صفآرایی بازیگران منطقهای در شام
گروه سیاسی: جعبه پاندورای شام اکنون پیشروی احمد الشرع یا همان ابومحمد الجولانی، رهبر هیات تحریر الشام قرار گرفته است. الجولانی که در هفتههای اخیر به همه پالس مثبت مخابره کرده، ماموریت بسیار دشوار و پرخطری برای بازگشت دمشق به ساحل ثبات و آرامش دارد.
به گزارش «تجارت»، فراتر از بازیگران داخلی منافع و خواست مجموعهای از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در شام جدید مطرح هستند که همین امر مرحله گذار را دشوارتر نیز کرده است. اکنون برای افکار عمومی و ناظران سیاسی این مساله جدی قابل طرح است که آینده سوریه به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ سناریوهای پیشروی سوریه جدید کدامند و هر یک بازیگران چه سهمی را از معادلات قدرت خواهند داشت؟
آخرین تحولات داخلی در سوریه بعد از سقوط بشار اسد
بازیگران داخلی سوریه این روزها با شدت بیشتر در حال آمادهسازی برای عبور از شرایط گذار هستند. در مهمترین تحولات، مخالفان مسلح سوریه با رهبری ابومحمد الجولانی اخیرا کنترل کامل دمشق و استانهای دیگری را در دست گرفته و به حکومت چندین ساله «بشار اسد» پایان دادند. این گروهها یک دولت انتقالی را با ریاست «محمد البشیر» برای اداره امور سوریه تشکیل دادهاند. همچنین الجولانی متعهد شد که جناحهای مسلح موجود را منحل کرده و این افراد را در یک «ارتش ملی» تازه تشکیل شده تحت نظارت یک وزارت دفاع متحد ادغام کند. با این حال نگرانیهایی در مورد هسته تشکیلدهنده این ارتش وجود دارد. در همین راستا دیروز –سهشنبه- نشست رهبران گروههای مسلح مخالف سوریه با «احمد الشرع» (ابومحمد الجولانی) رهبر گروه تحریرالشام به توافقی برای انحلال تمام این گروهها و ادغام آنها در وزارت دفاع منجر شد. او تأکید کرد که این تجدید ساختار، اقتدار نظامی را متمرکز میکند، حاکمیت قانون را اجرا میکند و تضمین میکند که تسلیحات صرفا در دست دولت باقی بماند. الجولانی این گذار را به عنوان تغییری از طرز فکر «اپوزیسیون» به «حکومت» بیان و تصریح کرد: «ما باید ذهنیت دولت را اتخاذ کنیم، نه ذهنیت اپوزیسیون.» او همچنین متعهد شده است که بقایای دستگاه امنیتی نظام قبلی را از بین ببرد و این نشاندهنده یک گسست قاطع با گذشته اقتدارگرایانه سوریه و تعهد به بازسازی نهادهای آن است.
در جبهه کردهای سوریه نیز شاهد هستیم که تحت فشار آمریکا، تلاشهای برای ایجاد اتحاد میان جریانهای متعارض کردی افزایش پیدا کرده است. در همین ارتباط دیروز –سهشنبه- نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) در بیانیهای اعلام کردند که «مظلوم عبدی»، فرمانده قسد دوشنبه با ریاست شورای ملی کردهای سوریه دیدار کرد. قسد اعلام کرد که در این دیدار ضمن تاکید بر اهمیت استمرار دیدارها و سرعتبخشی به حل مسائل مورد اختلاف، ایجاد و اتخاذ یک موضع واحد برای کردها در سوریه جدید مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بر اساس آخرین گزارشها نیز بر خلاف اعلام آمادگی قبلی طرفین تاکنون هیچ دعوتنامه و جلسهای برای آغاز گفتوگوی ملی میان حاکمان جدید دمشق و کردهای سوریه صورت نگرفته است.
نگرانی از وقوع درگیری جدید میان ترکیه و کردهای سوریه
مساله تنش میان کردهای سوریه و ترکیه در مقام مسالهای جدی در سوریه بعد از سقوط بشار اسد مطرح است. در یک سوی ماجرا، یاشار گولر، وزیر دفاع ترکیه، از ادامه عملیات نظامی فرامرزی علیه گروههای کرد PKK و YPG با فشار فزاینده خبر داد و تأکید کرد که ترکیه اجازه نمی دهد این گروهها از شرایط بیثباتی منطقه سوءاستفاده کنند. او همچنین از نیروهای بینالمللی، خواستار حمایت از مدیریت جدید سوریه شد. این اظهارات بدین معنا است که احتمال دور جدید حمله ترکیه و نیروهای تحتالحمایهاش به کردهای سوریه بسیار محتمل است. در سوی دیگر ماجرا، نگرانیها در مورد بازگشت داعش در سوریه، پس از سقوط حکومت بشار اسد و افزایش حملات علیه نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که به نیروهای تحت حمایت ایالات متحده تعلق دارند، همچنان بالا است. همین موضوع به نظر میرسد واشنگتن را در آستانه یک تصمیمگیری مهم قرار داده است که موضوع تنش میان کردهای سوریه و ترکیه را مدیریت کند.
در جدیدترین تحرک نیز شاهد هستیم که نیروهای ائتلاف بینالمللی، تجهیزات نظامی و لجستیکی و پزشکی را از طریق کامیونهایی به پایگاهشان در کارخانه گاز کونیکو در حومه شهر دیرالزور سوریه وارد کردند. این اقدام یک روز پس از آن صورت گرفت که ائتلاف آمریکا تجهیزات نظامی را با ۶۰ کامیون و خودروی نظامی به دو پایگاه نظامی در میدان نفتی العمر و کارخانه کونیکو در سوریه از طریق گذرگاه مرزی الولید با عراق وارد کرد. این اقدام حضور نیروها در منطقه را تقویت میکند. به ادعای منابع، این مناطق شاهد افزایش حملات داعش و عملیاتهای ترور است.
سناریوهای پیشروی سوریه بعد از سقوط بشار اسد
در آشفته بازار سیاست و حکمرانی فعلی سوریه میتوان چند سناریو را در سوریه بعد از سقوط بشار اسد ترسیم کرد.
سناریوی نخست؛ ایجاد حکومت دموکراتیک و غیرمتمرکز: مطلوبترین سناریویی که در قالب آن حقوق تمامی اقوام اقلیتها در سوریه جدید میتوان حفظ شود، ایجاد یک حکومت دموکراتیک با ماهیت غیرمتمرکز است. بدین معنا که تمام قدرت در دست یک فرقه متمرکز نشود و به نوعی ساختار سیاسی به سمت حکومت ائتلافی با مشارکت شیعیان، کردها و مسیحیان گرایش پیدا کند. این سناریو، مطلوب و مورد حمایت کشورهای اروپایی و خواست اقلیتهای غیر عرب سنی سوریه نیز است. البته باید توجه داشت که این سناریو با توجه به ماهیت رادیکال و جهادی گروههای تندرو حاکم بر دمشق از احتمل تحقق اندکی برخوردار است. اساسا بازیگران اصلی حاکم بر سوریه جدید هیچپونه سنخیتی با دموکراسی و ارزشهای مدرن سیاسی ندارند.
سناریوی دوم؛ ایجاد حکومت شبهدموکراسی و متمرکز با حکمرانی اسلامگرایان تندرو: یکی از سناریوهای واقعبینانه برای سوریه جدید این است که گروههای اسلامگرا بتدریج قدرت را در پایتخت قبضه کنند. بر اساس این سناریو، بتدریج باورهای رادیکال گروههای تندرو در لایههای سیاسی و اجتماعی سوریه جدید مستقر خواهد شد. در نهایت نیز شاهد حکومت گروههای تندرو اسلامگرای عرب سنی بر دمشق هستیم. پیش فرض سناریوی اخیر این است که در نهایت مناطق تحت کنترل کردهای سوریه نیز به حکومت مرکزی متمرکز واگذار شود. در این حالت شاهد یک نوع دیکتاتوری نیروهای جهادی خواهیم بود که شاید با یک دموکراسی و انتخابات نمایشی نیز همراه باشد.
سناریوی سوم؛ سوریه جدید بر مبنای پذیرش منطقه خودمختار کُردی: خواست و مطالبه اصلی کردهای سوریه در وضعت بعد از سقوط بشار اسد، پذیرش حکومت یا منطقه خودمختار آنها توسط حکومت مرکزی بوده است. نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری مظلوم عبدی و حمایت آمریکا و اروپا، اعلام کردها که حاضر پیوستن به گفتوگوی ملی با الجولانی هستند. در این سناریو، مفروض این است که فارغ از اینکه در دمشق چه نوع حکومتی حاکم باشد، در مناطق تحت کنترل کردها، نوعی خودمختاری بر اساس نظام کانتونی ایجاد خواهد شد. مهمترین مخالف سناریوی اخیر دولت ترکیه است اما در صورت انجام مذاکرات میان گروههای کردی نزدیک به آنکارا با نیروهای دموکراتیک سوریه و با وساطت آمریکا این سناریو از شانس اندکی برای تحقق برخوردار است.
سناریوی چهارم؛ تجزیه سوریه به دو یا چند کشور: سناریوی بدبینانه و با شانس اندک برای تحقق تجزیه سوریه است. بر اساس این سناریو گروههای قومی مختلف بر اساس حوزه جغرافیایی مححل سکونت یک واحد سیاسی مجزا را تشکیل خواهند داد. البته شاید محتملتر از همه تقسیم کشور به دو دولت عربی و کردی باشد. این سناریو در سطح منطقه مخالفان بیشماری دارد و تنها حامی آن میتواند اسرائیلیها باشند. این سناریو از شانس اندکی برای محفف شدن برخوردار خواهد بود.