همه یک شعار می‌دادند: شاه باید برود

      دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان «... راهپیمایی تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و ‌یكپارچگی نمونه و بی‌سابقه بود.... هر دو روز [تاسوعا و عاشورا] از ساعت 9 صبح تا وقت ناهار، من در پشت پنجره‌ اتاق خود صفوف راهپیمایانی را كه از خیابان فردوسی می‌گذشتند، نظاره می‌كردم. در مدت سه تا چهار ساعت عرض این خیابان و پیاده‌روها مملو از جمعیتی بود كه برای پیوستن به صفوف سایر راهپیمایان در حركت بودند و سیل جمعیت تا آنجایی كه چشم كار می‌كرد موج می‌زد... بیشتر راهپیمایان، كسبه و بازاریان و افراد متوسط و بسیاری از آنها از زن و مرد خوش‌لباس و مرتب بودند... منظره‌ آن روز را هرگز فراموش نمی‌كنم... نظم جمعیت فوق‌العاده و بی‌نظیر بود.»1 این جملات بخشی از خاطرات آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس در ایران از راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورای سال 1357 است که روزهای 19 و 20 آذرماه آن سال برگزار شد و به مثابه رفراندومی برای انحلال رژیم شاه از سوی ملت، قلمداد گردید.  به روایت رسانه‌های خارجی رادیو بی‌بی سی در گزارشی از آن تظاهرات عظیم گفت: «امروز در تهران... (مردم) دست به راهپیمایی بسیار بزرگ و مسالمت‌آمیز زدند تا مخالفت خود را با شاه و دولتش ابراز دارند. یک خبرنگار بی‌بی‌سی در تهران می‌گوید که راهپیمایی امروز با انضباط بسیار زیاد برگزار شد، هلی‌کوپترهای نظامی بر فراز جمعیت جولان می‌دادند.»2 و روزنامه واشنگتن‌پست نوشت: «... این تظاهرات منظم و سازمان‌یافته به ایده برقراری حکومت جدید، وزن و اعتبار شایان توجهی بخشیده است...» 3 روزنامه نیویورک‌تایمز هم این تظاهرات را نشانه «عدم کارایی دولت فعلی» اعلام کرد و نوشت: «... تظاهرات این دو روز، نشان داد که دولت فاقد قدرت و توانایی برای برقراری نظم و قانون در شهرهاست. به هر حال، اپوزیسیون نشان داد که یک دولت جانشین است...»4 روزنامه کریستین ساینس مانیتور نیز در گزارش خود از آن تظاهرات نوشت: «... موج عظیم مردم، در خیابان‌های پایتخت به حرکت درآمده بود و غریو فریادشان، از هر گلوله و بمبی، رساتر بود. همه یک شعار می‌دادند: شاه باید برود!»5 و خبرگزاری فرانسه چنین گزارش داد: «... امروز میلیون‌ها زن و مرد ایرانی به مناسبت عاشورای حسینی در مساجد و خیابان‌ها به عزاداری پرداختند. در همین حال در تهران و شهرهای دیگر گروه‌های بزرگی از مردم راهپیمایی کردند. در تهران، از همه محله‌های تهران به سوی میدان شهیاد سرازیر شدند. میلیون‌ها نفر به مدت 6 ساعت فریاد مرگ بر شاه برمی آوردند، در میدان شهیاد قطعنامه هفده ماده‌ای راهپیمایی را خواندند...»6 پس از یک سال پرتلاطم راهپیمایی‌های تاریخی تاسوعا و عاشورای 1357 به دنبال اوج‌گیری نهضت امام برپا شد که حدود یک سال از آن می‌گذشت و وقایعی بسیاری را پشت سر گذارده بود؛ همچون قیام قم و تبریز و یزد و اصفهان و.... و برگزاری اربعین‌های پی‌در‌پی برای گرامیداشت شهدا و رخداد فجایعی همچون 17 شهریور و آتش زدن مسجد کرمان و کشتار دانش‌آموزان در 13 آبان و محرمی که به گونه‌ای متفاوت با هر سال آغاز شد.  امام خمینی (رحمه‌ًْالله علیه) در آستانه ماه محّرم 1357، پیام مهمی صادر کردند که در آن ضمن ‌اشاره به سرنوشت‌ساز بودن این ماه در روند نهضت اسلامی مردم ایران، وظایف اقشار مختلف ملت را تعیین نمودند.  از همان شب اول محرم، مردم شیوه تازه‌ای در مبارزه با رژیم شاه و شکستن حکومت نظامی آن، در پیش گرفتند. آنها راس ساعت 9 بر پشت‌بام‌ها رفته و شعار الله‌اکبر سر می‌دادند. به این ترتیب ضمن اعلام فعال بودن نهضت در ساعات بعد از 9 شب، ماموران حکومت نظامی شاه را عاجز از برخورد رویارویی کردند. اگرچه به کوچه و خیابان‌ها نیز آمده و برای شعارنویسی و پخش اعلامیه‌ها و تظاهرات محلی، در تعقیب و ‌گریزی مداوم با ماموران حکومت نظامی، کوچه به کوچه و خیابان به خیابان و محله به محله می‌رفتند و با آنان درگیر می‌شدند.  جامعه روحانیت مبارز؛ طراح راهپیمایی اما برای دو روز تاسوعا و عاشورای محرّم 57، برنامه‌ای دیگر توسط روحانیت و انقلابیون پیرو امام ریخته شد. آنها تدارک 2 راهپیمایی عظیم را دیدند. اقدامی بسیار جسارت‌آمیز و انقلابی که تصمیم و اراده‌ای بسیار قوی می‌طلبید. آخرین راهپیمایی مسالمت‌آمیزی که توسط رژیم شاه تحمل شد، حدود 3 ماه قبل در 16 شهریور انجام گرفت و فردای آن روز، تجمع آرام مردم در میدان شهدا به خاک و خون کشبده شد و یکی از بزرگ‌ترین فجایع تاریخ مبارزات مردمی این سرزمین ایجاد گردید. اما امام در تاریخ 8 آذرماه در مصاحبه‌هایی با رسانه‌های مختلف خارجی درباره مراسم روزهای تاسوعا و عاشورا فرمودند: «... من در مورد محرّم به دوستانم دستور داده‌ام و به آنها گفته‌ام که مجالس را هر چه بیشتر باید برپا نمایند و مراسم این ماه را بدون اجازه دولت انجام دهند و اگر دولت جلوگیری کردند، در خیابان‌ها و کوچه‌ها و خارج تکایا، مسائل روز را بگویند و بدین‌گونه نهضت را ادامه دهند...»7 به دنبال آن، جامعه روحانیت مبارز با امضای بیش از 200 نفر از روحانیون شناخته شده و انقلابی تهران، اطلاعیه بلندبالایی صادر کرد و مردم مسلمان را برای راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا دعوت نمود. در این فراخوان تاریخی مسیرهای هشت‌گانه راهپیمایی مشخص شده بود که مردم از مبادی میدان کندی (توحید فعلی)، میدان گمرک، میدان شاه (قیام فعلی)، میدان فوزیه (میدان امام حسین)، پیچ شمیران، میدان ونک و سید خندان به سمت خیابان شاهرضا (انقلاب اسلامی فعلی) و سپس میدان شهیاد (آزادی فعلی) حرکت کنند. ضمن اینکه انبوه خبرنگاران داخلی و خارجی نیز برای پوشش این راهپیمایی‌ها دعوت شدند. برای راهپیمایی فوق کمیته‌ای تحت عنوان «کمیته راهپیمایی» تشکیل شد و برای هر یک از مسیرهای هشت‌گانه، یکی از روحانیون اصلی جامعه روحانیت مبارز مسئولیت هدایت و نظارت بر تظاهرات را برعهده گرفت. آیت‌الله طالقانی نیز مردم را برای این راهپیمایی دعوت کرده و اعلام نموده بود که خود در جلوی صفوف راهیپمایان حرکت خواهد کرد. یک رفراندوم مردمی برای سرنگونی رژیم شاه از ساعت 7 صبح روز تاسوعا یعنی 19 آذر 1357، گروه‌های مختلف مردم تهران از نقاط مختلف شهر، از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب، به راه افتادند. شعارهایی که از پیش آماده شده بود، برای شرکت‌کنندگان قرائت می‌شد و طنین صدای میلیون‌ها تهرانی در فضای شهر می‌پیچید. خبرنگاران و فیلمبرداران و گروه‌های خبری از فرانسه، آمریکا، انگلیس، ایتالیا، ژاپن و دیگر کشورها در میان راهپیمایان حرکت می‌کردند و از حرکت منظم مردم، عکس و خبر تهیه می‌نمودند. مردم در پایان راهپیمایی در میدان آزادی اجتماع کردند.8 ساواک از راهپیمایی فوق ده‌ها صفحه به طور لحظه به لحظه گزارش تهیه کرد که در اسناد منتشره آن موجود است و نشان از حماسه‌ای عظیم در تاریخ ملت ایران دارد.9 راهپیمایی عاشورای تهران نیز در ساعت 5/7 صبح 20 آذر 1357 از همان مسیرهای هشت گانه به طرف میدان شهیاد (آزادی فعلی) آغاز شد. یک ساعت بعد، اولین صفوف مردم به میدان 24 اسفند (انقلاب اسلامی فعلی) رسیدند. در حالی که دسته‌های مختلف مردم، از نقاط مختلف شهر به گروه راهپیمایان می‌پیوستند. ساعت 11 صبح طلیعه‌ جمعیت با شعار «لااله‌الاالله» به میدان شهیاد (آزادی) وارد شدند و در ساعت 11:30 میدان تقریباً پر شده بود، در حالی كه همچنان در میدان فردوسی تظاهركنندگان به‌طور فشرده به طرف میدان در حركت بودند.10 مقارن ظهر، سیل جمعیت که ابتدایش در پیچ شمیران بود و انتهایش در میدان آزادی به قطعنامه‌ای که خوانده شد، گوش دادند. قطعنامه‌ای هفده ماده‌ای در فواصل مختلف به وسیله بلندگوهایی برای تمام راهپیمایان قرائت گردید که با خواندن هر ماده از آن غریو «صحیح است» جمعیت به علامت تایید برمی‌خاست.  بهشتی رُل رهبری داخل کشور را دارد در گزارشی از ساواک درباره نحوه سازماندهی و رهبری راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا 1357 با استفاده از شنود تلفنی آیت‌الله شهید دکتر بهشتی آمده است: «... بهشتی درباره موفقیت راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورا صحبت کرد و گفت در روز تاسوعا توانستیم به مردم تشکّل بدهیم و حدود 500 نفر روحانی نیز در راهپیمایی روز تاسوعا شرکت داشتند... قطعنامه 17 ماده‌ای را در میدان‌های مختلف روحانیون قرائت نمودند. آقای دکتر مفتح در میدان 24 اسفند و من در جلوی مسجد امام زمان در خیابان آیزنهاور آن را قرائت کردم و قدری صحبت کردم که خیلی حسن اثر داشت. ما باید در آینده برنامه راهپیمایی را بیشتر مد نظر قرار بدهیم و از هم‌اکنون باید تدارک راهپیمایی برای روز اربعین را ببینیم... ...(نظریه ساواک): با توجه به گفتار بهشتی از ارتباطی که روحانیون و قشریون مذهبی نقاط مختلف کشور با وی دارند این‌طور نتیجه گرفته می‌شود که بهشتی رل رهبری را به عهده ‌دارد. ضمنا اغلب این برنامه‌های ضد ملی و متشنج نمودن شهرها و اعتصابات با نظر آنها انجام می‌شود...»11 این سند درواقع همه آن ادعاهای نیروهای چپ و راست و به اصطلاح ملی‌گرا و تروریست‌های مجاهدین خلق را باطل می‌گرداند که هر کدام ادعا می‌کردند، رهبری مبارزات را آنها به دست داشتند و البته روزنامه‌های وابسته آن روزگار که ادعای استقلال داشتند نیز این جعلیات را نشر می‌دادند. _________________________________ 1- سر آنتونی پارسونز، غرور و سقوط(خاطرات سفیر سابق انگلیس در ایران، ترجمه: منوچهر راستین، انتشارات هفته، ۱۳۶۳.   2- روزشمار تاریخ انقلاب اسلامی، جلد هشتم، شرکت انتشارات سوره مهر، چاپ اول 1383.   3- 1978 December 12، post Washington   4- 1978 December 13، New York Times   5- 1978 December 12، Monitor، Science Christian   6 - تقویم تاریخ انقلاب اسلامی، گروه تحقیق سروش، انتشارات سروش، 1369، چاپ اول.   7 - صحیفه امام، جلد 5، صفحات 142.   8 - روزشمار تاریخ انقلاب اسلامی، جلد هشتم، شرکت انتشارات سوره مهر، چاپ اول، 1383.   9- اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، بهار 1386، صفحات 459 تا 469.   10- محرم و انقلاب اسلامی، اکبر فلاحی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393.   11- سند شماره 27756/ 20 ه 12 ساواک به تاریخ 23 آذرماه 1357، یاران امام به روایت اسناد ساواک(3)، شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تیرماه 1377، صفحه 356 تا 358.