ثبات اقتصادی، پیش شرط تاب آوری اجتماعی


علیرضا شریفی یزدی
جامعه‌شناس

  تاب آوری اجتماعی توانایی ترمیم خود در مقابل فشارهایی است که وارد می‌شود. تاب آوری به این معناست که بتوانیم سلامت و قوام روانشناسی ارتباطات و تعامل خود را در مواجهه با سختی‌ها حفظ کنیم. وقتی فردی عزیزی را از دست می‌دهد و موجب آشفتگی روانی فرد می‌شود یا حادثه طبیعی مانند سیل، زلزله و جنگ اتفاق می‌افتد، هرچه انسان از تاب آوری بالایی برخوردار باشد، امکان اینکه فرد سریع‌تر بتواند این بحران را پشت سر بگذارد و به یک ثباتی دست یابد بیشتر خواهد بود و این یک مهارتی است که در طول زندگی آموزش داده می‌شود و انسان بر پایه آن عمل می‌کند. جوامعی که دشواری‌های بیشتری را تحمل می‌کنند به طور ناخواسته تاب آوری در آن جوامع بیشتر می‌شود. هرچه در یک جامعه از قبل بر روی مسئله تاب آوری اجتماعی کار شده باشد و افراد آموزش در خانواده و مدرسه دیده باشند، تاب آوری این افراد در سطح جامعه هم بیشتر است. هرچه یک جامعه توان داشته باشد، زخم‌هایی که بر پیکره و اعضای آن جامعه وارد می‌شود را ترمیم کند به طور طبیعی تاب آوری در آن جامعه بیشتر می‌شود. برای مثال اگر در کشوری زلزله رخ دهد و دولت بتواند سریع‌تر خرابی‌ها را جبران کنند و مردم را به یک ثباتی برساند، تاب آوری جمعی هم هم ترمیم می‌شود. وقتی تاب آوری اجتماعی در یک جامعه کاهش پیدا می‌کند خود را در قالب نارضایتی جمعی نشان می‌دهد که در گام اول به شکل غر زدن، نالیدن و انتقادهای مکرر نمود پیدا می‌کند. اگر در این مرحله به آن رسیدگی شود وضعیت بهبود پیدا می‌کند، اگر این اتفاق رخ ندهد بتدریج به سمت نارضایتی عمومی سوق داده می‌شود. در گام بعد ارزش‌های مشترک اجتماعی دچار مشکل می‌شود و در گام سوم مشارکت اجتماعی کاهش پیدا می‌کند و زمانی که دولت‌ها از مردم برای مشارکت در یک موضوع خاص دعوت می‌کنند مردم توجهی به آن نمی‌کنند. در تاب آوری فردی، توانمندی‌ها بشدت فردی است. یک انسان می‌تواند از مدیریت بحران فردی برخوردار باشد و در زمان وقوع بحران‌های مختلف طبیعی مانند سیل، زلزله و بحران‌های غیرطبیعی مانند جنگ، مرگ و بیماری همه گیر مانند کووید ۱۹ با مدیریت بحران به شرایط باثبات دست پیدا کند. هرچه تاب آوری فردی افزایش پیدا کند به بالا رفتن تاب آوری اجتماعی کمک می‌کند و از طرف دیگر هر چه میزان اعتماد به مسئولان، ارزش‌های مشترک اجتماعی، مشارکت اجتماعی، پاسخ‌های هماهنگ و جمعی به موقعیت‌های چالش برانگیز در جامعه، تقویت انعطاف و سازگاری بالاتر رود، تاب آوری فردی نیز بالا می‌برد. تاثیر تاب آوری فردی بر تاب آوری جمعی بسیار بیشتر است. یکی از مهمترین بحث‌های تاب‌آوری اجتماعی این است که مسئولان، کشور را در شرایط باثباتی قرار دهند. وقتی در کشور هر روز یک خبری انتشار می‌یابد مانند زلزله‌های اقتصادی و بالا پایین شدن ارز یا تنش‌های سیاسی، این عوامل سطح تاب آوری جمعی را کاهش می‌دهد. اگر شرایط باثباتی در جامعه برقرار باشد و سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع ما دچار بی‌ثباتی نگردد، قطعا میزان تاب آوری در جامعه افزایش پیدا خواهد کرد. در بین طبقه متوسط به بالا و طبقه مرفه جامعه دلیل اصلی پایین بودن تاب آوری اجتماعی اقتصاد نیست، بلکه شرایط متزلزل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه است چون درآمد و اقتصاد این طبقه از جامعه منوط به یک شرایط باثبات است و چون جامعه در ثبات بسر نمی‌برد، تاب‌آوری اجتماعی کاهش می‌یابد نه به دلیل اینکه چالش اصلی آن‌ها اقتصاد است گرچه در میان آن‌ها هم بخشی از پایین بودن تاب آوری اجتماعی به خاطر مسائل اقتصادی است. چون سرمایه‌های مالی قشر مرفه در این جامعه در حال گردش است، در شرایط بی‌ثبات جامعه، فرد سرمایه دار هم نگران پول و تجارت خود است. در واقع دلیل کاهش تاب آوری در قشر مرفه جامعه اقتصاد است نه به این معنا که نیازهای اولیه خود را نمی‌تواند تامین کند بلکه به این دلیل که در سطح اقتصادی خود احساس می‌کند دچار زیان شده است. هرچه در میان لایه‌های بالاتر جامعه تاب آوری کاهش یابد مسئله اقتصاد کمرنگ‌تر و موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پررنگ‌تر می‌شود.