روزنامه جوان
1403/10/11
از خسرو پرویز تا گورباچف!
از محمد فرزند عبدالله، به خسرو پرویز، پادشاه ایران: من فرستاده خداوند به سوی مردم جهان هستم؛ پس به خدای یکتا ایمان بیاور؛ وگرنه گناه مردمات بر عهده توست! این متن یکی از مهمترین و معروفترین نامههای دینی-سیاسی تاریخ جهان است؛ از پیامبر اسلام به قلب مرزهای قدرت منطقهای ایران. حضرت نبی اکرم پس از ایجاد ثبات نسبی در قلمرو ممالک اسلامی، در سال ششم یا هفتم هجری قمری، در راستای اعمال دعوت جهانی خویش، نامههایی با مضامین تماماً الهی و دینی و برای دعوت پادشاهان و مردم کشورهای مختلف به دین اسلام نگاشته و ارسال فرمودند. همواره در طول تاریخ سنت و شیوه آن دسته از رهبران و اولیای دینی که رسالتی فراتر از دعوت و هدایت قوم خویش داشتهاند، این بودهاست که اندکی پس از وصول به سطحی مناسب از هدایت جامعه خویش، اقدام به توسعه و گسترش معارف الهی و توحیدی به سرزمینهای دورتر نمودهاند. در ۱۱ دیماه سال ۶۷، اما این سنت تاریخی الهی، دوباره در ابعادی بزرگ و گسترهای وسیع توسط یک رهبر دینی مشهور، به اوج خود رسید. نامهای پرمغز و توحیدی از حضرت آیتالله خمینی، رهبر حکومت دینی نوپای ایران، به میخائیل گورباچف رئیسجمهور اتحاد جماهیر شوروی: «جناب آقاى گورباچف، باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلى کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادى نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست. همان مشکلى که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده یا خواهد کشید. مشکل اصلى شما مبارزه طولانى و بیهوده با خدا و مبدأ هستى و آفرینش است!» امامخمینی این نامه مهم و تاریخساز را نه از جایگاه دیپلماسی سیاسی بلکه از جایگاه یک ولی الهی برای هدایت ابنایبشر نگاشته و ارسال کردند. بدون اشارهای تخصصی به موضوعات سیاسی و فقط یا تمرکز بر مسائل توحیدی، معرفی مکاتب فلسفی اسلام، تبیین جهانبینی اسلام، و دعوت از نخبگان و عالمان شوروی برای حضور در قم و فراگیری علوم اسلامی. حضرت آیتاللهخمینی (ره) در امتداد نقش تاریخی خود برای اقامه اسلام در جهان قرن بیستم، صریحاً رهبر بلوک شرق جهان را به اسلام دعوت کرده و فرمودند که «جناب آقاى گورباچف، اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات، از شما مىخواهم درباره اسلام به صورت جدى تحقیق و تفحص کنید؛ و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهاى والا و جهان شمول اسلام است که مىتواند وسیله راحتى و نجات همه ملتها باشد و گره مشکلات اساسى بشریت را باز نماید.» گرچه میخائیل گورباچف نیز مانند خسرو پرویز و بسیاری از رهبران طواغیت تاریخ، از عمل به مفاد دعوت توحیدی غفلت ورزیده و بهآن ترتیب اثر نداد، اما اندکی بعد، فقط سه سال پس از نگارش آن نامه، اتحاد جماهیر شوروی دچار یک فروپاشی بزرگ شد. گورباچف حدود ۱۰ سال پس از فروپاشی نظام شوروی، از بیتوجهی به هشدارهای امام ابراز پشیمانی کرده و در یک مصاحبه خبری گفتهبود: «اگر ما پیشگوییهاى آیتالله خمینى را در آن پیام جدى مى گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتى نبودیم.» امروز نیز اگر چه رهبر انقلاب اسلامی، از دعوت رهبران و سیاستمداران جهانی به اسلام، قدم فراتر نهاده و مستقیماً مردم و جوانان غرب را به مطالعه قرآن و تحقیق درباره اسلام دعوت کرده و مخاطب نامههای خود قرار میدهند، اما مناسب است که نخبگان و سیاستمداران جهانی نیز با نگاهی به تاریخچه این دعوتهای تاریخی- توحیدی، از ایفای نقش تاریخی خود غافل نشده، از عاقبت غفلتکنندگان درس بگیرند و سر به اطاعت خداوند بگذارند و از تبعیت مستکبرین سر باز زنند!پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
دلار؟! اسمش را هم نیار!
اذعان به دمیدن اصلاحطلبان بر شایعه استعفای پزشکیان
از خسرو پرویز تا گورباچف!
ناشیانه تبلیغ کردن در حجاب به ضدخودش تبدیل میشود
حرف مفت تکراری کیلویی چندآقای جهانگیری؟!
عراقچی: عمان پیامی از امریکا منتقل نکرد
طرح تقویت جایگاه ساترا و حکمرانی مجازی در شورای عالی امنیت ملی
فشار مضاعف به پلیس در پرونده اتباع گروگانگیر
نیمفصل بهار در زمستان دلالها
سرانجام دموکراسیخواهی نیابتی غرب برای ما