امروز روز دعوا برای حضور ظریف و عارف در دولت نیست!

 [ شهروند] موج پس‌لرزه‌های سقوط اسد و آنچه برای منطقه رخ می‌دهد همچنان ادامه دارد و بسیاری به نقد و تحلیل این موضوع پرداخته‌اند و از دیگر سو برخی صاحبنظران معتقدند که در شرایط فعلی بهترین راهبرد این است که در داخل کشور از طرح مسائل تنش‌زا پرهیز شود و اجماع و وفاق در قبال دشمن بیرونی و استحکام ریشه‌های محور مقاومت صورت پذیرد. بدیهی است که با توجه به وفاق کنونی بین سه قوه می‌توان امیدوار بود که صدای واحد ایران بتواند پاسخی برای هرگونه شیطنت دشمنان در خارج از مرزهای کشور باشد. بسیاری از افراد در جناح‌های مختلف سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند که پایان دعواهای سیاسی می‌تواند زمینه مناسب‌تری برای بروز تصمیمات بهنگام در کشور به‌وجود بیاورد. امروز به برخی از این اظهارات نیز اشاره‌ای داشته‌ایم.

سقوط اسد نتیجه سیاست «با دشمنان مدارا» بود
در این میان کیهان به سراغ عبرت‌آموزی از سقوط اسد با تعبیر و زاویه دید مخصوص به‌خود رفته است. روزنامه کیهان در یادداشتی به تحولات اخیر سوریه پرداخت. این روزنامه نوشت: مدارا با دشمن در همین چند ماه ابتدای دولت چهاردهم نتایج عبرت‌آموزی داشته است. پس از ترور شهید «اسماعیل هنیه» که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور ایران به تهران آمده بود؛ دولت دلخوش به وعده اروپا و آمریکا، با دشمن مدارا کرد و پاسخ به این جنایت را به تعویق انداخت، اما نتیجه چیزی جز ترور دبیرکل حزب‌الله لبنان شهید «سید حسن نصرالله» نبود.
آقای پزشکیان خودش نخستین عبرت را از این واقعه گرفت و یک روز پس از شهادت سیدمقاومت، گفت: «ادعا‌های سران آمریکا و کشور‌های اروپایی که در ازای عدم‌پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جری‌تر خواهد کرد.»، اما ظاهرا حلقه اطرافیان رئیس‌جمهور باعث ایجاد خطای محاسباتی دیگری در ایشان شد.
دولت خُلف وعده اروپا و آمریکا را دید، اما باز هم به‌دنبال وعده آنها و مذاکره با آنها دوید. این بار نتیجه اعمال تحریم‌های جدید ازجمله تحریم شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی و هواپیمایی ایران‌ایر از سوی اروپا و قطعنامه ضدایرانی آژانس به پیشنهاد سه کشور اروپایی بود. مدتی بعد معاون راهبردی رئیس‌جمهور طی یادداشتی برای نشریه آمریکایی فارن‌افرز به دولت آمریکا پیشنهاد مذاکرات هسته‌ای و فراهسته‌ای داد، اما کمتر از ۲۴ ساعت بعد وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم‌های جدیدی علیه ایران وضع کرد.



مدارا با دشمن این بار هم مثل تجربیات تاریخی دهه‌های گذشته چیزی جز خسارات برای ایران به ارمغان نخواهد آورد. جریان غرب‌گرا در پس این شعر و شعارها، مؤلفه‌های داخلی قدرت را تضعیف می‌کند و گام به گام مسیر پیشروی دشمن را هموار می‌سازد. این روز‌ها اخبار سوریه در صدر اخبار منطقه و حتی جهان قرار دارد؛ چه‌بسا آنجا نیز طی ماه‌های گذشته کسانی نسخه غرب‌گرایان را تجویز کرده باشند؛ «با دشمنان مدارا» در سوریه تا مرحله آخر اجرا شد و به سقوط ۱۱ روزه دمشق رسید.

انتقاد از ضعف اطلاعاتی و تحلیلی ایران درباره تحولات سوریه
اما اعتماد روی دیگر عبرت‌آموزی را به رخ می‌کشد و خواهان آسیب‌شناسی می‌شود. اعتماد در یادداشتی با عنوان «شکست شناختی» به بررسی ضعف اطلاعاتی و تحلیلی ایران در تحولات اخیر سوریه پرداخت و نوشت: وضعیت ایران در سوریه به‌دلیل کدام ضعف ایران رخ داده است؟ ما در جنگ هم قطعنامه را پذیرفتیم ولی این را می‌دانستیم که به هر دلیلی، توانِ نظامی و لجستیکی و حتی روحیه‌ای ادامه جنگ برای تحقق اهداف اعلام شده را نداریم. پس به لحاظ اطلاعاتی و تحلیلی شکست چندانی نخورده بودیم. چشمان ما به‌طور نسبی واقعیت را می‌دید. به رهبری گزارش می‌دادند و در نهایت هم تصمیم به پذیرش قطعنامه گرفته شد. ولی در ماجرای سوریه سیاستگذاران پیش از اینکه به لحاظ مادی و نظامی شکست بخورند از زاویه شناختی و اطلاعاتی ضربه خورده‌اند. این شکست راهبردی‌تر است. در حقیقت می‌توان گفت که با چشمان بسته و قدرت ضعیف تحلیلی که سوگیری هم دارد و با پیش‌فرض‌های نادرست به واقعیت بیرون از خودمان نگاه کرده‌ایم.

آسیب‌های واردشده به محور مقاومت قابل انکار نیست
روزنامه جوان با عینک واقع‌بینی طی یادداشتی به بررسی ضرباتی که محور مقاومت با سقوط بشار اسد متحمل آنها شده، پرداخته است.
این روزنامه نوشت: «آسیب‌های وارد شده بر پیکر مقاومت را نباید انکار کرد و مسکن دروغین تزریق نمود تا درد‌ها عیان نشود و کسی پی درمان نرود.
نمی‌توان نقش افراد شاخص را انکار کرد. شخص سیدحسن نصرالله در آنچه امروز حزب‌الله لبنان و به تبع آن مقاومت کل منطقه است، نقش پررنگی داشته و فقدان او چه به لحاظ روحیه افراد و چه نقش شخص او، آسیب است.
اما حزب‌الله و کل محور مقاومت به‌گونه‌ای تشکیل شده که تکیه مطلق بر افراد ندارد و لذا این آسیب اینگونه نیست که جبهه را مختل و ادامه مسیر را ناممکن کند.
اکنون هم قابل انکار نیست که سوریه همواره یکی از اضلاع مهم محور مقاومت و راه مواصلاتی اعضای محور مقاومت با یکدیگر بوده است و در واقع، یکی از مؤلفه‌های ارزشمندی سوریه برای ایران همین ظرفیت بوده است؛ لذا نگرانی‌ها برای محور مقاومت پس از سقوط دولت سوریه بی‌راه نیست و ما نباید این آسیب را انکار کنیم.»
این روزنامه در پایان تأکید کرده که «در عین حال ساختار محور مقاومت، چون فرد محور و دولت‌محور نیست، پس از فقدان سوریه با اختلال متوقف‌کننده مسیر مواجه نمی‌شود. مدل مقاومت همیشه اینگونه بوده که چون رودی در مسیر دریا همیشه راه خود را با وجود همه سنگ‌اندازی‌ها پیدا خواهد کرد. این ادعا خالی از مستند نیست، بلکه ادامه راه مقاومت در یمن پس از حملات ائتلاف غربی‌ها و محاصره همه‌جانبه ‌دلیل حرف ماست.»

وقایع سوریه دو قربانی خواهد داشت؛ الجولانی و سپس اردوغان
روزنامه جمهوری اسلامی اما به سراغ روزها و ماه‌های آتی پس از سقوط اسد رفته و نوشت: از نخستین ساعات بعد از سقوط بشار اسد، عده‌ای از تحلیلگران خارجی درصدد برآمدند به این سؤال پاسخ بدهند که آینده سوریه چه خواهد شد؟ این، سؤال خوبی است ولی مهم‌تر از آینده سوریه، آینده منطقه بعد از حوادث سریع و کم‌سابقه یکسال اخیر است.
 درباره آینده سوریه، گمانه‌زنی شده که ممکن است یکی از این 5احتمال تحقق پیدا کند.
 1- اعلام تشکیل «حکومت اسلامی» توسط گروه تروریستی «تحریرالشام».
2- تأسیس یک دولت وابسته به اسرائیل با گرایش‌های ضداسلامی به‌ویژه ضدشیعه.
3- شکل گرفتن یک «جمهوری فدرال» زیر بلیت آمریکا.
4- تأسیس یک جمهوری دمکراتیک با مشارکت احزاب با گرایش‌ها و افکار مختلف.
5- تجزیه سوریه به چند کشور و به‌وجود آمدن جنگ‌های داخلی برای مدتی نامعلوم.
 هر یک از این احتمالات به وقوع بپیوندند، دو نکته را باید به‌عنوان پیوست‌های قطعی آنها درنظر گرفت.
 اول اینکه تا مدتی سوریه دستخوش هرج و مرج، کشت و کشتار و منازعات گروه‌ها بر سر کسب قدرت یا سهم خود از قدرت خواهد بود. در این منازعات، شخص جولانی و بعضی دیگر از عناصر مؤثر در حوادث اخیر سوریه قربانی خواهند شد. آنچه در سوریه رخ داده، محصول اراده قدرت‌های بیرونی بود، قدرت‌هایی که معمولاً از مهره‌های خود فقط برای رسیدن به هدف استفاده می‌کنند و بعد از آن، به نفعشان است که آنها را کنار بگذارند و مطمئن‌ترین راه کنار گذاشتن، معدوم کردن است.
 پیوست دوم این است که رژیم صهیونیستی درهرحال و با اجرایی شدن هر یک از فرضیه‌ها قطعاً سلطه خود بر سوریه را حفظ خواهد کرد. اصل به راه انداختن جریان تروریست‌های تکفیری برای اسقاط رژیم اسد با این هدف صورت گرفت که سوریه تحت نفوذ رژیم صهیونیستی قرار بگیرد که تحقق پیدا کرد و ابومحمد الجولانی سرکرده تروریست‌های شورشی با صراحت اعلام کرده است روابط دوستانه‌‌ای با اسرائیل خواهد داشت.
 روشن است که سران رژیم صهیونیستی این دستاورد بسیار مهم را به‌هیچ وجه از دست نخواهند داد و حتی برای گسترش آن به طرف شرق تلاش خواهند کرد.
 درباره آینده منطقه، نباید گرفتار این تصور خام شد که صهیونیست‌ها به تضعیف جبهه مقاومت اکتفا خواهند کرد و دستاورد خود در سوریه را کافی خواهند دانست. آنها برای تمام کشورهای منطقه برنامه دارند و به نوبت و با رعایت ترتیباتی که در برنامه دارند سراغ آنها خواهند رفت.
 هرچند رجب طیب اردوغان با رژیم صهیونیستی برای تحت سلطه درآوردن سوریه همراهی کرد و به‌عنوان پادویی فرمان‌بردار همدوش با نتانیاهو توطئه مشترک آمریکا و روسیه را به اجرا درآورد، ولی او قطعاً به آرزوی تشکیل امپراتوری عثمانی جدید نخواهد رسید و چه بسا زودتر از سران تعدادی از کشورهای عربی که بودجه شورش تروریست‌های تکفیری در سوریه را تأمین کرده‌اند دستش از قدرت کوتاه شود.

امروز روز دعوا برای حضور ظریف و عارف در دولت نیست!
اما در پاسخ به این پرسش که در شرایط کنونی چه باید کرد، شاید مناسب‌ترین رویکرد را فریدون عباسی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، داشته است. او با اشاره به مهم‌ترین اولویت کشور باتوجه به تحولات اخیر در منطقه، بیان کرد: حرکتی که در منطقه شروع شده، همان برنامه دشمن برای بی‌دولت‌سازی‌ منطقه است. دشمنان انقلاب اسلامی و دشمنان ایران در افغانستان کار خود را انجام داده‌اند و نفوذ خود را دارند. در کشور آذربایجان نیز به شکلی حاکمیت بیگانه وجود دارد. در سوریه و عراق نیز در راستای تامین امنیت خود، توانستیم جلوی اهداف دشمن را بگیریم. زمانی که کشورهای همسایه ما ناامن شوند، این ناامنی به ما نیز سرایت خواهد کرد.
وی افزود: امروز مسئله فقط فیلترینگ نیست. مردم در مباحث اقتصادی نیز ناراحت هستند. رهبر معظم انقلاب نیز فرموده‌اند که باید به مسائل اقتصادی رسیدگی شود. دیگر امروز جای دعوا بر سر اینکه ظریف در دولت است یا عارف در دولت است، نیست. باید از ظرفیت هر کسی که می‌تواند کشور را تقویت کند و تولید را بالا ببرد استفاده شود. حتی باید از ظرفیت سرمایه‌گذار‌های خارجی استفاده کنیم. اگر یک خارجی بخواهد به ما کمک کند نباید جلوی او را بگیریم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: امروز باید به فرمانداران اختیار داده شود تا تصمیم بگیرند. استاندار باید بتواند روی کار فرمانداران نظارت کند. وزرا نباید بگویند که ما فقط به مجلس پاسخگو هستیم و همه کارها در یک وزارتخانه در تهران جمع شود. امروز باید هر مدیری که می‌تواند مشکل مردم را حل کند به صحنه بیاوریم. انسجام داخلی خیلی مهم است. مجلس نیز نباید به کارهای متفرقه بپردازد. مجلس باید تمرکز کند تا بودجه به درستی تصویب شود و کسری نداشته باشد. حرف مجلس و دولت باید یکی باشد.
وی ادامه داد: قوه قضاییه نیز باید با جدیت با فساد مبارزه کند. یعنی اگر الان قوه قضاییه دو شیفت کار می‌کند، از این پس باید سه شیفت کار کند. هر کسی که در کشور اخلال اقتصادی ایجاد می‌کند، قوه قضاییه باید با جدیت با او برخورد کند. قوای کشور باید باهم هماهنگ شوند و قاطعانه تصمیم بگیرند تا ما بتوانیم رشد اقتصادی را محقق کنیم.

زمان مناسبی برای اجرای قانون عفاف و حجاب نیست
شاید ادامه همین نگاه را در سخنان محسن رفیقدوست، نخستین وزیر سپاه ایران، بتوان سراغ گرفت. او درباره مهم‌ترین اولویت کشور، بیان کرد: مهم‌ترین مسئله در نظام ما، مسائل اقتصادی و معیشتی مردم است و هیچ عامل دیگری نباید آن را تحت‌تأثیر خود قرار دهد.
وی با اشاره به مطرح شدن مسائل حاشیه‌ای در کشور و معضلاتی که این حاشیه‌ها ایجاد می‌کند، گفت: هم‌اکنون، مهم‌ترین مسئله، مشکلات اقتصادی است. مسائل و اولویت‌های دیگری چون فرهنگی، اجتماعی و… بعد از مسائل اقتصادی مطرح می‌شوند. مسائل اقتصادی در کشور ما قابل حل است. کشور ما از هر نظر، کشوری غنی است و اگر همه حواس‌ها روی این مسائل جمع شود و دولت نیز از اجرای آن کنار برود و به بخش خصوصی بسپارد، مشکلات حل می‌شوند.
رفیقدوست با اشاره به انتقاداتی که به قانون عفاف و حجاب مطرح می‌شود، گفت: زمان برای اجرای این قانون مناسب نیست، مسئله حجاب با ضرب و جبر و جریمه درست نخواهد شد. حجاب مسئله فرهنگی است که نسبت به آن کوتاهی شده و باید سر فرصت، از راه فرهنگی و توجیه مردم حداقل حجاب شرعی را در کشور ترویج و خانم‌ها را به آن تشویق کنند.

مجلس به‌دنبال ایجاد دست‌انداز برای دولت است
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، هم نگاهش قدری به رفتن به‌سوی آرامش در جامعه نزدیک است. او درباره مهم‌ترین اولویت کشور بیان کرد: مهم‌ترین اولویت‌های کشور مسائل اقتصادی، ایجاد امنیت روانی، تنظیم مبادلات بین‌المللی ایران با کشورهای منطقه و جهان، ایجاد امیدواری برای نسل‌های آینده است.
عطریانفر با اشاره به تلاش‌ها برای اجرای قانون عفاف و حجاب گفت: اینها اولویت ما نیست اما روندهایی است که از ناحیه مجلسی که با دولت همراه نیست، بر سر راه مسائل اولیه کشور ایجاد دست‌انداز می‌کنند. علت اصرار برای اجرای این قانون ایجاد دست‌انداز برای دولت است.