روزنامه جوان
1403/10/10
والدین هلیکوپتری فرزندان را از کار میاندازند
جوان آنلاین: همه ما روزهای خوب و بدی داریم، گاهی زندگی روی خوشش را نشان میدهد و گاهی هم نه. برخی در روزهای سخت جا میزنند و خود را میبازند، برخی دیگر، اما تمام تلاششان را میکنند تا به بهترین شکل ممکن از این سختیها عبور کنند. تفاوت این دو گروه در میزان تابآوریشان است، یعنی مهارتی که آنها را در حل مشکلاتشان یاری میکند. آنها که تابآوری کمی دارند، شکست را بدون، چون و چرا میپذیرند و تلاشی برای ادامه راه نمیکنند، در مقابل آنهایی که تابآوری بالایی دارند برای عبور از چالشها کفش آهنی به پا میکنند. آنطور که روانشناسان میگویند تابآوری از دوران کودکی در افراد شکل میگیرد، بنابراین اگر یک کودک بتواند تابآوری بالایی را کسب کند، در مرحله به مرحله زندگی به مراتب بهتر عمل خواهد کرد، چراکه میتواند تغییرات پیش آمده در زندگی را به طرز مثبتی مدیریت کند و با داشتن ذهنی غنی، راحتتر مشکلات زندگی را حل میکند، اما چگونه تابآوری در کودکان پرورش مییابد و مهمتر اینکه چگونه والدین و مدارس، نقش حیاتی را در آموزش این مهارت ضروری به کودکان ایفا کنند؟ در همین راستا «جوان» با دکتر محمدرضا مقدسی، مدیر و مؤسس خانه تابآوری ایران گفتگو کردهاست. تابآوری چیست و رابطه تابآوری کودکان با موفقیت آنها در آینده چگونه است؟ تابآوری به معنای توانایی فرد یا سیستم برای مقابله با چالشها، فشارها و بحرانها است. اساساً بدون تابآوری هیچ موفقیتی به دست نمیآید. برای اینکه افراد در مسیرهای مختلف زندگی، تحصیل، ورزش، هنر و کسب و کار وارد شوند و مسیر موفقیت را طی کنند، باید تابآوری را بلد باشند. تحقیقات نشان داده کودکانی که دارای تابآوری هستند، از نظر تحصیلی و اجتماعی موفقتر عمل میکنند. آنها سطوح بالاتری از رفاه و سلامت روان را تجربه کرده و عملکرد بهتری در مدرسه دارند. همچنین عمده این کودکان، شکستها را فرصتهایی برای رشد تلقی کرده و انگیزه بیشتری برای ادامه تلاش دارند. وقتی بچهها بفهمند که شکستها بخش طبیعی از زندگی هستند، احتمال بیشتری دارد که با چالشها روبهرو شوند و پشتکار داشتهباشند. بدون شک تابآوری کمک شایانی به کودکان در ایجاد روابط مثبت میکند. کودکانی که تابآور هستند، معمولاً همدلتر بوده و قادرند ارتباطات مؤثری برقرار کنند؛ این امر به آنها اجازه میدهد دوستیهای حمایتی بسازند و مشارکت مثبتی در جامعه خود داشتهباشند. تابآوری در اوایل دوران کودکی، مزایای بلندمدت سلامت روان به دنبال دارد. با تجهیز کودکان به راهبردهای مقابلهای و مهارتهای حل مسئله، آنها آمادگی بیشتری برای مواجهه با ناملایمات زندگی پیدا خواهند کرد. تحقیقات نشان داده تابآوری نهتنها بر جنبههای عاطفی و روانی تأثیرگذار است، بلکه به رفاه جسمی و اجتماعی نیز کمک میکند. آیا تابآوری از پدر و مادر به کودک ارث میرسد یا اینکه باید زمینه برای پرورش تابآوری مهیا شود؟ اگرچه تابآوری یک سازه روانشناختی است، اما باید بگویم که آموختنی است و در فرآیند یاددهی و یادگیری جایگاه ویژهای دارد. براساس آخرین مستنداتی که در اختیار داریم، حدود ۴۰ درصد از تابآوری، ریشههای ارثی دارد و ۶۰ درصد مرتبط با محیط است. بنابراین حتی اگر یک کودک ظرفیت ارثی قابلتوجهی برای تابآوری نداشته باشد، با مهیا ساختن محیط مناسب میتوان تابآوری را به او به خوبی یاد داد. از چه سنی باید آموزش تابآوری به کودکان را آغاز کرد و این کار چگونه انجام شود؟ از بدو تولد در محیط خانه باید زمینه آموزش تابآوری مهیا شود. ایجاد یک فضای امن و حمایتکننده در خانه برای تقویت تابآوری کودکان در سالهای قبل از دبستان بسیار ضروری و مهم است. فضایی که باید سرشار از عشق، توجه و پذیرش باشد تا کودکان در آن احساس امنیت کنند. والدین با برقراری ارتباط مثبت، تشویق به ابراز احساسات و فراهم کردن فرصتهای بازی خلاقانه میتوانند به تقویت مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودکان کمک کنند. همچنین ایجاد روالهای منظم و پیشبینیپذیر به کودکان احساس کنترل و ثبات میدهد. این موارد به آنها کمک میکند تا با چالشها بهتر کنار بیایند و در آینده تابآوری بیشتری داشتهباشند. همچنین به کودکان اجازه میدهد در عین حال که احساس امنیت دارند، تجربیات جدیدی را نیز کشف کنند. علاوه بر آن به دلیل اینکه کودکان پیش از ورود به مدرسه، ذخایر شناختی و تعداد کلمه و لغاتشان بسیار محدود است «ورزش»، «بازی» و «هنر» از ابزارهای مؤثر برای آموزش تابآوری آنها به حساب میآید و ترکیب این سه مورد میتواند محیطی غنی برای یادگیری آنها فراهم کند تا با چالشها بهتر کنار بیایند و در زندگی آینده موفقتر عمل کنند. «ورزش» به کودکان یاد میدهد که چگونه تلاش کنند، کار گروهی را تجربه کنند و مهارتهای مدیریت استرس را بیاموزند. این فعالیتها به آنها کمک میکند با چالشهای مختلف زندگی بهتر کنار بیایند و اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. همچنین «بازی» نقش اساسی در یادگیری کودکان دارد؛ بازیهایی که مبتنی بر تعاملات اجتماعی و در فضای غیررقابتی هستند، بچهها را به تعاملات اجتماعی و بدهبستانهای عاطفی ترغیب میکنند. بچهها از طریق بازی، میتوانند مهارتهای حل مسئله را تمرین کنند و احساسات خود را بشناسند. همچنین بازیهای تخیلی به کودکان این امکان را میدهد که خلاقیت خود را ابراز و مهارتهای خودتنظیمی را تقویت کنند. «هنر» نیز به عنوان یک ابزار آموزشی قوی در تقویت تابآوری کودکان پیش از دبستان نقش بسزایی دارد. فعالیتهای هنری مانند نقاشی و موسیقی به کودکان این فرصت را میدهند که احساسات و تجربیات خود را به شیوهای خلاقانه بیان کنند. این نوع فعالیتها نهتنها به کاهش اضطراب کمک میکنند، بلکه موجب افزایش اعتماد به نفس و مهارتهای اجتماعی نیز میشود. به همین دلیل است که کشورهای پیشرو در بحث تعلیم و تربیت، تمام دوران دبستان را بر ورزش، موسیقی و فعالیتهای حرکتی کودکان متمرکز هستند و در کنار آن، یکسری آموزشهای درسی را مدنظر قرار میدهند. در دوران کودکی، اصل، اساس، روش و منش زندگی افراد پیریزی میشود، از این جهت آموزش تابآوری در این دوران بسیار حائز اهمیت است. به هیچ عنوان نباید مسئله پرورش تابآوری کودکان از چشممان دور بماند و باید به عنوان یک ضرورت تربیتی برای داشتن کودکانی موفق و توانمند در آینده، به این مهم توجه داشته باشیم. والدین برای پرورش تابآوری کودکان چه کارهایی باید انجام دهند؟ اولین اقدام والدین این است که به فرزند خود محبت و از او حمایت کنند. هیچ چیز به اندازه ارتباطی گرم و حمایتگرانه به کودکان احساس امنیت، قدرت، شجاعت، جسارت و توانایی مواجهه با مسائل و مشکلات را نمیدهد. بچههایی که میدانند پدر یا مادری دارند (یا یک فرد دلسوز و مهربان دیگری، چون معلم، مربی یا راهنما) که در دسترسشان است و بدون هیچ قضاوت و منتی، از آنها حمایت میکند، احساس خوبی به آنها منتقل میشود و زمینه تابآوری در آنها را مهیا میسازد. دومین مورد ایجاد محیطی بدون ابهام و معین و آرامشبخش است که به بچهها دلگرمی و اطمینان میدهد و میتواند در پرورش تابآوری بچهها بسیار مؤثر واقع شود. کودکانی که با موقعیتهای نامعین مواجه میشوند به طور مداوم اضطراب و استرس را تجربه میکنند و این اصلاً برایشان خوب نیست. مورد بعدی مربوط به سپردن کارها و مسئولیتهایی در توان کودکان به آنهاست، والدین نباید در همه کارهای فرزند خود دخالت کنند، باید یکسری از کارها را به او بسپارند تا کودک مسائلش را به تنهایی حل کند. وقتی یک بچه میتواند لباسش را بپوشد یا بند کفشش را ببندد، حتی اگر زمان ببرد یا خطا داشته باشد، باید به او اجازه داده شود، خودش این کار را انجام دهد تا کارها را تجربه کند و به مرور زمان درست انجام دادنشان را یاد بگیرد. این موارد، موقعیت خوبی برای بهبود تواناییها و تقویت تابآوری کودکان است. کمک کردن به هر کسی که به کمک نیاز ندارد، او را از کار میاندازد. بنابراین مهمترین توصیه من به پدران و مادران این است که بگذارید بچهها خودشان زندگی و مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. اصطلاحاً در سبک فرزندپروری به این والدین، والدین هلیکوپتری میگویند، والدینی که همیشه بالای سر بچهها هستند و هر جایی که میروند، پدر و مادر هم بالاتر از آنها حضور دارند. این شکل فرزندپروری، بچهها را از کار میاندازد. موضوع دیگری که برای بچهها بسیار مهم است، تعیین اهداف بزرگ، مثبت و قابل تحقق و دستیابی برایشان است. اهدافی که هر روز با برداشتن یک گام، پیشرفت را تجربه میکنند. این تجربه برای آنها احساس شایستگی، کفایت، اعتماد به نفس، تحول و شجاعت به ارمغان میآورد. در مقابل، اما تعریف اهداف بزرگ و غیرقابل دسترس، منجر به تحقیر و کاهش اعتماد به نفس آنها میشود که باید خیلی بدان توجه شود. کاش هر کدام از والدین پیش از آنکه بچهدار شوند یا حتی همزمان با پدر و مادر شدنشان، دورههای فرزندپروری را بگذرانند و به این موارد مهم توجه کنند. تغذیه روح بچهها همانند تغذیه جسمشان مهم است. وقتی فرزندپروری درست انجام شود، یک کودک در بزرگسالی میتواند زندگی باکیفیت بهتری داشته باشد. والدین باید بدانند که شناخت عواطف و احساسات کودک توسط خود مدیریت هیجاناتش بسیار مهم است. باید به کودکان کمک شود تا هیجانات خود را بشناسند. مثلاً وقتی بچه میگوید «حالم بد است» باید پدر و مادر بپرسند که آیا اضطراب دارد، ترسیده، یا ناراحت یا عصبانی است. عمدتاً کودکان فرق میان این احساسات را نمیدانند و فقط میگویند حالم بد است. بدون شک، شناخت هیجانات به کودکان کمک میکند تا بهتر با آنها کنار بیایند و راه برونرفت از هیجان ناخوشایند را بهتر و راحتتر پیدا میکنند. مسئله دیگر اینکه باید قدردان کودکان باشیم. قدردانی از بچهها برای کارهای کوچک بسیار مهم است. اگر کودکی یک کار خوب، اما کوچکی را انجام داد (حتی اگر به نظر بزرگسالان نیاید) باید او را تشویق کرد؛ مثلاً یک سیب را کشیدهاست، این تشویق میتواند به او احساس موفقیت و اعتماد به نفس بدهد. ممکن است والدین به عنوان کسی که با چالشهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه هستند برای این کارهای خوب کوچک را مهم ندانند، اما از نگاه کودک همه آنها موفقیت بزرگی است که دوست دارند دیده شود، بنابراین توصیه میکنم که حتی کوچکترین فعالیت مثبت و کوچکترین موفقیتهای بچهها را ببینید و آنها را مورد توجه قرار دهید؛ و در پایان اینکه، بچهها به آنچه ما میگوییم، تبدیل نمیشوند، بلکه به کارهایی که ما انجام میدهیم تبدیل میشوند. اگر ما برای حل مسائلمان از خشونت، دعوا و داد و بیداد استفاده کنیم، نباید انتظار داشته باشیم که بچههایمان از طریق گفتگو مسائلشان را حل کنند. بچهها میبینند، ضبط میکنند، یاد میگیرند، الگوبرداری میکنند و انجام میدهند. در سنین بالاتر چطور؟ نقش والدین در پرورش تابآوری فرزندان پررنگ است؟ در سنین بالاتر و نوجوانی شرایط کمی فرق میکند. در این دوره، بچهها به گروه همسالان تمایل بیشتری نشان میدهند، بنابراین نقش والدین کمرنگتر و نقش گروه همسالان پررنگتر میشود. واقعیت این است که در سالهای نوجوانی گروه همسالان حرف اول و آخر را میزنند. از همینرو، در این دوره نقش مدرسه از خانواده مهمتر است و باید بسیار مهم و جدی گرفته شود. بله همینطور است، اما میدانید که نظام آموزشی ما با کمبود و کاستیهای عدیدهای مواجه است. به نظر شما نقش آموزش و پرورش در تقویت تابآوری دانشآموزان چیست و چقدر مدارس کشور برای این موضوع اهمیت قائل میشوند؟ آموزش و پرورش موتور محرکه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ملتهاست. این باور کماکان برای ما دستنخورده و پررنگ است که راه خوشبختی و سعادت انسانها و راه نیکبختی اقوام و ملل، از مدرسه میگذرد. ما معتقدیم که هیچ راهی برای خوشبختی ملتها و مردمان جز آموزش مناسبت و تعلیم و تربیت مؤثر نیست. مطالعاتی که در زمینه تابآوری انجام شده، نشان میدهد مدارس توانایی پوشش و جبران و عملکرد نامطلوب خانوادهها را دارند، اما خانوادهها نمیتوانند بدکارکردیهای مدرسهها را جبران کنند. اینجاست که مدرسه قدرت خود را به عنوان یک مصلح اجتماعی و موتور محرکه توسعه انسانی، اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد. اینکه بچههایی که در خانوادههای آشفته یا مناطق کمتر برخوردار هستند، اگر به فضاهای آموزشی مناسب دسترسی داشتهباشند، مدرسه میتواند همه نارساییها و بدکارکردیهای خانوادگی را جبران کند. در نظام واژگان وقتی از تابآوری در مدارس صحبت میکنیم، منظورمان یک چهارضلعی است که ضلع اول آن دانشآموزان (متنفعین و برخورداران اصلی) هستند. ضلع دوم، معلمان و مربیان، ضلع سوم مدیران و کارکنان اداری، ستادی و تیم مدیریتی و ضلع چهارم هم خانوادهها هستند. در صورتی مدارس موفق میشوند که به رکوردهای خوبی در توسعه و تقویت توانایی و کفایت اجتماعی و روانی دانشآموزان دست یابند که این اضلاع چهارگانه با هم همکاری و همافزایی داشته باشند، در غیر این صورت، اما به هر جایی ممکن است برسیم به جز هدف اصلیمان. اگر قرار باشد تیم اداری و ستادی در مدرسه دنبال اهداف خودش باشد، معلمان و مربیان دغدغهها و مسائل خودشان را داشته باشند و دانشآموزان نیز اهداف و منافع و مسائل خودشان را دنبال کنند، نتیجه چیزی جز فروپاشی ساحت آن مدرسه یا ساختار تربیتی و آموزشی نخواهد بود، بنابراین ما راهی جز هماهنگی، انسجام و برخورداری از یک نقشه راه برای پرورش فرزندان این آب و خاک نداریم. بدون شک باید مدارس در خدمت پرورش توانایی و سلامت روح و روان دانشآموزان و همچنین افزایش تابآوری آنها باشند.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
بصیرت ملت و تنگنظری برخیها
اهداف اصلاحطلبان از فشار بر رئیسجمهور
والدین هلیکوپتری فرزندان را از کار میاندازند
داستان متفاوت پول و بدهی در ورزش
۱۵ هزار و ۶۱ زندانی جرائم غیرعمد چشم انتظار نیکوکاران
۲۱۹ کشته در ۵ فرود سخت
«۹دی» میراثی گرانبها برای آیندگان
«الجولانی» میخ ریاست چهارساله را کوبید
مهجوریت هنری ۹ دی با ترکفعل مسئولان
حادثه ۱۰ دی مشهد و سکوت رسانهها