روزنامه اعتماد
1403/10/01
فقط بيان واقعيت ماجرا
خودش با رمانهاي تاريخي به تاريخ دل بست. اين داستانها بودند كه او را درگير جستوجو در گذشته كردند. حتي ميگفت در سالهاي جواني، رمانهاي والتر اسكات را با ولع ميخواند. اما بعدتر نگاهش تغيير كرد. گفت بياييد به جاي قصهگويي و فرورفتن در تخيلات رمانتيك، از آنچه واقعا روي داده است بنويسيم. گفت جذابيت داستانهايي كه از شخصيتهاي تاريخي روايت ميكنند انكارشدني نيست، «خودم نيز اين آثار را با شور و اشتياقي زايدالوصف ميخواندم، ولي انتقاداتي هم به آنها داشتم. ازجمله تصوير ارائهشده از شارل كچل و لويي يازدهم كه با شواهد تاريخي در تناقض كامل مينمود رنجيده خاطر ميشدم. روايتهاي آن دوره را كه مطالعه كردم يقين يافتم كه آن شارل كچل يا لويي يازدهمي كه والتر اسكات تصوير كرده بود اصلا وجود خارجي نداشتهاند. با اين مقايسه مطمئن شدم كه خود منابع تاريخي زيباتر و در هر حال جالبتر از داستانهاي رمانتيك هستند. چنين شد كه به كل از آثار داستاني رويگردان شدم و تصميم قاطع گرفتم كه از دخالت دادن هرگونه ابداع و تخيل در آثارم پرهيز كنم و كاملا به واقعيات پايبند باشم.» چنين كرد. البته درباره كيفيت و حتي شمار آثار او اجماعي وجود ندارد و بسياري معتقدند هيچ شاهكاري ميان آن چندده اثر به جاي مانده از او پيدا نميشود. اما اغلب او را پدر تاريخنويسي مُدرن ميخواندند. ميراث اين پدر نيز- با همه اختلافنظرهايي كه درباره اعتبار آن وجود دارد- معلوم است. به قول جان آرنولد «مهمترين بخش ميراثي كه از اين پدر برجاي مانده تكيه او بر اسناد و مدارك، و تأكيد او بر اين نكته است كه مورخان اگر در رجوع به آرشيوهاي مستند سختكوشي به خرج بدهند، ميتوانند و بايد تاريخي علمي و بيطرفانه به دست دهند. فلسفه تاريخ او در اين عبارت معروف خلاصه شده كه فقط بيان واقعيت ماجرا.» از ميان دو واژهاي كه آرنولد به آنها اشاره كرد، واژه «علمي» هنوز هم جذاب است و در مباحث مرتبط با فلسفه تاريخ جدي گرفته ميشود، ولي «بيطرفي» نه. كسي از مورخ- كه قبل از مورخ بودن، انساني است با همه ضعفها و گرايشهاي انساني- چنين ناممكني را مطالبه نميكند و آنچه زماني آرمان و الزام شمرده ميشد، مدتهاست در فهرست مسائل اصلي تاريخ و تاريخنويسي جاي نميگيرد. اما اساس حرف رانكه هنوز و همچنان معتبر است. اينكه مورخ- يا هر كسي كه در گذشته چيزي را جستوجو ميكند- بايد ميل به تحريف يافتهها و وسوسه تفسير دلبخواهي از دادهها را در خود بُكشد و صادقانه- تا آنجا كه برايش ممكن است- از پيشداوريها فاصله بگيرد و به واقعيتها پايبند بماند. همچنين رانكه، در تبديل تاريخنويسي به حرفهاي تخصصي نيز نقشي انكارنشدني داشت. ميگفت براي مورخ لازم است كه - پيش از شروع به كار نوشتن و- در مرحله پژوهش، همه اسناد و شواهد موجود مرتبط با موضوع كارش را پيدا و زيرورو كند و آنچه از حوادث و افراد دخيل باقي مانده است بيابد. تازه بعد از اين مرحله ميتواند نوشتن را شروع كند و «واقعيت» را روايت كند. ميگفت هيچ روايت تاريخي را نبايد جدي گرفت، مگر آنكه راوي آن، اين گامهاي اوليه را برداشته و زحمت جستوجو در بايگانيها و جمعآوري اسناد مرتبط را كشيده باشد. لئوپولد رانكه در چنين روزي از دسامبر 1795 در ويهه، در ايالت تورينگن آلمان در خانوادهاي سرشناس متولد شد. در دانشگاه لايپزيگ، الاهيات پروتستان خواند و در شناخت و ترجمه متون قديمي به استادي رسيد. سپس مطالعات گستردهاي را در لغتشناسي شروع كرد و به دانش خود درباره روايتهاي كهن، عمق و وسعت داد. فهرست آثارش، كه گويا هيچكدام به فارسي ترجمه نشدهاند، بلندبالا و متنوع است و از تاريخ پادشاهي اسپانيا و امپراتوري عثماني در قرنهاي شانزدهم و هفدهم گرفته تا تاريخ پاپها و اصلاح مذهبي در آلمان را در خود جاي ميدهد. او بهار 1886 در برلين از دنيا رفت.
سایر اخبار این روزنامه
پيام پزشكيان در قاهره
موفقيت گروه بهمن در مديريت بحران
امتناع سياستگذاري
براي اشكهاي پزشكيان!
انتقاد سازنده يا تخريبسياسي؟
ولادیمیر پوتین مردی که زیبا پیر میشود
نقش وطندوستي و مليگرايي در برگزاري «شب يلدا»
قدرت! طعمي كه بيمار ميكند!
تثبيت ساختارها مشكل و تخريب آنها ساده است
تبديل سلطنت مشروطه به خودكامگي
نگاهي به مبحث تمكين و نفقه در حقوق خانواده
خودآگاهي ماشينها
فقط بيان واقعيت ماجرا
ماههاي پيش رو خيلي حساس است
عمق استراتژيك ايران تامين مطالبات مردم است
بازگشت نيروهاي ايران از سوريه از ادعاي پوتين تا پاسخهاي تهران
ور بود بدخوي ، بدخوتر شود!
آزاديكيوان اماموردي با وثيقه ۲۰ ميليارد توماني
امتناع سياستگذاري
براي اشكهاي پزشكيان!
انتقاد سازنده يا تخريبسياسي؟
ولادیمیر پوتین مردی که زیبا پیر میشود
نقش وطندوستي و مليگرايي در برگزاري «شب يلدا»