رئیس ایرانداک: عملکرد دانشگاه‌ها قابل تحسین است!

جوان آنلاین: واقعیت گاه سخت‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم، اما وقتی، چون سیلی سخت به گوش‌مان نواخته می‌شود، دیگر راهی جز باور آن نیست. متأسفانه جایگاه دانشگاه‌های دولتی ایران در سطح بین‌المللی افت کرده‌است، از سوی دیگر در نگاه خانواده‌ها و فرزندانشان، ورود به دانشگاه و فارغ‌التحصیلی از آن نیز، اهمیتی به مراتب کمتر از گذشته دارد. اینها چالشی است که باید عوامل و دلایلش مشخص و مطرح شود تا بلکه پس از آن، مسئولان امر، عزمشان را برای بهبود وضعیت آموزش عالی در کشور جزم کنند. 
 
سابق بر این حضور در دانشگاه برای عموم مردم یک اتفاق خاص و ویژه بود. جامعه نگاه متفاوتی به افرادی داشت که توانسته بودند روی یکی از صندلی‌های دانشگاه‌های دولتی بنشینند. این نگاه احترام‌آمیز جدا از مدرکی بود که دانشجو برای گرفتن آن تلاش می‌کرد. یعنی دانشجو صرف پذیرفته‌شدن در دانشگاه می‌توانست یک وجهه عمومی خاص در جامعه برای خود داشته باشد که او را ترغیب به تلاش بیشتر می‌کرد. بی‌شک وقتی صرف حضور در دانشگاه می‌توانست تا این اندازه او را در جامعه مهم و قابل‌احترام کند، کسب مدرک و تأثیرگذار بودن می‌توانست این احترام و اهمیت را ارتقا بخشد. امروز، اما حضور در دانشگاه‌ها اهمیت چندانی ندارد. (البته به جز زمانی که افراد بتوانند صندلی‌های دانشگاه‌هایی، چون تهران یا حتی صنعتی شریف را صاحب شوند)، اما علت چیست، چه مشکلاتی وجود دارد و برای حل آن چه باید کرد؟  مدرک‌گرایی حرف اول را می‌زند!
هر چند که امروزه مدرک‌گرایی در جامعه و خانواده‌ها چندین برابر سال‌های قبل است، اما پذیرفته‌شدن در دانشگاه و حتی فارغ‌التحصیل شدن از آن نیز در جامعه احترام خاص و ویژه‌ای ندارد و این بزرگ‌ترین سؤالی است که می‌تواند ذهن هر کسی را به خود مشغول کند؛ اینکه چرا حضور در دانشگاه‌ها با وجود آنکه امروزه تعداد متقاضیان آن به مراتب بیشتر از سال‌های قبل است تا این اندازه برای افراد جامعه بی‌اهمیت شده‌است. 


دانشگاه رفتن این روز‌ها همان قدر اهمیت دارد که بی‌اهمیت است. یعنی خانواده‌ها انتظار دارند فرزندانشان بلافاصله و بدون اتلاف وقت بعد از سپری کردن دوران دبیرستان راهی دانشگاه شوند، اما برایشان تفاوتی نمی‌کند در چه رشته‌ای تحصیل کنند. این یعنی آنها صرفاً باید یک مدرک دانشگاهی داشته‌باشند، همین و بس.   گلایه دانشجویان از کیفیت پایین آموزش در دانشگاه‌ها
تغییراتی که این روز‌ها شاهد آن هستیم، تنها مربوط به افت جایگاه دانشگاه‌های دولتی در سطح بین‌المللی نیست، بلکه کاهش اهمیت تحصیل در دانشگاه در میان خانواده‌ها و فرزندانشان یک مسئله مهم است که باید مورد بررسی قرار گیرد. بسیاری از دانشجویان نسبت به کیفیت پایین آموزش در دانشگاه‌ها گلایه دارند و می‌گویند که وضعیت کلاس‌هایشان به لحاظ علمی خوب نیست. 
خانم فدایی که دانشجوی رشته شیمی است در این رابطه به «جوان» می‌گوید: «روز اولی که به دانشگاه رفتم، انگیزه زیادی داشتم تا سطح دانشم را ارتقا دهم، اما وقتی دیدم برخی از اساتید، خود تسلط کافی به مطالبی که ارائه می‌کنند، ندارند و از عهده پاسخگویی به سؤالاتم بر نمی‌آیند، دلسرد شدم. تصور کنید دروسی در سطح جمع و تفریق یاد می‌دهند، اما سطح کتاب و جزواتی که از آنها امتحان می‌گیرند در حد فیثاغورس است!»
خانم حمیدزاده نیز دانشجوی رشته علوم کامپیوتر است و می‌گوید: «کیفیت آموزش در برخی از کلاس‌های درس اصلاً خوب نیست، اساتید دانشجو را درگیر حفظ دروسی می‌کنند که نه خود آن را فهمیده‌اند و نه دانشجو می‌تواند آنها را بفهمد. اگر امروز از دانشجویان بپرسید که در ترمی که گذراندید، چه علمی را یاد گرفتید و چه دانشی به دانش‌های قبلی شما اضافه شده‌است، آنها هیچ چیزی ندارند که به شما بگویند!»
آقای نادری نیز دانشجوی دیگری است که در رشته آی‌تی درس می‌خواند. او نیز به کیفیت آموزش در دانشگاه خود انتقاد می‌کند و می‌گوید: «وقتی اساتید، دانشجو را درگیر پژوهش و تحقیق نمی‌کنند و مطالب را به صورت قابل‌فهم به دانشجو ارائه نمی‌دهند، نمی‌توان امید داشت که دانشجویان با اشتیاق سر کلاس درس حاضر شوند و آنجا را یک محیطی برای ارتقای علم و دانش خود بدانند. متأسفانه من و عمده هم‌دانشگاهی‌هایم به دنبال زودتر تمام شدن واحد‌هایمان هستیم تا مدرکمان را بگیریم.»  بررسی جزئیات امتیاز دانشگاه‌های ایران در QS
از یک سو دانشجویان به وضعیت نامطلوب آموزش در دانشگاه‌ها گلایه دارند و از سوی دیگر دانشگاه‌های دولتی در رتبه‌بندی QS آسیایی از جایگاه خوبی برخوردار نیستند. 
دکتر محمد حسن‌زاده، رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) در پاسخ به این سؤال که تحلیل او از این رتبه‌بندی چیست، به «جوان» می‌گوید: «رتبه‌بندی QS یکی از رتبه‌بندی‌های معتبر است که توسط مؤسسه کاکارلی سیومندز منتشر می‌شود. این مؤسسه، فعالیت رتبه‌بندی خود را به صورت مشترک با مؤسسه آموزش عالی تایمز از ۲۰ سال پیش آغاز کرد، اما از سال ۲۰۱۰ به این‌سو، یعنی به مدت ۱۰ سال است که رتبه‌بندی مستقل خود را منتشر می‌کند. در این رتبه‌بندی، ۴۰ درصد وزن به اشتهار دانشگاهی، ۱۵ درصد به نسبت عضو هیئت علمی به دانشجو، ۲۰ درصد وزن به نسبت استنادات به تعداد اعضای هیئت علمی، ۱۵ درصد وزن به اشتهار کارفرما و در نهایت ۱۰ درصد وزن به بین‌المللی‌سازی اختصاص داده می‌شود. این رتبه‌بندی همچنین به صورت کلی، منطقه‌ای و همچنین موضوعی منتشر می‌شود.»
او ادامه می‌دهد: «جدیدترین رتبه‌بندی QS مربوط به ۲۰۲۵ است که در دهه اول خردادماه ۱۴۰۳ از سوی این مؤسسه منتشر شده‌است. بررسی روند حضور تعداد دانشگاه‌های ایرانی در این رتبه‌بندی نشان می‌دهد که روند حضور دانشگاه‌های ایرانی اکثراً افزایشی بوده‌است. به عنوان نمونه در سال ۲۰۱۰ صرفاً یک دانشگاه ایرانی در این رتبه‌بندی حضور داشته‌است، اما در رتبه‌بندی ۲۰۲۵، تعداد ۹ دانشگاه در این رتبه‌بندی حضور دارد.»
حسن‌زاده با بیان اینکه از سال ۲۰۲۱ به بعد روند حضور دانشگاه‌های ایرانی در این رتبه‌بندی افزایشی بوده و تعداد دانشگاه‌های حاضر از پنج دانشگاه به ۹ دانشگاه افزایش یافته، اظهار می‌دارد: «بررسی جایگاه دانشگاه‌ها در چهار سال گذشته نشان می‌دهد که دانشگاه‌ها جایگاه خود را بهبود داده‌اند. به عنوان نمونه، دانشگاه صنعتی‌شریف از رتبه ۳۸۱ در سال ۲۰۲۲ به جایگاه ۳۴۲ در سال ۲۰۲۵ ارتقا یافته‌است. دانشگاه تهران در همین مدت از رتبه ۵۲۱- ۵۳۰ به رتبه ۳۶۸ ارتقا یافته‌است. دانشگاه‌های دیگر هم تقریباً همین روند را نشان می‌دهند، برخی دانشگاه‌ها نیز به تازگی در یک یا دو سال گذشته به این رتبه‌بندی پیوسته‌اند.»
رئیس ایرانداک تصریح می‌کند: «بررسی امتیاز‌های کسب شده در شاخص‌های دانشگاه‌ها نشان‌دهنده افزایش امتیاز دانشگاه‌های ایرانی است. به عنوان نمونه، امتیاز دانشگاه صنعتی‌شریف در شهرت آکادمیک از ۵/۴۴ به ۲/۴۵ افزایش و در شهرت کارفرمایی نیز از ۹/۳۷ به ۷/۳۸ بهبود یافته‌است. در شاخص‌های دیگر نیز همین وضعیت حاکم بوده‌است. بررسی امتیاز دانشگاه تهران نیز نشان‌دهنده افزایش امتیاز شهرت آکادمیک از ۲/۴۳ به ۸/۴۳، شهرت کارفرمایی از ۲/۳۶ به ۹/۳۶ و سایر شاخص‌ها هم همین روند را نشان می‌دهد.»  تفاوت معنادار امکانات، زیرساخت‌ها و ارتباطات
حسن‌زاده با بیان اینکه «در تحلیل حضور دانشگاه‌ها در نظام‌های رتبه‌بندی باید به چند نکته توجه کرد» می‌گوید: «اولین نکته این است که رتبه‌بندی‌ها، نظام‌هایی برای ارزیابی دانشگاه‌ها نیستند. آنها صرفاً دانشگاه‌ها را براساس شاخص‌هایی که خود تعریف می‌کنند، براساس داده‌های در دسترس رتبه‌بندی می‌کنند. بهتر است در ارزیابی دانشگاه‌ها به میزان دسترسی آنها به اهداف تعیین شده، بهره‌وری و اثربخشی آنها توجه شود که امری ملی است و نیاز به سازوکار خود دارد. همچنین دومین نکته این است که میزان امکانات، زیرساخت‌ها و ارتباطات در اختیار دانشگاه‌ها با یکدیگر تفاوت معناداری دارد. در هرگونه ارزیابی باید توجه کرد که در رتبه‌بندی‌ها این امر نادیده گرفته می‌شود. حضور دانشگاه‌های ایرانی در رتبه‌بندی‌های بین‌المللی با مجاهدت دانشگاهیان و تلاش‌های وافر آنها انجام می‌شود.»
او ادامه می‌دهد: «از آنجایی که امروزه از رتبه‌بندی‌ها برای مقایسه دانشگاه‌ها، تصمیم‌گیری برای همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه و همچنین انتخاب از سوی دانشجویان داوطلب تحصیل، مورد استفاده و استناد قرار می‌گیرد، بنابراین باید مورد توجه دانشگاه‌های ما قرار گیرد و تا حد امکان به ویژه در رتبه‌بندی‌هایی که حضور در آنها نیازمند ارسال داده‌هاست، مشارکت جدی داشته باشند. چنانچه دانشگاه‌ها به تقویت زیرساخت و بهبود بهره‌وری و ارتقای اثربخشی و ارزش‌آفرینی خود توجه جدی و هدفمند داشته باشند، قطعاً در هرگونه رتبه‌بندی، جایگاه شایسته‌ای به دست خواهند آورد.»  نقش و عملکرد دانشگاه‌های کشور در تربیت نیروی انسانی
دانشجویان نیز از وضعیت آموزش در دانشگاه‌ها رضایت ندارند. بسیاری از آنها دانشگاه رفتن را راهی برای داشتن شغل یا زندگی بهتر نمی‌دانند و این موضوع باعث شده تا رفته‌رفته اقبال برای نشستن روی کرسی‌های دانشگاه کمتر از قبل شود. این در حالی است که آقای حسن‌زاده آن را تأیید نمی‌کند و می‌گوید: «اینکه جوانان دانشگاه را راهی برای شغل یا زندگی بهتر انتخاب نمی‌کنند، امری کاملاً نسبی است و نمی‌توان به راحتی در این خصوص قضاوت کرد.»
او به رقابت تنگاتنگ داوطلبان برای رسیدن به دانشگاه‌های خاص اشاره می‌کند و می‌گوید: «با نگاهی دقیق‌تر در سطح ملی و بین‌المللی، ورود به دانشگاه‌های معتبر و دانش‌آموختگی موفق از آنها همچنان مورد توجه جوانان و خانواده‌هاست. از سوی دیگر، صنایع با فناوری بالا (های‌تک) نیز چشم به دستاورد‌های دانشگاه‌های مهم دنیا بسته‌اند. بی‌تردید مشارکت دانشگاه‌ها در پیشبرد علم و دستیابی به افق‌های نو در علم و فناوری همچنان تعیین‌کننده است، اما به دلیل شیوع فناوری و همه‌گیری ابزار‌های فناورانه، امروزه یافتن شغل الزاماً نیازمند مدرک دانشگاهی نیست و این امر را باید جدا از نقش و عملکرد دانشگاه‌ها در نظر گرفت.»
رئیس ایرانداک ادامه داد: «نقش و عملکرد دانشگاه‌های کشور به صورت خاص در تربیت نیروی انسانی غیر‌قابل‌انکار است. چنانچه جابه‌جایی نیروی انسانی تحصیلکرده را هم بررسی کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که دانش‌آموختگان نظام دانشگاهی کشور ما در مقاطع بالاتر در دانشگاه‌های معتبر جهانی به دستاورد‌های ممتازی دست پیدا می‌کنند، اما اینکه انتظار از دانشگاه چه باشد و چگونه دانشگاه را در مسیر رفع نیاز‌های ملی و منطقه‌ای هدایت کنیم، این یک امر سیاستی است.»
به گفته او، عملکرد دانشگاه‌ها نشان‌دهنده موفقیت آنها در دستیابی به اهداف تعیین‌شده و سیاست‌های معین، قابل‌تحسین بوده‌است.   لزوم پشتیبانی از دانشگاه‌ها برای همگام شدن با آهنگ تغییرات
حسن‌زاده تأکید کرد: «یک نکته بسیار مهم وجود دارد و نباید از آن غافل شویم، اینکه تنها مؤلفه ثابت، مؤلفه تغییر است. آهنگ تغییرات در سال‌های اخیر در عرصه علم، فناوری و نوآوری بسیار شتابان بوده و دانشگاه‌ها نیز از این امر مستثنی نبوده‌اند. تغییر مداوم نسل‌های دانشگاه‌ها از نسل اول تا پنجم و شکل‌گیری متاورسیتی‌ها (فرادانشگاه) به جای یونیورسیتی (دانشگاه) پاسخی بوده که نظام دانشگاهی به تغییرات محیطی داده‌است. پشتیبانی از دانشگاه‌های کشور برای تکمیل موفقیت‌آمیز تحولات و پوست‌اندازی‌های متناسب بسیار ضروری است و فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی باید مورد تأکید و توجه دولت‌ها قرار گیرد.»
او افزود: «در عصر هوش مصنوعی و شکل‌گیری صنعت و جامعه (جامعه‌ای که در آن، فضای فیزیکی و فضای سایبر به‌شدت با یکدیگر ادغام و یکپارچه شده‌اند) نهاد دانشگاه می‌تواند کشور را در زمره کشور‌های پیشرفته نگه دارد. در صورت عدم پشتیبانی زیرساختی، نیروی انسانی، و فراهم‌آوری زمینه‌های همکاری و هم‌افزایی، امکان دستیابی به اهداف وجود نخواهد داشت. دستیابی به دانش پیشرفته بدون حضور نظام دانشگاهی اصولاً امکان‌پذیر نیست. علم و فناوری نوین، فراتر از تجربه به مهارت‌های دانش‌اندوزی، دانش‌آفرینی و فعالیت مداوم دانشگاهی نیاز دارد.»   نماي نزديک
كاهش مهاجرت اساتيد و دانشجويان، شدني است
حال دانشگاه‌خوب نيست  محيا حسيني
بهترين اتفاق در روز دانشجو شنيدن صحبت‌هاي وزيري است كه واقعيت‌ها را كتمان نمي‌كند؛ واقعيت‌هايي كه اگر چه بسيار تلخ و دردناك است، اما اعتراف به آن گامي رو به جلوست؛ چراكه مي‌تواند نويد اتفاقات خوش در آينده باشد. بدون شك براي حل مشكل بايد آن را پذيرفت و زماني كه دكتر حسين سيمايي صراف، وزير علوم تحقيقات و فناوري صراحتاً مي‌گويد: «فضاي دانشگاه را فضاي مطلوب و قابل‌قبول ارزيابي نمي‌كنم، از بابت اميد، نشاط و اعتماد، دانشجو الان در وضعيت روحي خوبي به سر نمي‌برد و احساس مي‌كند اثرگذاري وي كم است و درباره آينده شغلي خود نگران هستند.‌» يعني اشراف كاملي به مشكلات موجود دارد. حتي اگر تا به امروز نتوانسته باشد راه‌حل قابل‌توجهي براي حل اين مشكلات ارائه دهد. 
شنيدن حرف‌هاي تلخ وزير از اين جهت خوشحال‌كننده است كه او برخلاف بسياري از مسئولان منكر مشكلات موجود نشده آن هم درست در روزي كه (روز دانشجو) عمدتاً شاهد سخنراني‌هاي غرا و شعارگونه هستيم. 
او ابايي ندارد كه بگويد مراودات بين‌المللي كم است و دانشجويان خشنود نيستند كه در صورت تداوم براي توسعه كشور اين وضعيت خطرناك است. صحبت‌هاي وزير علوم نشان مي‌دهد كه او به درستي اتفاقات ناگواري را كه مي‌تواند براي فرداي مملكت، خطرناك باشد درك كرده‌است،‌ اما به همان اندازه اميدوار است اتفاقات جديد بتواند رويه موجود را تغيير دهد: «احساسم اين است كه به خاطر رويكرد تازه كشور و انتخابات رياست جمهوري يك اميد نسبي ايجاد شده ما نيز سعي كرديم اعتمادسازي كنيم و به قشري كه حالت يأس و نااميدي دارند، توجه كنيم، من اين ايام با تشكل‌ها نشست داشته‌ام كه آخرين آن همين ديروز بود كه با انجمن‌هاي علمي جلسه داشتم كه كمتر به آنها توجه شده‌است.‌»
مهاجرت يكي از مهم‌ترين معضلات كشور و جامعه دانشجويي (اساتيد و دانشجويان) است؛ مسئله‌اي كه در واقع يك معضل اجتماعي است و البته معادله چند مجهولي كه براي حل و فصل آن بايد دست به دست هم داد. همانطور كه سيمايي صراف نيز صراحتاً به‌ آن اشاره دارد: «موضوع مهاجرت يك موضوع تك‌عاملي نيست، عامل آن را فقط معيشت و اقتصاد نيست و يك آسيب اجتماعي و معضل جهاني است. مهاجرت ناشي از روند جهاني شدن است اين روند باعث‌شده جابه‌جا شدن راحت شود كه براي اين نوع مهاجرت نمي‌شود كاري انجام داد، اما نوعي از مهاجرت‌ها به دلايل اقتصادي، فرهنگي، مسكن و معيشت است؛ به عنوان مثال يك استاديار پايه يك ۲۱ الي ۲۲ ميليون تومان حقوق دريافت مي‌كند، يك استاد تمام بعد از ۴۰ سال خدمت حدود هزار دلار مي‌گيرد، وقتي دانشجوي اين استاد آن طرف آب مي‌رود تا ۸ هزار دلار حقوق مي‌گيرد، اينجا با فرار كردن مواجه مي‌شويم كه ناخواسته است. بايد ببينم چه چيزي باعث فرار شده‌است كه از آن ‌ جلوگيري كنيم.‌»
پرداختن به اين مسائل در روز دانشجو كه شايد عده‌اي تصور مي‌كنند تنها كاري كه در اين روز بايد انجام داد، تكريم ظاهري و نمايشي از دانشجويان است، نشان مي‌دهد وزير علوم قصد انجام كارهاي متفاوت را دارد؛ كارهايي كه شايد بتواند تا حد زيادي علاوه بر بازگرداندن اميد به جامعه دانشجويي، فكر مهاجرت را نيز از سر آنها بيرون كند: «بايد به دانشجويان تحصيلات تكميلي كمك هزينه بدهيم. خوابگاه متأهلي ايجاد كنيم، به جد پيگيريم كه ۳۰ هزار خوابگاه در طول چهار سال احداث كنيم و پيگير مسكن اساتيد نيز هستيم. در اين سه ماه يكي از دغدغه‌هاي من مسكن اساتيد بود، براي آن مشاوره خاص گذاشتم، به شدت كار مي‌كنيم.‌»
واقعيت اين است كه بسياري ‌مانند وزير علوم از زیر و بم اين مشكلات اطلاع كامل دارند، اما يا حاضر به پذيرفتن آن نيستند يا راهكاري براي ارائه ندارند. شايد به همين دليل است كه ترجيح مي‌دهند صورت مسئله را پاك كنند و خودشان را به اين راه و آن راه بزنند يا حتي توپ را به زمين ديگران بيندازند‌ و اين مي‌تواند اصلي‌ترين دليلي باشد كه سيمايي صراف مي‌گويد عالمان زيادي سركارند، اما كشور عالمانه اداره نمي‌شود: «قشر استاد و دانشجو تعجب مي‌كنند از برخي تصميمات، ما با تورم ‌تصميمات غير‌علمي مواجه هستيم. خود من با معما مواجه هستم، رابطه ارگانيك بين نهاد علم و تصميم‌گيري قطع است و دانشگاه آمادگي كامل دارد كه اتاق فكر دولت باشد.‌»