تعطیلی‌های تلخ!

جوان آنلاین: چه تعطیلی‌های اعصاب خردکنی! هنوز زمستان شروع نشده، کل ایران یک هفته تعطیل شده است. بازاری و صنعتگر، کارمند و کارگر، دانش‌آموز و معلم، دانشجو و استاد از این آشفتگی به‌هم ریخته‌اند. کار و بار تعطیل، میلیارد‌ها تومان خسارت به‌دنبال دارد. بحث اقتصادی این همه تعطیلیِ بی‌خود و بی‌جهت به کنار، از نارضایتی اجتماعی این سوءتدبیر‌های ناتمام، نمی‌توان و البته نباید هم به‌سادگی گذشت. از بقال سرکوچه گرفته که به خاطر قطعی برق کارت‌خوانش کار نمی‌کند، تا ضرر‌های هنگفت کارخانه‌داری که نمی‌داند با تعطیلی خط تولید و قطعات سوخته و نیم‌سوز شده‌اش به خاطر قطعی برق چکار کند، همه یک هفته‌ای می‌شود که دعاگوی دولت هستند!
تعطیلات همیشه با شادی عجین بوده است، از دیدوبازدید گرفته تا مسافرت و تمام کردن کار‌های ناتمام درون خانه. اما بلاتکلیفی هفته‌ای که در حال تمام شدن است، فقط اعصاب خردی و نارضایتی مردم را به دنبال داشته است. 
تا اینجای کار، این همه تعطیلی درپاییز به خاطر برق و گاز بی‌سابقه است؛ تازه هنوز زمستان هم شروع نشده است! تعطیلی به بهانه افت فشار گاز، در دمایی که هنوز پاییزی است، از نوبر‌هایی است که انگار قرار است ادامه‌دار باشد!
از این هم تأسف‌بارتر قطعی سراسری برق در سرمای پاییز است! وقتی همه اینها، بدون هیچ سابقه‌ای در گذشته، به‌یکباره و در اولین پاییز دولت چهاردهم رخ داده است، پربیراه نیست اگر گمان کنیم با نوعی ناکارآمدی روبه‌رو هستیم.   کل ایران تعطیل


قابل پیش‌بینی هم بود: غروب روز گذشته از استانداری تهران خبر رسید که امروز هم کل استان تعطیل شده است. استان‌های سمنان، قزوین، گیلان، مازندران، گلستان، البرز، قم، آذربایجان‌غربی، آذربایجان‌شرقی، کرمانشاه، اردبیل، کردستان، زنجان، اصفهان، خراسان رضوی و خراسان شمالی هم تا لحظه تنظیم این گزارش تعطیل شده‌اند. برخی‌ها به بهانه آلودگی هوا، بعضی‌ها هم با ادعای سرمای بیش از حد هوا!
ظاهراً هیچ‌کس هم پاسخگوی خسارات این تعطیلی‌های تحمیلی نیست. مسئولان دولتی به جای فشار بر خودشان، تصمیم گرفته‌اند بر مردم فشار بیاورند و زندگی آنها را تعطیل کنند. نحوه مواجهه رئیس‌جمهور با وزرایش هم که سه روز پیش و در حاشیه یک نمایشگاه رسانه‌ای شد، نشان می‌دهد به جای اینکه وزرا از رئیس‌جمهور حساب ببرند و حرمت او را نگه دارند، رئیس‌جمهور باید پاسخگوی وزرای خود باشد! 
در چنین وضعیتی، امید بستن به پیشبرد کار‌ها با مدیریت قاطع و پاسخگو کردن زیرمجموعه در بزنگاه‌ها، امیدی واهی است. به نظر می‌رسد در شرایط کنونی، کارشناس‌ها دیدگاه‌های خود را بر مدیران و نظرات پشت میزشان را بر گرده مردمی که کف خیابان‌ها درگیر زندگی روزمره هستند، تحمیل می‌کنند. خروجی این وضعیت غمبار هم می‌شود قطعی برق و گاز، در پیشازمستان! این وضعیت بغرنج، خانواد‌های ایرانی را درگیر کرده است.   کدام آموزش مجازی؟!
مسئولان در اطلاعیه‌های این روز‌ها از به کار بردن لفظ تعطیلی برای آموزش ابا دارند. آنها تأکید می‌کنند که آموزش «مجازی» شده است. برخلاف این ادعاها، بررسی مختصر میدانی نشان می‌دهد که در تعطیلی‌های تحمیلی، عملاً آموزش هم تعطیل شده است. 
«شاد» که بستر آموزش مجازی دانش‌آموزان است، این روز‌ها مشکلات عدیده‌ای دارد. امیرعلی که یکی از دانش‌آموزان دوره اول دبیرستان در تهران است، به «جوان» می‌گوید: آخر هفته گذشته به کیش آمدیم، چون می‌دانستیم با روال تعطیلی‌های قبلی، این هفته کلاً مدارس تعطیل می‌شود!
به امیرعلی می‌گویم، اما مدارس که تعطیل نیست، فقط آموزش‌ها مجازی شده است؛ در پاسخ با خنده می‌گوید: کدام آموزش مجازی؟! اگر شاد وصل باشد، در حال پاساژگردی فقط برخی چیز‌ها را از شاد می‌شنوم! ضمناً شاد دیروز قطع بود و ما با خیال راحت به تفریحات‌مان در کیش پرداختیم!
به او می‌گویم قصد نداری به تهران برگردی، که در پاسخ می‌گوید: فعلاً که تا آخر هفته در تعطیلات بسر می‌بریم. برای هفته بعد هم باید با خانواده تصمیم بگیریم!
این شیوه آموزش، آن هم با شادی که نیمه‌تعطیل است، تنها بر مشکلات آموزشی و تربیتی دانش‌آموزان ایرانی می‌افزاید. در عین حال مسئولان دولتی معتقدند که آموزش تعطیل نشده، بلکه فقط مجازی شده است! مشکلات این شیوه‌های آموزشی، دامن خانواده‌ها را هم گرفته است. 
خانم ضیایی که خودش کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی خوانده و دو پسر و یک دختر دانش‌آموز دارد به «جوان» می‌گوید: از صبح درگیر آموزش مجازی بچه‌ها هستیم! قطع و وصل شدن شاد به کنار، بچه‌ها نمی‌توانند مفاهیم آموزشی را به صورت مجازی درست فهم کنند. اداره یک کلاس حضوری ۳۵ نفره سخت است، اداره مجازی این تعداد دانش‌آموز عملاً غیرممکن است!
او ادامه می‌دهد: دو پسر و یک دختر من در خانه کلافه می‌شوند و نمی‌توانند کنار هم با آموزش مجازی درس بخوانند. من در یک شرکت خصوصی کار می‌کنم و با تعطیلی‌های دولتی، تعطیل نیستیم، اما مجبور شدم کل هفته را مرخصی بگیرم تا بتوانم به فرزندانم برسم.   کارخانه‌دار‌های شاکی
مصائب این آموزش‌های مجازی، فقط محدود به حوزه آموزش نیست. سایر اقشار هم از این وضعیت رنجور شده‌اند. 
آقای کیایی که در یک شرکت هواپیمایی کار می‌کند، به «جوان» می‌گوید: با قطعی‌های برقی که در چند روز گذشته رخ داده است، یکی از قطعات برقی ما که هر روز از آن استفاده می‌کنیم، سوخته و از مدار خارج شده است. این قطعه بیش از ۴ هزار دلار قیمت دارد و مهم‌تر آنکه تحریمی است و دیگر نمی‌توانیم آن را تهیه کنیم. 
این مهندس میانسال ادامه می‌دهد: سابقه نداشته است که ما در پاییز و در آستانه زمستان قطعی برق داشته باشیم! افت فشار گاز در این فصل کمی توجیه‌بردار است، اما قطع شدن برق واقعاً هیچ توجیهی ندارد. مگر زمستان سال گذشته چه چیزی داشتیم که نه برق‌مان قطع می‌شد و نه گازمان؟! خب همان چیز‌ها و همان کار‌های سال گذشته را هم امسال انجام می‌دادند تا به این مصیبت‌ها دچار نشویم.   چه خبر از مازوت؟!
در خبر‌ها آمده بود که امروز و فردا از آلوده‌ترین روز‌های سال هستند. چندی پیش مسئولان دولتی با فخرفروشی بسیار در شبکه‌های مجازی و پایگاه‌های خبری و روزنامه‌های‌شان اعلام کردند که دیگر مازوت نمی‌سوزانیم تا هوای آلوده نداشته باشیم!
«جوان» این موضوع را با یکی از فعالان محیط زیست مطرح کرده است. این فعال محیط زیست که خواست نامش محفوظ بماند، به «جوان» گفت: مازوت نسوزاندن به خاطر آلوده نشدن هوا، یک دروغ آشکار بود! مسئولان با موج‌سواری روی این خبر می‌خواستند کم‌کاری‌های خودشان را در روز‌های پیش‌رو توجیه کنند، که البته در همین موضوع هم ناکام ماندند. 
او ادامه می‌دهد: بحث مازوت اصلاً در آلودگی تهران بلاموضوع است، چون مازوت در سیاهی آلودگی پایتخت جایگاهی ندارد. آلودگی پایتخت به خاطر منابع آلاینده متحرک است. شما هم می‌بینید که به‌رغم ادعای مسئولان برای مازوت نسوزاندن، ما در حال سپری کردن آلوده‌ترین روز‌های پایتخت هستیم!
وی تصریح می‌کند: اگر مسئولان صداقت داشتند، اکنون که به گفته خودشان مازوت نمی‌سوزانیم، نباید به خاطر آلودگی این همه تعطیلی می‌داشتیم. سوءتدبیر‌های مسئولان در مدیریت برق و گاز، باعث شده است به این روز‌ها دچار شویم. تابستان هم در راه است. از همین حالا منتظر خاموشی‌های گسترده‌تر هم باشید!