معجزه مذاکره

مهدي بيك اوغلي
گفت‌وگو با بهزاد نبوي به خودي خود هم سهل است و هم ممتنع. سهل از اين نظر كه چريك پير عرصه سياست ايران زمين، ميهمان‌نواز است و پذيراي هر طرح و ايده جديد و دشوار از اين منظر كه به زير و بم عرصه سياست كاملا مسلط است! از فحواي كلامش اين‌طور استنباط مي‌كنم كه مايل نيست چريك پير خطاب شود، چرا كه از هر انقلابي، بيزار شده است. خودش مي‌گويد: «از انقلاب فرانسه بيشتر از همه انقلاب‌ها بيزار است.» مي‌گويد در دوران زندانش، تاريخ انقلاب‌هاي جهان را دوره كرده و متوجه شده كه ساير كشورهاي اروپايي براي تبديل دوران فئوداليزه به بورژوازي مسير كم خطرتر و كم هزينه‌تري از انقلاب فرانسه را پيموده‌اند و به نتايجي بهتر دست پيدا كرده‌اند. اين شايد از شوخي‌هاي روزگار باشد كه چريك پيري كه مسير يك انقلاب بزرگ را با همه فراز و نشيب‌هايش پيموده اصلاحات تدريجي را به نسل‌هاي جديدتر تجويز كند! به اعتقاد نبوي كشورها براي حركت از وضع موجود به وضعيت مطلوب‌تر به‌طور كلي 3راه در برابر دارند. نخستين راه انقلاب، سپس مسير دخالت‌هاي خارجي و نهايتا دست زدن به اصلاحات تدريجي. نبوي مسير سوم را معقول دانسته و معتقد است به جز اين راه هيچ كدام از گزاره‌هاي ديگر، به سرمنزل توسعه پايدار ختم نمي‌شود. انتخاب پزشكيان را فرصتي براي ادامه مسير رشد ايران مي‌داند و دورنماي آينده را روشن مي‌بيند. اين فعال سياسي اصلاح‌طلب هرچند مسائلي چون رفع فيلترينگ، مساله حجاب و...را مهم مي‌داند اما در عين حال خطاب به دولت چهاردهم توصيه مي‌كند كه مهم‌ترين پرونده پيش روي خود را حل معضلات اقتصادي و معيشتي مردم قرار دهد.
زمينه‌سازي براي انجام اين گفت‌وگو چند ماه وقت گرفت. ابتدا پرسش‌ها ارسال و موضوعات مورد نظر استخراج شدند و سپس قرار گفت‌وگو در عصر يك روز پاييزي در خانه بهزاد نبوي گرامي تنظيم شد. صحبت‌هايي كه از رخدادهاي اخير منطقه آغاز شد، به مسائلي چون چگونگي مواجهه با امريكا مدل ترامپ و... ادامه پيدا مي‌كند و به راهبردهاي مناسب براي عبور از چالش‌هاي بحران‌هاي كشور ختم مي‌شود. هنگام گفت‌وگو كاملا جدي است و عبارات را با دقت كنار هم مي‌چيند. اما گفت‌وگو كه به پايان مي‌رسد، لبخند روي لبانش مي‌نشيند. هنگام خداحافظي مانند پدربزرگ‌هايي كه نگران نوه‌هاي‌شان مي‌شوند، مشتي آجيل و خشكبار در جيبم مي‌ريزد كه در فاصله خانه او تا مترو، سرگرم شوم. علي‌رغم قامت خميده‌اش به رسم ادب ميهمانش را تا دم در مشايعت مي‌كند و نهايتا با يك لبخند و يك خاطره شيرين، پرونده يك گفت‌وگوي تحليلي را مي‌بندد.
 


شرايط منطقه پس از رخدادهاي اخير در لبنان و سپس سوريه بسيار حساس شده است. اسراييل تلاش مي‌كند پاي ايران و امريكا را به يك منازعه باز كند. در اين شرايط ايران براي تحقق منافع ملي‌اش چه بايد بكند؟
هرچند تنازعات ايران با اسراييل به نسبت هفته‌هاي گذشته اندكي فروكش كرده اما هنوز هم بايد مراقب شيطنت‌هاي اسراييل و همفكرانش در داخل باشيم. چون ما در داخل كشور تعداد زيادي از همفكران اسراييل را در سطوح بالا داريم. يعني برخي افراد و جريانات زمينه اجراي همان كاري كه اسراييل قصد انجام آن را دارد و مي‌خواهد ايران را مستقيما وارد ميدان جنگ با امريكا كند، فراهم مي‌كنند.
اينكه برخي افراد و جريانات ناخواسته به گونه‌اي رفتار كنند كه منافع اسراييل در ايران تامين شود، يك بحث است، اما بحث نفوذ مستقيم اسراييل در داخل ايران، موضوع متفاوتي است. واقعا يك چنين اعتقادي داريد؟
سال‌هاست كه من اين بحث را مطرح كرده‌ام كه ما عوامل نفوذي اسراييل را در سطوح بالاي كشور داريم. حتي زماني از من درباره اين مورد بازپرسي هم كردند. زماني از بچه‌هاي بند 350 اوين شنيدم كه 2نفر جاسوس را كه در دفتر يكي از حضرات با نفوذ و بلندمرتبه دستگير شده بودند در بند 350 اوين، زنداني كرده بودند. همه زندانيان در جريان حضور آنها در زندان بوده و از آن با خبر بودند. يكي از اين 2نفر هم اعدام شدند. اخيرا هم شايعاتي درباره نفوذ گسترده اسراييل در جريان شهادت سيد حسن نصر‌الله و جانشين او صفي‌الدين و... مطرح شده كه البته مسوولان بايد درباره آن توضيح دهند. به هر حال نمي‌توان انكار كرد كه پروژه نفوذ در سطح گسترده در كشور وجود دارد. من اين بحث را زماني مطرح كردم و بعد براي بازپرسي فراخوانده شدم.
اين صحبت‌ها مربوط به چه سالي است و نتيجه آن چه شد؟
حدود 3سال قبل اين موضوعات را مطرح كردم و مرا به بازپرسي بردند. منتظر قرار مجرميت و بازداشت و اين حرف‌ها بودم كه ديدم خبري نشد. وكيلم دكتر صالح نيكبخت پيگير موضوع بود و مشخص شد كه قرار عدم پيگرد براي من صادر شده است.
در شرايط فعلي به نظر شما چه راهبردي بايد پيش گرفته شود؟
اجتناب از جنگ جديد با اسراييل، ادامه مذاكرات با اروپا خصوصا در دوره ترامپ و تلاش براي احياي چيزي شبيه برجام، جدا كردن خرج اسراييل از امريكا و يكي نكردن حساب اين دو (حداقل در دوره بايدن كم و بيش واقعيت داشت و در دوره ترامپ مي‌توان با درايت راهبرد پيشنهادي را پيش برد) ما سودي از متحد كردن امريكا و اسراييل نمي‌بريم.
راهبردهاي دولت درخصوص رخدادهاي بيروني تلاش براي تنش زدايي بوده است. اما اگر به جاي مسعود پزشكيان رقيب او رييس‌جمهور مي‌شد، بايد منتظر چه تحولاتي بوديم؟
تدبير مسعود پزشكيان در تحولات اخير بسيار تعيين‌كننده بوده است. اگر به جاي پزشكيان، سعيد جليلي رييس‌جمهور بود، ايران امروز احتمالا درگير جنگ بزرگي شده بود كه نتايج غير قابل پيش‌بيني داشت. البته خوشبختانه ساير سران قوا (قوه قضاييه و مقننه) هم مواضع تندي در قبال موضوعات منطقه‌اي نداشتند. اين رويكردهاي مقامات مسوول و روساي قوا باعث شد علي‌رغم همه شعارها و سر و صدايي كه تندروها راه مي‌اندازند، كشور به سمت تندروي سوق پيدا نكند. معتقدم از نظر نظامي ايران طلبي از اسراييل ندارد. هم در عمليات وعد صادق 1 و هم در وعد صادق 2، ايران پيش دستي كرد و اسراييل هم واكنش خفيفي نشان داد. اگر وعد صادق3 انجام نشود ايران چيزي را از دست نداده و اتفاقا ابتكار عمل را هم در دست دارد. بر اساس اعلام مقامات مسوول ايران واكنش‌هاي اسراييل (در خصوص عمليات وعد صادق 1و2) كم اهميت بوده است. البته اگر من اختياري داشتم، مانع اجراي عمليات وعد صادق 2 مي‌شدم. شخصيت برجسته فلسطيني را در كشور ايران ترور كرده‌اند، اسراييل هم ترور هنيه را گردن نگرفت، ايران اما به خاطر ترور شهيد هنيه حمله نظامي بزرگي به اسراييل انجام داد. بهترين راه از نظر من برخورد سياسي و بين‌المللي بود. همين كاري كه امروز جهان بدون ايران در حال انجام آن است و ديوان كيفري بين‌المللي نتانياهو را به عنوان جنايتكار جنگي معرفي و حكم جلب او را صادر كرده است. تندروهاي ايراني اما به اين موارد توجه نداشته و شعارهاي بي‌فايده و پرهزينه درخصوص نابودي اسراييل سر مي‌دهند كه اشتباه است. شعارهايي كه برخلاف منافع ملي ايران است. به نظرم راهبردهايي كه دولت چهاردهم در تنش زدايي و توسعه مناسبات ارتباطي با همسايگان و ساير كشورها انجام مي‌دهد، اگر ادامه پيدا كند منافع ملي محقق مي‌شود.
شما گفتيد با هر نوع عمليات نظامي مخالفيد، چرا فكر مي‌كنيد در شرايط فعلي بهترين سياست، سياست تنش زدايي و دوري از تنازع است؟
بايد بدانيم، هر عمليات نظامي براي ايران ميلياردها دلار هزينه دارد. در اين شرايط اقتصادي كه ايران تحت تحريم و فشار است نبايد دست به يك چنين اقداماتي زد. شخصا با وعد صادق 2 هم مخالف بودم، اما زورم نمي‌رسيد كه مسوولان را از عمليات صادق2 باز دارم. عملكرد دولت و حاكميت اگر به همين منوال پيش برود و تصميم‌سازان به حرف تندروها كه من معتقدم در راستاي منافع اسراييل عمل مي‌كنند، توجه نكنند، بهتر است و به تحقق منافع ملي كمك مي‌كند.
در ايران دو دسته كلي طرفداران تقابل با اسراييل و امريكا و طرفداران مذاكره و رابطه با امريكا وجود دارد. شما در صحبت‌هاي‌تان بارها اشاره كرديد كه ايران در مواجهه با امريكا، اروپا و ساير كشورهاي منطقه بايد تنش زدايي را در پيش بگيرد، چرا فكر مي‌كنيد مذاكره و رابطه با امريكا و غرب منافع ايران را بيشتر محقق مي‌كند؟
در پرسش شما به دو دسته كلي طرفداران تقابل و طرفداران رابطه اشاره شد. مشهود است كه من طرفدار ديپلماسي، تنش زدايي و مذاكره هستم. معتقدم حتي برخورد ما با اسراييل بايد برخورد سياسي و پيگيري موضوع از طريق مجاري بين‌المللي و پيگيري‌هاي حقوقي باشد، از اين طريق نقشه نتانياهو را مي‌توان خنثي كرد. مذاكراتي كه اخيرا ايران با كشورهاي اروپايي انجام داده از نظر من بسيار سازنده است. مذاكره با اروپا بايد ادامه پيدا كند. نبايد اين ديدگاه مطرح شود كه اروپاييان وزني به اندازه امريكا ندارند يا عهدشكن هستند و... ما بايد شرايطي فراهم كنيم كه اروپاييان از موضع تند و تيزي كه در مواجهه با ايران دارند، عقب‌نشيني كنند. مذاكراتي كه صورت گرفت و ادامه‌دار خواهد بود قطعا مثبت است. ايران نبايد رفتارهاي تحريك‌آميز داشته باشد. تحريك ما، يعني حمايت بيشتر امريكا از اسراييل و مقابله بيشتر با ما. حتي اگر قرار باشد ايران در تنازعي حضور يابد، اين تنازع با اسراييل است. چرا بايد ايران با امريكا بجنگد؟ اساسا آيا ايران توان جنگ با همه جهان را دارد؟ تندروهايي كه بر ناقوس جنگ مي‌كوبند يا به واقعيت‌ها توجه ندارند يا اينكه همفكر اسراييل هستند. سياست ايران براي تنش زدايي با امريكا و مذاكره با اروپا بسيار مثبت است و نقشه نتانياهو براي شكل دادن به جنگ ميان ايران و امريكا را خنثي كند. ايران به جاي اينكه خودش را در جهان منزوي كند بايد نتانياهو و اسراييل را منزوي كند. صدور حكم بازداشت براي نتانياهو بسيار مهم است. اين روند بايد ادامه يابد. شنيدم برخي كشورهاي اروپايي هم اعلام كرده‌اند در صورت حضور نتانياهو در كشورشان او را بازداشت مي‌كنند. ما بايد از اين راهبردها حمايت كنيم، نه اينكه شعارهاي بدون پشتوانه سر داده و رجزخواني كنيم. ما بايد با جهان در جهت انزواي اسراييل همراهي كنيم. اما تندروهاي ايراني تلاش مي‌كنند ايران را منزوي كنند. احساس مي‌كنم حتي يك عقل متوسط اگر ريگي به كفش نداشته باشد مي‌فهمد كه ايران به جاي برخورد نظامي بايد برخورد سياسي با اسراييل داشته باشد. در شرايطي كه جهان در حال محكوم ساختن اسراييل است ايران نبايد با چند حركت نسنجيده، اسراييل را رها و خودش را گرفتار كند. حتي كشورهاي بزرگ اروپايي هم به دنبال منزوي ساختن نتانياهو و اسراييل هستند. درست است كه اين روند به دليل مقاومت مردم غزه و لبنان و جنايات فراوان نتانياهو و اسراييل شكل گرفته اما ايران هم بايد به انزواي بيشتر اسراييل كمك كند. ميدان مقابله با اسراييل حوزه روابط بين‌الملل و سياست است.
گفته مي‌شود در دوران دولت اصلاحات كه همزمان با رياست‌جمهوري جرج بورش پسر بود؛ امريكا قصد داشت ابتدا به جاي عراق به ايران حمله كند، اما به دليل مشاركت 70درصدي مردم ايران و بالا بودن انسجام اجتماعي از حمله به ايران منصرف و عراق را به عنوان هدف حمله انتخاب كرد. تا چه اندازه افزايش مشاركت اجتماعي در شرايط امروز كشور مي‌تواند براي كشور مصونيت ايجاد كند؟ از سوي ديگر سيستم و حاكميت براي افزايش انسجام اجتماعي چه بايد بكند؟
من خاطره بامزه‌اي از آن دوره كه بوش پسر به جاي ايران به عراق حمله كرد تعريف كنم كه احتمالا قبلا هم آن را جايي گفته‌ام. نقاشي آمده بود خانه ما را كه آن زمان در سعادت‌آباد بود رنگ كند. يك روز من در حال راه انداختن اين نقاش ساختمان بودم. جلوي در، اين نقاش، شروع كرد صدام را فحش دادن! تعجب كردم و پرسيدم چرا به صدام فحش مي‌دهي؟ اين آقاي نقاش گفت: «صدام فلان فلان شده اينجا هم حق ما را خورد.» منظور اين هموطن اين بود كه امريكا به جاي حمله به ايران، عراق را براي حمله انتخاب كرد! برخي اقشار ايراني در آن برهه تصور مي‌كردند اگر بوش به ايران حمله مي‌كرد اوضاع خوب مي‌شد.
پس مردم از چه راهي مي‌توانند وضع نامطلوب موجود را به وضع مطلوب مورد نظر خود تبديل كنند؟
من وقتي به مسير طي شده نگاه مي‌كنم، 3 راه بيشتر براي تبديل وضع موجود به وضع مطلوب نمي‌شناسم. يكي از راه‌ها، انقلاب است كه من همواره گفته‌ام (پس از زندان دوم) ديگر ضد هر انقلابي شده‌ام. نه فقط انقلاب ايران بلكه هر انقلابي، در راس همه انقلاب‌ها هم مخالف انقلاب فرانسه هستم. گفته مي‌شود انقلاب فرانسه آمده بورژوازي را جانشين فئوداليزم كند! من در زندان دوم، مطالعه كردم و متوجه شدم، همه كشورهاي اروپاي غربي اين مرحله را طي كرده‌اند، بدون اينكه يك مورد گيوتين هم بالا و پايين برود و بدون اينكه سر و كله يك روبسپير جلاد هم پيدا شود! تبديل فئوداليزم به بورژوازي با اين همه جنايت و كشت و كشتار چه حُسني داشت؟ بنابراين يك راه تغيير را انقلاب مي‌دانم. حتي يك مورد از اين انقلاب‌ها از انقلاب فرانسه و الجزاير گرفته تا انقلاب كوبا، روسيه و... موفق نبوده‌اند. (هر زمان لازم باشد حاضرم درباره آن با شما صحبت كنم) وقتي در جريان زندان سال 88 به مرخصي مي‌آمدم و جوان‌ها به ديدن من مي‌آمدند و درباره دگرگوني‌هاي بنيادين صحبت مي‌كردند، مي‌گفتم: «بچه‌ها ما اين راه را (راه انقلاب را) رفته‌ايم و به اشتباه بودن آن پي برده‌ايم. تازه در انقلاب ما به اندازه انقلاب فرانسه، گيوتين بالا و پايين نرفت. (به نسبت كمتر بود) راه دوم براي تغيير، دخالت خارجي است. قبل از حمله امريكا به افغانستان و عراق، بسياري از ايرانيان فكر مي‌كردند چه معجزه‌اي! امريكا مي‌آيد و رژيم‌هاي استبدادي را سرنگون مي‌كند و ما نفس راحتي كشيده و آزاد مي‌شويم. حداقل 2 همسايه شرقي و غربي ما، دچار اين روش شده‌اند. البته اوضاع عراق پس از 20 سال در حال بهتر شدن است، اما افغانستان هنوز هم بحران دارد. بنابراين راه حمله خارجي هم راه مطلوبي نيست. مي‌ماند راه سوم كه راه اصلاحات است. در دولت خاتمي علاوه بر انسجام اجتماعي و مشاركت عمومي، بهترين آمارهاي اقتصادي در دوران پس از انقلاب ثبت شد. در حوزه سياست خارجي ايران به اندازه‌اي رشد كرد كه بنا به خواست دولت ايران سال 2001 به نام سال گفت‌وگوي تمدن‌ها شناخته شد. امروز هم اگر سياست عدم درگيري نظامي، فعال بودن در عرصه سياست خارجي و در عين حال عدم فشار اقتصادي به مردم را در پيش بگيريم نتايج خوبي برداشت مي‌كنيم.
اين روزها دولت بحث ضرورت افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي را مطرح مي‌كند. درباره اين ايده دولت نظري داريد؟
همه مي‌دانيم بحران‌هاي فراوان اقتصادي از جمله بحران‌هاي ناشي از تحريم، تورم و... كشور را گرفتار كرده و دولت با ناترازي‌هاي بسياري روبه‌رو است، اما بايد از معيشت مردم حفاظت كرد. اين حفاظت مي‌تواند با ارزان‌تر فروختن همه كالاها معنا پيدا كند. معتقدم الان وقت فشار اقتصادي وارد كردن به مردم نيست. فشار اقتصادي، موضوع انسجام اجتماعي كه مي‌توانست در دولت پزشكيان افزايش يابد را خدشه‌دار مي‌كند. دولت ابتدا بايد در حوزه سياست خارجي درست عمل كرده و تحريم‌ها را رفع كند يا كاهش دهد. وقتي اين اتفاق رخ دهد، شاخص‌هاي اقتصادي در مسير بهبود قرار مي‌گيرند. دولت اگر دستش براي برخي اصلاحات ضروري بسته است، مي‌تواند مانند دهه 60 و در ايام جنگ، توزيع عادلانه نيازهاي اساسي مردم را برنامه‌ريزي كند.
منظور شما برقرار ساختن دوباره ايده كوپني كردن نيازهاي مردم است؟
در آن زمان (دهه 60) به ما ناسزا مي‌گفتند كه كوپونيزم يعني كمونيسم! هر اسمي كه اين سياست داشته باشد، حداقل نيازهاي مردم را با قيمت ثابت و قابل قبول تامين مي‌كند. اين روند البته تا زماني بايد ادامه يابد كه مشكلات حوزه سياست خارجي و تحريم‌ها حل شود. من در يك كانال خبري عضو هستم كه اتفاقا طرفدار اصلاح‌طلبان هم هست. در اين كانال هر روز مژده چند گراني اساسي و درست و حسابي داده مي‌شود! مگر مردم چقدر توان دارند؟ درست است در حوزه سياست خارجي، عدم درگيري نظامي، حل مشكلات سياست خارجي و...به انسجام كمك مي‌كند اما نبايد فراموش كرد گرسنگي و فقر مردم اثرات اين تلاش‌ها را خنثي مي‌كند. خاطرم هست زمان دولت 8ساله مهندس مير حسين موسوي و قبل از آن دولت شهيد رجايي، افراد مسوول و بانفوذي بودند كه معتقد به آزادسازي قيمت‌ها، حاكم ساختن نظام اقتصادي عرضه و تقاضا و موارد اينچنيني بودند، اما نبايد اجازه داده شود انسجام اجتماعي كشور كه با كارهاي خوب دولت مانند عدم اجراي لايحه حجاب و عفاف، رفع فيلترينگ و... در حال بهبود يافتن است بي‌اثر شود. من به ‌شدت مخالف گران كردن اقلام اساسي و مصرفي مردم در شرايط فعلي هستم. مسووليتي ندارم اما به عنوان يك شهروند مخالف اين افزايش قيمت‌ها هستم. دولت براي اينكه بتواند سياست‌هاي خود را تداوم بخشد بايد از موج گراني‌ها جلوگيري كند. حتي اگر كالا و خدماتي گران شده تا زمان حل مشكل تحريم‌ها بايد به وضعيت سابق بازگردد. امروز هم كه حاكميت تقريبا به دولت اجازه حل برخي مشكلات را داده، دولت بايد از اين فرصت استفاده كند.
نمي‌شود با شما صحبت كرد و درباره قانون حجاب و عفاف كه اين روزها توجه بسياري از ايرانيان را جلب كرده، صحبت نكرد. نظر شما درباره قانون حجاب و عفاف چيست؟
نظرات من درباره اين قانون مشخص است. من مخالف حجاب اجباري هستم. تا جايي كه من مي‌دانم و احساس مي‌كنم، كل حاكميت با اين قانون و اين نوع برخوردهاي سلبي موافق نيستند. موضوعاتي مانند حجاب و عفاف و فيلترينگ، مذاكره و... ازجمله اين موارد هستند. اگر حاكميت موافق اجراي قانون حجاب و عفاف، تداوم فيلترينگ و عدم گفت‌وگو و مذاكره با غرب و... بود، شك نكنيد دولت پزشكيان نمي‌توانست اين‌گونه درباره اين موضوعات مانور دهد. من نگران اين قانون و ساير موارد سلبي نيستم. معتقدم يك چنين مواردي را به مرگ مي‌گيرند تا دولت به تب راضي شود. مشخص است كدام افراد و جريانات و كدام تيپ‌ها در مجلس دنبال انجام اين كار و اين رويكرد هستند. طيف‌هاي تندروي شناخته شده دنبال اين برخوردهاي سلبي هستند. مردم نبايد زياد نگران اين موارد باشند. برخي فكر مي‌كنند اگر مساله فيلترينگ و حجاب آن‌گونه كه ما فكر مي‌كنيم انجام شود انسجام اجتماعي به صددرصد مي‌رسد. دولت نبايد از اقتصاد غافل شود. مشكلات اقتصادي هم كاملا قابل حل است.
نهايتا درباره حضور ترامپ هم اگر نظري داريد، بفرماييد. فكر مي‌كنيد ترامپ مدل 2024 همان ترامپ مدل 2016 است؟
برخي افراد و گروه‌ها مدام تاكيد مي‌كنند كه هرچه سريع‌تر با ترامپ مذاكره كنيم! شخصا معتقدم شايد از طريق مذاكره با بايدن بهتر مي‌شد منافع ملي را تامين كرد. همان هفته اول كه دكتر پزشكيان رييس‌جمهور شدند ديدار كوتاهي با او داشتم و توصيه كردم كه قبل از قدرت گرفتن ترامپ بهترين موقع است براي حل مشكلات با امريكا. نه در اين حد كه با امريكا پسرخاله شويم، بلكه به صورتي كه شدت بحران‌هاي ميان دو طرف كاسته شود. اين روند محقق نشد. مع‌الوصف من با افرادي كه مدام بر طبل مذاكره با امريكا در كوتاه‌ترين زمان مي‌كوبند مخالفم. ما با بايدن كه ميانه‌روتر بود، مسائل‌مان را حل نكرديم. حالا براي مذاكره با ترامپ سر و دست مي‌شكنيم. اين مذاكرات را نمي‌توان عجولانه دنبال كرد. بايد اجازه دهيم رخدادها مسير طبيعي خود را طي كنند. مهم‌ترين كاري كه در امريكاي تحت مديريت ترامپ مي‌توانيم انجام دهيم، تنش زدايي و درگير نشدن است. بايد ابتدا ببينيم كه موضع دولت امريكا و ترامپ نسبت به ايران چگونه است. اگر آمادگي داشت و راجع به مسائل مشترك صحبت كرد، ما هم نظريات خود را مي‌دهيم. بهترين راهبرد براي ما سياست صبر و انتظار است. بايد ببينيم ترامپي كه او مي‌شناسيم و تيپش را مي‌شناسيم چگونه عمل مي‌كند. خودمان قبلا مدل ايراني ترامپ را داشته‌ايم. كسي چه مي‌داند شايد مواضع ترامپ درباره ايران تغيير كرد. ترامپ هم به دنبال آن است كه قدرتمند جلوه داده شود. در كل درخصوص امريكا هيچ كاري لازم نيست انجام دهيم. بايد سياست سكوت و انتظار در پيش بگيريم.
  من با افرادي كه مدام بر طبل مذاكره با امريكا در كوتاه‌ترين زمان مي‌كوبند، مخالفم. ما با بايدن كه ميانه‌روتر بود، مسائل‌مان را حل نكرديم حالا براي مذاكره با ترامپ سر و دست مي‌شكنيم. اين مذاكرات را نمي‌توان عجولانه دنبال كرد.
  بهترين راهبرد براي ما سياست صبر و انتظار است.بايد ببينيم ترامپي كه او و تيپش را مي‌شناسيم چگونه عمل مي‌كند. خودمان قبلا مدل ايراني ترامپ را داشته‌ايم. كسي چه مي‌داند شايد مواضع ترامپ درباره ايران تغيير كرد.
 من مخالف حجاب اجباري هستم. تا جايي كه من مي‌دانم و احساس مي‌كنم، كل حاكميت با اين قانون و اين نوع برخوردهاي سلبي موافق نيستند. موضوعاتي مانند حجاب و عفاف و فيلترينگ، مذاكره و...از جمله اين موارد هستند.
 برخي فكر مي‌كنند اگر مساله فيلترينگ و حجاب حل شود، انسجام اجتماعي به صد درصد مي‌رسد. دولت نبايد از اقتصاد غافل شود. مشكلات اقتصادي هم كاملا قابل حل است.
 در دهه 60 به ما ناسزا مي‌گفتند كه كوپونيزم يعني كمونيسم! هر اسمي كه اين سياست داشته باشد، حداقل نيازهاي مردم را با قيمت ثابت و قابل قبول تامين مي‌كند.اين روند البته تا زماني بايد ادامه يابد كه مشكلات حوزه سياست خارجي و تحريم‌ها حل شود.
  در دولت خاتمي علاوه بر انسجام اجتماعي و مشاركت عمومي، بهترين آمارهاي اقتصادي در دوران پس از انقلاب ثبت شد. در حوزه سياست خارجي ايران به اندازه‌اي رشد كرد كه بنا به خواست دولت ايران سال 2001 به نام سال گفت‌وگوي تمدن‌ها شناخته شد.
 من طرفدار ديپلماسي، تنش‌زدايي و مذاكره هستم. معتقدم حتي برخورد ما با اسراييل بايد برخورد سياسي و پيگيري موضوع از طريق مجاري بين‌المللي و پيگيري‌هاي حقوقي باشد، از اين طريق نقشه نتانياهو را مي‌توان خنثي كرد.
 اگر به جاي پزشكيان، سعيد جليلي رييس‌جمهور بود، ايران امروز احتمالا درگير جنگ بزرگي شده بود كه نتايج غيرقابل پيش‌بيني داشت. البته خوشبختانه ساير سران قوا (قوه قضاييه و مقننه) هم مواضع تندي در قبال موضوعات منطقه‌اي نداشتند.
  راهبرد ما بايد اجتناب از جنگ جديد با اسراييل، ادامه مذاكرات با اروپا خصوصا در دوره ترامپ و تلاش براي احياي چيزي شبيه برجام، جدا كردن خرج اسراييل از امريكا و يكي نكردن حساب اين دو باشد.
سایر اخبار این روزنامه