نبرد سنگین در حماه و حلب


گروه سیاسی: تروریست‌های تحت حمایت ترکیه در شرایطی وارد هفتمین روز خود شد که دیگر خبری از تب و تاب اولیه پیشروی‌های سریع تکفیری‌ها نیست. بتدریج سنگربندی‌های جنگ جدید در حال شکل‌گیری هستند و احتمالا طی روزهای آتی موازنه قوا در عرصه میدانی نیز دگرگون خواهد شد. به گزارش «تجارت»، تحولات یک هفته گذشته به وضوح این مساله را اثبات کرد که بحران جدید در سوریه نه تنها یک مساله محدود در مرزهای این کشور نیست، بلکه بازیگران متعدد با انگیره، اهداف و منافع مختلف در پشت ماجرا رخدادها قرار دارند. تحولات میدانی جدید بیش از بیش دست بازیگران بیگانه به ویژه ترکیه، رژیم اسرائیل، آمریکا، اوکراین و کشورهای اروپایی را در پس وقایع اخیر اثبات می‌کند. با این وجود مساله مهم در مقطع زمانی کنونی این است که آینده تحولات سوریه به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ آیا تروریست‌ها موفق خواهند شد به هدف ویزه خود یعنی ساقط کردن حکومت مرکزی دست پیدا کنند یا این‌که دمشق همانند تحولات بعد از 2016 بار دیگر تروریست‌ها را در هم خواهد کوبید؟

تمرکز تروریست‌ها بر پیش‌روی به سمت حماه و لاذقیه
گزارش‌های میدانی در ششمین روز تحولات سوریه از تمرکز تروریست‌ها بر دو محور شمال غرب استان حماه و شمال شرق لاذقیه حکایت دارد. مطابق آخرین نقشه‌های میدانی تروریست‌ها در حال حاضر در دو جبهه با نیرو‌های ارتش حکومت مرکزی درگیری هستند. در مهم‌ترین جبهه تروریست‌های تحت الحمایه ترکیه که مهم‌ترین آنها گروه تحریر الشام است، قصد دارند از دو منطقه شمال غرب و شمال استان حماه وارد محدوده سرزمینی این شهر شوند. در جبهه دوم نیز تروریست‌ها قصد دارند وارد استان لاذقیه به عنوان محل اصلی زندگی شیعان عَلَوی یا نُصَیریه شوند. به نظر می‌رسد استراتژی گروه‌های تروریستی این است که با معطوف کردن تمرکز ارتش سوریه به لاذقیه زمینه تضعیف صفوف دفاعی ارتش سوریه در حماه را ایجاد کنند. آنها می‌دانند که دفاع از لاذقیه و شیعیان علوی به عنوان بزرگ‌ترین اقلیت در کشور سوریه برای شخص بشار اسد اهمیت زیادی دارد. هر چند در گیری در نوار مرزی استان‌های ادلب با لاذقیه و نیز حلب با حماه در جریان است، اما کانون درگیری‌ها یک محدوده خاص را در بر می‌گیرد که شامل شمال غرب حماه و شمال شرق لاذقیه است. با این اوصاف، گروه‌های مسلح می‌گویند که پس از درگیری با ارتش سوریه، کنترل شهرهای صوران، طیبه الامام و حلفایا در حومه حماه را به دست گرفته‌اند. در این میان، دیده‌بان حقوق بشر سوریه خبر داد: ارتش سوریه تلاش گروه‌های مسلح برای پیشروی در قلعه المضيق و چندین نقطه در حومه شمالی حلب را ناکام گذاشت. این نهاد مخالف اسد از درگیری‌های شدید بین ارتش سوریه و شورای نظامی دیرالزور در شرق فرات خبر داد. همچنین، برخی منابع عرب زبان نوشتند: نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که از حمایت آمریکا برخوردارند، کنترل هفت روستا را که پیش‌تر تحت کنترل نیروهای شیعه و نیروهای ارتش سوریه بودند، به دست گرفته‌اند. این روستاها شامل مناطقی با جمعیت محلی شیعه هستند: مظلوم، مراط، خشام، طابه،‌ الحسینیه و حطله. همزمان «کلش ریپورت» نوشت: تروریست‌ها اعلام کردند که اکنون در حال آماده‌سازی یک عملیات نظامی برای تصرف منبج هستند. منبج در حال حاضر تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) است که آن‌ها از نیروهای کُرد تشکیل شده‌اند و از حمایت ایالات متحده برخوردارند.

سه سناریو برای آینده سوریه
پیرامون آینده تحولات سوریه می‌توان سه سناریو را مطرح کرد. نخستین و بدبینانه‌ترین سناریو این است که تروریست‌ها موفق به کنترل دمشق و کل سوریه شوند و در نهایت حکومتی را تحت عنوان امارت اسلامی سوریه ایجاد کنند. اساس این سناریو بر این استدلال استوار است که ارتش سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) از تروریست‌ها شکست خواهند خورد. مهم‌ترین محرک یا ظرفیت برای این سناریو حمایت‌های نظامی ترکیه و روحیه تضعیف شده نیرو‌های ارتش سوریه و عدم حمایت ارتش آمریکا از کردهای سوریه است. اما مهم‌ترین موانع تحقق این سناریو نیز می‌تواند عدم توان نظامی و لجستیکی بالای گروه‌های تروریستی و نیز اراده مخالف بازیگران مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی با فتح دمشق توسط یک گروه تکفیری باشد. این سناریو از نظر امکان تحقق بسیار خوش‌بینانه است. تحقق چنین سناریویی حداقل در موقعیت کنونی بعید به نظر می‌رسد. این‌که نیرو‌های تروریست بتوانند کل کشور را کنترل کنند بسیار بعید خواهد بود. در حقیقت، نه ارتش سوریه فروپاشیده و نه روسیه و ایران اعلامی مبنی بر عدم حمایت از دمشق داشته‌اند.
دومین و البته مناسب‌ترین سناریو برای ایران تغییر موازنه قدرت در عرصه میدانی به نفع حکومت مرکزی و شکست تروریست‌ها است. اساس این سناریو تکرار پیشروی‌ها همانند سال‌های ب۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ است. در سال ۲۰۱۵ حکومت بشار اسد کنترل کمتر از یک سوم کشور را در اختیار داشت، اما با کمک ایران توانست تروریست‌ها را در جبهه‌ها مختلف جنوب، شرق و مرکز شکست بدهد. در نهایت نیز میدان جنگ به استان ادلب کشیده شد که با پا درمیانی ترکیه نوعی آتش‌بس اتفاق افتاد. در سناریوی حاضر چنین فرض می‌شود، روسیه و ایران بار دیگر با تقویت مواضع نیرو‌های بشار اسد زمینه را برای پیشروی آنها و شکست تروریست‌ها ایجاد می‌کنند. اما این سناریو با موانعی نیز همراه است. نخست این‌که نیرو‌های بشار اسد در نتیجه درگیر شدن روسیه در جنگ اوکراین دیگر حمایت هوایی بی‌دریغ روس‌ها را نخواهند داشت. در سطح دوم، دیگر نیروی چریکی و میدان دیده بزرگی همچون حزب‌الله لبنان وجود ندارد که بتواند ضعف‌های ارتش سوریه را جبران کند. البته شاید نیروهای حشد الشعبی بتوانند این شکاف را پر کنند که این نیز نیازمند موافقت دولت عراق است. احتمال وقو ع این سناریو در کوتاه مدت بسیار بعید به نظر می‌رسد. در بهترین حالت باید منتظر ماند و دید که تیم سیاست خارجی جدید ترامپ آیا با پایان دادن به جنگ اوکراین، زمینه را برای تقویت حماست روس‌ها از سوریه ایجاد خواهند کرد یا خیر؟



سومین و شاید پیچیده‌ترین سناریو تقسیم سوریه به سه کشور یا ناحیه قدرت است. این سناریوی خطرناک احتمال مدنظر اسرائیل و غربی‌ها باشد. آن‌ها یک حکومت مرکزی ضعیف شده و فاقد اراده برای کمک به محور مقاومت را می‌خواهند. در این سناریو، کشور سوریه به سه کریدور قدرت تقسیم خواهد شد. این سه کریدور عبارتند: حکومت مرکزی، حکومت اسلامی سوریه و حکومت خودمختار کرد‌های سوریه. توان بازیگران در میدان جنگ و نیز رویکرد و منافع هر یک از قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای این سناریو را بسیار محتمل می‌کند. در این وضعیت نوعی موزانه قدرت ایجاد خواهد شد که هر یک در کریدور خود دارای قدرت خواهند بود.