«قدرتنمایی تهاجمی»در دستور کار ترامپ
مهدی مطهرنیا
کارشناس مسائل آمریکا
ترامپ در دوره دوم خود قدرتنمایی تهاجمی را در دستور کار قرار داده است. در دور اول پارادایم او آشوب بود و دکترین او بر اساس دکترین بازیگر دیوانه پیش رفت اما حالا قدرتنمایی تهاجمی را در دستور کار قرار داد و دکترین او فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی به جوامع هدف است ...در دوران بایدن، سیاستهای دفاعی باعث شد تا تمرکز بر سامانههای دفاع موشکی پدیدار شود و و در نهایت موجب شد تا پروژههای متعددی در حوزه این سامانهها تحت عنوان سامانههای دفاع موشکی و لیزری در دستور کار قرار بگیرد. نیروی دفاع فضایی یکی از همین دسته اقدامات بود که البته باید دانست که این نیروی فضایی صرفاً بر روی زمین خود را پدیدار نمیکند بلکه تلاش میکند تا به عنوان یک پل میان زمین و کرات دیگر عمل کند و تلاش میکند تا پرچم ایالات متحده حتی در مریخ برافراشته شود. به احتمال زیاد نیروی فضایی ایالات متحده در دولت دوم ترامپ گسترش پیدا میکند و وظیفه آن مقابله با تهدیدات بالستیک و تهدیدات سایبری است که هدف آن تامین امنیت ملی آمریکا از خارج خواهد بود و بالطبع این سپر دفاعی که حالا تیم ترامپ نام آن را گنبد آهنین آمریکا تلقی میکنند، گسترش پیدا خواهد کرد. ارتقای سامانههای قدیمی با استفاده از تکنولوژی مانند هوش مصنوعی از گذشته در دستور کار روسای جمهوری ایالات متحده بوده و به نوعی حالا برای شبیهسازی تهدیدها و پیشگیری از آنها، با استفاده از رباتها و پهپادها در عملیاتهای دفاعی ایالات متحده در دستور کار قرار گرفته است. در کنار همکاریهای بینالمللی در خصوص دفاع موشکی و سایبری و همچنین تقویت زیرساختهای آن را شاهد هستیم. مواجهه با تهدیدات چین و روسیه و بزرگنمایی این تهدیدات، اهمیت همکاری ایالات متحده با سایر شرکای خود به خصوص ناتو را برجسته میکند. از اینرو باید دانست که تبادل اطلاعات و تقویت تمامی این سامانهها مورد توجه ترامپ خواهد بود اما اینکه او هزینه این ارتقای سیستماتیک را از شرکای خود برای سرشکن کردن هزینهها دریافت میکند یا خیر موضوعی است که در آینده نه چندان دور مشخص میشود. طبیعی است که در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ به دلیل اینکه او یک پست نئوکان به حساب میآید، هزینههای دفاعی ایالات متحده نسبت به دوران بایدن و دموکراتها افزایش پیدا خواهد کرد. لذا تقویت سامانههای دفاعی به دلیل تهدیداتی که به دلیل پوستاندازی تکنولوژی میتواند متوجه ایالات متحده باشد در حوزه موشکی، سایبری و هوش مصنوعی مد نظر جمهوریخواهان و شخص ترامپ خواهد بود. توجه بیشتر به تقویت توان نظامی آمریکا به ویژه در حوزه دفاع موشکی، از مهمترین بخشهای این برنامه است که میتواند سپر دفاعی آمریکا را با نامهای گوناگون گسترش دهد و حتی آن را به روزرسانی کند. این روند باعث میشود که این سیستمها ادامهدهنده ساختار گذشته باشد اما ارتقای آنها بدون شک امر بسیار مهمی تلقی میشود. باید توجه داشت که تحکیم قدرت و تثبیت آن در قرن بیست و یکم، با توجه به تحولات شدید فناوری، امکان کنترل به نسبت زیاد قدرت برای ایالات متحده قابل پیشبینی است و بر همین اساس آنها باید برای حفظ ابرقدرتی خود برنامهریزی کنند و به تحقیقات در این حوزه مشغول باشند. واقعیت این است که گفتمان امنیتی منفی باعث میشود تا ایالات متحده در پی جستوجوی این باشد که تهدیدها را شناسایی کند اما در گفتمان امنیتی مثبت، عملکرد به صورت ایجابی است؛ به این معنا که اگر حس کنند که میتوانند خود را به مراتب بالاتر برسانند حتماً این کار را انجام میدهند اما نباید به ارکان دیگر مانند امر اقتصادی فشار وارد شود.