کنسرت‌های لاکچری خرید قسطی با چک کارمندی!

  [ شهروند ]  در یکی دو هفته گذشته انتشار رسمی اخباری در زمینه افزایش سه‌باره قیمت بلیت کنسرت‌های موسیقی در سال جاری گلایه‌ها، بحث‌ها و صحبت‌های بسیاری را در فضای موسیقی ایران به وجود آورده و بسیاری از منتقدین و کارشناسان موسیقی نگرانی خود را از این روند رسانه‌ای کرده‌اند. اتفاقی که البته با نگاهی حتی گذرا به شرایط اقتصادی این آب‌وخاک و قیمت کالاهای مختلف تا حد زیادی طبیعی و منطقی به نظر می‌رسد و کسی نمی‌تواند انتظار داشته باشد هزینه کنسرت‌های موسیقی برخلاف سایر اقلام فرهنگی و غیرفرهنگی روی همان ارقام سال‌های گذشته فریز شده و بی‌تغییر بماند. مشکل اما جایی بروز می‌کند که اتفاقی مانند گران‌تر شدن قیمت بلیت کنسرت‌های موسیقی برای سومین بار است که در 9 ماه و دو هفته‌ای که از سال 1403 می‌گذرد، روی می‌دهد و این روند با این کیفیت و کمیت موسیقی را گام به‌گام به کالای تجملی‌تری تبدیل می‌کند که فقط و فقط طیف و طبقه خاصی امکان بهره‌مندی از آن را دارند. این در واقع به این معناست این‌ که در یک سال اخیر قیمت بلیت کنسرت موسیقی تقریبا هر سه ماه یک‌بار و هر بار هم حدود چند ده درصد گران‌تر شده؛ هر بار عده بیشتری از علاقمندان اجراهای زنده موسیقی را از استفاده از این امکان فرهنگی بی‌بهره کرده و این خطرناک‌ترین و نگران‌کننده‌ترین پیامدی است که تصمیمی مانند گران کردن بلیت کنسرت موسیقی- یا تئاتر و سینما- می‌تواند داشته باشد. این مطلب به این بهانه تنظیم شده که زوایای مختلف این تصمیم را به بررسی و ارزیابی نشیند...

کسانی که در روزهای اخیر سراغ درگاه‌های بلیت‌فروشی کنسرت‌های موسیقی رفته‌اند تا بلیت کنسرت‌های جدید خوانندگان محبوب خود را خریداری کنند؛ در رسانه‌های رسمی یا شبکه‌های اجتماعی خبر داده‌اند که سقف قیمت بلیت کنسرت به یک میلیون و سی‌صد هزار تومان رسیده است- که به معنای افزایش ۱۸درصدی بلیت اجرای زنده موسیقی در قیاس با یکی دو ماه پیش است. اتفاقی که با توجه به این‌که درآمد خانواده‌ها و حقوق کارمندان در این چند وقت تغییری نکرده، به معنای خروج بخش دیگری از علاقمندان اجراهای زنده موسیقی از دایره کسانی خواهد بود که به شکل مرتب از این امکان فرهنگی بهره می‌برند. به هر حال با یک حساب- حتی- سرانگشتی هم می‌توان دریافت که وقتی حضور در یک کنسرت موسیقی برای یک خانواده سه‌نفره حداقل سه میلیون و 9‌صد هزار تومان (تازه؛ بدون هزینه رفت و آمد و پارکینگ و تنقلات و یک شام سبک) درمی‌آید؛ درصد زیادی از خانواده‌هایی که با حقوق‌های 20-10 میلیون تومانی سر می‌کنند، به ناچار از دایره مخاطبین چنین رویدادهایی خارج خواهند شد و با هر بار افزایش قیمت بلیت عده بیشتری مشمول این خروج اجباری خواهند شد؛ مگر این‌که اهمیت حضور در این رویدادها برایشان تا جایی باشد که بخواهند با قرض و قوله و قسط و وام از پس چنین هزینه‌هایی در سبد هزینه‌های ماهانه‌شان برآیند!

فلاش‌بک
بلیت‌های یک میلیون و سی‌صد هزار تومانی کنسرت‌های در حال اجرا در شرایطی سروصدا کرده و انتقادات و اعتراضاتی را موجب شده- که تا همین یک ماه پیش بسیاری از علاقمندان اجراهای زنده موسیقی در تهیه و خرید بلیت‌های یک میلیون و صد هزار تومانی نیز با مشکلات زیادی روبرو بودند و عقیده داشتند چنین مبالغی نسبت به میانگین درآمد خانواده‌های ایرانی درصد نامعقولی از کلیت درآمد خانواده‌ها را می‌بلعد. با این حال اگر بلیت 890 هزار تومانی کنسرت‌های موسیقی در تعطیلات نوروزی 1403 را مد نظر قرار دهیم، بهتر روشن می‌شود که امسال چه افزایش غیرمنطقی و عجیبی در قیمت بلیت کنسرت به وجود آمده و چه بار سنگینی را بر دوش علاقمندان موسیقی قرار داده است. در واقع مخاطبی که در فروردین امسال با 890 هزار می‌توانست روی یکی از بهترین صندلی‌های سالن کنسرت خواننده محبوبش را تماشا کند، در مهرماه برای همین کار مجبور بود 210 هزار تومان بیشتر هزینه کند و حالا هم که 200 هزار تومان دیگر به هزینه‌هایش افزوده شده است!
افزایش قیمت بلیت کنسرت موسیقی البته منحصر به سال ۱۴۰۳ نمی‌شود و پیش از این هم شاهد این روند بوده‌ایم. در این زمینه باید به برهه زمانی قبل از 28 اسفند 1402 اشاره کرد که قیمت بلیت در بهترین ردیف سالن 790 هزار تومان بود و پیش از آن، در سال 1401 هم 690 هزار و در سال 1400 هم 490 هزار تومان. پیش از کرونا هم که با قیمت 290 هزار تومان می‌شد بلیت بهترین ردیف یک کنسرت را ابتیاع کرد!
سالن‌های میلیاردی



کنسرت‌گذاران و فعالین این حیطه البته بر این باورند که قیمت‌ها حتی همین حالا هم به‌صرفه نیست و به عنوان مثال با توجه به هزینه‌های حال حاضر قیمت‌های دو میلیون یا حتی بیشتر را پیشنهاد می‌دهند. این عده که قیمت درخواستی سالن‌ها را بزرگ‌ترین هزینه برگزاری یک کنسرت و بزرگ‌ترین عامل بالا رفتن قیمت بلیت عنوان می‌کنند؛ بر این باورند که افزایش رقم درخواستی سالن‌ها در یکی دو سال اخیر فراتر از توقعات موجود و البته فراتر از منطق بوده- و در شرایطی که در سال 1401 هزینه گران‌ترین سالن تهران در ۳ روز پایانی هفته ۴۲۰ میلیون تومان و در سال 1402 نیز این هزینه ٥٥٠ تا ٦٠٠ میلیون تومان بود؛ امسال با یک افزایش غیرقابل‌قبول و غیرمنتظره این رقم به بیش از یک میلیارد تومان رسیده است. ارقامی که به این معناست که کنسرت‌گذار ناچار است بلیت هزار نفر از شرکت‌کنندگان کنسرت را به سالن‌دار اختصاص دهد. گذشته از این که چند درصد از کنسرت‌ها چنین میزانی از مخاطبین را به سالن‌ها می‌کشانند؛ اما در صورت وقوع این امر غیرممکن نیز، مبالغی در همین حد و حدود نیز باید به خواننده و گروه موسیقی و صدابردار و گروه اجرایی و حراست و البته تامین پروداکشن‌هایی چون نور، صدا، ال‌ای‌دی‌ها و دستمزد کادر فنی اختصاص داده شود و تنها چیزی که دست کنسرت‌گذار را- در صورت فروش تمام بلیت‌ها- خواهد گرفت قیمت بلیت سی‌چهل صندلی در یک سالن دوهزار نفری است.
پایان تلخ
این موضوع خبر از یک روند نگران‌کننده دیگر هم می‌دهد. در واقع این یعنی نه تنها بالا رفتن قیمت بلیت کنسرت‌ها باعث شده مخاطبین بسیاری از دایره امکان حضور در مجامع فرهنگی از این دست باز بمانند؛ بلکه خبر بدتر این‌که کنسرت‌گذاری و تهیه‌کنندگی کنسرت‌های موسیقی- با این آمار و ارقام و البته در صورت نداشتن اسپانسر گردن‌کلفت- صرفه اقتصادی چندانی برای تهیه‌کننده موسیقی نیز ندارد و نقطه پایان چنین شرایطی نیز از همین حالا مشخص است و می‌تواند به تعطیلی کنسرت‌های خوانندگان و تهیه‌کنندگان مستقل و غیرارگانی منتهی شود.
البته رویدادهایی مانند کنسرت‌های جشنواره فجر می‌توانند سرمشقی برای به‌صرفه کردن هزینه سالن‌ها و ارزان‌تر کردن قیمت بلیت در اختیار تهیه‌کنندگان قرار دهند. در حقیقت در شرایطی که تعداد قابل توجه شرکت‌کنندگان در کنسرت‌های جشنواره فجر یکی دو سال گذشته این ادعا را باطل کرد که کنسرت تبدیل به یک کالای لوکس شده و از سبد فرهنگی بخش عظیمی از مردم خارج شده؛ این اتفاق در عین حال این نکته را نیز گوشزد کرد که با بلیت‌های نسبتا ارزان‌تر- در حدود ٥٠٠هزار تومان- مردم را هنوز پای گیشه‌ها می‌توان کشاند- و این هم تنها در صورتی ممکن خواهد بود که وزارت ارشاد و دفتر موسیقی با رایزنی و تعامل کاهش هزینه سالن‌ها را که اغلب متعلق به نهادهای حاکمیتی هستند، دنبال کند.
این در عرصه موسیقی ایران مهم‌ترین اتفاق می‌تواند باشد!

از زبان کارشناس
این چرخه معیوب!

[علی شیرازی] این‌که دولت به هر صورتی مجوز یا اجازه داده که برگزارکنندگان کنسرت به هر قیمتی بلیت را افزایش دهند و آن را اصطلاح تعدیل کنند؛ نشان‌دهنده یک معادله ناسالم و زننده است و این یعنی برای کنسرت‌گذار اهمیتی ندارد که مردم به کنسرت بروند یا نه. البته بحث سینما یک موضوع عام است و بیشتر متعلق به طبقه متوسطی است که دیگر وجود ندارد. اما از گذشته تا کنون کنسرت برای طبقه مرفه و طبقه متوسط مرحوم بوده- و حالا درباره این دومی، کنسرت هم از زندگی‌شان حذف شده است. در واقع تازمانی که دولت کنسرت را گران کند و هیچ از رونق کنسرت‌ها کم نشود، دولت گران می‌کند و بلیت‌ها هم  در چند دقیقه اول به فروش می‌رسند. در واقع آن چهار درصد معروف که همه چیز را در دست دارد، همه کاری انجام می‌دهد و برایش اهمیت ندارد که فلان خواننده در استانبول بلیت هزار دلاری دارد. در واقع این گروه بلیت حتی 5 هزار دلاری را هم به راحتی می‌خرد و این یعنی همان آدم‌هایی که همه‌چیز در دستشان است این چرخه معیوب را ایجاد کرده‌اند...

از زبان تهیه‌کننده
افزایش هزینه، افزایش قیمت!

[میلاد ماهان‌راد، تهیه‌کننده موسیقی]  بر اساس شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه اعضای صنف تهیه‌کنندگان آثار موسیقی با مشورت و کارشناسی و تحلیل قیمت‌گذاری بلیت‌ها را انجام می‌دهند؛ حال اگر قیمت‌گذاری برخی از کنسرت‌ها گران‌تر از رِنج اصلی و خارج از عرف، تعیین شود، بلیت‌ها به فروش نمی‌رود و عوامل آن کنسرت متضرر می‌شوند؛ البته چنین مواردی کم پیش می‌آید و در اکثر مواقع قیمت‌گذاری بلیت‌ها بر اساس سقف تعیین شده است. در این زمینه باید گفت که بسیار سخت است که در کل کشور شاهد افزایش قیمت باشیم ولی تلاش شود که موسیقی و کنسرت‌ها از این افزایش قیمت مصون بمانند. متاسفانه افزایش بیش از حد هزینه‌های کلی برگزاری کنسرت‌ها از جمله اجاره سالن‌های کنسرت، تبلیغات، سیستم‌های نور و صدا، کارگردانی، ۳D مپینگ و حتی پیامک‌های تبلیغاتی و خدماتی اپراتورها فشار بسیار زیادی به برگزارکنندگان کنسرت‌ها وارد کرده است. با این حال توجه به این نیز هم که خطر حذف کنسرت از سبد فرهنگی مخاطبان وجود دارد، راهکارهایی برای جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت بلیت کنسرت الزامی به نظر می‌رسد!