مانور ديپلماتيك روي گسل‌هاي شام

  حديث    روشني
مسعود پزشكيان، رييس‌جمهور كشورمان روز چهارشنبه 28 آذر ماه به منظور حضور در اجلاس دي هشت راهي قاهره شد. به باور گروهي از ناظران سفر او به مصر كه همزماني داشت با افزايش گمانه‌زني‌ها در باب سوريه پسااسد رويدادي مهم است كه احتمالا شوك‌هاي حاصل از آن در سراسر منطقه مدتي بعد احساس خواهد شد و احتمالا راه را براي تغييرات ژئوپوليتيكي عمده هموار مي‌كند. از همين رو به ادعاي گروهي از كارشناسان تحولات سوريه به اولويت اصلي رايزني‌هاي كشورهاي شركت‌‌كننده در يازدهمين اجلاس (دي‌-8) با حضور مصر، تركيه و ايران بدل شد، بالاخص آنكه تحولات شام براي هر كدام از اين سه كشور مي‌تواند هم فرصت‌ساز باشد و هم چالش‌ساز. به ادعاي ناظران درحالي كه تركيه به عنوان برنده نهايي اين تحولات ظاهر شده، مصر و ايران به‌ شدت نگران نابودي ارتش سوريه و اشغال بلندي‌هاي جولان سوريه توسط اسراييل است. با اين حال رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه طي سخنراني خود در اين اجلاس گفت: سقوط دولت بشار اسد فصلي جديد از اميد را رقم مي‌زند. اين درحالي است كه عبدالفتاح السيسي، رييس‌جمهور مصر و مسعود پزشكيان، رييس‌جمهوري كشورمان خواستار يك فرآيند سياسي قاطع در سوريه شدند؛ فرآيندي كه در قابش هيچ ‌گروه و اقليتي مستثنا نشود و پايه‌هاي آشتي ملي محقق گردد، از همين رو ناظران مدعي‌اند ديدار رهبران آنكارا، قاهره و تهران در حاشيه اجلاس، فرصتي مهم براي اين سه كشور است تا در مورد تحولات شام و اختلاف‌نظرهاي احتمالي‌شان به توافق برسند. گروهي بر اين باورند كه اين سه بازيگر داراي اهرم‌هاي قدرتمندي در شام هستند و هر كدام به نوبه خود قادرند تحولات اين كشور را تحت‌تاثير قرار دهند، از همين رو هم‌صدايي يا واگرايي احتمالي‌شان قادر است معادلات منطقه را تحت تاثير بگذارد. در اين راستا روزنامه اعتماد در باب بررسي اهميت ازسرگيري روابط ميان تهران و قاهره در بازه زماني كنوني كه هر دو كشور به عنوان بازيگراني تاثيرگذار مي‌توانند در تحولات آينده منطقه و مشخصا سوريه نقش‌آفريني كنند با حسن بهشتي‌پور، كارشناس مسائل سياست خارجي گفت‌وگو كرده است. بهشتي‌پور در رابطه با اينكه شرايط اخير سوريه مي‌تواند پيش‌درآمدي براي احياي روابط تهران و قاهره در شرايط كنوني باشد، گفت: تهديد مشترك مرتبط با قدرت‌‌گيري گروه‌هاي راديكال در سوريه مي‌تواند منجر به تقويت مراودات ميان ايران و مصر در بازه زماني كنوني شود. بهشتي‌پور در ذيل اين تحليل خود بازيگري اعراب را در نتيجه قدرت‌گيري تحريرالشام در شراط كنوني منطقه لحاظ كرد و گفت: ايران مي‌تواند وارد همكاري‌هاي چندجانبه با اعراب به منظور نقش‌آفريني در تحولات اخير منطقه و مشخصا سوريه شود. مشروح گفت‌وگو در ادامه مي‌آيد:
ارزيابي شما از سفر آقاي پزشكيان به قاهره در شرايطي كه سوريه پسااسد درگير فصل تازه‌اي از تحولات است، چيست؟ اساسا مي‌توان گفت كه گروه‌هاي مستقر در سوريه كه قدرت را در دست دارند تهديدي مشترك براي ايران و مصر تلقي مي‌شوند؟
اول بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه هر چند كه سفر رييس‌جمهوري كشورمان به مصر با هدف حضور در اجلاس دي 8 بود اما واقعيت اين است كه اين سفر فرصت مناسبي را براي آقاي پزشكيان فراهم كرد تا با آقاي السيسي همتاي مصري و همچنين رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه ديدار كند تا ذيل اين ملاقات‌هاي دوجانبه موضوع سوريه را مورد بررسي قرار دهد. گفتني است در درگيري‌هاي 2011 در سوريه، ايران و مصر هر دو از بشار اسد حمايت ‌كردند، اما رويكردهاي متفاوتي داشتند. ايران از بشار اسد به عنوان يك پل ارتباطي براي گروه‌هاي مقاومت در برابر اسراييل حمايت مي‌كرد، درحالي كه مصر از اسد به اين دليل حمايت مي‌كرد كه قدرت مقابله با داعش و گروه اخواني كه به‌ شدت مخالف قاهره بودند، تقويت شود. هر دو كشور در حمايت از اسد متفق‌‌القول بودند، اما با دو رويكرد متفاوت. اكنون كه بشار اسد سقوط كرده است، در مورد آينده سوريه و به ‌ويژه نقش اسراييل به عنوان يك بازيگر در تحولات سوريه، مصري‌ها با ايران همسو نيستند؛ زيرا روابط نزديكي با اسراييل دارند. اما در زمينه مقابله با گروه‌هاي راديكال چون داعش و تكفيري‌ها و همچنين اخوان‌المسلمين، مواضع ايران و مصر مشترك است. بنابراين، اين موضوع فرصتي است كه مي‌تواند به عادي‌سازي روابط يا ورود به يك همكاري جديد در مورد سوريه منجر شود.


اما در بحث روابط دوجانبه، بايد گفت كه ايران و مصر سال‌هاست كه دفتر حافظ منافع خود را در سطح سفارت فعال كرده‌اند و تعاملات بين مسوولان دفتر حافظ منافع دو كشور در سطح سفير انجام مي‌شود. اما به دليل مشكلات موجود، روابط رسمي دو كشور هنوز ازسر گرفته نشده است. مذاكراتي نيز چندبار در عراق، در زمان دولت آقاي رييسي و پيش از آن، انجام شده است. اكنون اما اطلاع ندارم كه مذاكرات جديدي انجام شده يا خير، اما به اعتقاد من، هم ايران به دنبال ازسرگيري روابط با مصر است و هم طرف مصري خواهان اين همكاري‌‌هاست. اما مانع اصلي ازسرگيري روابط ايران و مصر، اسراييل و امريكا هستند كه به مصر فشار مي‌‌آورند. تا زماني كه مشكلات ايران با اسراييل حل نشده، طرفين نمي‌توانند روابط خود را به صورت رسمي ازسر بگيرند. البته ذكر اين نكته اهميت دارد كه مصري‌ها از كارت ايران براي كسب امتيازات بيشتر از اسراييل و امريكايي‌ها استفاده مي‌كنند. اما شواهد و قرائن نشان مي‌دهد كه عمدتا تحت فشار امريكا و اسراييل هستند. به نظر مي‌‌رسد اگر اين فشارها برداشته شود، منافع مشترك زيادي ميان تهران و قاهره وجود دارد، هم از نظر اقتصادي و هم از نظر فرهنگي و گردشگري.
در هر صورت، صحبت‌هاي آقاي پزشكيان نشان‌دهنده اين است كه تلاش‌هايي كه براي اين موضوع انجام شده، مي‌تواند در آينده به همكاري‌‌هاي بيشتري منجر شود. از طرفي ديگر اجلاس دي هشت به دليل حضور كشورهاي ديگري مانند پاكستان، بنگلادش و نيجريه كه كشورهاي تاثيرگذاري هستند، مي‌تواند هم‌‌افزايي بيشتري را شكل دهد. اميدوارم اين هم‌‌افزايي تحقق يابد، هر چند هنوز از نتايج آن خبري نداريم. آنچه اعلام مي‌شود الزاما با آنچه تحقق پيدا مي‌كند، منطبق نيست و تفاوت دارد.
قدرت گرفتن تحريرالشام در سوريه دغدغه پادشاهي‌هاي حاشيه خليج‌فارس نيز هست. به باور شما تحولات شام تا چه اندازه مي‌تواند زمينه‌ساز نزديكي ايران با مصر شده و همچنين ميدان را براي تعميق روابط تهران با كشورهاي حاشيه خليج‌فارس فراهم كند؟
پادشاهي‌هاي خليج‌فارس در باب سوريه از رويكرد مشابهي پيروي نمي‌كنند. بايد توجه داشته باشيم كه قطر به دليل حمايت از اخوان‌المسلمين، رويكرد خاصي درقبال سوريه دارد. قطر و تركيه هر دو به گرايشات اخواني اردوغان تمايل دارند و به همين دليل رويكرد مشتركي در قبال سوريه اتخاذ كرده‌اند. در جهان اهل سنت، اخوان‌المسلمين رقيب جدي وهابي‌ها است و به همين دليل، امارات و عربستان‌سعودي كه عمدتا تفكرات وهابي دارند، بيشتر نگران نفوذ گروه‌هاي اخواني و تكفيري هستند. بنابراين، به ‌طور جدي مخالف قدرت گرفتن اين گروه‌ها هستند و اين مخالفت صرفا رويكردهاي تاكتيكي نيست. هر دو كشور امارات و عربستان به صورت جدي تحولات شام را دنبال مي‌كنند و نگران قدرت گرفتن گروه‌هاي تكفيري هستند. با اين حال، همچنان مواد غذايي و كمك‌هايي را براي حفظ موقعيت خود ارسال مي‌كنند و به ‌طور علني مخالفت نمي‌كنند. آنها حاضر به پذيرش بشار اسد هستند، حتي اگر دولت او ضعيف باشد تا مانع از روي كار آمدن اخواني‌ها شوند. حمايت‌هاي سياسي رييس‌جمهور مصر نيز در اين زمينه موثر بوده است. در عادي‌سازي روابط ايران با كشورهاي حاشيه خليج‌فارس، نياز به واسطه‌گري مصر نيست. اين كشورها به اندازه كافي با يكديگر تماس دارند و كارهاي مشتركي انجام مي‌دهند و موقعيت يكديگر را به خوبي مي‌شناسند. بنابراين، نيازي به دخالت مصر در اين موضوع نيست. همچنين، مي‌توان بسترهايي را براي همكاري‌هاي مشترك ميان ايران، امارات، عربستان و مصر براي مهار داعش و گروه‌هاي تكفيري در سوريه ايجاد كرد. شايد در ايران اين موضوع به ‌خوبي درك نشود، اما واقعيت اين است كه شواهد و قرائن نشان مي‌دهد كه عربستان و امارات واقعا در تحولات اخير سوريه مشاركتي نداشتند، در مقابل قطر، تركيه، اسراييل و امريكا در پشت پرده نقش‌آفرين بودند، اما نكته اينجاست كه آنها به منظور جلوگيري از ايجاد تنش، مخالفت علني نمي‌كنند. اما اگر ايران بتواند يك همكاري چهارجانبه با امارات و عربستان و مصر در اين زمينه شكل دهد، اين امر مي‌تواند بسيار موثر باشد و به ايران قدرت مانور بيشتري در اين زمينه خواهد داد. اين نوع همكاري همچنين مي‌تواند به تقويت مواضع مشترك و افزايش امنيت منطقه كمك كند.
ارزيابي شما از ديدار آقاي پزشكيان با اردوغان در شرايطي كه ظاهرا تركيه خود را ميدان‌دار تحولات شام قلمداد مي‌كند، چيست؟
ايران و تركيه دو كشوري هستند كه پس از انقلاب، به مدتي طولاني رقابت و همكاري‌‌هاي گسترده‌اي داشته‌اند. در دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران، تركيه روابط نزديكي با ايران و همچنين با عراق برقرار كرد و از همكاري‌‌هاي تجاري با هر دو كشور سود برد. پس از آن، در موضوع سوريه، همكاري‌هاي زيادي ميان ايران، سوريه و تركيه وجود داشت. البته اين همكاري‌ها پيش از روي كار آمدن آقاي اردوغان نيز شكل گرفته بود، اما با ورود آقاي اردوغان و گرايشات اخواني‌اش، شرايط پيچيده‌تر شد. حمايت اردوغان از اخوان‌المسلمين و تحولات در سوريه، به همراه ايده‌هاي نوگرايانه‌‌اش، وضعيت را تحت‌تاثير قرار داد. تركيه در زمان جنگ داخلي سوريه به ‌شدت عليه دولت وقت فعال بود با ايالات‌متحده همصدا شد تا زماني كه روسيه به‌ طور رسمي وارد ميدان سوريه شد و كار داعش به‌ طور موثري خاتمه يافت. در اين شرايط، تركيه با همكاري ايران و روسيه، مانور جديدي را آغاز كرد و به گفت‌وگوهاي آستانه پيوست. اين روند چند سال ادامه داشت. به ‌طور كلي، مي‌توان گفت كه عمل‌‌گرايي در سياست‌هاي تركيه وجود دارد و اين كشور براساس منافع خود عمل مي‌كند. تركيه در بحران‌هاي اخير، به‌ طور همزمان با اوكراين و روسيه همكاري‌هاي خود را ادامه داده است. در اين شرايط، بعيد نيست كه تركيه بتواند با ايران در سوريه همكاري كند. بايد ببينيم آيا مي‌توانيم منافع مشتركي را با تركيه در مورد آينده سوريه تعريف كنيم و چارچوبي براي همكاري ايجاد كنيم يا نه. اين وظيفه ديپلمات‌‌هاي حرفه‌اي است كه بايد در اين زمينه ابتكار عمل‌هاي جديدي را شكل دهند. در هر صورت، تركيه به عنوان يك همسايه، سال‌ها در موضوعات مختلف با ايران اختلافات و رقابت‌‌هايي داشته، اما در عين حال، همكاري‌هايي نيز برقرار بوده است. بنابراين، مي‌توانيم علي‌‌رغم اختلافات موجود، به جست‌وجوي زمينه‌هاي همكاري بپردازيم.