جشنی از تبار تاریخ و بر مدار هویت ایران!

  [ شهروند ] ... و بالاخره بعد از چند سال کشمکش و رفت‌وبرگشت؛ یونسکو جشن مهرگان را به عنوان یک میراث ناملموس جهانی ثبت کرد. تصمیمی که باعث شد نام این جشن به‌عنوان بیست‌وپنجمین میراث ‌فرهنگی ناملموس ایران، در کمیته بین دولتی میراث ‌فرهنگی یونسکو در پاراگوئه ثبت جهانی شود. این جشن که یکی از جشن‌های باستانی ایرانی است که به مناسبت مهر و دوستی برگزار می‌شود؛ نماد دوستی، محبت و اتحاد است و سالانه در فصل پاییز، از اوایل مهرماه تا اوایل آبان‌ماه (اعتدال پاییزی) معمولاً با مراسم خاصی برگزار می‌شود.
مهرگان البته تنها عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران نبود که در کمیته بین‌الدولی میراث‌فرهنگی یونسکو در پاراگوئه ثبت شد. در واقع ایران «مهارت ساختن و نواختن رباب» را نیز برای ثبت به این کمیته ارائه داده بود- که این نیز پذیرفته شد تا آثار ثبت‌شده ایران در یونسکو- که پیش از این ۲۴ اثر معنوی و ناملموس بود- به ۲۶ اثر افزایش یابد. اتفاقی که به گفته سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی «از این جهت اهمیت دارد که این ساز یکی از قدیمی‌ترین سازهای ایرانی است و در اشعار مولانا، نظامی گنجوی و حافظ بارها به آن اشاره شده است. این ساز در مراسم مذهبی و آیینی کاربرد بسیاری دارد و نوعی منادی عشق، عرفان و اخلاق است و در نقاشی مینیاتوری ایرانی، این ساز خیلی تکرار شده است»...

از مهرگان چه می‌دانیم؟
در پرونده جشن مهرگان که در سایت یونسکو منتشر شده، آمده است که «مهرگان بزرگ‌ترین جشن ایرانیان باستان است که با اعتدال پائیزی و زمان برابری شب و روز پیوند داشته و در دوره‌هایی از دوران باستان که آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده، برگزار می‌شده است».
در حقیقت درباره جشن مهرگان می‌توان گفت که این جشن به نوعی آیین شکرگزاری از نعمت‌های الهی است؛ یا به عبارتی گفتمانی که انسان را به ایجاد ارتباط صلح‌آمیز با طبیعت دعوت می‌کند. برای همین هم بوده- و هست- که زرتشتیان مهرگان را پس از نوروز مهم‌ترین جشن خود می‌دانند. در واقع مطابق باورهای پیروان دین زرتشت این جشن که از زمان هخامنشیان در ایران رواج داشته؛ زمانی برگزار می‌شود که کشاورزان پس از یک سال زحمت و تلاش، محصول خود را برداشت کرده و همزمان کشت آینده را آغاز می‌کنند- و اصلا به همین دلیل این جشن را جشن کشاورزان نیز نامیده‌اند. اما از نظر وجه تسمیه؛ «در گاه‌شماری اوستایی، سال ۱۲ برج و برج ۳۰ روز بوده‌ و هر روز از برج نامی داشته‌. بعضی از این نام‌ها، به نام برج‌های دوازده‌گانه نامیده می‌شد هر گاه نام روز و نام برج هم نام می‌شد ایرانیان آن روز را جشن می‌گرفتند. برای نمونه سیزدهمین روز هر ماه به نام تیر، شانزدهمین روز ماه به نام مهر و پنجمین روز هر ماه به نام سپندارمذ بود که به ترتیب جشن‌های تیرگان، مهرگان، اسفندگان را جشن می‌گرفتند. بسیاری مهرگان را روز پیروزی فریدون بر ضحاک نیز می‌دانند»...



درباره جغرافیای جشن مهرگان نیز باید گفت که این جشن در مناطق روستایی شمال ایران به‌ویژه در استان‌های گیلان، مازندران و گلستان؛ و جوامع پیروان دین زرتشت در استان‌های تهران، یزد، فارس، کرمان، سیستان و بلوچستان، البرز و خوزستان برگزار می‌شود. با این حال؛ به‌رغم برگزاری این جشن «تنها در جوامع زرتشتیان»؛ ‌اما در پرونده آن آمده که «میزان تداوم این عنصر ناملموس در ایران خوب است و به اقدامات پاسدارانه فوری نیاز ندارد». این همان چیزی است که سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز روی آن تاکید کرده و نوشته که «این جشن در باور ایرانیان هم‌سنگ نوروز است و تاریخ و تبار طولانی دارد».

اهمیت مهرگان
علیرضا حسن‌زاده تهیه‌کننده ایرانی پرونده «جشن مهرگان» درباره اهمیت مهرگان می‌گوید که «این جشن نیز مانند همه آیین‌های پیشااسلامی و باستانی ایران از قبیل یلدا، نوروز، سده، تیرگان و نوروز تابستانی مبتنی بر اصل نوزایی و تولد هویت ایرانی است. آیین‌هایی که همه بر باززایی هویت در قرن‌های طولانی تاکید داشته‌اند. رسم مهرگان هم‌چنین بخشی مهم از فرهنگ شادمانی در ایران است. در این آیین، تعادل و اعتدال پاییزی مورد تاکید است که به‌نوعی بر مدارا تاکید دارد. در عین حال بر ستیز میان خیر و شر تاکید می‌ورزد و روایت شکست نیرو و نماد شر را از سوی نماد و نیروی خیر  باز می‌گوید».

چالش‌ها و موانع چندساله
ثبت جهانی جشن تاریخی مهرگان در فهرست میراث معنوی یونسکو از این جهت ارزش و اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند که این موضوع را در ذهن آوریم که پرونده این جشن سال‌ها بود که در یونسکو نهایی نمی‌شد- که البته دلیل اصلی‌اش هم‌ پرسش‌ها و ابهام‌هایی بود که درباره برگزاری جشن مهرگان در ایران وجود داشت و کارشناسان یونسکو، به‌رغم پیام وزیر گردشگری و میراث فرهنگی ایران که در این زمینه نوشته مهرگان در باور ایرانیان هم‌سنگ نوروز است، می‌گفتند این جشن بیش از این‌که ایرانی باشد، در تاجیکستان باشکوه‌تر و مفصل‌تر از ایران گرامی داشته می‌شود. همین هم موجب شده بود پرونده «جشن مهرگان» چندین سال در صف انتظار مانده و پس از آن هم در سال‌های 1399 و ۱۴۰۱ برگشت خورده باشد و در نهایت هم این پرونده مشترک به نام ایران و تاجیکستان به ثبت برسد- که البته ثبت مشترک مهرگان از سوی ایران و تاجیکستان به باور کارشناسان یونسکو می‌تواند فرصتی برای بقای این جشن کهن در ایران باشد.
علیرضا حسن‌زاده تهیه‌کننده ایرانی پرونده «جشن مهرگان» می‌گوید که «برخی مسائل حاشیه‌ای که ربطی به مدیریت ثبت و تألیف پرونده نداشت، عامل برگشت خوردن این پرونده در سال‌های گذشته بوده است. به این نکته نیز باید توجه داشت که در سطح جهان گاه سیاست بر فرهنگ سایه می‌افکند و در عین‌حال موفقیت شما در ثبت جهانی پرونده‌ها به دیپلماسی عمومی ربط دارد. در آن سال‌ها که پرونده جشن مهرگان رد می‌شد، جهت‌گیری فرهنگی تمدنی کشورهای عربی و ترکی قوی‌تر از ایرانِ فرهنگی یعنی تاجیکستان و ایران و افغانستان بود و این مهم‌ترین دلیل وجود این موانع و چالش‌ها بود».

جشن منطقه‌ای
درباره جشن مهرگان یکی دیگر از نکاتی که اهمیت دارد و ارزش و مهم بودن این جشن را افزون‌تر می‌کند، این است که این جشن به جغرافیای محل برگزاری‌اش بستگی تام و تمام دارد. در حقیقت مهرگان جشنی نیست که برگزاری‌اش مراسم و قواعد و قوانین خدشه‌ناپذیری را طلب کند؛ بلکه بسته به جغرافیای برگزاری این جشن، مراسم و ملزومات آن تفاوت دارد. در پرونده این عنصر آمده که «در جشن مهرگان، مردم با یکدیگر دیدار می‌کنند، غذاهای ویژه‌ای می‌پزند و به تبادل هدایا می‌پردازند. هم‌چنین در برخی مناطق، مراسمی مانند موسیقی نیز در این جشن برگزار می‌شود». نکته مهم اما این‌که آداب و رسومی که در طول این مراسم انجام می‌شود، بر اساس اعتقادات اجراکنندگان آن منطقه خاص است. این یعنی با این که مسلمانان و زرتشتیان در آئین برپایی سفره جشن مشترک‌اند و هر دو جوامع غذاهای مختلفی را مانند آجیل، شیرینی و نوشیدنی‌های خاص تهیه و سرو می‌کنند، موسیقی می‌نوازند و آواز می‌خوانند؛ اما این خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها بسته به باورها و حتی داشته‌ها و ویژگی‌های جغرافیایی افرادی که پذیرایی‌ها را انجام می‌دهند، متفاوت است. به عنوان مثال باید به این نکته اشاره کرد که سفره مهرگان خوراکی‌ها و میوه‌های متنوعی را- از انار، هندوانه، گلابی، لیموترش، انگور، خواربار، سیب، برنج و گندم- شامل است و در این میان چیزی که تعیین می‌کند کدام میوه‌ها باید سر سفره چیده شوند، شرایط آب و هوایی و محصولات کشاورزی مناطقی است که این جشن در آن‌جا برگزار می‌شود.  شرکت‌کنندگان همه جنسیتی از هر طیف سنی- مرد و زن، پیر و جوان و هم‌چنین کودکان- را شامل می‌شوند. علاوه بر این، جشن با مسابقات ورزشی محلی (کشتی) و نمایش نیز همراه است. هم‌چنین باید گفت که در ادبیات فارسی اشاره‌های زیادی به مهرگان وجود دارد که نشان‌دهنده اهمیت این جشن در فرهنگ و تاریخ ایران است. ایرانیان مهرگان را به‌عنوان یک جشن فرهنگی گرامی می‌دارند و آن را با برگزاری مراسم خاصی جشن می‌گیرند. بهرام فره‌وشی محقق فرهنگ عامه از برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز «از آیین قربانی کردن گوسفند در برخی از روستاهای زرتشتی‌نشین یزد، برای ایزد مهر» خبر می‌دهد. تا سی سال پیش، زرتشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان می‌پختند...

بعد از ثبت مهرگان چه باید کرد؟
جشن‌ها باید آزادانه برگزار شوند!

به گفته علیرضا حسن‌زاده تهیه‌کننده پرونده «جشن مهرگان»؛ «کار با ثبت تمام نمی‌شود. اصولا میراث ناملموس یک میراث زنده و تجربه زیسته است. انتظار ما حمایت کامل از این «آیین»هاست. در واقع برنامه‌های اعلام‌شده در پرونده باید حتما انجام شود. اصولا هر عنصر ثبت جهانی شده باید یک شورای پایش مرکب از گروه‌های ذی‌نفع داشته باشد که وضعیت عنصر را هر سال گزارش کنند. چنین شورایی فعلا وجود ندارد و این پیشنهاد جدی من به مدیریت ثبت است». 

مهرگان از نگاه وزیر میراث فرهنگی
جشن صلح و دوستی و نشاط اجتماعی

سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در پیامی نوشته: مهرگان در باور ایرانیان آئینی هم‌سنگ نوروز است. ایرانیان هم‌چنان که در نخستین ماه از فصل بهار مجموعه‌ای از مناسک و جشن‌هایی برای پاسداشت شکوفایی دوباره طبیعت برگزار می‌کردند، در نخستین ماه از فصل پاییز نیز به پاسداشت و شکرانه برداشت محصولات خود جشن مهرگان برگزار می‌کردند. آئین مهرگان از پس هزاره‌ها، علاوه بر سپاسگزاری از ارزانی‌دهنده نعمت‌ها، نماد و یادگاری از وفاق ملی ایرانیان در راه خیر و راستی است. این آئین بزرگ در گستره ایران فرهنگی برای سده‌ها زنده و پایدار مانده اما آنچه در مورد آن باشکوه‌تر می‌نماید آن است که فلسفه برگزاری آن برآمده از تفکری است که صلح و دوستی، نشاط و همگرایی اجتماعی در آن موج می‌زند. رسم بر آن بود که ایرانیان در مهرگان به یکدیگر هدایایی از سر دوستی و گشاده‌دستی می‌دادند. بدین صورت این جشن بهانه‌ای بود برای مهربانی کردن، چنانچه خداوند برکت را به زندگی آنها ارزانی کرده است. گستردگی جغرافیایی مهرگان در تمام پهنه ایران فرهنگی، از سیحون تا فرات است و امروز که این آئین به نام ایران و تاجیکستان ثبت شد باید آن را نشانی از پیوندهای فرهنگی عمیق این دو تن در یک روح تاریخی دانست. در زمانه‌ای که در منطقه بیش از پیش بر کوس افتراق و دشمنی و بیگانگی می‌کوبند، ثبت‌جهانی آئین مهرگان که تجسمی از مهربانی و دوستی و صلح‌طلبی ملت ایران و تاجیکستان در درازای تاریخ است، نویدی است برای پایداری و پدیداری پیوندهای فرهنگی و توسعه گردشگری فرهنگی و تاریخی.