ایده خام انتقال پایتخت به مکران


 گروه اقتصادی-زهرا سلیمانی: بحث انتقال پایتخت به سایر نقاط کشور، پرونده ای است که هر از گاهی در فضای عمومی کشورمان مطرح می شود و پس از مدتی از دستور کار خارج می شود. از دولت سازندگی در اواخر دهه 60خورشیدی تا میانه های دهه 70 گرفته تا دولت های روحانی و شهید رییسی این پرونده باز و پس از مدتی به بایگانی سپرده شده است. این در حالی است که پژوهشهای میدانی و علمی یک چنین پرونده هایی با توجه به اهمیت و تاثیری که در روند کلی مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و...دارند، باید گردآوری شده و در بزنگاه ها از آنها استفاده شود. 
اما ظاهرا در ایران هیچ تحقیق و پژوهش قوام یافته ای در مورد یک چنین تصمیماتی وجود ندارد، چرا که هر دولتی دوباره کمیته ها و هیات های ویژه ای را تشکیل داده و در مورد انتقال پایتخت از آنها استفاده می کند و باز روز از نو و روزی از نو.  افزایش قمت مسکن، زمین، ملک و بالا وبدن هزینه های زندگی در تهران کار را به جایی رسانده که تداوم این وضع دشوار به نظر می رسد. طبیعی است که در یک چنین شرایطی، پرونده انتقال پایتخت دوباره باز شود و درباره آن بحث و تبادل نظر شود.  محدوده شهری تهران با مساحت ۷۳۰ کیلومتر مربع و تراکم جمعیت ۱۲۵ نفر در هکتار پایتخت ایران است. برآورد‌های انجام شده نشان میدهند بیش از ۲۰ درصد جمعیت و ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور به این پهنه اختصاص دارد. همچنین تراکم جمعیت در این محدوده شهری ۲۰ برابر میانگین کشوری است. بر این اساس تراکم بالایی از جمعیت و فعالیت‌های اقتصادی در پایتخت شکل گرفته است.
طی دهه های گذشته تا به امروز از شهرهایی چون شاهرود، خدابنده، بندرعباس، بوشهر، زاهدان و امروز سواحل مکران و... به عنوان مقاصد احتمالی تغییر پایتخت ایران نام برده شده است. اما هرگز این ایده به مرحله اجرایی نرسیده است. طی روزها اخیر دو مقام بلد پایه دولت درباره موضوع انتقال پایتخت از تهران صحبت کرده اند. ابتدا محمدرضا عارف معاون اول رییس جمهور از مکران به عنوان مقصد احتمالی پایتخت جدید ایران نام برد و پس از او هم فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت منطقه مکران را به عنوان منطقه مد نظر دولت برای انتقال پایتخت معرفی کرد. مسعود پزشکیان هم به تناوب درباره ضرورت این انتقال سخن گفت و اعلام کرد،‌ » راهی جز انتقال مرکزیت اقتصادی و سیاسی به نزدیکی آب های جنوبی کشورمان نداریم.» اما باید دید تحلیلگران و نخبگان در این خصوص چه می گویند؟

تحلیلگران درباره این موضوع چه می گویند؟
ایده انتقال پایتخت با انتقاد بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مواجه شده است. پیمان مولوی یکی از اقتصاددانانی است که در این زمینه به اظهار نظر پرداخته و  به تجارت می گوید:« موضوع انتقال پایتخت، یکی از پرونده هایی است که بررسی آن نشان می دهد تا چه اندازه موضوعات در ایران فاقد پیوست های درست منطقی و اقتصادی است. اگر ایده انتقال پایتخت مطلوب و معقول است، چرا دولت های مختلف تا به امروز آنرا اجرایی نکرده اند و اگر مناسب نیست چرا هر دولتی که روی کار می اید دوباره این پرونده را باز می کند؟»



او ادامه می دهد:« تا زمانی که موضوع سرمایه گذاری در ایران حل نشود و زنجیره تحریم ها از سدت و پای اقتصاد ایران باز نشود، اوضاع همین است. گرانی مسکن در پایتخت به دلیل رشد تورم و افزایش سفته بازی و سوداگری و دلالی است. شلوغی پایتخت و آلودگی آن به دلیل سوءمدیریت های فراوان و عدم امکان توسعه زیر ساختهای صنعت گاز و برزق و...است. مسئولان به جای رفع این معضلات، معلولی مانند انتقال پایتخت را دنبال می کنند.»
 مصطفی هاشمی طبا که در دولت هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از اعضای کابینه حضور داشته در گفتگو با تجارت به این موضوع اشاره کرده و می گوید:« به نظرم به اندازه ای مسائل اقتصادی در کشورمان وجود دارد که بحث انتقال پایتخت در حاشیه قرار می گیرد. باید دید، سایر کشورهایی که پایتخت خود را تغییر داده اند، آیا به نتیجه مناسب دست پیدا کرده اند؟ یک نمونه از انتقال پایتخت ها، کشور برزیل است که است که در دهه های ابتدایی قرن بیستم، برازیلیا را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. این در حالی است که شهرهای ریودوژانیرو و ستانتیاگو شهرهای بزرگ برزیل هستند. بر اساس برخی داده ها ، حدود یک قرن قبل حدود 40میلیارد دلار برای این انتقال هزینه شد اما عملا اهداف در نظر گرفته شده برای انتقال پایتخت محقق نشدند. نمونه دیگر یک چنین انتقال هایی، انتخاب شهر اسلام آباد به جای کراچی است. اما نه تنها تراکم جمعیت در کراچی بهبود پیدا نکرد، بلکه در بسیاری از موراد باعث تراکم بیشتر جمعیت، آلودگی بیشتر و مسکن کمتر شد.»
او در ادامه با تاکید بر اینکه ایران باید به مسائل اساسی مرتبط با راه، شهرسازی و...بیندیشد، می گوید:«به نظرم این نوع اظهارنظرها درباره انتقال پایتخت بیشتر برای جلب توجه افکار عمومی و دور کردن ذهن عموم مردم از  مشکلات اصلی اقتصاد است. در تهران فروش تراکم، عدم توسعه حمل و نقل عمومی، فقدان طرح های مناسب برای مسکن و...باعث بروز مشکل شده است، برای حل این بحران باید مشکلات را رفع کرد. نه اینکه طرح هایی را روی کار آورد که عملا باعث بهبود وضعیت شهر تهران و تحقق توسعه پایدار در سایر مناطق کشور نمی شود.»

برای حل مشکلات تهران چه باید کرد؟
پیروزی حناچی شهردار سابق تهران و یکی از تحلیلگران حوزه شهرسازی کشور درباره موضوع انتقال پایتخت به تجارت می گوید:« ایده انتقال پایتخت با این هدف انجام می شود تا مشکلات ریشه ای تهران مانند ترافیک، شلوغی، آلودگی هوا، تراکم جمعیتی بالا و...رفع شود. ابتدا باید به این پرسش پاسخ داد که انتقال پایتخت آیا این مشکلات را رفع می کند؟ تجربیات جهانی پاسخ منفی به این پرسش می دهد. سوال مهم بعدی آن است که آیا سایر شهرهایی که با مشکلاتی مانند تهران روبه رو بوده اند آیا مشکل خود را با انتقال پایتخت حل کرده اند؟ باز هم پاسخ منفی است. توکیو و پکن پایتخت های ژاپن و چین یکی از نمونه شهرهایی هستند که مشکلاتی به مراتب بیشتر از تهران داشته اند، اما مشکل خود را نه با انتقال پایتخت بلکه با طرح های علمی و مشارکت های عمومی رفع کرده اند. زمانی درپکن امکان دیدن آسمان وجود نداشت، اما امروز آسمان این شهر آبی است و ترافیک این شهر نیز تا حد زیادی پایان یافته است. درست است که تهران با مشکلاتی چون شلوغی، ترافیک، آلودگی، تراکم بالای جمعیت، مشکل مسکن، گرانی و...روبه روست، اما باید این صورت مساله را حل کرد، نه اینکه کل صورت مساله را پاک کنیم.»
او ادامه می دهد:«پکن برای رفع مشکلات این شهر، ‌ابتدا توسعه حمل و نقل عمومی را در دستور کار قرار داد. توسعه حمل و نقل عمومی باعث شد تا بسیاری از مشکلات مرتبط با ترافیک و آلودگی این شهر کاهش پیدا کند. در مرحله بعد از خودروهای برقی و هیبریدی به جای خودروهایی که با سوخت فسیلی کار می کردند، استفاده کرد. نهایتا  رویکرد حمل و نقل خود را از حمل و نقل سواره مبتنی بر حمل و نقل عمومی قرار داد. به جای احداث بزرگراه ها، ابتدا مترو و سیستم اتوبوسرانی را توسعه دادند.» حناچی با اشاره به اینکه لازم است امکانات در سایر شهرهای کشور نیز توزیع شود می گوید:« مساله مهم بعدی توزیع اشتغال و امکانات و ظرفیت ها در سایر شهرهاست. دولت اگر قصد داردف مناطق جنوبی و سایر بخش های کشور توسعه پیدا کند، باید زمینه توزیع امکانات و ثروت را در این مناطق فراهم سازد.  وقتی مردم امکان پیدا کردن شغل و درآمد مناسب همچنین امکانات لازم مانند اینترنت و...را در سایر شهرها داشته باشند، طبیعی است که از شلوغی و ترافیک تهران و کلانشهرها به سمت شهرهای دیگر می روند. به جای سرمایه گذاری نومی برای انتقال پایتخت خوب است روند سمرایه گذاری در توسعه زیرساختهای اقتصادی و کسب و کار سایر شهرها صورت گیرد تا مردم خودشان انتخاب کنند در کدام شهرها زندگی ککنند.»
او در پایان خاطرنشان می کند:«‌همچنین باید هزینه زندگی  در سایر شهرها به نسبت تهران کمتر شود تا اقبال عمومی به زندگی در سایر نقاط کشور بیشتر شود. وقتی دولت به این بایدها توجه کند، شک نکنید، مردم هم از زندگی در سایر مناطق کشور استقبال خواهند کرد. اغلب پژوهشهایی که طی دهه های اخیر در خصوص انتقال پایتخت صورت گرفته حاکی از آن است که این تصمیم منجر به تحقق اهداف از پیش تعیین شده نخواهد شد.»