آن سوي سپيدارها

«همه زنان رو به شرق نشسته‌اند. موهاي‌شان را دوتايي بافته‌اند و پشت‌شان انداخته‌اند و پايين بافته‌هاي موها مثل زنجير به موي ديگري وصل است. موهاي مامان جوگندمي است و يك گيسش به موهاي خرمايي يك دختر جوان وصل است و گيس ديگرش به موهاي يكدست سفيد يك پيرزن. از بين زن‌‌ها عبور مي‌كنم و به مامان مي‌رسم: «مامان!»
مي‌گويد: «اينجا هيچ‌كس مامان نيست.»
مي‌گويم: «يعني تو وقتي اينجايي، مامان نيستي؟»
مي‌گويد: «نه مامان، نه همسر، نه فرزند و نه...»


كتاب آن سوي سپيدارها، اثر غنچه وزيري، جديدترين اثر اين نويسنده است كه به تازگي توسط انتشارات كنار منتشر شده است. موضوع در قالب داستان به بررسي مسائل اجتماعي و سياسي مي‌پردازد و به نظر مي‌رسد كه نويسنده به گوشه‌هايي از عمق پيچيدگي‌هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ايران بپردازد. تاكيد بر ابعاد سياسي و مسائل روز پديده‌ ناآشنايي نيست و در اغلب آثار داستاني و نمايشي مورد توجه نويسندگان خلاق قرار مي‌گيرد. غنچه وزيري با استفاده از نثر شيوا و زباني پاكيزه، داستان‌هايي را به تصوير مي‌كشد كه در آنها، شخصيت‌ها و داستان‌ها به‌خوبي با يكديگر پيوند دارند. اين كتاب به‌گونه‌اي نوشته شده كه خواننده را به تفكر و تامل درباره موضوعات مختلف اجتماعي و سياسي وادار مي‌كند و به‌ويژه به مسائلي چون مرگ و تباهي اشاره دارد كه با بياني صريح و گاهي تلخ توصيف شده‌اند. غنچه وزيري، همچون آثار ديگرش در آن‌سوي سپيدارها داستاني قوي و اثرگذار خلق كرده كه خواننده را به دنبال خود مي‌كشد و با گره‌افكني ايجاد تنش‌هاي عاطفي و فكري، به بررسي ابعاد مختلف انساني و اجتماعي مي‌پردازد. داستان‌ها و شخصيت‌هاي اين كتاب در يك فضاي غمگين و معنادار قرار دارند كه نشان‌دهنده چالش‌ها و پيچيدگي‌هاي زندگي معاصر است. كتاب آن سوي سپيدارها نه‌ تنها به عنوان يك اثر ادبي باارزش در نظر گرفته مي‌شود، بلكه به عنوان يك نقد اجتماعي و سياسي نيز مي‌تواند مورد توجه قرار گيرد. وزيري با ايجاد ارتباطي عميق ميان خواننده و شخصيت‌ها، به بررسي هويت و فرهنگ ايراني مي‌پردازد و به‌ويژه بر جوانان و تاثيرات فرهنگي جامعه تاكيد مي‌كند. در نهايت، كتاب آن سوي سپيدارها اثر غنچه وزيري، نه‌تنها يك رمان اجتماعي و سياسي است، بلكه تجربه‌اي عميق و تامل‌برانگيز براي خوانندگان به ارمغان مي‌آورد و آنها را به چالش‌هاي جدي اجتماعي و فرهنگي موجود در جامعه معاصر ايران مي‌كشاند.  داستان كتاب در مورد سليمان و پوپك در عصر حاضر و در سال ۱۳۹۸روايت مي‌شود. سليمان كه به خاطر مسائل خانه خودش از خانواده دور شده و بعد از هفت ماه براي سر زدن به مادرش برمي‌گردد و با دختر عمويش پوپك آشنا مي‌شود. دختر عمويي كه از او بزرگ‌تر است و از ازدواج سابقش دختري دارد. در اين بين شهري هست در آن سوي سپيدارها به نام بنديجاب كه هيچ كس از وجود مردمش مطلع نيست و مردمانش تحط كنترل مارهايي هستند كه بر دوش‌شان روييده. غنچه وزيري دانش‌آموخته‌ زبان و ادبيات فارسي است. داستان‌نويسي را از دوره دبستان و با شركت در مسابقات دانش‌آموزي آغاز كرد. تاكنون دو مجموعه داستان و يك رمان از او منتشر شده است: 
مجموعه‌داستان «هياهوي سكوت» نشر واج، «آهسته گفت يادم نيست» نشر تيرگان و رمان «گيسيا» نشر هيلا، گروه انتشاراتي ققنوس. وزيري در حوزه ادبيات كودك نيز مجموعه‌ ده جلدي «جغلستان» را نوشته كه در نشر آرون به چاپ رسيد.