روزنامه کيهان
1403/10/13
مکتب حاج قاسم را با این 16 شاخصه بشناسیم
سرویس سیاسی- رهبر معظم انقلاب درباره شهید والامقام سردار سلیمانی میفرماید: «به شهید حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درسآموز نگاه کنیم.» اگر بخواهیم خلاصه بگوییم سردار شهید سلیمانی چه ویژگیهایی داشت که برای ما صاحب مکتب و درس شد، چهار رکن اصلی را در ایشان میتوان برجسته دید: ۱. ولایتمداری ۲. اخلاص۳. مقاومت در مقابل دشمنان ۴. فروتنی و مهربانی نسبت به ضعفا. این چهار عنصر مهم ارکان «مکتب حاج قاسم» را تشکیل میدهند. اما شاخصههای مهم مکتب حاج قاسم عبارتند از؛ 1- نبوغ نظامی. سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاصی برخوردار بود. او مسلط به دانش رزم بود و برای کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس، به گونهای کاربردی و نه صرفاً نظری، در میدان نبرد، حضوری مستمر داشت و آرام آرام با زوایای مختلف و پیچیدگیهای فراوان آن آشنا شد. او دستکم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقهای در عراق و سوریه. 2- روحیه سلحشوری و جنگندگی. او در جنگها علاوهبر هدایت مقاطع مختلف عملیاتی از طریق استقرار در قرارگاهها، در نهایت شجاعت و بیباکی در خطوط مقدم حضور مییافت. او عاری از هرگونه ترسی در مواجهه با دشمن در معرکهها و میادین نبرد بود او این جملات امیرمؤمنان حضرت علی(ع)را با همه وجود دنبال میکرد که فرمود: تزول الجبال ولاتزل، عضعلیناجذک، اعرالله جمجمتک، ارم ببصرکاقصی القوم و غضبصرک واعلم ان النصرمن عندالله سبحانه»، اگر کوهها متزلزل شود تو تکان مخور، دندانهایت را به هم بفشار و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدمهایت را بر زمین میخکوب کن و نگاهت به آخر لشگر دشمن باشد، چشمت را فرو گیر(و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمنمشو) و بدان که نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است». 3- روحیه شهادت طلبی. حاج قاسم عزیز ما شیفته شهادت بود او در داغ فراق یاران همرزمش میسوخت و در نجواهای شبانهاش پیوسته از حضرت حق طلب شهادت مینمود. او از مغز استخوان و بندندان و با ذره ذره وجودش خواهان شهادت بود. 4- اخلاص. او به شدت از ریا و خودنمایی پرهیز میکرد. بود و نمود او یکی بود، آنگونه مینمود که بود. ظاهر بیآلایش و مؤمنانه او خبر از باطن صاف و پالودهاش میداد، مصداق آیه شریفه «وجوههم فی سیماهم من اثرالسجود» بود. 5-ارادت و تمسک به اهلبیت(ع). او از عمق جان شیفته اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بود. اعتقاد و ارادت و عشق به خاندان رسالت در اعماق وجودش رسوخ کرده بود. پیوسته متوسل به اختران تابناک آسمان امامت و ولایت بود. هرگاه به زیارت مضجع شریف یکی از معصومین(ع) تشرف مییافت سکر و نشئه حلاوت حضور در جوار مرقد مطهرشان، روح آسمانی او را جلا میبخشید و به پرواز درمیآورد. 6- ولایتمداری. او به غایت ولایتمدار بود و به رهبر و مقتدای خویش عشق میورزید. نگاه او به عنوان یک افسر رشید لشگر اسلام به ولیامر مسلمین و فرماندهی معظم کل قوا تنها از حیث رعایت سلسله مراتب نظامی نبود بلکه نگاهی بس فراتر داشت و از جنبه اعتقادی بدین امر مینگریست سخن او، نوشته او، نگاه او، تصمیمات، فعالیتها و اعمال او همه و همه تعقیبکننده خط ولایت بود. 7- تعبد و معنویت. او علاوهبر انجام واجبات عبادی به مستحبات نیز توجه ویژهای داشت. از هر فرصتی برای تلاوت آیات قرآن و دعا و مناجات بهره میجست. مقید به تهجد و نماز شب بود گریهها و راز و نیازهای او در دل شب به روشنی تصویری از یک عارف واصل به دست میدهد. 8- دیپلمات برجسته. هرجا که ضرورت مییافت او در تراز یک دیپلمات کارکشته و برجسته ظاهر میگشت جذبه و جذابیتش از یکسو و تسلطش به آداب و فنون مذاکره در عرصه دیپلماسی از سوی دیگر به او قدرت تأثیرگذاری فوقالعادهای در این میدان داده بود این ویژگی مکمل فرماندهی نظامی او بود آنگاه که لازم میآمد از قدرت سخت بهره میجست و در وقت مقتضی خویش از قدرت نرم. 9- سختکوشی. او مردی نستوه و خستگیناپذیر بود، از هیچ مشکلی نهراسید و هیچگاه دچار رخوت و سستی و رکود نشد، به غایت ساعی و تلاشگر بود و به آسایش خویش نمیاندیشید. 10- سرعت عمل و بهنگام بودن. حضور برق آسایش در میانه میدان در کمترین زمان ممکن و شکستن محاصرهای که حلقه آن توسط داعش دما دم تنگتر میشد تنها یکی از خاطرات ماندگاری است که مسئولین منطقه از آن با شگفتی یاد میکنند. 11- بیان تأثیرگذار. تحلیلگران روانشناسی و شخصیتشناسان، تسلط به فن خطابه را به عنوان یکی از ویژگیهای شخصیتهای فوقالعاده تأثیرگذار (کاریزماتیک) عنوان میکنند. او این چنین بود و وقتی سخن میگفت بیانش آمیزهای از عقلانیت و احساس بود و چون از دل برمیخواست در نفوس انسانها عمیقاً تأثیر مینهاد. 12- اعتدال. او از ورود به حاشیهها در هر زمینهای دوری میجست اهل افراط و تفریط نبود فراجناحی بود و نگاهش به جریانات مختلف سیاسی که در زیر خیمه انقلاب فعالیت مینمایند به مثابه افراد یک خانواده با سلایق متفاوت بود کلیت جامعه ایرانی را یک خانواده میدانست بینش او همگرایانه و تلاش او همافزایانه بود برای او وحدت و انسجام ملی به غایت مهم بود 13- سادگی و صفا. زندگی سادهای داشت با حداقل امکانات. میتوانست از راه مشروع بییشتر داشته باشد اما نمیخواست، از تجملات به دور بود و از تشریفات بیزار. در وجود با صفا و نورانیاش، هیچ نشانهای از تکبر و تبختر و خود بزرگبینی یافت نمیشد. 14- مردمی بودن و خوشخویی. مصداق بارز یک انسان خوشخو و خوشرو بود و لبخند ملیح و دلنشینش، جذابیت چهرهاش را دو چندان میکرد. با مغناطیس اخلاق نیکوی خویش، دلهای انسانهای بیشماری را به سوی خود جلب نموده بود. دوست داشتنی بود و به همان میزان که در برابر دشمن با صلابت بود و لرزه بر اندام او میافکند در مقابل آحاد مردم متواضع و فروتن بود. 15- ارتباط با جوانان. او علاقه خاصی به جوانان داشت و جوانان را به عنوان ارزشمندترین و پربهاترین سرمایه کشور میدانست و ارتباط عمیقی با بسیاری از آنان برقرار کرده بود. از دیدن جوانان پرشور میهن به وجد میآمد و برای پیشرفت آنان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. 16- آرامش و طمأنینه. در عین صلابت، آرام و پر طمأنینه بود سکینه قلبی او متأثر از این بود که پیوسته به یاد خداوند تبارک و تعالی بود و همواره خود را در محضر ربوبی میدانست. در جای خود قاطع بود اما با کسی درشتی نمیکرد.
سایر اخبار این روزنامه
اشغالگران سوریه و پایگاههای آمریکا زیر پای جوانان سوری لگدمال خواهد شد
برکت خون حاج قاسم و رسوایی «جریان تحریف» (یادداشت روز)
اخبار ویژه
پشت پرده جنایات اسرائیل به روایت الجزیره بایدن به نتانیاهو اختیار تام داده است!
اعلام دلیل خاموشیهای پاییز سند دیگری بر مظلومیت دولت سیزدهم
آیتالله مصباح معتقد بود که رهبر انقلاب ارکان اسلام را ابتدا در ایران و سپس در سطح جهان محکم نمود
اگر توانمندی موشکی ما نبود کسی با ایران مذاکره نمیکرد
مکتب حاج قاسم را با این 16 شاخصه بشناسیم
آن روزهایی که در خیابانها قیامت برپا شد
بدون بستر، بدون زمینه تکنرخی کردن «ارز» به چه قیمت؟!
ما استعمارگریم!