پيام‌ها

با سلام خدمت همه دست اندركاران روزنامه مردمي «اعتماد» : درشب يلدا، بياييد مهربان باشيم و به يادِ بينوايان و افراد بي‌خانمان باشيم. امين درافشان
5899... 0916
با سلام و احترام خدمت دوستان عزيز؛ از تخریب منابع طبيعي و جنگل‌سوزي عكس و فيلم زيادي دارم كه به تمام ادارات استان خراسان رضوي ازجمله منابع طبيعي و جنگلباني، سازمان آب، پليس امنيت ملي و دادگاه رفتم و شكايت كردم. اگر امكان دارد من را جايی معرفي كنيد كه بيایند و ببينند چه بر سر جنگل و منابع طبيعي آورده‌اند. ممنون مي‌شوم خداوند نگهدارتان باشد.
علي‌اصغر قاسمي‌نژاد 3604... 0915


با سلام؛ جهت دريافت جهيزيه دخترم با مدارك چگونه اقدام كنم؟ توان مالي ندارم؛ به مراكز خيريه معرفي‌ام كنيد تا براي دخترم جهيزيه تحويل بگيرم.
حسن محمودنسب 9941... 0912
با سلام؛ جاده‌اي در حوالي شهرستان رزن استان همدان حدفاصل شهرستان رزن تا شهرستان دمق بيش از 10 سال از كه شروع عمليات احداث آن مي‌گذرد و پيشرفت 10 در صدي داشته است! از مسوولان وزارت راه تقاضاي رسيدگي داريم.
5451... 0901
تظلم‌خواهي يك زنداني ضايعه نخاعي ندامتگاه تهران بزرگ براي توجه مسوولان قضايي:
زندانيان به ‌طور طبيعي از حقوق خود محروم هستند و اين محروميت ناشي از طبع مجازات زندان است. بر همين اساس امكان اعزام زنداني به بيمارستان دلخواه و دكتر منتخب منتفي است. ليكن اين محروميت نافي حق درمان ايشان نبوده و زندان مسوول تامين سلامتي زندانيان است و بايد امكانات مناسب را جهت تامين بهداشت و مداواي زندانيان فراهم كند و اگر فاقد امكانات درماني باشد بايد با اعزام به موقع آنها به مراكز درماني خارج از زندان مانع از دست دادن زمان مناسب تشخيص بيماري و درمان نشود چرا كه تشخيص صحيح و به‌موقع، شرط ضروري درمان و معالجات پزشكي است. بالاخص در بيماري‌هاي صعب‌العلاج عامل زمان از اهميت مضاعفي برخوردار است و فوت زمان، منتهي به صعب‌العلاجي و لاعلاجي مي‌شود. اينجانب (مشخصات اين زنداني در دفتر روزنامه اعتماد محفوظ است) به علت محكوميت مالي غيرعمد، بارها به لحاظ ضايعه نخاعي و ضعف اقتصادي، درخواست اعسار به تقسيط بدهي رد مال را کرده و توجهي به خواسته‌هاي به حق و قانوني بنده نشده است. در اثر بي‌توجهي، ساده‌انگاري، قصور و كوتاهي عوامل مجتمع ندامتگاه تهران بزرگ و بهداشت و درمان زندان، به دليل مشكل مجاري ادراري و درد شديد، بارها با مراجعه به بهداري زندان درخواست كمك کرده و همه اسناد و مراجعات در دفتر وقايع افسر نگهبان زندان موجود است. ولي در اثر ساده‌انگاري و بي‌مسووليتي در عدم اعزام به‌موقع اینجانب به مراكز درماني مناسب، باعث ضايعه نخاعي شده و به عنوان يك جوان 34 ساله تا آخر عمرم بايد روي ويلچر امورات خودم را سپري کنم و صداي خاموش بنده كه حق قانوني باشد به جايي نمي‌رسد و در پي اعتراض مبني بر رسيدگي به حق قانوني خود، مورد بي‌حرمتي و هتك حرمت اجتماعي هم قرار گرفتم. كسي به فريادم نمي‌رسد و خواهش و التماس دارم صداي يك زنداني را به استحضار رياست محترم قوه قضاييه و مسوولان نظام برسانيد.