بازي دشمن در زمين ما؟

1- پايان حكومت بشار اسد، علاوه بر واكنش‌هاي جهاني، عكس‌العمل‌هايي را در داخل و همچنين اپوزيسيون به همراه داشته است.
بعضي از مطالبي كه در اين زمينه نوشته شده، به دنبال مشابهت‌سازي‌هاي واهي بين حكومت ايران و سوريه برآمده‌اند.
2- به دليل فقر اطلاعات دقيق، بسياري از تحليل‌ها با خطا و توهم روبه‌رو است. ساده‌انگارانه است كه اين اتفاق را صرفا به دليل فعاليت‌هاي يك گروه تروريستي و سركرده آنها بدانيم. بايد اين ظن قوي را پذيرفت كه سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي از مدت‌ها پيش براي اين كار سرمايه‌گذاري كرده و در بزنگاهي كه بعد از حملات وحشيانه اسراييل به غزه و لبنان فراهم شد، نقشه اضمحلال سوريه را هم كشيدند.
حتي دور از ذهن نيست كه نوعي تباني بين قدرت‌هاي منطقه‌اي براي اين پروژه شكل گرفته باشد.


3- سرعت اين تحولات به ظاهر بسيار سريع بود و به همين دليل هم تحليل‌هاي شتاب‌زده فراواني وارد فضاي مجازي شد. طبيعتا خبرسازي و جعليات نيز گاه بستر ارايه تحليل شد و ورود افراد دم‌دستي به عرصه تحليل، فضا را غبارآلود كرد.
4- ورود ناشيانه بنيامين نتانياهو، تروريست كودك‌كش رسوا به بازي جنگ رواني و فرستادن پيام تلويزيوني با اين مضمون كه حكومت ايران در حال سرنگوني است، نشان مي‌دهد بازي رسانه‌هاي عليه ايران نيز از يك اتاق فكر فرماندهي مي‌شود. حمايت رضا پهلوي، عنصر مفلوكي كه 46سال است آرزوي سلطنت در سر مي‌پروراند، از نتانياهو مويد همكاري مشترك در زمينه جنگ رواني است.
5- ايران مساحتي نزديك به 10برابر سوريه دارد و در يكي از سوق‌الجيشي‌ترين مناطق دنيا و خاورميانه قرار گرفته. جمعيت آن نيز 4برابر سوريه است و قدمتي هزاران ساله دارد كه در همه اين عمر طولاني، فتنه‌ها و شرارت‌هاي فراواني را از سر گذرانده و تهديدهاي پرشماري را دفع كرده است. هرگز در برابر دشمن سر خم نكرده و حماسه‌هاي ماندگاري به جاي گذاشته است. با اينكه در دوره‌هاي گذشته زمامداران ناتوان هم بر ايران حكم رانده‌اند و گاهي تسليم شكست شده‌اند، اما روح حماسه در مردم هيچ ‌وقت از بين نرفته است.
به‌ علاوه ايرانيان در برابر هر تهاجمي به سرعت متحد شده و با دشمن بيگانه جنگيده‌اند و اختلافات را ولو به ‌صورت مقطعي كنار گذاشته‌اند. نخست وزير جلاد اسراييل و نوچه‌اش رضا پهلوي تاريخ نخوانده‌اند يا آن را نمي‌فهمند وگرنه چنين خبطي نمي‌كردند. اگر هم اين دو نفر مايلند جايگاه خود را در بين مردم ايران - حتي ناراضيان از جمهوري اسلامي بدانند، واكنش‌هاي فضاي مجازي به حرف‌هاي‌شان را ببينند. اگر هم جربزه‌اش را دارند، لازم نيست به تهران يا هر شهر ديگر ايران بيايند، كافي است در ميان ايرانيان مقيم خارج حضور يابند.
6- نقطه افتراق جدي ايران و سوريه، اتكا به مردم است. قانون اساسي جمهوري اسلامي، حكومتي مبتني بر مردم‌سالاري است و در طول چهل و اندي سال از عمر خود به‌طور متوسط تقريبا در هر سال يك انتخابات برگزار كرده است. چنين خصوصيتي در سوريه و بسياري از كشورهاي منطقه خاورميانه وجود ندارد. اگر مردم سوريه در كوتاه زماني پشت دولت حاكم بر دمشق را خالي كردند، بدان سبب است كه ميزان مداخله و نقش خود را در حكومت موثر نيافته‌اند.
اگر نتانياهو و برخي چهره‌هاي ضدايراني، بوي كباب به شامه‌شان خورده و گمان مي‌كنند، سرنوشت سوريه براي ايران تكرار شدني است، بدانند كه بوي داغ كردن خر است.
7- سوريه قبل از آنكه سقوط دولت بشار اسد را شاهد باشد، شكستي مهم‌تر را تجربه كرد و آن باخت در جنگ رواني بود. مردم در برابر اين جنگ بي‌دفاع بودند. همان جريان رسانه‌اي كه مردم سوريه را بمباران خبري مي‌كرد، در چند روز گذشته به سمت ايران هم يورش آورده است. اما يك سپر دفاعي مستحكم و مقتدر رسانه‌اي مي‌تواند چنين هجومي را متوقف كند. لازم نيست اين جريان رسانه‌اي منتقد برخي سياست‌هاي داخلي كشور نباشد. اتفاقا منتقدان داخلي كه بخش مهم و بزرگي از افكار عمومي را هدايت مي‌كنند، موثرتر از مدافعان مطلق نظام، تاثير مي‌گذارند. رفتار آنهاست كه نشان مي‌دهد در برابر هر بيگانه‌اي، ايرانيان با گرايش‌هاي سياسي متفاوت و حتي متضاد، به سرعت زير يك پرچم مي‌روند.
8- تلخ است اما ناچاريم اعتراف كنيم كه امثال نتانياهو به چيزي دل بسته‌اند كه روي كارآمدي‌اش حساب باز كرده‌اند. يك جريان سياسي تندرو در كشور با اينكه ظاهرا بر ارزش‌ها تكيه مي‌كند، اما با تضعيف قوه مجريه، به بيگانگان پاس گل مي‌دهد. اين جريان كه بسياري از ناترازي‌هاي موجود، محصول عملكرد خودش در دوره‌هاي مختلف است به دنبال سفيدشويي خويش است، اما عملا براي اين دستمال، قيصريه را به آتش مي‌كشد. خردورزان كشور اگر اين غضنفر را كه يار دوازدهم نتانياهو است، كنترل كنند، حتما بهره‌اش را نصيب كليت جمهوري اسلامي خواهند كرد.
سایر اخبار این روزنامه