روزنامه اعتماد
1403/10/05
در انتظار بازگشت استاد
باز هم پنجم دي، يعني زادروز بزرگ مرد سينما و تئاتر ايران از راه رسيد و اين بهانه خوبي براي ابراز دلتنگي اصحاب هنر و سينما شد. هجده سال است كه چشمهاي منتظر ما به درِ خانهاي در تهران خيره مانده كه ديگر ساكني ندارد. هجده سال است كه صندلي كارگرداني تئاترهاي ما، فيلمهاي ما و صحنههاي نمايش ما، جاي خالي مردي را فرياد ميزند كه روزگاري نامش با تاريخ هنر اين سرزمين گره خورده بود.بهرام بيضايي، اين گنجينه زنده فرهنگ و هنر ايران، اكنون در فاصلهاي دور، در دانشگاه استنفورد، به دانشجوياني درس ميدهد كه شايد هرگز طعم تماشاي «باشو، غريبه كوچك» را در سينماهاي ايران نچشيدهاند. او به جاي اينكه در تئاتر شهر تهران، نمايشنامههاي عميق و پرمعنايش را روي صحنه ببرد، در سالنهاي دانشگاهي امريكا از تعزيه و پردهخواني سخن ميگويد.
اما سوال اينجاست: چرا هيچ كس براي بازگشت او تلاش نميكند؟ و از آن بدتر اينكه چرا ما به اين غربت طولاني عادت كردهايم؟ مگر نه اين است كه هنر ايران، امروز بيش از هر زمان ديگري به حضور استاداني چون بيضايي نياز دارد؟
به خوبي ميدانيم بيضايي تنها يك كارگردان و نمايشنامهنويس نيست؛ او گنجينهاي از دانش تاريخ و فرهنگ ايران است. او پژوهشگري است كه عمري را صرف كاوش در لايههاي پنهان فرهنگ اين سرزمين كرده است. غيبت او، تنها غيبت يك هنرمند نيست؛ غيبت بخشي از حافظه فرهنگي ماست.
شايد وقت آن رسيده كه از خود بپرسيم: آيا ما به عنوان جامعه هنري و فرهنگي ايران، تمام تلاش خود را براي بازگشت اين استاد بزرگ انجام دادهايم؟ آيا نميتوان شرايطي را فراهم كرد كه بيضايي بار ديگر در وطن خود به آفرينش هنري بپردازد؟
هر روز كه ميگذرد، نسل جديدي از هنرمندان و دانشجويان تئاتر و سينما در اين سرزمين پا به عرصه ميگذارند كه تنها نام بيضايي را شنيدهاند. آنها محروم ماندهاند از تجربه بيواسطه حضور در كلاسهاي درس او، از نگاه نافذش به متون كهن و از شيوه منحصربهفردش در روايت داستانهاي ايراني. اين محروميت، زخمي است بر پيكر فرهنگ معاصر ما.
اگر امروز به كتابخانههاي تخصصي تئاتر و سينما سر بزنيم، كتابهاي او همچنان پرطرفدارترين منابع پژوهشي هستند. «نمايش در ايران»، «مطالعهاي در تعزيه و تئاتر در ايران» و ديگر آثار پژوهشي او، همچون چراغي روشن، راه را به پژوهشگران نشان ميدهند. اما جاي خالي خود او، جاي خالي گفتوگوهاي رودررو با او و جاي خالي خلق آثار جديد توسط او، دردي است كه هر روز عميقتر ميشود. شايد روزي، وقتي اين غربت طولاني به پايان برسد، وقتي دوباره صداي او در تالارهاي نمايش ايران طنينانداز شود، آن روز بتوانيم به خود بباليم كه سرانجام، اين حلقه مفقوده را به زنجيره فرهنگ و هنر خود بازگردانديم. تا آن روز، همچنان چشم به راه خواهيم ماند، در انتظار بازگشت استاد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
گام دوم: رفع فیلترینگ
هشدار؛ هفت ميليون ايراني در معرض ابتلا به تومور مغزي
داستان يك شايعه
حداقل دستمزد را افزايش دهيد تا اشتغال بيشتر شود
بيروت، جهاني ديگر سلاح حزبالله و دشنه ازمريلدا! (۱۱)
احزاب سياسي تابو يا ضرورت حل مسائل امروز كشور
مسير نو براي ايران
چرا پژواك ايراني را از اهرام ثلاثه نميشنويم؟
رفع ناترازي سريع سوخت با نگرشي راهبردي به CNG
ايستادگيدولت در تحقق وعدههايش با مردم
چالش اخلاقي ازدواج
سرخوردگي از فلسفه
هنرمندي تمام عيار...
در انتظار بازگشت استاد
كتابي براي يك عمر
آموزشِ مدني
مناطق متروك شهري را دريابيد
احزاب سياسي؛ تابو يا ضرورت حل مسائل امروز كشور
مسير نو براي ايران
چرا پژواك ايراني را از اهرام ثلاثه نميشنويم؟
رفع ناترازي سريع سوخت با نگرشي راهبردي به CNG