اجرای سند ملی امنیت غذایی شهید رئیسی راهکار بحران آب کشور است

جوان آنلاین: اواسط هفته گذشته دولت طالبان با آبگیری سد پاشدان، مسیر هریرود را به عنوان یکی از اصلی‌ترین منابع آبی شرق کشور مسدود کرد. پس از این اقدام دولت طالبان، ایران ضمن اعتراض نسبت به آبگیری سد پاشدان از بروز خسارت‌های اجتماعی و زیست‌محیطی در مناطق پایین‌دست در پی این اقدام ابراز نگرانی کرد. در گفت‌وگوی «جوان» با محمد درویش، کارشناس محیط زیست و منابع طبیعی ضمن بررسی ابعاد این اقدام، راهکار‌های حل این بحران در کشور مورد کنکاش قرار گرفته است.     ساخت سد پاشدان چه تبعاتی برای ایران در پی خواهد داشت؟ سد پاشدان در حوضه آبریز رودخانه هریرود در حال ساخت است که خروجی آن وارد سد دوستی در مرز ایران و ترکمنستان می‌شود. رودخانه هریرود یکی از منابع آب شیرین خراسان‌رضوی و به خصوص شهر مشهد محسوب می‌شود. متأسفانه بعد از ساخت سد سَلْما روی رودخانه هریرود از سوی هندی‌ها در دوره حکومت قبل از طالبان مدت‌هاست مشکل جدی آب پیدا کرده‌ایم و الان هم به نظر می‌رسد با این سد آخرین میخ به تابوت دارد زده می‌شود. توان ذخیره آب دولت طالبان دارد به حدی می‌رسد که می‌تواند اجازه ندهد حتی یک قطره از آورد طبیعی رودخانه هریرود به ایران برسد، البته مگر اینکه سیلاب‌های خارق‌العاده‌ای اتفاق بیفتد و این مخازن پاسخ ندهد و آنها مجبور باشند دریچه‌های سد خود را باز کنند. تنها مزیت سد پاشدان نسبت به سد‌های ساخته شده روی هیرمند این است که وقتی طالبان دریچه سد‌های روی هیرمند را باز می‌کنند، آب را به سمت گود زره می‌برند و مسیر رودخانه را تغییر داده‌اند تا به ایران نرسد ولی در مورد سد پاشدان نمی‌توانند چنین کاری انجام دهند و اگر سیل‌هایی با دوره بازگشت بالای ۱۰۰ سال بیاید، به هرحال چیزی به ایران و ترکمنستان هم می‌رسد ولی خبر بدتر این است که اینها شش سد دیگر هم به جز سد پاشدان دارند با کمک چین، ترکیه، امریکا و هند می‌سازند، به همین دلیل چشم‌انداز آینده اصلاً امیدوارکننده نیست و بعداً اوضاع آبی این منطقه بدتر هم خواهد شد.    برای اینکه بعداً وضعیت بهتر شود، باید چه کار کنیم؟ باید معادله را تغییر دهیم و لازم است از همین الان با طرف افغانستانی مذاکره کنیم و معادله برد- برد تعریف کنیم. باید برای آنها نیز منافع مشترکی رقم بزنیم که اگر شما به ما آب بدهید، ما هم به شما تسهیلاتی مثل برق می‌دهیم و این را هم می‌توانیم مثلاً از نیروگاه ۳۶۰ مگاواتی که فولاد مبارکه اصفهان در منطقه خاف در حال احداث است، انجام دهیم. آنجا یک منطقه به شدت بادخیز است و استعداد اینکه ما آنجا ۳ تا ۴ هزار مگاوات برق فقط از طریق باد تولید کنیم هست، به وسیله نیروگاه‌های خورشیدی هم می‌توانیم بیش از ۲۰‌هزار مگاوات فقط در استان خراسان‌رضوی برق تولید کنیم که اگر از این ۲۰‌هزار مگاوات فقط هزار مگاوات را به افغانستان بدهیم آنها تا ابد به ما آب می‌دهند، یعنی هزار مگاوات برای آنها خیلی برق است. راه دیگر این است که بالاخره ایران تنها راه دسترسی افغانستان به آب‌های آزاد است و می‌تواند فشار اقتصادی بیاورد که اگر شما حقابه ما را ندهید، ما هم دلیلی ندارد که به شما تسهیلات بدهیم و به این ترتیب وارد میز مذاکره شویم. از سوی دیگر بحران در سیستان‌و‌بلوچستان هم جدی است و آنجا هم دارند هفت سد در سرشاخه‌ها می‌سازند. در این شرایط باید طرف ترکمنستانی را نیز تحریک کنیم که اقدامی انجام دهد، چون آنها هم دارند ضرر می‌کنند و باید بیایند پای فشار‌های دیپلماتیک تا این حقابه را بگیریم.    آیا در درازمدت این مسیر می‌تواند پاسخگوی نیاز آبی کشور باشد؟ در درازمدت ما باید برویم به سمت اینکه منابع مستقلی از منظر پدافند غیرعامل برای تولید آب شیرین استان خراسان‌رضوی تأمین کنیم. خوشبختانه سند ملی امنیت غذایی که سال پیش از سوی رئیس‌جمهور شهید آقای ابراهیم رئیسی امضا و در تیر ماه هم ابلاغ شد، دستاورد خوبی است، چون مطابق این سند ما باید از محل صرفه‌جویی مصرف آب کشاورزی، آب شرب و ناترازی خود را در آبخوان‌ها جبران کنیم و باید تا افق ۱۴۱۱ دست‌کم ۳۰ میلیارد مترمکعب مصرف آب در بخش کشاورزی کم شود. الان در استان خراسان‌رضوی بین ۵/۳ تا ۴‌میلیارد مترمکعب آب در سال از چاه‌ها برداشت می‌شود، در حالی که کل نیاز آب شرب مردم مشهد حدود ۹ درصد این آبی است که همین الان دارد از چاه‌های خراسان‌رضوی برداشت می‌شود و ما به راحتی با استناد به سند ملی امنیت غذایی می‌توانیم این آب را تأمین کنیم، به شرط اینکه تولید در واحد سطح افزایش و وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک کاهش پیدا کند و همه اهدافی که در سند ملی گفته شده محقق شود. الان در حالی سال اول اجرای سند تمام شد که آقای رئیسی، آقای دکتر خیام نکویی را به عنوان مقام مجاز برای گزارش عملکرد معرفی کرده بودند ولی متأسفانه با تغییر دولت و رفتن آقای خیام نکویی هنوز دولت جدید مقام مجازی برای ارائه گزارش عملکرد در مورد اجرای سند معرفی نکرده است که این موضوع می‌تواند مطالبه شما رسانه‌ها نیز باشد تا هر چه زودتر گزارش عملکرد سند منتشر و مانع شود از اینکه دوباره با مشکل جدی روبه‌رو شویم.    هریرود چند‌درصد آب مورد نیاز مشهد را تأمین می‌کند؟ هریرود حدود ۶۰‌درصد آب مورد نیاز مشهد را تأمین می‌کرد؛ و می‌فرمایید با روند فعلی قرار است کلاً این مسیر بسته شود؟ متأسفانه ما هم آمده‌ایم یکسری از چاه‌هایی را که نیتراته هم است، وارد شبکه آب شرب مشهد می‌کنیم تا بتوانیم نیاز خود را جبران کنیم که خود این هم تبعاتی دارد. از سوی دیگر متأسفانه شبکه تصفیه‌خانه مشهد نیز کامل نیست و تقریباً فقط یک‌دوازدهم آب شربی که در مشهد استفاده می‌شود، تصفیه می‌شود و آب بازچرخانی نمی‌شود. سال‌ها فکر می‌کردیم این آب دائمی است و هیچ فکری برای تصفیه این فاضلاب نکردیم، این فاضلاب دارد به شکل خام وارد کشف‌رود و ۷‌هزار هکتار از اراضی کشاورزی با این فاضلاب آبیاری می‌شود که خودش می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری در حوزه سلامت ایجاد کند. من امیدوار هستم حداقل این فشار‌ها موجب شود سرمایه‌گذاری برای بازچرخانی آب در خراسان‌رضوی در اولویت قرار گیرد.    اگر بخواهیم به شکل کوتاه‌مدت و مقطعی راهکار‌هایی انجام دهیم، چقدر هزینه دارد؟ هزینه تصفیه فاضلاب در مشهد یک‌پنجم هزینه شیرین‌سازی آب دریای عمان است که الان در اولویت قرار گرفته است. گفته می‌شود ۳۵۰‌هزار‌میلیارد تومان هزینه این شیرین‌سازی و انتقال آب است، البته با دلار ۶۰‌هزار تومانی و الان حتماً بیشتر شده، در حالی که خردمندانه این است که فاضلاب را تصفیه و در کوتاه‌مدت از آن استفاده کنیم و بعد سراغ ایجاد نیروگاه‌های خورشیدی، بادی و اجرای سند امنیت غذایی برویم.    ترکمنستان چقدر از هریرود منافع دارد؟  آب سد دوستی نصف- نصف متعلق به ما و ترکمنستان بود.    آیا این امکان وجود دارد به وسیله دیپلماسی آب از ترکمنستان، آب وارد کنیم؟ ترکمنستان خودش مشکل آبی دارد ولی اگر بخواهیم آب وارد کنیم، تنها کشور برخوردار منطقه ما تاجیکستان است و اتفاقاً وزارت نیروی ما نیز در احداث یکی از بزرگ‌ترین سد‌های تاجیکستان مشارکت داشته است.    اینکه بخواهیم واردات آب انجام دهیم چقدر منطقی است و اصلاً به صرفه یا قابل انجام است؟ خیلی منطقی است و یکی از خردمندانه‌ترین کار‌ها ورود آب است، چه آب حقیقی و چه آب مجازی.    منظورتان از آب مجازی چیست؟ آب مجازی یعنی ورود محصولات کشاورزی که برای تولید آن مجبور هستیم آب مصرف کنیم، در حالی که ما الان داریم برعکس عمل می‌کنیم و یکی از افتخارات‌مان این است که داریم محصولات کشاورزی صادر می‌کنیم. وقتی ناترازی ما ۱۵۱‌میلیارد مترمکعب است، صادرات به معنای کوبیدن برطبل افزایش فرونشست زمین است. در این شرایط اگر ما بتوانیم کشت‌های فراسرزمینی را در همین تاجیکستان انجام دهیم، محصولات‌مان را در آنجا با آب آنها بکاریم و این محصولات را وارد کنیم، وضعیت خردمندانه‌تر و بهتری خواهیم داشتیم.    چنین روشی اصلاً در دنیا هم تجربه شده است؟ خیلی‌ها این کار را انجام می‌دهند، مثلاً الان بخش زیادی از محصولات اروپا در آفریقا و با سرمایه‌گذاری اروپایی‌ها تولید و به این منطقه وارد می‌شود، البته مسئله اروپایی‌ها در اینجا آب نیست بلکه مسئله آنها آب و هواست، چون بخش زیادی از اروپا سرد و یخ زده است یا به خاطر جنگ اوکراین مشکل پیدا کرده‌اند و به همین دلیل الان دارند در آفریقا سرمایه‌گذاری و کشت‌های فراسرزمینی می‌کنند. محصولات را می‌آورند و معادله برد- برد هم است، برای آفریقا اشتغال و پول و برای آنها هم محصول غذایی به همراه دارد. ایران هم در دولت آقای احمدی‌نژاد توافقی با کشور‌های آفریقایی کرد که این کشت فراسرزمینی را شروع کند ولی به جایی نرسید.    ما ناترازی حتی در دریای خزر نیز داریم، آیا روسیه هم در برابر آبی که وارد دریای خزر می‌شود، مانع ایجاد کرده است؟ عمیق‌ترین قسمت دریای خزر سمت ایران است و سمت روسیه و ازبکستان عمق آب خیلی کم است و اگر روسیه بخواهد به عمد ورودی آب به خزر را کم کند اولین قربانی آن خودش و بعد قزاقستان و بعد ترکمنستان یعنی جمهوری‌های آسیای‌میانه هستند که وابستگی شدیدی به روسیه دارند. بر همین اساس به نظرم نمی‌رسد روسیه به عمد دارد ورود آب به خزر را کم می‌کند بلکه من فکر می‌کنم یک پدیده اقلیمی در حال اتفاق است. اگر ما رفتار دریای خزر را در این ۱۰۰ سال اخیر بررسی کنیم، یک پدیده سینوسی اتفاق افتاده و می‌بینیم در دهه ۱۳۴۰ سطح آب دریای خزر به مراتب از امروز بدتر بوده است و قدیمی‌ها می‌گویند هرچند آب دارد عقب می‌رود ولی در دهه ۴۰ از این هم عقب‌تر بوده است، حالا اگر ما برسیم به جایی که آب از دهه ۴۰ هم عقب‌تر برود، آن وقت می‌توانیم نگران باشیم ولی تا اینجا اکثر صاحبنظران معتقد هستند یک پدیده طبیعی اتفاق افتاده است.    اگر بخواهیم از این فضای مشکلات آبی کشور خارج شویم، چه راهکار‌هایی داریم؟  کلاً برای تأمین آب شرب برای مصارف بهداشتی کل ایرانی‌ها، حتی اگر فرض کنیم که جمعیت الان ۹۰ میلیون نفر است، چیزی حدود ۵/۸ تا ۹‌درصد کل آب قابل استحصال سالانه کشورمان جوابگوی نیاز آنهاست و قاعدتاً نباید هیچ وقت مشکلی برای تأمین آب شرب و مصارف بهداشتی داشته باشیم، اگر الان مشکل داریم به دلیل این است که بخش کشاورزی ما بیش از ۸۰‌درصد منابع آب قابل استحصال را می‌رباید و این را باید حل کنیم. برای همین هم در سند ملی امنیت غذایی آمده که ۸۰‌میلیارد مترمکعب آب مصرفی به ۵۰‌میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کند و ما باید سراغ ارتقا در واحد سطح و ارتقا در تولید و ارتقا در تکنولوژی برویم، مثلاً الان در متروی سئول با لامپ نئون و بدون خاک در حال تولید برنج هستند و این نشان می‌دهد ما می‌توانیم با روش‌های هیدروپونیک مواد غذایی خودمان را تأمین کنیم، مهم آن اتفاقی است که باید بیفتد. خوشبختانه سال گذشته سند ملی امنیت به تصویب رئیس‌جمهور در مقام رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و در ساختمان مشروطه در حضور آقای قالیباف ابلاغ شد، در نتیجه الان مطابق این سند هر مصوبه‌ای که مخالف این سند باشد، کان‌لم یکن است. در این شرایط من تعجب می‌کنم چطور دارند با وجود این سند سد می‌سازند و طرح انتقال آب انجام می‌دهند، در صورتی که مطابق این سند ما باید از محل صرفه‌جویی در کشاورزی، خدمات و صنعت، آب مورد نیازمان را تأمین کنیم و سراغ بازچرخانی آب برویم. ما حدود ۹ تا ۱۰ میلیارد مترمکعب فاضلاب در بخش شرب و خانگی و ۵‌میلیارد فاضلاب در بخش صنعت و حدود ۲۰‌میلیارد در بخش کشاورزی داریم که این تقریباً به جز ۵/۱ میلیاردمترمکعبی است که آن هم به شکل خام وارد سفره‌های آب زیرزمینی و منابع آب زیرسطحی می‌شود که در نتیجه آن دچار افت کیفیت منابع سطحی و زیرسطحی خواهیم شد، از سوی دیگر بحث شیرابه‌ها هم هست که آن هم دارد معضل ایجاد می‌کند. ما اگر اینها را درست و از این آب خام و خاکستری استفاده کنیم، خیلی بهتر، ارزان‌تر و پایداتر می‌توانیم مشکلات کشور را دست‌کم تا نیم‌قرن آینده حل کنیم؛    و چقدر این کار‌ها هزینه دارد؟ در این خصوص یک مثال درباره استان گیلان می‌زنم. استان گیلان استانی است که سه متر بکنید به آب می‌رسید و استانی است که میانگین ریزش‌های آسمانی آن چهار برابر نیاز‌های مردم است، ولی الان در رودسر آب جیره‌بندی است و می‌گویند برای کشاورزی آب نداریم. چرا آب نداریم، می‌گویند آب هست ولی کیفیت ندارد، چون شیرابه‌ها، فاضلاب‌ها و پساب‌ها وارد آب زیرزمینی می‌شود و ما مجبور هستیم سد بزنیم. خب چرا تصفیه‌خانه نمی‌زنید، می‌گویند پول نداریم، می‌گوییم چقدر پول می‌خواهد، می‌گویند هزار‌میلیارد تومان برای پنج سال که بشود ۵‌هزار‌میلیارد تومان، می‌گویند نداریم و به جای آن سد می‌زنند، میلیون‌ها درخت را نابود می‌کنند، جنگل‌های هیرکانی را از بین می‌برند و برای اینها چقدر هزینه می‌کنند؛ سالی ۶‌هزارو ۵۰۰‌میلیارد، چطور است این ۶‌هزارو ۵۰۰‌میلیارد را دارید ولی آن هزار‌میلیارد را ندارید! یعنی سازمان برنامه و بودجه ما باید به عنوان مغز خردمند ماجرا باشد و بودجه برای چنین چیزی ندهد، در حالی که با یک‌پنجم ارزان‌تر می‌تواند نیاز آبی را رفع کند که درست عمل نمی‌کند، نهاد‌های بازرسی کشور هم درست عمل نمی‌کنند. همه اینها درحالی است که ما با یک‌پنجم هزینه‌ای که برای سدسازی، شیرین‌سازی آب دریا و طرح‌های انتقال آب بین حوزه‌ای داریم هزینه می‌کنیم، می‌توانیم به شکل کامل مشکل آب شرب کشور را حل کنیم.