لیلاز: رانت خواران به صدا در آمده اند
[ شهروند] موضوع مورد بحث این روزها این است که اگر مبنا بر وفاق و همدلی است پس چرا استیضاح زود هنگام وزرا؟ آنهم وزیر اقتصاد! جالب است بدانید دیروز ویدئویی از سعید لیلاز، اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی، در حاشیه جلسه هماندیشی با وزیر اقتصاد منتشر شد که به بررسی تحولات اقتصادی اخیر پرداخته بود و تأکید کرد که برای ارزیابی عملکرد دولت چهاردهم هنوز زود است. او ثبات قیمت ارز در دو سال اخیر را همراه با تورم شدید در سالهای 1401و 1402یکی از تناقضهای اقتصادی عنوان کرد و اظهار داشت که این پدیده نشان میدهد که عوامل دیگری به غیراز نرخ ارز، بر تورم اثرگذار بودهاند. اما لیلاز، گفت: مهمترین کار دولت تا اینجا حذف دلار نیمایی بوده که منجر به کاهش نرخ ارز و ایجاد ثبات خواهد شد. او همچنین بر تأثیر سیاستهای جدید بر تقویت بنیانهای اقتصادی کشور و کاهش نوسانات بازار تأکید کرد و اجرای آن را به دکتر همتی نسبت داد. لیلاز گفت: اینهایی که سر و صدایشان بلند شده رانتشان حذف شده است....
راهش استیضاح نیست
در تقبیح استیضاح زودهنگام وزرا، سایت نورنیوز مینویسد: انکار مشکلات و تنگناهای معیشتی، سیاستی مغایر با وفاق است و تعلل در طراحی و اجرای برنامههای عاجل برای برونرفت از این تنگناها رفتاری خلاف منافع و امنیت ملی است. با اینهمه آنچه مهم است اعتراف به این واقعیت است که شرط هرگونه اصلاح و بهبودی در روندها، قبول وفاق بهعنوان قاعده بازی است. اصرار بر استیضاحهای پرتعداد، بهنظر نمیرسد که با این قاعده همخوان باشد.
از عمر دولت پزشکیان هنوز 6ماه هم نگذشته است. دولتی که در غیرمترقبهترین حالت ممکن، قدرت را بهدست گرفت و هنوز فرصت قابل توجهی برای طراحی و اجرای برنامههای خود پیدا نکرده، چرا باید در جایگاه مقصّر و متّهم بنشیند و پاسخ وضعیتی را بدهد که بنا به ادعای خود، مسئولیت بسیاری از نابسامانیهایش مستقیما متوجه او نیست؟ هرچند نمیتوان و نباید دولت موجود را در محدوده زمانی عملکرد همین چند ماههاش، مصون از نقد و ارزیابی دانست، اما بیشک، بسیاری از ناترازیها و نابسامانیهای معیشتی و زیرساختی کنونی، به درجاتی بیرون از اختیار و عملکرد اوست. به تعبیر بهتر، کارنامه 5ماهه دولت، محک مناسبی برای عیارسنجی قدرت و کارآمدیاش نیست. این واقعیت، آنقدر روشن است که خود نمایندگان استیضاحکننده نیز به آن معترفند. به این اعتبار، اگرچه وضعیت عینی و معیشتی مردم با تنگناها و فروبستگیهای دلآزاری مواجه است اما در مقام ریشهیابی و درمان آن، استیضاح، روشی مناسب و مصلحانه بهنظر نمیرسد.
چرا اکثریت مجلس با فشار بر وزیر اقتصاد مخالف است؟
روزنامه اینترنتی فراز قدری تندتر مینویسد: جناح مخالف دولت، ساز ناکوک خود را سرانجام پس از کمتر از پنج ماه به صدا درآورد. وزیر کار، وزیر نفت و وزیر اقتصاد در معرض هجمههای مخالفان دولت قرار گرفتند و بهگفته احمد نادری عضو هیأت رئیسه مجلس، دو طرح استیضاح محسن پاکنژاد وزیر نفت و عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد در سامانه مجلس به ثبت رسیده، اما هنوز تقدیم هیأت رئیسه نشده است. گویا طرح استیضاح پاکنژاد ۲۳ امضا و استیضاح همتی ۷۴ امضا دارد. براساس آییننامه داخلی مجلس طرح استیضاح وزرا با ۱۰ امضا به جریان میافتد.
برخلاف هیاهوهای جناح مخالف دولت و چهرههای نزدیک به جبهه پایداری در مجلس، اما قاطبه نمایندگان با استیضاح همراه نیستند. موضوعی که عدمتقدیم طرح استیضاح به هیأت رئیسه نیز موید آن است. چراکه نمایندگان مخالف دولت تلاش دارند تا جمع معدود خود را با اقناع دیگر نمایندگان علیه دولت افزایش دهند و سپس برای تقدیم طرح استیضاح اقدام کنند. هفته گذشته، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس گفت که در شرایط کنونی استیضاح ممکن است برای مجلس آورده سیاسی داشته باشد، اما نفع اقتصادی برای کشور نخواهد داشت. گفتوگو با نمایندگان مجلس نیز نشان میدهد که تندروها و مخالفان سیاستهای اصلاحی دولت در اقلیت هستند. بسیاری از نمایندگان تأکید دارند که پس از گذشت سه ماه نمیتوان عملکرد وزرا را ارزیابی کرد و باید به دولتی که وارث ناترازیهای گوناگون است فرصت داد.
بهنظر میرسد که استیضاح همتی و پاکنژاد از همراهی اکثریت نمایندگان برخوردار نیست و جریان مخالف دولت کار دشواری برای به ثمر نشاندن مخالفت خود با حذف رانت ارز نیمایی دارد.
مجلس حاشیه؛ هدف اصلی طرح استیضاح وزرا چیست؟
روزنامه هممیهن هم در یادداشتی با عنوان «مجلس در حاشیه» به مباحث این روزهای مجلس ازجمله استیضاح وزیران دولت چهاردهم و غفلت آنها از مسائل مهم منطقه پرداخته است.
این روزنامه در سرمقاله خود نوشت: از نظر ناظر بیطرف شاید مجلس ایران رفتار عجیبی داشته باشد، زیرا مسائل اصلی کشور را که در سرنوشت و آینده آن اثرگذار است، نادیده گرفته و به جای آن به دعواهای سیاسی میپردازد؛ آنهم در موضوعاتی که روشن و آشکار است و چیز پنهانی در آن وجود ندارد. وزیر نیرو که اتفاقاً از وزرای دولت پیش هم بود را احضار کردهاند تا درباره ناترازی برق توضیح دهد.
ولی اینجای کار را نخوانده بودند که آقای وزیر بهدرستی متذکر میشود که ناترازی اصلی در تابستان گرم است، زمستان که ناترازی برق نداریم و البته این هم چیزی نیست و نبوده که کسی از آن مطلع نباشد.
بیش از یک دهه است که تذکر داده میشود، روند مصرف برق با عرضه و تولید همخوانی ندارد و دیر یا زود ناترازی ایجاد خواهد شد و اکنون سه سال است که با ناترازی بهویژه در تابستان مواجهیم و برق کارخانجات را قطع میکنند و به تولید زیان میرسانند ولی دریغ از یک اقدام مؤثر مجلس اصولگرا درباره این مسئله، جالب اینکه ناترازی مذکور در این تابستان بیشتر هم خواهد شد مگر اینکه نیروگاه خورشیدی به دادمان برسد.
حالا گروهی از همین نمایندگان آمدهاند و به چیزی میپردازند که در گذشته و در دولت رئیسی مسکوت گذاشته میشد. گروه دیگر دنبال استیضاح وزرا افتادهاند و گمان میکنند که با اقدامات سیاسی میتوانند کاری از پیش ببرند، درحالیکه نهتنها استیضاح هیچ نتیجهای ندارد، بلکه تنشهای سیاست داخلی را بیشتر میکند.
این نشان میدهد که مجلس حتی قادر نیست که ثبات سیاسی از رأی اعتمادی که به وزرا داده را حتی برای چند ماه داشته باشد. ابزار استیضاح بیش از آنکه منجر به نتیجه شود، برای ارعاب دولت و اتلاف وقت است و هیچ کاربرد دیگری ندارد.
اینها در حالی است که مسائل سیاست خارجی کشور بهعنوان یک بحران جدی برای آینده ایران مطرح است. ازجمله با آمدن ترامپ به کاخ سفید در دو هفته آینده، یا خروج سرمایه عربستان از کارخانه روغن و یا در تهدیدات اسرائیل و نیز عدمایفای تعهدات روسیه در تحویل هواپیماهای جنگنده، همگی نشان میدهد که این مسائل ریشهایتر هستند؛ ولی مجلس به جای پرداختن به آنها و ارائه راهحلهای مناسب، مشغول حاشیه شده است، این ورود به امور حاشیهای، خواست اکثریت مردم و حتی نمایندگان کنونی نیست، بلکه یک گروه تندرو برای پرت کردن حواس مردم از مسائل بنیادی بهسوی موضوعات حاشیهای، دنبال چنین برنامهای هستند.
باز هم گل بهخودی؛ این بار فریدون عباسی!
اما از استیضاح که فاصله بگیریم، نمیتوانیم از مجلس و برخی اظهارنظرها فاصله بگیریم. روزنامه خراسان در یادداشتی با عنوان «باز هم گل بهخودی» به این ادعای فریدون عباسی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و نماینده پیشین مجلس، که ما خیلی وقت پیش از مرحله ساخت سلاح اتمی گذشتهایم، پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: اظهارات اخیر فریدون عباسی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی، بهوضوح نمایانگر اشتباهی استراتژیک و مغایر با منافع ملی ایران در سطح بینالمللی است. زمانی که دستگاه دیپلماسی کشور بهطور مداوم بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران تأکید میکند و در تلاش است تا از مسیر دیپلماتیک، بهانههای مخالفان را خنثی کند، چنین سخنانی بیش از آنکه راهگشا باشد، زمینهساز تشدید فشارها و سوءاستفادههای بینالمللی خواهد شد.
درک صحیح از محیط بینالمللی و الزامات آن، مستلزم هماهنگی دقیق بین ارکان سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک کشور است. درحالیکه غرب، بهویژه آمریکا و اسرائیل، برای سالها با استفاده از روایتهای یکجانبه و گاه ساختگی، در پی القای نظامی بودن برنامه هستهای ایران بودهاند، سخنان عباسی عملاً تأیید ضمنی این ادعاهاست. او با اشاره به «گذشتن ایران از مرحله ساخت سلاح هستهای» و «توانایی طراحی انفجار»، دستاویزی بیبدیل به مخالفان داده است تا به ادعاهای خود مشروعیت ببخشند.
در شرایط خاص امروز، آنچه بیش از پیش اهمیت دارد، اتخاذ وحدت رویه در بیان مواضع سیاست خارجی و دفاعی کشور است. اظهارنظرهای غیرمسئولانه و فاقد هماهنگی، بهویژه از سوی افرادی که در جایگاههای کلیدی سابقه خدمت داشتهاند، تنها به تضعیف مواضع کشور و تقویت دشمنان میانجامد.
ضروری است که نهادهای مسئول بهطور جدی با چنین اظهارنظرهایی برخورد و از تکرار آن جلوگیری کنند. منافع ملی ایران در گرو دیپلماسی هوشمندانه، انسجام در بیان مواضع و اجتناب از سخنان تحریکآمیز و غیرسازنده است. عباسی، با این اظهارات بیموقع خود، نهتنها به دشمنان ایران گرا داده، بلکه دیوار اعتمادسازی را که دستگاه دیپلماسی کشور برای ساختن آن سخت تلاش میکند، خدشهدار کرده است.
ابهامزدایی از یک مفهوم؛ وفاق ملی از شعار تا عمل
اما سر آخر باز هم باید برسیم به وفاق. بالاخره این وفاق چیست و چه نمودی دارد؟ روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «وفاق ملی از شعار تا عمل» به کلیدواژه اصلی دولت چهاردهم یعنی وفاق ملی پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: وفاق ملی مفهومی است که توسط مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در جریان انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم مطرح شد. بعد از آن تفسیرهای مختلفی از آن در گفتوگوهای سیاسی و حوزه عمومی شکل گرفت و هر کسی از ظن خود و با توجه به گرایشهای فکری و سیاسی خود آن را معنی و تأویل و تفسیر کرد.
بار مفهومی آن، از تفسیر مضیق و محدود همکاری دو جناح سیاسی رقیب درون حاکمیت و تشکیل یک کابینه متشکل از افراد این دو جناح اصلی تا تفسیر موسع و دربردارنده همه ایرانیان، همه شهروندان این سرزمین را در بر گرفته است.
در جریان انتخابات بود که شعار وفاق ملی مطرح شد. هنوز هم وفاق با همین مضاف (ملی) بهکار میرود و تخصیص پیدا میکند. پس پهنه یا قلمرو این وفاق کشور و ملت ایران است. در انتخاباتی که در سطح ملی برگزار میشود هم مخاطبان سیاستمداران، همه آحاد ملت هستند که حق رأی دارند. خود این متن و زمینه سیاسی هم ایجاب میکند که ملت به مفهوم واقعی آن مخاطب سخن باشند. این ملت شامل همه کسانی میشود که در این سرزمین و در این دولت-ملت زندگی میکنند، علایق و دغدغههای مشترکی برای کشور دارند و همچنین تهدیدهایی که موجودیت و توسعه کشور را به مخاطره بیندازد، همه آنها را نگران میکند.
باتوجه به چنین زمینه و مخاطبانی، برای اینکه وفاق ملی از شعار به عمل تبدیل شود یا حداقل سوءگیری عملی آن مشخص شود، باید عامترین ارزش و هدف و منفعت را که میتواند آحاد ملت ایران را دور هم جمع کند مشخص شود. به تعبیر دیگر، باید دید هدف، ارزش و آرمان مشترک یک ملت چه میتواند باشد؛ یا کدام ارزشها و هدفها میتواند مبنای توافق ملی باشد.
آقای پزشکیان و دولت ایشان اگر میخواهند وفاق ملی از معنی تهی نشود، لازم است بهصورتهای مختلف در بیان و عمل نشان دهند که در این مسیر هستند آنگاه میتوانند علاوه بر آن ۵۰ درصد ملت ایران که رأی دادند، بخش قابل توجهی از مردم ایران که رأی ندادند را هم در این مسیر با خود همراه ببینند؛ در غیراین صورت، همدلی و همراهی همان ۵۰ درصد رایدهنده اول هم ریزش خواهند داشت.
جامعه ایران با تهدیدها و مخاطرههای جدی روبهرو است که کاهش آنها و عبور از آنها جز با یک عزم ملی براساس عامترین ارزشهایی که مطرح شد، امکانناپذیر است. تحقق وفاق ملی جز با برداشتن موانع حرکت در مسیر تحقق ارزشها و اهداف پیشگفته و حرکت در آن مسیر ممکن نخواهد بود.
تحقق این هدف فقط یک ضرورت اخلاقی و سیاسی برای وفاداری و رعایت یک وعده انتخاباتی نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای رفع مشکلات، حفظ سرزمین، توسعه اقتصادی اجتماعی، و همراهی بخش قابل توجهی از مردم در این مسیر است که بدون آن جامعه و کشور ایران در معرض مخاطرات شدیدی قرار خواهد گرفت.
۳۰ هزار مشترک استارلینگ در ایران؛ فیلترشکنهای رایگان موبایلها را به زامبی تبدیل میکند
برای اتمام این صفحه هم برویم سراغ یک خبر و آماری جدید! رئیس کمیته اینترنت انجمن تجارت الکترونیک گفت: برآوردهای نشان میدهند که بیش از ۳۰ هزار مشترک استارلینگ در ایران وجود دارد و ارائهدهندگان اینترنت ماهوارهای تنها به استارلینگ خلاصه نمیشود، این امر دسترسی ایرانیها به اینترنت را آسانتر میکند اما این نکته وجود دارد که این فرصت گرانترین روش دسترسی به اینترنت است که اقتصاد ارتباطات را نابود میکند.
به گزارش ایلنا، پویا پورحسینلو، رئیس کمیته اینترنت انجمن تجارت الکترونیک، در نشست کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق بازرگانی تهران گفت: از میان مشکلاتی که برای اینترنت ایران وجود دارد سه موضوع بسیار مشهود است که شامل محدودیتها یا همان فیلترینگ، تحریمها و مشکلی که در شبکه دسترسی وجود دارد میشود.
وی افزود: در دو سال گذشته تأکید زیادی بر توسعه شبکه دسترسی داشتیم و دولت سیزدهم هم با گسترش فیبر نوری تلاش زیادی در این زمینه کرد. از سوی دیگر فیلترینگ عاملی است که بهشدت به کاهش کیفیت اینترنت ایران انجامیده است. در چنین شرایطی گزارشها حاکی از افزایش چشمگیر استارلینگ و اینترنت ماهوارهای در ایران است. برآوردهای انجمن تجارت الکترونیک نشان میدهند که بیش از ۳۰ هزار مشترک استارلینگ در ایران وجود دارد و ارائهدهندگان اینترنت ماهوارهای تنها به استارلینگ خلاصه نمیشود. این امر دسترسی ایرانیها به اینترنت را آسانتر میکند اما این نکته وجود دارد که این فرصت گرانترین روش دسترسی به اینترنت است که اقتصاد ارتباطات را نابود میکند، صدها میلیون دلار ارز را از کشور خارج میکند و امید مردم را برای اینکه از داخل کشور اتفاقی برای ارتقای اینترنت بیفتد از بین میبرد.
پیرحسینلو ادامه داد: اوضاع اینترنت ایران در ماههای اخیر بهبود یافته اما هنوز به شهریور ۱۴۰۱ بازنگشته است و امیدواریم تا اواسط زمستان به آن شرایط بازگردیم. محدودیتهای گسترده به آلودگی شبکه اینترنت نیز انجامیده است و و فیلترشکنهای رایگان موبایلهای ما را به زامبی تبدیل میکند و به ایجاد اختلالات در شبکه داخلی و خارجی اینترنت میانجامد.
رئیس کمیته اینترنت انجمن تجارت الکترونیک اظهار کرد: در شش ماه گذشته وعده رفع فیلترینگ بدترین اتفاق بود زیرا طولانی مدت و فرسایشی شده و در همین حال بهترین اتفاق بود زیرا در گذشته باید دولت را برای رفع فیلترینگ اقناع میکردیم و اکنون رفع فیلترینگ مطالبه دولت است.
وی تصریح کرد: انتقاد اصلی ما این است که چگونه یک قاضی که در دستگاه قضایی ایران محکوم شده میتواند یکشبه تلگرام را فیلتر کند و نظر مثبت رئیس سه قوه و تأکید رئیسجمهور نتواند به رفع فیلترینگ تلگرام بینجامد؟ امیدواریم شفافیت به شورایعالی فضای مجازی بازگردد و این شورا پاسخگوتر باشد.
پیرحسینلو از تأثیر قطعی برق بر کیفیت اینترنت کشور گفت و توضیح داد: در تهران قطعی برق و تأثیر آن بر اینترنت یک تصور فانتزی است درحالیکه در نقاط دورافتاده کشور قطع برق بهمعنای قطع کامل اینترنت است.
حمیدرضا احمدی، عضو انجمن تجارت الکترونیک، در این رویداد گفت: شبکههای اجتماعی در کشورهای چین و ترکمنستان مانند ایران فیلتر شدهاند، از تابستان این عبارت در گفتارها وارد شده این است که مافیای فیلترشکن مسائلی در اینترنت ایران ایجاد میکند اینکه چنین مافیایی وجود دارد قطعی نیست اما چه این مافیا باشد و چه نباشد راحتترین راه برای مقابله با آن رفع فیلترینگ است.
وی افزود: بخش بزرگی از بازار فیلترشکن کشور را فیلترشکنهای خارجی تامین میکنند که مشکلات امنیتی دارند و بسیاری از شرکتهای اسرائیلی در این ویپیانها نقش دارند درحالیکه وی پی انهای رایگان نیز ای پیهای ما را آلوده میکنند، برخی سایتها در بدو ورود از ما میخواهند که اثبات کنیم آدم هستیم و افزایش این امر بهدلیل آلودگی ای پیهای ماست.
احمدی اظهار کرد: ترجیح ما این است که اینترنت پرسرعت باکیفیت داشته باشیم تا اینترنت استارلینگ گران قیمت و این در حالی است که تقاضا برای استارلینگ در حال افزایش است.