روزنامه اعتماد
1403/10/05
كتابي براي يك عمر
رمان «چهارگانه اسكندريه» اثري از نويسنده بريتانيايي لارنس دارل است كه بين سالهاي 1957 تا 1960 انتشار يافت. سه كتاب اول (ژوستين، بالتازار، مونت اليو) براي نويسنده از لحاظ نقد و فروش موفقيت زيادي در پي داشت. اين سه كتاب، سه ديدگاه درباره مجموعهاي از رويدادها و شخصيتها را در اسكندريه و مصر، پيش و در خلال جنگ جهاني دوم به تصوير ميكشد. كتاب چهارم (كليا) 6 سال پس از اين دوران رخ ميدهد. اين اثر در سال ۱۹۶۲ بازنشر شد و دارل از اين موقعيت براي انجام بازبينيهاي عمده نهايي استفاده كرد. نسخه چاپ شده سال ۱۹۶۲، افكار نهايي او را نمايان ميسازد. اين چهارگانه به سرعت به عنوان آثار هنري قابل توجه شناخته شدند و از آن زمان تا امروز، توانسته جايگاه خود را در تاريخ ادبيات جهان حفظ كند تا جايي كه در سال ۱۹۹۸، كتابخانه مدرن، «چهارگانه اسكندريه» را در رتبه هفتادم فهرست صد كتاب برتر انگليسيزبان قرن بيستم قرار داد. ترجمه فارسي اين رمان چهار جلدي توسط خاطره كردكريمي از سوي نشر برج منتشر شده است. شناختهترين رمان اين مجموعه چهارگانه، كتاب اول، يعني «ژوستين» است. لارنس دارل در آغاز در ۱۹۷۴ مجموعه «آوينون» را با به كارگيري بسياري از تكنيكهاي مشابه منتشر كرد. اولين داستانهاي اين مجموعه «مونسيور» يا «شاهزاده تاريكي» در ۱۹۷۴ جايزه يادبود جيمز تيت بلك را از آن خود كرد. رمان مياني مجموعه، «كنستانتين» يا «تمرينات انفرادي» نيز نامزد دريافت جايزه بوكر ۱۹۸۲ شد. در قرن بيستم دارل نويسندهاي پرفروش و به واقع يكي از مشهورترين نويسندگان انگلستان بود. دارل در مصاحبهاي با پاريسريويو در سال ۱۹۵۹، ايدههاي پشت چهارگانه اسكندريه را به عنوان همگرايي متافيزيك شرق و غرب توصيف كرد؛ بر پايه دگرگونسازي ديدگاه سنتي نسبت به جهان مادي توسط اينشتين و تحولي مشابه در مفهوم شخصيتهاي پايدار از نگاه فرويد كه به ايجاد مفهومي جديد از واقعيت منجر شد. خالق چهارگانه اسكندريه در دهه ۱۹۵۰، اين اثر را تحت عنوان تحقيق بر عشق مدرن تعريف كرد، اما اغلب خوانندگان آن را تداعي يك شهر يوناني - عربي چندقوميتي تلقي ميكنند. عنوان رمان، «اسكندريه» تنوع عشق را در هزار صفحه عجيب بررسي ميكند. اما اين اثر به خودي خود بزرگتر از مضامينش است و طلسمي ايجاد ميكند كه نه كاملا احساسي و نه بهطور خاص توضيح و توصيفي از جزييات مكاني مشخص است. هيچ چيزي در اين رمان دقيق و قطعي نيست و از اين لحاظ رماني تجربي محسوب ميشود. شايد در ارتباط با دوست دارل، هنري ميلر يا درمورد «اوليس»ِ جميز جويس باشد، اما «چهارگانه اسكندريه» بدون شك بر اين فرض استوار بوده است كه افراد و رويدادهاي يكسان هنگامي كه از زوايا و دورههاي مختلف در نظر گرفته ميشوند، متفاوت به نظر ميرسند. اين چهار كتاب به شخصيتهايي يكسان ميپردازد، اما هر كدام از چندين راوي، اين روايتها را از نگاه خود نوشتهاند. دارل ادعا كرد كه با اين كار مفهوم جديدي از واقعيت مشخص ميشود و ايدههاي فرويد و نسبيت اينشتين و همگرايي متافيزيك غربي و شرقي را منعكس ميكند. شايد نقدهاي اين اثر كمي مبالغهآميز به نظر برسد، اما در حقيقت اين مجموعه چهارگانه از لحاظ مفهوم و متن داستان ادعاي بزرگي دارد و سبك ادبي نويسنده در انتخاب واژگان، داستان فاخر و حرفهاي است. خواننده حين خواندن داستان به الهامبخشيهايي دست مييابد كه رسيدن به آن مانند بيرونآمدن از درياهاي متلاطم و خروشان به آبهاي آبي و زلال مديترانه است. در اين رمان، «اسكندريه» كل داستان را در بر گرفته است. دارل از ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ در اين ديار زندگي و كار كرد و عميقا به تاثير مكان بر خلق و خوي افراد باور داشت. بسياري از برداشتهاي او به اين مكان به واسطه تاريخ و راهنماي اي.ام. فورستر (نويسنده شهير انگليسي و خالق رمانهاي مشهور «گذري به هند» و «هورادز اِند») بود كه نخستين بار در ۱۹۲۲ منتشر شد و همچنين بزرگترين شاعر اسكندريه، كنستانتين كاوافي كه در ۱۹۳۳ درگذشت. حضور پرشور اين شاعر در متن «چهارگانه اسكندريه» به اندازه زندگي او در اين شهر، پُررنگ و اثرگذار است، اين «كاوافي» بود كه در «اسكندريه» نوشت: «اينجا دوست من، نه سرزمين جديدي است و نه دريايي جديد؛ اين شهر تا ابد تو را دنبال خواهد كرد و هميشه تو را شگفتزده بر جاي ميگذارد.» داستان هر قدر هم مرموز و مبهم به نظر برسد، پاي شهر كه به ميان ميآيد همه چيز واضح و شفاف است. در خلال داستان جغرافياي شهر را ياد ميگيريم، از خيابان زيباي فواد تا كوچههاي عرب، از محلههاي فقيرنشين تا مسيرهاي شني كه به صحراي غرب ميرسد، از درون عمارتهاي ثروتمندان و اتاقهاي خفه و دمكرده زيرشيرواني و كلبههاي كنار دريا و... همه و همه ديدن ميكنيم. بسياري از مطالبي كه در رمان چهارگانه اسكندريه ميخوانيم، واقعي است. دارل بيشتر داستانهايش را بر اساس تجربيات شخصي، خاطرهگويي و القاب معروف نگاشته كه همين موضوع به چهارگانهاش جذابيتي مضاعف بخشيده است. جنبههاي جنسي داستان نيز به گونهاي مرموز و دوپهلو بيان شده و باعث شگفتي خواننده ميشود. به طور قطع ميتوان گفت كه اين رمان چهار جلدي ريشه فرويدي يا اينشتيني دارد. توصيفها، صحنهها و روايت همه و همه تحسينبرانگيز و استادانه چيده شدهاند. دارل نويسنده توانايي است و در تكنيكهاي تعليق و فريب خواننده نيز مهارت دارد. لحظههاي نفسگير و غيرمنتظره زيادي حين مطالعه در انتظار خواننده است. سخن پاياني آنكه ساختار اين رمان تخيلي عظيم در گذر زمان ارزش خود را حفظ كرده و طي اين سالها بارها تجديد چاپ شده و اين روند ماندگاري ادامه خواهد يافت؛ چرا كه افراد اهل مطالعه با هر گرايش فكري در نهايت اين اثر چهار جلدي را ارزشمند و اثرگذار دانستهاند. همان طور كه از زمان انتشارش تا امروز، به عنوان اثري ادبي و گاهي شاهكار شناخته شده و نقدهايي هم كه شده، هميشه محترمانه بوده است. به طور مثال، منتقدان فرانسوي اين اثر چهارگانه را ستودند، امريكاييها با اشتياق از آن استقبال كردند، منتقدان انگليسي اما چندان مطمئن نبودند، زيرا دارل تمام عمرش را خارج از كشور گذرانده بود و طي اين سالها هرگز از فرهنگ انگليسي تمجيد نكرد. در مجموعه، منتقدان امريكايي و انگليسي كتاب را ستودند. سانديتايمز، اين چهارگانه را «يك كلاسيك مدرن» ناميد و سانديتلگراف خالق رمان را «استاد خلق همه يا هيچ». تايمز، دارل را همانند شعبدهبازي با واژههاي فاخر توصيف كرد كه برجهاي تاريخي، كاخهاي باشكوه و معابد قديمي را در ذهن خواننده تداعي ميكند: «او روايت ميكند، دسيسه ميچيند و همه را تحت تاثير قرار ميدهد.» نيويوركتايمز معتقد بود دارل مانند هنرپيشهاي قادر به خلق شاهكاري فوقالعاده است. در واژهها و داستانِ اين نويسنده قدرتي مرموز وجود دارد كه خواننده را به دنبالكردن اين چهارگانه واميدارد. لارنس دارل كه صد سال پيش متولد شده (1990-1912)، بيشترين شهرت خود را براي «چهارگانه اسكندريه» كسب كرد كه مطالعهاي بر عشق مدرن با طرحي پر از شگفتي است و صفحات داستان پر از شوك و رمز و راز است؛ با وجود نثر استادانه و قصه پرجاذبهاش، براي نويسندگان سختگيري چون آنگوس ويلسون (برنده جايزه يادبود تيت بلك براي رمان «دوران ميانسالي خانم اليوت») جذابيتي نداشت و چهارگانه را مبتذل ناميد؛ با اين حال، كتابهاي «چهارگانه اسكندريه» در فروش و نقد، موفقيت زيادي كسب كردند و لارنس دارل هرگز اثري در اين حد موفق منتشر نكرد.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
گام دوم: رفع فیلترینگ
هشدار؛ هفت ميليون ايراني در معرض ابتلا به تومور مغزي
داستان يك شايعه
حداقل دستمزد را افزايش دهيد تا اشتغال بيشتر شود
بيروت، جهاني ديگر سلاح حزبالله و دشنه ازمريلدا! (۱۱)
احزاب سياسي تابو يا ضرورت حل مسائل امروز كشور
مسير نو براي ايران
چرا پژواك ايراني را از اهرام ثلاثه نميشنويم؟
رفع ناترازي سريع سوخت با نگرشي راهبردي به CNG
ايستادگيدولت در تحقق وعدههايش با مردم
چالش اخلاقي ازدواج
سرخوردگي از فلسفه
هنرمندي تمام عيار...
در انتظار بازگشت استاد
كتابي براي يك عمر
آموزشِ مدني
مناطق متروك شهري را دريابيد
احزاب سياسي؛ تابو يا ضرورت حل مسائل امروز كشور
مسير نو براي ايران
چرا پژواك ايراني را از اهرام ثلاثه نميشنويم؟
رفع ناترازي سريع سوخت با نگرشي راهبردي به CNG