از مولانا تا گاندي آرمان‌گرايي و حقيقت‌طلبي

نشست علمي با عنوان «بازخواني تاريخ مشترك فرهنگ ايران و هند» در تاريخ سه‌شنبه 6 آذر با حضور پژوهشگران و علاقه‌مندان به فرهنگ و تاريخ به همت انجمن علمي تاريخ دانشگاه تربيت ‌مدرس برگزار شد. اين نشست با هدف بازخواني روابط چند بعدي و تاريخي ايران و هند كه ريشه در هزاران سال تعامل فرهنگي، ادبي و علمي دارد، تشكيل شد.
با توجه به جايگاه ويژه اين دو تمدن در شكل‌دهي به تاريخ منطقه و جهان، اين برنامه فرصتي بود براي تبادل نظر ميان پژوهشگران برجسته از رشته‌هاي مختلف مانند تاريخ، زبان‌شناسي، فلسفه، تاريخ‌نگاري، اديان و مذاهب و ادبيات، تا ميراث مشترك اين دو كشور را از زواياي گوناگون مورد بررسي قرار دهند. اين نشست همچنين بستري براي تقويت همكاري علمي و فرهنگي ميان دو كشور فراهم كرد. در اين نشست به دنبال شناخت عميق‌تر ميراث مشترك، احياي ميراث فراموش شده، تقويت همكاري علمي و فرهنگي و الهام از گذشته براي آينده بود تا از طريق بازخواني اين ميراث مشترك، پل‌هاي ارتباطي قوي‌تر ميان ايران و هند برقرار شود و ارزش اين تعامل تاريخي براي نسل‌هاي آينده بازتعريف شود.
در ابتداي جلسه اسماء رضايي، دبير نشست جلسه را با مقدمه‌اي درباره تعاملات تاريخي دو تمدن كهن كه قرن‌ها از طريق فرهنگ، هنر، زبان و ادبيات با يكديگر پيوند خورده‌اند، آغاز كرد. 
پروفسور بلرام شكلا، رايزن فرهنگي هندوستان در ايران سخنراني خود را تحت عنوان «سهم زبان فارسي در سنت دانشي هند» شروع كرد. وي تاكيد كرد كه نظام دانشي زبان فارسي به دو روش به سنت دانشي هند سود رسانده است: 


نخست، زبان فارسي به عنوان دروازه‌اي براي انتقال دانش توليد شده در هند به ساير نقاط جهان عمل كرد. اين كار از طريق ترجمه‌هاي فارسي از منابع هندي انجام شد. ترجمه منابع هندي به زبان فارسي مدت‌ها پيش از ترجمه پنج‌تنتره آغاز شد. برآورد شده است كه حدود 350 كتاب مرتبط با حكمت هندي به فارسي ترجمه شده‌اند. اين ترجمه‌ها نه‌تنها فرهنگ فارسي را غني كردند، بلكه ابزار مهمي براي انتشار فرهنگ و فلسفه هندي به جهان بودند.
در طول حدود 700 سالي كه زبان فارسي زبان رسمي در هند بود، دانش هندي نيز به زبان فارسي توليد مي‌شد. در اين دوران، توليد دانش هندي به زبان فارسي به ‌صورت گسترده‌اي انجام شد. دامنه موضوعات توليد شده شگفت‌انگيز است: تاريخ، شعر، زيبايي‌شناسي، دين، فلسفه، تفسير، علوم پزشكي، رياضيات و علوم طبيعي تنها چند نمونه از آنها هستند. اين موضوع هند را به يكي از بزرگ‌ترين نگهدارندگان دست‌نوشته‌هاي فارسي در جهان تبديل كرده است.
دكتر فرزانه اعظم لطفي، عضو هيات ‌علمي دانشگاه تهران سخنراني خود را با اين سوال آغاز كرد؛ ضرورت مطالعات هندشناسي در ايران به چه علت است؟ وي در ادامه بيان كرد كه مطالعات هندشناسي انحصاري نيست و فرهنگ ايراني از نظر حكمت و دانايي به هندوستان نزديك است.
 دكتر حجت‌الله جواني، متخصص اديان و مذاهب و عضو هيات ‌علمي دانشگاه الزهرا از ديگر سخنرانان نشست بود. وي سخنراني خود را به اشتراكات بين ايران و هند اختصاص داد. دكتر جواني بيان كرد كه تمام اديان به دنبال راه‌هاي متفاوتي هستند. وي مولانا با گاندي را مقايسه كرد، دو شخصيتي كه آرمان‌گرا و حقيقت‌طلبي را جست‌وجو مي‌كنند، دين هر دو ملت را عشق مي‌دانند، گاندي اين عشق را براي خود، خدا معرفي مي‌كند، خدايي كه مظهر حقيقت است.
دكتر مقصود علي صادقي، عضو هيات‌ علمي دانشگاه تربيت ‌مدرس، سخنراني خود را با تاريخ‌نگاري ايران و هند كه به يكديگر پيوسته هستند، شروع كرد. وي معتقد است كه پيوند ميان ايران و هند دوسويه است و زبان فارسي در عرصه سياست و دين زبان مشترك براي دو ملت بود. ايشان معتقد بودند كه تاريخ ايران وقتي با كشورهاي ازبك و عثماني روبه‌رو مي‌شود كه خشونت بر آن حاكم است؛ اما زماني كه به هندوستان مي‌رسد اين خشونت از بين مي‌رود و تبديل به ارتباطات فرهنگي مي‌شود.
دكتر فاطمه جان‌احمدي سخنراني خود را با مهاجرت آغاز كرد، وي معتقد است تعريف فرهنگ اصلا آسان نيست. با اين‌ حال مهاجراني كه از زمان شاپور اول ساساني به هند مهاجرت كرده‌اند، بسيار موثر بوده‌اند، وي از پيوند تاريخي و همكاري ديرينه ايران و هند در زمينه‌هاي علمي و ردپاي هندي‌ها در شكل‌گيري قديمي‌ترين نهاد آموزشي ايران يعني جندي‌شاپور سخن گفت. همچنين از فرهنگ ساساني و پيوستاري فرهنگ خراسان و فارس با هند و انواع مهاجرت‌ها به هندوستان را بيان كردند كه يا مهاجرت‌ها خودخواسته بودند يا زور و اجبار حاكم بوده است. با اين ‌حال ايراني‌هاي كه به هندوستان مهاجرت كردند، نتوانستند از فرهنگ ايراني فاصله بگيرند و موفق شدند تا جامعه هند را متاثر كنند، زيرا فرهنگ ايراني فرهنگ نزاع نبود و فرهنگ ‌دوستي بود.
 نشست بازخواني ميراث مشترك ايران و هند با جلسه پرسش ‌و پاسخ به پايان رسيد كه در آن شركت‌كنندگان فرصت يافتند تا سوالات خود را از سخنرانان مطرح كنند. اين بخش به عنوان فرصتي ارزشمند براي تبادل انديشه‌ها و رفع ابهامات در زمينه موضوعات مطرح شده در نشست تلقي شد. پژوهشگران و شركت‌كنندگان با طرح سوالات خود، گفت‌وگوي پرمحتوايي را ايجاد كردند كه نشان‌دهنده عمق علاقه و اهميت موضوعات مطرح شده در نشست بود و به غناي علمي آن افزود. جلسه پرسش‌ و پاسخ باعث شد تا نشست با فضاي تعاملي‌تر به پايان برسد و بستري براي ايجاد ايده‌هاي جديد و تقويت همكاري‌هاي آينده ميان شركت‌كنندگان فراهم شود.