حالا انتهاي جهان

«ويم وندرس» كارگردان آلماني كه در ايران او را با فيلم «برلين زير بال فرشتگان» مي‌شناسند، فيلم ديگري هم دارد به نام «تا انتهاي جهان» كه سال 1991 ميلادي به نمايش درآمد. در اين فيلم سكانسي وجود دارد كه در زمان خود براي من كمي مضحك بود. مضحك به اين دليل كه آن موقع گمان مي‌بردم كه خيال‌پردازي در اين فيلم، همه مرزهاي زمان خود را جابه‌جا كرده. آن سكانس چنين بود كه يك نفر در توكيو با شخص ديگري در نيويورك تلفني صحبت مي‌كردند. دستگاه تلفن‌شان هم يك گوشي كوچك شخصي بود و اين دو تصوير يكديگر را در حال صحبت كردن در گوشي خود مي‌ديدند. دقيقا يادم هست كه وقتي اين صحنه را ديدم در دل به آن خنديدم كه چقدر خيال‌پردازانه. اما حالا بعد از نزديك 35 سال، اين سكانس، بخشي از واقعيت هر روز زندگي همه ماست و نكته اينجاست كه يكي، دو سال بعد از اين فيلم، دستگاه تلفن‌هاي همراه اوليه، وارد مصرف تجاري و همگاني شدند. اگر فقط 20 سال عقب‌تر برمي‌گشتيم، تلفن‌هاي همراه شخصي را مي‌شد در فيلم‌هاي غيرتخيلي ديد كه فقط افراد بسيار ثروتمند در خودروهاي خود داشتند و كاملا يك ابزار تجملاتي بود و ابتداي دهه نود قرن گذشته هم وقتي وارد بازار مصرف همگاني شد، مصرف‌كنندگان ابتدايي‌اش، باز هم كساني بودند كه حداقلي از تمكن مالي را داشتند و اگر يادتان بيايد، وقتي تلفن همراه وارد كشور شد، فقط ثروتمندان قادر به خريد آن بودند، آن هم با كلي دنگ و فنگ و باز هم يادمان بيايد كه يكي از روزنامه‌هاي به‌شدت تندرو با سردبيري يك تندروي قسم‌خورده آن روز كه اين روزها هم از اين‌ور بام افتاده و باز تندروي مي‌كند، ولي مانند پاندول ساعت، جايش عوض شده و در منتهي‌اليه اين طرف قرار گرفته، چقدر به ورود اين تكنولوژي به كشور حمله مي‌كرد و اسلاف و جانشينانش، امروز هم در ادامه همان تندروي ضدتكنولوژي، به رفع فيلترينگ كه گام دوم ولي كوتاه دولت پزشكيان، پس از توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب است، حمله‌ورند. اما آن ابزار ثروتمندان 55سال پيش كه از 30 سال قبل شروع به همگاني شدن كرد، اين روزها حتي شاهديم كه گاهي حتي در دست زباله‌گردها هم ديده مي‌شود و  آن حمله‌وران هميشگي به تكنولوژي و مدرنيته، انگار يادشان رفته كه سه دهه پيش چه داد و هواري مي‌كردند.
ديروز اما دو فيلم ديگر ديدم. فيلم‌هايي كوتاه كه ديگر تخيلي نبود بلكه خبري بود. اولي فيلمي بود از نصب دو آنتن استارلينك كنار هم بر بام خانه‌اي در تهران كه محل آن خانه نامشخص بود، ولي در دوردست، برج ميلاد در كادر ديده مي‌شد و مژده كه بياييد و استارلينك براي‌تان نصب كنيم و خيال‌تان ديگر بابت ارتباط جهاني راحت باشد. اما فيلم خبري دوم از اين هم تامل‌برانگيزتر بود. در فيلم دوم از اين خبر داده مي‌شد كه «ايلان ماسك» از گوشي تلفن همراه ساخت شركت خود رونمايي كرده، تلفن همراهي كه چند خصوصيت منحصربه‌فرد دارد، اول اينكه نياز به شارژ كردن باتري ندارد و تكان خوردن گوشي و نور محيط آن را شارژ مي‌كند. نكته مهم ديگر كه از نظر من مهم‌ترين ويژگي اين گوشي است، آنكه اين تلفن همراه، نياز به سيم‌كارت ندارد و اين يعني حذف ريجستري و اداره مخابرات و همه آن چيزي كه براي فعال كردن يك گوشي لازم است. آنوقت چه مي‌شود؟ هر كس اين نوع تلفن را داشته باشد، بدون هيچ واسطه‌اي به ماهواره‌هاي استارلينك وصل مي‌شود و تمام. و آيا داشتن چنين گوشي‌هايي سخت خواهد بود؟ قطعا نه. وقتي به گفته رييس‌جمهور، 20ميليون ليتر سوخت، بين محل توليد تا محل توزيع كه همه مسير هم دولتي است گم مي‌شود و آب از آب تكان نمي‌خورد و اين يعني از روزي كه جناب رييس‌جمهور اين خبر را علني كرد تا امروز، همچنان اين 20ميليون ليتر روزانه در حال گم شدن است، دست‌يافتن به يك گوشي كه در جيب هم جا مي‌گيرد، كار دشواري خواهد بود؟
گفته‌اند تا برداشتن كامل فيلترينگ توسط دولت بايد 14 ماه صبر كرد و اين يعني ادامه 14 ماه فيلترشكن فروشي. من نمي‌دانم وقتي نصب آنتن‌هاي استارلينك در كشورمان عمومي شود (اگر هنوز نشده باشد) و گوشي‌هاي فوق‌الذكر نيز در اختيار هر كسي قرار بگيرد، ديگر رفع فيلترينگ چه معنايي دارد؟ چون آن وقت حتي به فيلترشكن هم نيازي نيست. احتمالا آنهايي كه امروز اصرار بر ادامه فيلترينگ دارند، هم بيشتر از نويسنده اين يادداشت و هم دقيق‌تر مي‌دانند كه داستان فيلترينگ در 14 ماه ديگر، نه با رفع فيلترينگ دولتي كه با امكانات تكنولوژيكي مرتفع خواهد شد. بنابراين، تنها مي‌توان اين احتمال را داد كه آن 14‌ماه، فقط نهايت فرصت براي فيلترشكن فروشي است تا بشود آخرين منافع را از اين بازار برد. اما ماجراي مهم‌تر جاي ديگري است. 14 ماه ديگر، احتمالا فقط پايان فيلترينگ نيست، كه پايان وزارت ارتباطات هم هست و عجيب اينكه با وجودي كه دولت مي‌داند اگر امروز به فيلترينگ پايان ندهد، 14 ماه ديگر و با پايان اين شكلي داستان فيلترشكن فروشي، احتمالا داستان وزارت ارتباطات هم به همين شكل پايان مي‌پذيرد و پذيرفته كه اين وزارتخانه سرنوشتش به سرنوشت فيلترشكن فروشي گره بخورد و آخرين ماه‌هاي وجودي خود را اينگونه سپري كند و به اين شكل به انتهاي جهان برسد.