نسخه تسلیم در پوشش مذاکره با آمریکا (یادداشت روز)

    جناب آقای عارف، معاون اول محترم رئیس‌جمهور اخیرا در جلسه شورای عالی روابط خارجی اظهارنظر قابل تأملی را مطرح کرده است. وی گفته است: «ما داوطلب ادامه تحریم نیستیم و توقع داریم که جامعه بین‌الملل از رفع تحریم‌ها حمایت کند. ما اهل مذاکره و صحبت هستیم.»  در هفته‌ها و روزهای اخیر، برخی دولتمردان همصدا با رسانه‌ها و فعالین مدعی اصلاحات، طوری وانمود می‌کنند که کلید حل تمامی مشکلات، صرفا منوط به مذاکره است و تنها گزینه برای برون‌رفت از مشکلات موجود، مذاکره و توافق با آمریکاست. درباره اظهارنظر جناب آقای عارف و فضاسازی مدعیان اصلاحات، گفتنی‌هایی است که در ادامه به اختصار به آن می‌پردازیم: 1- در روزهای گذشته «ریچارد نفیو» مسئول سابق میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا که از وی به عنوان «معمار تحریم‌های ایران» نام برده می‌شود، در یادداشتی در نشریه «فارن افرز» نوشت: «امروز جامعه بین‌الملل بر سر اعمال فشار بر ایران دچار تفرقه شده است. همچنان تحریم‌های شدیدی علیه ایران وجود دارد، اما این تحریم‌ها به‌طور مداوم توسط چین، هند و روسیه نقض می‌شود.»  نفیو در بخش دیگری از این یادداشت با جمع‌بندی معضلات حمله نظامی به ایران اظهار می‌دارد: «هزینه‌های بالای حمله به ایران نشان می‌دهد که ایالات متحده باید بار دیگر دیپلماسی را امتحان کند. مسئول سابق میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا در ادامه تاکید می‌کند: «بنابراین مسیر امن‌تر تلاش دوباره برای مذاکره با ایران است.» تجربه ثابت کرده است که دولت آمریکا - هم دموکرات‌ها  و هم جمهوری‌خواهان- در «مذاکره» به دنبال نتیجه‌ای است که از طریق «جنگ» یا «تحریم» به دنبال آن بوده و چون نتوانسته از آن طرق، به نتیجه مطلوب خود دست یابد، راه سوم که همان مذاکره است را انتخاب کرده است. این رویکرد «سلطه‌جویانه» در یادداشت ریچارد نفیو نیز کاملا مشهود و ملموس است.  2- به عبارت دیگر، ساختار حاکمیتی آمریکا برای نیل به اهداف سلطه‌جویانه خود به ابزارهای مختلف متوسل می‌شود. «جنگ»، «تحریم» و «مذاکره» سه ابزار اصلی در این خصوص است. هدف مشترک  در هر 3 مورد نیز سلطه‌گری، غارتگری و دیکته کردن دستورات مستکبرانه به دیگر کشورها است.  نشان به آن نشان که در دولت یازدهم و دوازدهم، به واسطه مذاکرات هسته‌ای و امضای برجام، همزمان هم در صنعت هسته‌ای بتن ریخته شد و هم تحریم‌ها دو برابر شد.  «وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی و از اعضای تیم مذاکره‌کننده آمریکا - مرداد ۱۳۹۷- در مقاله‌ای در نشریه فارن افرز نوشت: «کاری که برجام با برنامه هسته‌ای ایران کرد، جنگ هم نمی‌توانست انجام دهد.» شرمن در بخش دیگری از این مقاله نوشته بود: «زمانی که گفت‌وگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ (همزمان با آغاز به کار دولت روحانی) از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریم‌های شدید علیه تهران می‌گذشت؛ اما با وجود همه این تحریم‌ها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریم‌ها تاثیری در برنامه هسته‌ای ایران نداشت.» 3- جناب آقای عارف تاکید کرده که ما اهل مذاکره و صحبت هستیم. این اظهارنظر کاملا صحیح و دقیق است. اما مسئله اینجاست که آمریکا و تروئیکای اروپایی، اهل مذاکره برای رسیدن به نتیجه «برد-برد» نیستند. اگر طرف غربی اهل مذاکره «برد-برد» بود، ما شاهد خسارت توافق سعدآباد در دولت مدعی اصلاحات و خسارت محض برجام در دولت مدعی اعتدال نبودیم، این دو توافق «عبرت‌آموز» بیش از پیش ثابت می‌کند که آمریکا و تروئیکای اروپا برای مذاکره، اهلیت ندارند.  4-کارشناسان و منتقدان دلسوز در ماه‌های اخیر بارها به دولت چهاردهم توصیه کرده‌اند که به ‌جای تکرار رویکرد خسارت‌بار در برجام و سعدآباد، مدل موفق «سیاست خارجی دولت شهید رئیسی» را به عنوان الگوی خود در پیش بگیرد.  عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران، امضای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)، راه‌اندازی کریدور شمال - جنوب، امضای موافقت‌نامه جامع همکاری اقتصادی با چندین کشور، کسب تراز تجاری مثبت در تعامل اقتصادی با دیگر کشورها، تحول در دیپلماسی منطقه‌ای و روابط رو به رشد با کشورهای همسایه و... تنها بخشی از کارنامه موفق دولت شهید رئیسی در سیاست خارجی است. نکته مهم اینجاست که این موفقیت‌ها به واسطه کنار رفتن دست‌اندازها و موانعی از جمله برجام و FATF به وقوع پیوست.  5- یکی از تکنیک‌های جنگ هیبریدی (جنگ ترکیبی) نظریه برجسته‌سازی (agenda setting) است. «ژودیت لازار» نویسنده کتاب «افکار عمومی» (Opinion publique) در بخشی از این کتاب در شرح این نظریه آورده است: «ممکن است در اغلب اوقات، رسانه‌ها موفق نشوند به اشخاص بگویند که چگونه فکر کنند، اما با تأثیر فوق‌العاده‌ای که بر آنها دارند می‌توانند بگویند به چه چیز باید فکر کنند.» در این تکنیک رسانه‌ای که حتی می‌توان آن را یک شگرد پراستفاده در عملیات روانی نیز تلقی کرد، تمرکز بر تعداد انگشت‌شماری از موضوعات و سوژه‌ها باعث می‌شود تا بخش قابل‌توجهی از افکار عمومی در یک فضای کانالیزه شده قرار گرفته و این موضوعات را بسیار مهم‌تر از سایر موضوعات تلقی کنند. به عنوان نمونه دشمن در پی آن است تا بهره‌مندی از  «نظریه برجسته‌سازی» این‌گونه القا کند که ریشه حل تمامی مشکلات مردم ایران در مذاکره و توافق با آمریکا نهفته است. متاسفانه این شگرد دشمن، از سوی طیف تندروی مدعی اصلاحات در داخل نیز دنبال شده و همین خط عینا در روزنامه‌ها و سایت‌های خبری این طیف تکرار می‌شود. و صدافسوس که برخی دولتمردان نیز با اظهارات خود - که به عقیده نگارنده به هیچ عنوان از روی عمد نیست و سهو لسان است - به این  «عملیات روانی خطرناک» ضریب می‌دهند.  6- رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به مسئله مذاکره با آمریکا سخن گفته‌اند. به عنوان نمونه ایشان - 30 تیرماه 1397- در دیدار سفرا و مسئولان وزارت امور خارجه فرمودند: «تصور حل مشکلات کشور با مذاکره یا رابطه با آمریکا، خطایی واضح است. آمریکا با اصل نظام اسلامی مشکل اساسی و مبنایی دارد، ضمن اینکه کشورهای فراوانی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین هستند که با آمریکا رابطه دارند اما همچنان با مشکلات فراوان دست به‌گریبانند.» در یک نمونه دیگر، رهبر حکیم انقلاب - 28 مهر 1395- در دیدار نخبگان علمی جوان فرمودند: «آیا اگر شما در قبال مسئله‌ هسته‌ای عقب‌نشینی کنید، مسئله‌ شما با آمریکا تمام می‌شود؟ نه آقا، قضیّه‌ موشک پیش می‌آید که‌ چرا موشک دارید، بعد قضیّه‌ مقاومت پیش می‌آید؛ این قضایا را اگر حل کردید و عقب‌نشینی کردید، یک قضیّه‌ دیگر پیش می‌آید، مثلاً قضیّه‌ حقوق بشر پیش می‌آید؛ قضیّه‌ حقوق بشر را اگر حلّ‌وفصل کردید و گفتید خیلی خب، ما در حقوق بشر طبق معیارهای شما عمل می‌کنیم، قضیّه‌ دخالت دین در دستگاه دولت پیش می‌آید؛ مگر ول می‌کنند شما را؟ حضور یک نظام در یک کشوری با این وسعت، با این جمعیّت، با این امکانات را - که اینها استثنائی است - نمی‌توانند تحمّل کنند.» 7- ریشه حل مشکلات کشور، نه در مذاکره و توافق با آمریکا، بلکه در به‌کارگیری افراد مؤمن، متخصص و انقلابی و پرهیز از به‌کارگیری افراد غیرمتخصص و زاویه‌دار در مناصب حساس و کلیدی است. ریشه حل مشکلات کشور، دیپلماسی پویا و مقتدرانه است، ریشه حل مشکلات کشور، اعتماد به جوانان و تکیه بر توان داخلی است. ریشه حل مشکلات کشور، پرهیز از تکرار عبرت‌های گذشته است.  این را هم فراموش نکنیم که در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولت‌های سلطه‌گر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار و دیپلماسی عزتمندانه است که احترام می‌آورد و نه پالس مذاکره از روی ضعف.  از این روی می‌توان گفت کسانی که علی‌رغم این‌همه سند و نشانه مبنی بر عدم تعهد آمریکا، همچنان از مذاکره با آمریکا سخن می‌گویند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه نسخه تسلیم را در پوشش مذاکره تجویز می‌کنند. مسعود اکبری