تداوم خدمت و اصلاح در تاریخ ایران از امیرکبیر تا رئیسی (مقاله وارده)

    تاریخ پر فراز و نشیب ایران، همواره شاهد ظهور شخصیت‌هایی بوده است که با اندیشه والا و همت بلند، نقشی بی‌بدیل در سرنوشت این سرزمین ایفا کرده‌اند. در این میان، نام دو مرد بزرگ، میرزا تقی‌خان امیرکبیر و شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، به عنوان دو الگوی ماندگار از حکمرانی مصلحانه و خدمت بی‌منت، درخششی ویژه دارد. رهبر معظم انقلاب، با بیانی شیوا، این تشابه را چنین ترسیم فرمودند: «امیرکبیر ۳ سال بر کشور حکومت کرد و کارهای بزرگی را بنیان‌گذاری کرد، شهید رئیسی عزیز هم ۳ سال ریاست کرد و کارهای خوبی انجام داد و بعضی کارها را پایه‌گذاری کرد که ثمره‌اش را ان‌شاءالله بعدها کشور خواهد دید.» این کلام گهربار، نه تنها بیانگر عمق خدمات این دو بزرگوار است، بلکه ما را به تأملی ژرف در وجوه اشتراک میان اندیشه و عمل آن‌ها فرامی‌خواند. یکی از برجسته‌ترین شباهت‌های میان امیرکبیر و شهید رئیسی، تمرکز جدی بر اصلاحات اقتصادی و مالی بود. امیرکبیر در دورانی که اقتصاد کشور دچار نابسامانی‌های فراوان بود، با اقداماتی شجاعانه همچون اصلاح نظام مالیاتی، تعدیل بودجه، و ایجاد حساب واحد خزانه، تلاش کرد تا پایه‌های اقتصادی کشور را استحکام بخشد. او با مبارزه با فساد و رانت، سعی در برقراری عدالت اقتصادی داشت. شهید رئیسی نیز در شرایطی مشابه، با میراثی از مشکلات اقتصادی و تورم فزاینده، سکان دولت را برعهده گرفت. حذف ارز ترجیحی (دلار ۴۲۰۰ تومانی)، اصلاح ساختارهای مالیاتی، عادلانه‌سازی یارانه‌ها و آزادسازی دارایی‌های دولت به بخش خصوصی، از جمله اقدامات مهم دولت سیزدهم در راستای اصلاح ساختار اقتصادی کشور بود. هر دو شخصیت، با درک صحیح از اهمیت اقتصاد در اقتدار ملی، تمام توان خود را برای بهبود وضعیت معیشت مردم و رونق اقتصادی کشور به‌کار گرفتند. نگاه توسعه‌محور، وجه اشتراک دیگری میان امیرکبیر و شهید رئیسی به شمار می‌رود. امیرکبیر با احداث دارالفنون، به توسعه‌ آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص همت گماشت و با احیای قنوات و توسعه کشاورزی، گامی مهم در جهت خودکفایی و رونق اقتصادی برداشت. شهید رئیسی نیز با تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام، افتتاح پروژه‌های زیربنایی مانند سدها، نیروگاه‌ها، راه‌آهن‌ها و آب‌شیرین‌کن‌ها، و توجه ویژه به توسعه‌ی مناطق محروم، نشان داد که توسعه‌ متوازن و آبادانی کشور، از دغدغه‌های اصلی او بوده است. سفرهای استانی متعدد شهید رئیسی، که با هدف بررسی مستقیم مشکلات مردم و پیگیری اجرای پروژه‌ها انجام می‌شد، نمادی از این رویکرد توسعه‌محور و مردمی بود. امیرکبیر، با قاطعیت در برابر فساد و رانت ایستاد و با عزل مدیران ناکارآمد و فاسد، تلاش کرد تا نظام اداری کشور را پاکسازی کند. شهید رئیسی نیز با پیگیری پرونده‌های فساد اقتصادی، از جمله پرونده چای دبش، نشان داد که در مبارزه با فساد، عزمی راسخ دارد. هر دو شخصیت، معتقد بودند که فساد، مانعی جدی در مسیر پیشرفت کشور است و باید با آن به شدت برخورد شود. ارتباط مستقیم و بی‌واسطه با مردم، از ویژگی‌های بارز مشترک میان امیرکبیر و شهید رئیسی بود. امیرکبیر، با وجود جایگاه رفیع صدراعظمی، همواره ارتباط خود را با مردم حفظ می‌کرد و به مشکلات و شکایات آنان رسیدگی می‌نمود. این رویکرد، نه تنها نشان از تواضع و فروتنی او داشت، بلکه او را در جریان مستقیم مسائل و دغدغه‌های جامعه قرار می‌داد. شهید رئیسی نیز با پیروی از همین رویه، سفرهای استانی متعددی را در طول دوران ریاست جمهوری خود انجام داد و شخصاً در میان مردم حاضر می‌شد. این حضور میدانی و دیدار چهره به چهره با اقشار مختلف جامعه، فرصتی مغتنم برای شنیدن بی‌واسطه مشکلات، دیدگاه‌ها و مطالبات مردم فراهم می‌کرد. سفرهای استانی شهید رئیسی، که با هدف بررسی دقیق مسائل و پیگیری اجرای پروژه‌ها انجام می‌شد، به خوبی نشان می‌داد که «مردمی بودن» برای او نه صرفاً یک شعار تبلیغاتی، بلکه یک باور قلبی و التزام عملی بود. این ارتباط مستقیم و مستمر با مردم، به هر دو شخصیت کمک می‌کرد تا با درک عمیق‌تر از واقعیت‌های جامعه، تصمیماتی مؤثرتر و منطبق با نیازهای واقعی مردم اتخاذ کنند و از فاصله گرفتن از بطن جامعه و گرفتاری در بروکراسی اداری جلوگیری نمایند. امیرکبیر در عرصه سیاست خارجی، با حفظ استقلال کشور و اتخاذ مواضع عزتمندانه، تلاش کرد تا از نفوذ بیگانگان جلوگیری کند. شهید رئیسی نیز با توسعه‌ روابط با کشورهای همسایه و عضویت در سازمان‌های بین‌المللی مانند شانگهای و بریکس، و همچنین با اتخاذ مواضع قاطع در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب، دیپلماسی عزتمندانه‌ای را در پیش گرفت. یکی از جنبه‌های مشترک و در عین حال دشوار در مسیر خدمت امیرکبیر و شهید رئیسی، مواجهه با دشمنی‌ها و مخالفت‌های شدید از سوی کانون‌های قدرت و ثروت داخلی و نیز دشمنان خارجی بود. هر دوی این شخصیت‌های برجسته، در راه اصلاح ساختارها، مبارزه با فساد و تلاش برای استقلال و پیشرفت کشور، با موانع و مخالفت‌های جدی از جانب گروه‌های ذی‌نفع داخلی و قدرت‌های خارجی مواجه شدند. سرمایه‌دارانی که منافع نامشروع خود را در خطر می‌دیدند و دشمنان خارجی که استقلال و اقتدار ایران را برنمی‌تابیدند، از هیچ تلاشی برای تخریب، سنگ‌اندازی و سرکوب اقدامات این دو مرد بزرگ فروگذار نکردند. این تقابل و رویارویی با کانون‌های قدرت و ثروت، نشان از عزم راسخ، اراده پولادین و پایبندی بی‌شائبه‌ آن‌ها به منافع ملی، عدالت‌خواهی و بهبود وضعیت عموم مردم داشت. در این بررسی، می‌توان اذعان داشت که میرزا تقی‌خان امیرکبیر و شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، دو چهره‌ی ماندگار در تاریخ ایران، با وجود فاصله‌ زمانی قابل توجه، در اصول حکمرانی و دغدغه‌های ملی، اشتراکات چشمگیری داشتند. هر دو شخصیت، در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی، با شجاعت و تدبیر، به اصلاح ساختارها، مبارزه با فساد، توسعه‌ کشور و خدمت بی‌منت به مردم همت گماشتند. این تشابهات، نه صرفاً در اقدامات سطحی، بلکه در عمق اندیشه و رویکرد آن‌ها به مسائل ریشه داشت. تأکید بر استقلال کشور، توجه به تولید داخلی، مبارزه با رانت و فساد، ارتباط مستقیم با مردم و تلاش برای بهبود معیشت آنان، از جمله نقاط مشترک بارز در کارنامه‌ این دو بزرگوار است. با این حال، آنچه حائز اهمیت ویژه است، تطبیق واقعی این ویژگی‌ها با عملکرد افراد است. در حالی که برخی تلاش می‌کنند با بزرگنمایی اقدامات و ایجاد فضائی تبلیغاتی، چهره‌هایی را به عنوان «امیرکبیر زمان» معرفی کنند، بررسی دقیق و منصفانه نشان می‌دهد که شهید رئیسی، با عملکرد خالصانه و تمرکز بر حل مشکلات واقعی مردم، مصداق بارزتری از این الگوی حکمرانی بوده است. او نه با شعار، بلکه با عمل، نشان داد که دغدغه‌ اصلی‌اش خدمت به مردم و اعتلای ایران اسلامی است. بنابراین، می‌توان شهید رئیسی را به عنوان «امیرکبیر زمان» دانست؛ شخصیتی که با اخلاص و فداکاری، در راه خدمت به مردم و پیشرفت کشور گام برداشت و میراثی ماندگار از خود به جای گذاشت. محمد محمدی