تصاعد بحران در خارج نزدیک امریکا

ادعای برخی تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل در خصوص بازگشت نسبی ترامپ به دکترین جیمز مونروئه علنی‌تر شده است. ادعا‌های سلبی رئیس‌جمهور جدید امریکا در خصوص کانال پاناما و حتی الحاق کانادا به خاک امریکا نشان می‌دهد واشینگتن در حال برنامه‌ریزی برای بازتعریف حیاط خلوت خود بر مبنای منافع استعمارگرایانه‌ای است که بخشی از آن را می‌توان از بطن دکترین مونروئه استخراج کرد. دکترین معروف مونروئه (مونرو) یک مدل مداخله‌گرایانه محدود، اما هدفمند بود که ۲۰۰ سال قبل، از سوی جیمز مونرو، رئیس‌جمهور وقت امریکا با هدف ساخت حیاط خلوت واشینگتن در امریکای لاتین نضج یافت و در عین حال، ضریب مداخله‌گرایی واشینگتن در دیگر مناطق جهان را محدود ساخت. اظهارات اخیر ترامپ در خصوص تحولات پیرامونی امریکا نشان می‌دهد که وی قصد دارد در بین سال‌های ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ میلادی (در صورتی که در رأس معادلات قدرت باقی بماند!) برخی مناسبات زیربنایی و کلان حوزه پیرامونی کشورش را با استناد به مداخله‌گرایی و استراتژی فشار حداکثری بر کشور‌های همسایه و پیرامونی امریکا تغییر دهد. بنابراین، امریکای شمالی، مرکزی و جنوبی از تبعات بازگشت ترامپ به کاخ سفید مصون نخواهند بود. 
ترامپ این مسیر را به صورت مشخص از کانال پاناما، آن هم به بهانه‌های تجاری آغاز کرده است. رئیس‌جمهور جدید امریکا می‌گوید این کانال باید به ایالات متحده بازگردد! این ادعا در حالی مطرح می‌شود که کانال پاناما که در سال ۱۹۱۴ توسط ایالات متحده ساخته شد، اما در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹، طبق معاهده‌هایی که حدود دو دهه قبل توسط جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت امریکا، و عمر توریخوس، رهبر ملی‌گرای پاناما، امضا شده بود، به پاناما واگذار شد. بنابراین، حاکمیت پاناما بر این کانال، رسمیت داشته و واشینگتن نمی‌تواند سخن از بازگشت یا تغییر مالکیت آن به میان آورد. 
نوع مواجهه سلبی و تند رئیس‌جمهور پاناما با مواضع اخیر ترامپ، نشان‌دهنده حساسیت ویژه‌ای است که در پاناما نسبت به حس مداخله‌گرایی و توسعه‌طلبی تیم جدید سیاست خارجی امریکا وجود دارد. نکته تحسین‌برانگیز‌تر اینکه دولت پاناما حتی احتمال کاهش عوارض کانال برای کشتی‌های امریکایی را رد و تأکید کرد برخلاف آنچه ترامپ ادعا می‌کند، چین در تنظیم معادلات تجاری و دریایی کانال پاناما کمترین نقشی ندارد. به عبارتی گویاتر، دولت پاناما هرگونه مذاکره‌ای با دولت جدید امریکا بر سر این کانال را رد کرده است. با این حال به نظرمی رسد رئیس‌جمهور امریکا از استراتژی فشار حداکثری و تهدیدات خود جهت تغییر تصمیم کنونی دولت پاناما استفاده کند. به‌رغم همه این موارد، ترامپ نشان داده است که قدرت درک پیش‌فرض‌ها و بایسته‌های لازم جهت پیشبرد استراتژی فشار حداکثری را نه در قبال کشور‌های پیرامونی خود و نه در قبال دیگر کشور‌های جهان ندارد؛ مسئله‌ای که به‌زودی اثبات خواهد شد.