موج تخریب دولت صدای اصولگرایان را هم درآورد
[ شهروند] بررسی دنیای سیاست و اخبار آن بدون سواد رسانه ای و راستیآزمایی کار دشواری است. در شرایط فعلی تقویت دولت و کشف راههای همدلی و وفاق کارآمدترین روش برای پیشبرد اهداف ایران در زمینه های سیاسی و اقتصادی چه در عرصه داخلی و چه خارجی است. در چند روز گذشته موج تخریب علیه رئیسجمهور و دولت چهاردهم تقویت و تداوم یافته است، شایعه سازی قوت گرفته و نیازمند اصلاح برخی سخن ها و نقدها و نظرات هستیم. زمان ، زمانه وحدت است. اما چرا ؟ و ماجرا چیست؟
ائتلاف علیه رئیسجمهور آشکار شد
هم میهن نوشت: موج تخریب رسانهای علیه رئیسجمهور و دولت چهاردهم با قدرت ادامه دارد. شنبهای که گذشت، شایعه خبر استعفای مسعود پزشکیان بهطور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد. به موازات انتشار این خبر جعلی، فضاسازی گستردهای نیز در شبکههای اجتماعی از سوی اکانتهای منسوب به جریان تندرو و سوپرانقلابی برای استعفا یا استیضاح پزشکیان از چند روز قبل در دستور کار قرار گرفته.نکته جالب توجه در این خصوص، آن است که گاهی نمیشود اکانتهای مدعی طرفداری از جریان انقلابی را از اکانتهای پوششی و سایبری سازمان مجاهدین خلق که خارج از کشور (در کشورهای اروپایی به خصوص آلبانی) مستقر هستند، تشخیص داد.
چراکه هر دو طرف یک خط را همزمان پیگیری میکنند و تضعیف دولت و فحاشی به پزشکیان حلقه وصل آنان است. اما در کنار این درهمتنیدگی توئیتری، گاهی مجری تلویزیون سازمان همین خط را در یک برنامه رو میکند یا صحبتی به نقل از سرکرده منافقین در همین راستا منتشر میشود و سوالهای زیادی به وجود میآورد.
حتی در این میان یک بلاگر مشهور ساکن آمریکا نیز وارد بازی شد که مشخص نیست خودجوش این مسئله را مد نظر قرار داده یا هدایت شده است. در همین مسیر، یکی از اکانتهای شناختهشده تندرو این مسئله را به زبان انگلیسی در توئیتر منتشر کرد که واکنش کاربران ایرانی و خارجی را به دنبال داشت. انگیزههای آنان بهطور دقیق برای ما روشن نیست. بهطور مشخص بخشی از اکانتهایی که آنها را به عنوان کاربران سایبری وابسته به موسسه مصاف – تحت مدیریت علیاکبر رائفیپور – میشناسیم، در توئیتر این فضا را به وجود آورده و پیش میبرند.
شاید این همنوایی اکانتهای مذکور با خطِ سازمان اتفاقی باشد اما در هر صورت رخ داده است. بخشی دیگر، اکانتهای شناختهشده به عنوان نیروهای انقلابی هستند که سایت مشرقنیوز (منتسب به نهادهای امنیتی) مردادماه امسال درباره فعالیت آنها به نفع خط عملیات روانی سرویس اسرائیل و سازمان منافقین خبر داده بود. در حال حاضر خط تخریب تندروها با کلیدواژههای قطعی برق، وعده صادق ۳، مذاکره و ماجرای سوریه پیگیری میشود.
محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی درباره هدف و پشت پرده انتشار خبر جعلی استعفای پزشکیان به خبرنگار هممیهن گفت: «فکر میکنم هدف از طراحی و اجرای چنین پروژهها یا پخش چنین شایعاتی، در درجه اول این است که تصویر متزلزلی از دولت به جامعه ارائه کند. از رهگذر به تصویر کشیدن یک دولت متزلزل، تلاش میشود که دستگاه اجرایی کشور نتواند اقتداری که برای پیشبرد پروژههایش لازم دارد را داشته باشد. تلاش میکنند دولت پزشکیان را یک دولت مستعجل معرفی کنند که تداوم نخواهد داشت.
خیانتی از این بالاتر نیست، ظلم اکبر همین است و لاغیر!
از سوی دیگر محسن مهدیان، مدیرمسئول روزنامه همشهری، در یادداشتی با عنوان «یک ملاک ساده برای نقدها و گلایهها» ضمن توجه به مشکلات کنونی کشور، اهل رسانه را از تندرویها در نقد عملکرد مسئولان بر حذر داشت.
او در این زمینه نوشت: اگر قصد و غرضمان از گلایهها، خنکشدن جگرمان است باز هم این متنها بیثمر است یا اگر خداییناکرده نقدمان بساط دکانداری است و آدم جمعکردن و لایک گرفتن و هوراکشیدن و... که دیگر هیچ اندر هیچ.
خطاب این متن دلسوزان مردم و کشور هستند؛ کسانی که حقا و انصافا تلخیها، زشتیها و نقایص را میبینند و نمیتوانند دم فروبندند. حق هم همین است که سکوت نکنند و زبان به گلایه باز کنند، اما طبیعی است که برای این دسته خود گلایه و قلمگرفتن هدف نیست و غرض نهایی تغییر و اصلاح است.
با این توصیف یک سؤال کلیدی وجود دارد و آن اینکه کدام نقد سازنده است؟ آیا با این دست گلایهها کار کشور جلو میرود؟ سودش به جیب مردم میرود؟ برای انقلاب مفید است؟ خلاصه با این دست نقدها اخلاق، عدالت و عقلانیت رعایت میشود؟
معیار ساده این است:
وقتی نقطه پایانی نقد و گلایهتان را گذاشتید، به حال مخاطب نگاه کنید. این روزها با وجود رسانههای اجتماعی خیلی فهمیدن حس و حال مخاطب بعد از خواندن یک متن یا دیدن یک عکس سخت نیست. از واکنش مخاطب در نظرات تا ابراز احساسات و تکرار متنهای مشابه تا چه و چه. نگاه کنیم ببینیم اثر متن ما در مخاطب چیست؟
کدام اثر؟ به واقع چه اثری را باید در مخاطب رصد کنیم؟ پاسخ روشن است: امید. امید به حرکت. امید به اصلاح. امید به تغییر.
اگر مخاطب بعد نقد ما احساس کرد که درحال حرکتیم و تغییر میسر است یعنی دقیق نوشتهایم، اما اگر حس ناامیدی داشت و از راه طی شده پشیمان شد و به سازوکارهای انقلاب مثل مردمسالاری بدبین شد، یعنی خطا کردهایم.
ناامیدی زمانی ایجاد میشود که مخاطب بعد از نقدکردن احساس کند نقدشونده، دیو است. اهریمن است. شیطان است. فاسد و خائن است. ناکارآمد محض است و هیچ. چک کنیم ببینیم کدام مدل نقدها با مخاطب چنین میکند.
مسخرهکردن، تحقیرکردن، موضوعات کوچک را بزرگکردن، موضوعات اصلی را ندیدن، مشکلات و موانع را بهحساب نیاوردن، مشکلات پیچیده را ساده تحلیلکردن، موفقیتها را بههیچگرفتن، حرکتهای رو به جلو را درنظرنگرفتن، توان آدمها را ندیدن و راهحل منطقی نداشتن و... ثمرهاش میشود ناامیدی؛ میشود یأس، کینه، حقد، لجاجت و عصبانیت.
مهم نیست چهکسی سرکار باشد؛ با هرکس چنین کنیم نتیجهاش یک کلام است: بنبست؛ و خیانتی از این بالاتر نیست. ظلم اکبر همین است و لاغیر.
کشور در شرایطی است که نیاز به حرکت دارد. مردم نیز بین این و آن فرق نمیگذارند. همه یکدست حاکمیت هستند. این روزها فقط و فقط باید تلاش کرد و کشور را جلو برد. مشکلات را رفع کنیم و بار روی دوش مردم را کمتر سازیم.
توهم «خودمردم پنداری»
در همین زمینه نگاه دیگری هم داریم. روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان «الزامات نگاه به مردم» به ضرورت توجه به مردم و برخورداری از پشتوانه مردمی در امور مهم کشور تأکید کرد.
این روزنامه در این زمینه نوشت: گاهی حکمرانان در مورد مصداق «مردم» دچار اشتباه میشوند. آنها به مجرد اینکه اقلیتی از جمعیت کشور برایشان کف بزنند یا زندهباد بگویند و شعارهای مطلوبشان را بدهند تصور میکنند از پشتیبانی مردم برخوردارند.
این، یک اشتباه بزرگ راهبردی است که برای حکمرانی بسیار خطرآفرین است. در همین ایران خودمان دیدیم که در انتخابات مجلس دوازدهم افرادی از شهرستانهائی با جمعیتهای صدها هزار نفری و گاهی میلیونی، فقط با ۸ یا ۹ هزار رأی به مجلس راه پیدا کردند.
این افراد را نمیتوان نماینده واقعی مردم آن شهرستان دانست. نماینده کسی است که حداقل بیش از ۵۰ درصد آراء مردم حوزه انتخابیه خود را داشته باشد.
در همین مجلس دوازدهم، رئیس مجلس فقط با ۶ درصد آراء حوزه انتخابیه خود به مجلس راه یافته و بر کرسی ریاست نشسته است. به همین دلیل است که وقتی این مجلس قانون عفاف و حجاب را تصویب میکند و شورای نگهبان هم بر آن مهر تأیید میزند، در مقابل فشار افکار عمومی وادار به عقبنشینی میشود. این، از عوارض منفی عدم برخورداری از پشتوانه مردمی است، عارضهای که از تعریف نادرست عنوان «مردم» ناشی شده است.
مردم، یعنی اکثریت افراد جامعه. درصد این اکثریت هرقدر بالاتر باشد، پشتوانه مردمی حکمرانی بیشتر و قویتر خواهد بود.
وقتی در فروردین سال ۱۳۵۸ همهپرسی تغییر نظام سیاسی کشور برگزار شد، مردم با ۹۸/۲ درصد به جمهوری اسلامی رأی دادند. این یعنی پشتوانه مستحکم حکمرانی.
اینکه عدهای قلیل در فلان شهر یا فلان خیابان جمع شوند و خود را نماد انقلاب و اسلام معرفی کنند و هرچه میخواهند بگویند و برای خود این حق را قائل باشند که خواسته آنها باید اجرا شود، این نهتنها یک حرکت مردمی نیست بلکه درست در جهت خلاف خواست و مصلحت مردم و در تضاد با منافع ملی است. منافع ملی را همیشه خرد جمعی تشخیص میدهد و تعیین میکند نه تعداد محدودی از افراد که خود را با اسلام و انقلاب و ملت، مساوی میپندارند و حاضر نیستند به قانون و اراده اکثریت احترام بگذارند.
حکمرانان باید به این نکته بسیار مهم توجه کنند که تکیه بر «اقلیت خود مردمپندار» کشور را به پرتگاه سوق میدهد. آنچه کشور را در برابر تعرض دشمنان حفظ میکند پایبندی حکمرانان به الزامات نگاه به مردم یعنی قانون و اراده اکثریت است.
نگذارید در پستوها تصمیم بگیرند
با این شرایط آیا پزشکیان نیازمند همراهی ما و نخبگان است؟ محمد فاضلی در یادداشتی خطاب به رئیس جمهور نوشت: بوروکراسی را ملزم به انتشار طرحها و راهکارها کنید. کلان و خُرد بوروکراسی را مجبور کنید ایدهها درباره همه چیز را برای جامعه عیان کنند. پس و پشت بوروکراسی را عیان کنید و اجازه ندهید در پستوها تصمیماتی بگیرند که قبلاً درباره آن با جامعه نخبگانی و تخصصی کلامی نگفتهاند.
محمد فاضلی، جامعه شناس در روزنامه ایران نوشت: چند روزی از مصاحبه تلویزیونی آقای رئیسجمهوری پزشکیان میگذرد و نوشتن درباره آن شاید دیر باشد. اما وقتی از آن فاصله گرفتهایم، زمان بهتری برای پرسیدن برخی سؤالات است.
سؤالاتم را اتفاقاً میخواهم از نقاط قوت آن گفتوگوی تلویزیونی بپرسم و بنابراین ابتدا باید خیلی مختصر نقاط قوت آن را ذکر کنم.
یک- آقای پزشکیان! شما تلاش نکردید ناترازیها را پنهان کنید. این البته عقلانیترین کار است. اما خب ما عادت کردهایم شاهد گفتوگوهای مقاماتی باشیم که بسیار سعی میکردند تا چیزهایی را پنهان کنند، حتی اگر آشکارتر از روز روشن باشد.
دو- آقای پزشکیان! شما یک واقعیت دیگر هم گفتید که ما به شنیدن آن از زبان مقامات عادت نداریم. گفتید «با اعداد که نمیشود دعوا کرد.» باور کنید این برای ما که شاهد بودهایم بسیاری نه فقط با اعداد دعوا کردهاند، بلکه اعداد را به نحوی شکنجه کردهاند تا از آنها اعتراف بگیرند، خیلی هم غیرعجیب نیست. تصور میکنم شما سعی کردید اعداد را شکنجه نکنید تا به موفقیتتان اعتراف کنند.
سه- آقای پزشکیان! شما وعده ندادید. وضع اقتصاد، جامعه و سیاست البته چنان آشفته است که عقلا همین کار را میکنند و وعده بالاخص از نوع سر خرمن آن نمیدهند و شما هم همین کار را کردید.
چهار- آقای پزشکیان! حداقل برداشت من این بود که شما نمیگویید «ملت آسوده بخوابید که ما بیداریم.» البته جایگاه و وظایف شما ایجاب میکند که نگرانی ایجاد نکنید اما خب نمیشود آن همه از ناترازی، نبود پول، مطالبات پرستاران و بازنشستگان، اقدامات ضدامنیتی از ابتدای شروع به کار دولت و غیرقابل اجرا بودن قانون حجاب و عفاف گفت و هیچ نگرانی ایجاد نکرد. از در و دیوار گفتوگوی شما میبارید که باید نگران بود، خیلی هم باید نگران بود حتی اگر خود شما به صراحت نگویید.
اجازه دهید متخصصان و نخبگانی که منافع مستقر در بوروکراسی ندارند، از مسیر داوری کردن گزارشهایی که «چگونه» محقق کردن بایدها را نشان میدهند، به شما کمک کنند. اگر فقط بر بوروکراسی - دروندولتی و بروندولتی – تکیه کنید، بسیار پشیمان خواهید شد. «چگونه» را جدی بگیرید و با همگان در میان نهید.
«هسته شل» نظام هستید یا هسته سخت؟
اما بشنوید از خراسان، رسانه اصولگرا که با انتقاد از مواضع برخی چهرههای تندرو، چون فواد ایزدی و ... نوشت: «آیا افرادی که به هر بهانهای و پس از هر اتفاقی در رأس گلایهکنندگان، شورشکنندگان و طلبکاران هستند، «هسته شل» نظاماند یا هسته سخت؟ این چه هسته سختی است که در لحظه دفاع، خود تبدیل به اولین مهاجم میشود و ژست اپوزیسیون میگیرد؟»
روزنامه خراسان در یادداشتی به نقد گفتههای فواد ایزدی مبنی بر اینکه «اگر قانون حجاب اجرا نشود، کسانی که بهخاطر نظام جلوی تیر میروند مأیوس خواهند شد»، پرداخت.
این روزنامه در این زمینه نوشت: این روزها علاوه بر این که واژه «هسته سخت نظام» در برخی سخنان و گفتوگوها شنیده میشود، حرف و کلامی که چنین مفهومی را به ذهن متبادر کند هم کم به گوش نمیرسد.
نمونه اخیر استفاده از چنین مفهومی در گفتوگوی دکتر فواد ایزدی با علی علیزاده شنیده شد؛ زمانی که ایزدی درباره اجرا نشدن قانون حجاب هشدار داد و قریب به این مضمون را گفت که اگر این قانون اجرا نشود، کسانی که بهخاطر نظام جلوی تیر میروند مأیوس خواهند شد. او به صورت تلویحی مدافعان اصلی نظام را فقط این طیف دانست که در زمان جنگ و سایر فتنهها هم به میدان آمدند و اگر سیگنال کوتاه آمدن نظام اسلامی را دریافت کنند، آنگاه در میدان حاضر نخواهند بود.
مشابه کلماتی که حدود یک سال قبل، مجری برنامه پاورقی در واکنش به بازگشت رشیدپور به تلویزیون به زبان آورد و از عبارت «اسکل نظام» برای توصیف این طیف استفاده کرد.
این جملات صریح توسط این افراد سرشناس را باید در کنار نوشتههای افرادی مانند آقای کوشکی و سخنرانی اخیر کامران غضنفری گذاشت که انگار در باطن خود به دنبال مرجعیتسازی برای جریان حزباللهی و انقلابی هستند و برای چنین هدفی ابتدا روایتهای رسمی را با حرفهای ضدروتین زیر سوال میبرند و سپس برداشتها و تلقیهای بعضا عجیب و غریب خود را جایگزین میکنند.
جزئیاتی جدید از تاسیس شبکه تیآرتی فارسی
شاید برای تکمیل این موضوع ضرورت داشته باشد به تازه از راه رسیده دیگری یعنی بخش فارسی شبکه تلویزیونی «تیآرتی» ترکیه هم توجه کنیم. رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه سوره درباره افتتاح بخش فارسی شبکه تلویزیونی «تیآرتی» ترکیه گفت: این شبکه بر خلاءهای ما در صداوسیما تکیه دارد و به ویژه تکیهاش روی موسیقی است، اما این شبکه راه دیگر شبکههای خارجی فارسیزبان را در پیش گرفته است.
به گزارش ایرنا، امیدعلی مسعودی بیان کرد: بخش فارسی شبکه تلویزیونی «تیآرتی» ترکیه ادامه راه شبکههای خارجی است که میخواهند روی افکار عمومی مردم ما تاثیر بگذارند. آنها در این شبکه آرام آرام بعد از جذب مخاطب به سمت پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی میروند. «تیآرتی» بخشی از کارزاری است که ترکیه در مورد همسایه خود اعمال میکند.
وی با اشاره به تحولات سوریه توضیح داد: شبکه تلویزیونی «تیآرتی» بحث نرم افزاری کار است. بخش سخت افزاری، مستقر شدن تحریرالشام به کمک آمریکا در سوریه بود. بخش رسانهای ماجرا هم در ترکیه دارد انجام میشود. تضعیف قوای شیعه در منطقه و فشار آوردن روی کردهایی که همیشه برای اردوغان و رژیم لاییک ترکیه مشکل ساز بودند، احتمالا بخشی از اهداف شبکه «تیآرتی» فارسی باشد.
مسعودی در پاسخ به این سوال که پیشبینی شما از آینده این شبکه چیست تاکید کرد: متاسفانه رسانههای ما نتوانستند نیازهای مخاطب را برآورده کنند. بخشی از مخاطبان ایرانی ممکن است به سمت شبکه جدید متمایل شوند. بخشی که قبلا مخاطب شبکههای معاند بودند نیز شاید از برنامههای این شبکه استفاده کنند. میزان موفقیت «تیآرتی» فارسی بستگی به رقابت این شبکه با دیگر شبکههای فارسی زبان و رقابتش با صداوسیما دارد. باید ببینیم شبکههایی مثل صدای آمریکا و اینترنشنال و صداوسیمای ایران چطور در برابر رقیب خود کار میکنند.
رییس هیات مدیره انجمن سواد رسانهای ایران درباره علت افتتاح شبکه «تیآرتی» فارسی گفت: چرا نباید این شبکه را افتتاح میکردند؟ ترکیه منافع بسیار مهمی در منطقه دارد. الان میخواهند کانال ارتباطی ما در کریدور زنگزور را ببندند. در حال تقویت جمهوری آذربایجان هستند و قصد تحریک هموطنان آذری زبان ما را دارند. همه اینها کار رسانهای نیاز دارد و حتما باید یک شبکه ایجاد میکردند.
مسعودی با اشاره به احتمال تبلیغ گردشگری ترکیه در ایران توضیح داد: بخشی از ارزآوری ترکیه از سفرهای ایرانیان به آن کشور است. همچنین کنسرت خوانندگان ایرانی آنجا برگزار میشود. آنها تفریحاتی که در ایران نیست را در آنجا فراهم کردهاند.
مسعودی با تاکید بر این که صداوسیمای ما باید قویتر فعالیت کند ادامه داد: ضعفهایی که صداوسیما دارد باعث تقویت این شبکهها میشود. عدم توجه به مخاطب، نگاه از بالا به پایین، نبود برنامههای آگاهکننده، بیتوجهی به تفریحات سالم، تاخیر در خبررسانی از جمله ضعفهای صداوسیماست.
شبکه تلویزیونی تیآرتی که بنا به تعریف خودش «سازمان صداوسیمای ملی کشور ترکیه است»، به تازگی بخش فارسی زبان خود را افتتاح کرده است.
فروش غیرقانونی داروهای شیمی درمانی در بیمارستان تبریز؛ متخلفان بازداشت شدند
در هفتههای اخیر گزارشهای مختلفی در شبکههای اجتماعی مبنی بر فروش داروهای شیمی درمانی بیماران بستری در یکی از بیمارستانهای بخش خصوصی تبریز توسط عوامل این مجموعه نشر یافت و برخی از گزارشهای حاکی است در این خصوص صدمات جسمی به بیماران وارد شده است.
تزریق آب مقطر به جای داروی شیمیدرمانی در بیمارستان بینالمللی ولیعصر تبریز، که با هدف فروش داروها در بازار آزاد انجام شده بود، به دستگیری ۴ نفر از کادر بیمارستان منجر شد. این تخلف نگرانی عمیق بیماران تحت درمان در این بیمارستان را به همراه داشته است.
به گزارش فرارو، در حادثهای تکاندهنده، مشخص شد که در بیمارستان بینالمللی ولیعصر تبریز به جای داروی شیمیدرمانی، آب مقطر به برخی بیماران تزریق شده است. این داروها که به صورت اهدایی از خانوادههای بیماران فوتشده به بیمارستان ارائه شده بود، به جای استفاده برای بیماران بیبضاعت، در بازار آزاد فروخته میشد. به گفته دکتر شهریار مختاری، معاون بیمارستان بینالمللی تبریز، این تخلف زمانی کشف شد که یکی از پرسنل بیمارستان در حال خرید و فروش دارو در بازار مشاهده و شناسایی شد. پس از این اتفاق، بیمارستان اقدام به شکایت کرد و متخلف به کلانتری تحویل داده شد.
مختاری توضیح داد: «ما متوجه شدیم که داروهای اهدایی به بیماران نمیرسد و در بازار آزاد فروخته میشود. با پیگیری مدیریت بیمارستان و حکم دادستانی استان، ۴ نفر از کارکنان بیمارستان بازداشت شدهاند. این پرونده همچنان تحت بررسی قضایی قرار دارد و اطلاعات تکمیلی پس از پایان تحقیقات اعلام خواهد شد.»
اطلاعیه بیمارستان بینالمللی در مورد اتفاقات اخیر: پیرو اتفاقاتی که اخیرا در بخش شیمی درمانی بیمارستان ولیعصر تبریز در ارتباط با داروهای مورد استفاده در بخش رخ داده و سوء استفادههای احتمالی در خارج از بیمارستان به اطلاع میرساند که این امر به دنبال شکایت و پیگیری مدیریت و حراست بیمارستان ولیعصر از چند نفر کادر بخش اتفاق افتاده و تا حصول نتیجه و برخورد با افراد خاطی این مرکز پیگیر موضوع خواهد بود. ضمنا پرونده در دستگاه قضایی در حال بررسی میباشد و بعد از تکمیل پرونده اطلاع رسانی کامل توسط دادگستری استان انجام خواهد شد.
دادستان عمومی و انقلاب اسلامی شهرستان تبریز اعلام کرد: متخلفان یکی از بیمارستانهای خصوصی تبریز محاکمه میشوند.