اساسی، به دنبال تثبیت قیمت این کالاها است. همچنین در انتهای زنجیره با اعطای کالابرگ الکترونیک به دنبال حمایت از مصرف‌ کنندگان است. بار مالی این دو سیاست، به قدری در بودجه بالا می ‌رود که کسری تامین این منابع در بودجه، تبدیل به یک موتور روشن تورمی می‌شود. بسیاری از گزارش‌های پژوهشی نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از این یارانه دوبله (ابتدا و انتهای زنجیره) نصیب دهک‌های پردرآمد می‌شود؛ اما موج تورمی این یارانه‌ها، عمدتا خانوارهای کم‌ درآمد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. حال آنکه راه حمایت از دهک‌ های کم‌ درآمد از طریق مهار تورم و رشد اقتصادی پایدار ایجاد می‌شود و نه با پمپاژ یارانه‌های تورم ‌ساز. یکی از نکات مهم دیگری که باید در این زمینه به آن اشاره کرد اتخاذ همزمان سیاست ارز ترجیحی در ابتدای زنجیره و اختصاص کالابرگ الکترونیک در انتهای زنجیره، آن هم در شرایطی است که کشور با محدودیت منابع مواجه است. براساس گزارش مرکز پژوهش‌‌‌های مجلس، تامین کالابرگ الکترونیکی 5د هک اول سالانه 145هزار میلیارد تومان بار مالی برای دولت خواهد داشت. این فارغ از امتیازهایی است که اخیرا برای شارژ اعتباری کالابرگ در نظر گرفته شده است.

ارزیابی کارشناسی
علی سعدوندی، اقتصاددان بیان کرد: مبحث یارانه‌ها در ایران به یک معضل بزرگی تبدیل شده است. چون الان یارانه‌هایی که ما در قالب بودجه تامین اجتماعی و کلاً بودجه‌های حمایتی داریم، بسیار سنگین است. یعنی در میانگین بین‌المللی این موارد را نداریم؛ اما در نهایت هیچ کس هم از آن راضی نیست و این نشان می‌دهد که یارانه به درستی اثر نمی‌کند پس باید تغییری در آن به وجود بیاید. از وقتی ما طرح هدفمندی یارانه‌ها را داشتیم و یارانه نقدی را تقدیم مردم کردیم در ابتدای خاطره خوشی برای مردم به وجود آمد، اما متاسفانه این طرح منحرف شد اما علت منحرف شدن آن چه بود؟ برخلاف قانون اجازه ندادند که مبلغ این یارانه‌ها رشد کند و عواید حاصل از هدفمندی یارانه‌ها را به بیمه سلامت تخصیص دادند که کار بسیار اشتباهی بود. وی افزود: در سال‌های قبل آقای روحانی می‌گفتند که سران برخی از کشور‌ها تعجب می‌کردند که ما چگونه این طرح را به همین راحتی اجرا کردیم. چرا سران کشور‌ها تعجب می‌کنند؟ چون در واقع بیمه سلامت یک چیز بی سر و تهی است و در نهایت باعث می‌شود که کسری بودجه مجدد بیشتر افزایش پیدا کند. اکنون وضعیت صندوق‌های بازنشستگی ما در آستانه ورشکستگی است و مرتب بیشتر بودجه دولت را می‌خورد و در نهایت به جایی می‌رسد که می‌تواند کل دولت را ورشکسته کند و ما باید کل این شرایط را تغییر بدهیم. یعنی یارانه‌ای که داریم به صندوق‌های بازنشستگی می‌دهیم، یارانه‌ای که به حامل‌های انرژی تقدیم می‌کنیم و یارانه‌ای که به کالا‌های اساسی می‌دهیم این یک مبلغ بسیار بزرگی می‌شود که ما می‌توانیم اجازه بدهیم بازار‌ها به صورت آزاد کار خودشان را انجام بدهند و رانت و بی‌عدالتی را از بین ببریم و در مقابل اجازه بدهیم که همه افراد به صورت یکسان از حداقل سطح معیشتی برخوردار باشند. سعدوندی اضافه کرد:، اما این الان نگرش دولت فعلی هم نیست. چرا نیست و شواهد کجاست؟ از اینجا که بنا دارند یارانه ثروتمندان را قطع کنند. هیچ نیازی به این کار نیست؛ شما برای اینکه بتوانید عدالت اجتماعی را اجرا کنید به جای اینکه یارانه ثروتمندان را قطع کنید که یک کار سیاسی است، می‌توانید نظام مالیاتی را اجرا کنید. بسیاری از این ثروتمندان به خاطر انباشت رانت‌های ناشی از همین یارانه‌های غیرمستقیم به اینجا رسیدند و اگر شرایط شفاف شود، اتفاقا خیلی از این افراد ممکن است که خودشان محتاج یارانه بشوند. این اقتصاددان تصریح کرد: ما شرایط خاص و ویژه‌ای داریم که در شرایط خاص و ویژه ما به دلیل اینکه رانت خیلی سنگین است و متاسفانه فساد در سیستم ما وجود دارد، به نظر می‌رسد بهترین کار این است که شفافیت را حاکم کنیم و به سمت یارانه نقدی مستقیم یا همان هدفمندی یارانه‌ها برویم که در سال‌های گذشته اجرا شده بود ولی ادامه پیدا نکرد. همزمان با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها انتقادی که بسیاری از اقتصاددانان کشور به این قضیه داشتند این بود که کجای دنیا تا الان پول نقد به مردم دادند؟ در حالی که بعد از اینکه ما به صورت موفقی این طرح را اجرا کردیم، اتفاقا مخصوصاً در آمریکا و در کشور‌های اروپایی مثل فنلاند این بحث خیلی جدی مطرح شد که ما به جای اینکه سیستم‌های متعدد حمایتی در کشور داشته باشیم اجازه بدهید همه افراد از یک حداقل معیشتی به عنوان حق انسانی خودشان برخوردار شوند و پس از آن دیگر دولت مسئول پوشش ریسک و پوشش خطرات و زندگی افراد مختلف نباشد. این بحثی است که در آمریکا مطرح شده و در هر دو حزب هم دنبال شده است. اندرو یانگ از حزب دموکرات و ایلان ماسک از حزب جمهوری خواه به دنبال این قضیه هستند. سعدوندی ادامه داد: با حاکم شدن هوش مصنوعی تعداد زیادی از افراد در نهایت کار خودشان را از دست خواهند داد و دولت باید برای حجم گسترده بیکاری‌هایی که به وجود خواهد آمد از الان برنامه بچیند و به نظر می‌رسد به جز هدفمندی یارانه‌ها و در واقع پرداخت یارانه نقدی مستقیم یا همان سیستم UBI به نظر می‌رسد چاره دیگری نمی‌توان برای این مساله اندیشید؛ بنابراین در آینده کشور‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته اول کشور‌هایی هستند که می‌توانند معیشت افرادی که به دلیل پیشرفت تکنولوژی بیکار می‌شوند را تامین کنند. این کشور‌ها می‌توانند در جهت رفاه شهروندان از تکنولوژی استفاده کنند و رفاه این کشور‌ها به شدت افزایش پیدا می‌کند. دسته دوم کشور‌هایی هستند که در مقابل تکنولوژی ایستادگی می‌کنند، چون می‌خواهند که نرخ بیکاری را پایین نگه دارند و این کشور‌ها متاسفانه هر روز ضعیف‌تر می‌شوند. مثل برخوردی که ما در طی شاید یک قرن گذشته به هر پدیده جدیدی متاسفانه داشتیم که همواره درصدد انکار بودیم و بعد هم در مقابل تکنولوژی تسلیم شدیم. چه خوب هست که این دفعه ما فعالانه در مقابل این موج عظیم تغییرات تکنولوژی عمل کنیم و زودتر بپذیریم و تمهیداتی برای حاکم شدن هوش مصنوعی داشته باشیم.