سنگ‌های بزرگ نامزد‌های فوتبال برای نزدن

ثبت‌نام مجمع انتخاباتی ریاست فدراسیون فوتبال در جریان است و همه آنها که سودای ریاست و گرفتن پست‌های مهم در این فدراسیون را دارند، هر طور شده خود را به خیابان سئول می‌رسانند و فرصت به این مهمی را از دست نمی‌دهند. بااینکه همه مدعیان مدیریت فوتبال می‌دانند لابی‌های پشت پرده سرنوشت انتخابات را مشخص می‌کنند ولی همه آنها که تا امروز ثبت‌نام کرده‌اند، ژست مستقل بودن برداشته‌اند و وعده‌های عوام‌فریبانه می‌دهند!
هر چهار سال یک‌بار که زمان تغییرات در فدراسیون فوتبال می‌رسد، همین آش است و همین کاسه. افراد تکراری و امتحان‌پس‌داده، نه تنها برای ثبت‌نام از یکدیگر سبقت می‌گیرند بلکه در اولین مواجهه‌شان با خبرنگاران سعی می‌کنند وعده‌های توخالی بزرگ‌تری نسبت به رقبا مطرح کنند، در حالی که خودشان بهتر از همه می‌دانند واقعیت چیست و اصلاً نباید امیدی به تغییر رویه در روند مدیریت این رشته پرحاشیه داشت. این روز‌ها باز هم بحث دست‌های پشت‌پرده و توافقات یواشکی مطرح است و برخی نامزد‌ها برای موفقیت در انتخابات ۱۱ اسفندماه مهره‌های‌شان را جوری چیده‌اند که به هدف‌شان برسند. یکی از آنها که سابقه‌اش از بقیه بیشتر است، وعده تزریق تفکرات جدید به فدراسیون را داده، دیگری که عادت به ترکاندن بمب دارد، شعار انتخاباتی‌اش گرفتن حق پخش است. اصلی‌ترین نامزد هم میز و صندلی‌اش را دو دستی چسبیده و افتتاح ورزشگاه آزادی، ورود VAR و آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده در خارج را جزئی از افتخارات مدیریتی‌اش می‌داند. یک نامزد باسابقه دیگر نیز هنوز وارد گود انتخاباتی نشده، از رفقایش رکب خورده!
در این آشفته‌بازار که همه به هر قیمتی برای رسیدن به پست و مقام به هر ریسمانی چنگ می‌زنند، وعده‌ها و فرافکنی‌های نامزد‌ها بیش از پیش روی اعصاب مردم است. فوتبالی که سال‌هاست در منجلاب تخلف، حاشیه و فساد گیر افتاده و عمق فاجعه‌اش هر سال بیشتر می‌شود، چطور می‌تواند روی قول‌ها و وعده‌های نامزد‌ها حساب کند. فردی که عملکردش در باشگاه پرطرفدار مشخص است و به راحتی می‌توان آمار مشکلات و حواشی ناشی از مدیریتش را درآورد، روی چه حسابی حرف از گرفتن حق پخش می‌زند؟ این وعده تو خالی سالیان سال است به عنوان حربه از سوی آقایان مطرح می‌شود، درحالی که خودشان هم می‌دانند گرفتن حق‌پخش از صداوسیما چالشی نیست که یک رئیس فدراسیون به تنهایی از پس حل کردنش بربیاید و این موفقیت را به عنوان چماق علیه رقبا و منتقدانش استفاده کند. هم نامزد‌هایی که الان هم سرکار هستند و هم آنها که در گذشته سکاندار فدراسیون بوده‌اند، پرونده‌شان برای مردم و جامعه فوتبال روشن است و از آنها می‌خواهیم به خود زحمت شعار دادن را ندهند. فوتبال ما یک شبه به ورطه سقوط نرسیده بلکه نتیجه بیش از چندین سال سوءمدیریت است که این رشته پرطرفدار با گردش مالی نجومی را به اینجا رسانده و اوضاع آنقدر وخیم است که برگزاری بازی نمادین در ورزشگاه آزادی یک پیروزی و دستاورد بزرگ محسوب می‌شود.‌ای کاش دردمان فقط فرسودگی ورزشگاه‌ها و چمن‌های نامطلوب بود. فوتبال ایران پر است از پرونده‌های سنگین فساد و تخلف و به هر گوشه‌اش که نگاه می‌کنیم، چیزی جز پسرفت و حضور مدیران نالایق و ناکارآمد نمی‌بینیم. وعده‌هایی که این آقایان در این چند روز داده و خودشان را برای پیروزی در انتخابات نسبت به دیگری ارجح دانسته‌اند، این ضرب‌المثل قدیمی را برای‌مان تداعی می‌کند: «سنگ بزرگ علامت نزدن است.» بدون‌شک نمی‌توان از نامزد‌هایی که قبلاً در مسئولیت‌های مختلف رفوزه شده‌اند، انتظار داشت بعد از پیروزی در انتخابات، فوتبال کشورمان را متحول کنند.