18 ساله‌هايي كه دولت سر راه مي‌گذارد

كبري فرشچي

آخرين مأمن كودكاني كه از خانواده به هر دليلي رانده شده‌اند، مراكز شبانه‌روزي بهزيستي است، اما بسياري از بچه‌هايي كه در چنين مراكزي بزرگ و در 18 سالگي از اين مراكز بيرون رانده شده‌اند، سرنوشت خوبي ندارند. بگذريم از اينكه گزارش‌هايي درباره اتفاقات ناخوشايندي در داخل همين مراكز نيز منتشر شده است؛‌گزارش‌هايي همچون تعرض به كودك اوتيسمي از سوي مدير يكي از مراكز توانبخشي كه چندي پيش در خراسان اتفاق افتاد و موجب شد تا كنجكاوي رسانه‌ها از وقايع مشابهي پرده بردارد.  اواخر خرداد ماه سال جاري بود كه انتشار خبر تعرض به كودك بيمار در يكي از مراكز توانبخشي از سوي مدير اين مركز با موجي از انتقادها و ابراز انزجار در فضاي مجازي همراه بود. اين ماجرا نخستين حادثه‌اي نبود كه براي كودكان تحت حمايت بهزيستي اتفاق افتاده و با همين روند نظارتي آخرين حادثه نيز نخواهد بود. اينگونه حوادث ناخوشايند به كودكاني كه در مراكز شبانه‌روزي بهزيستي نگهداري مي‌شوند، محدود نيست و هر‌از‌چندگاه اخباري از شكنجه و آزار و اذيت بچه‌ها در مهدهاي كودك هم منتشر مي‌شود؛‌رفتارهايي كه نشان مي‌دهد نظارت مناسبي روي مراكز تحت نظارت بهزيستي و استخدام كاركنان و مربيان وجود ندارد.
  بچه‌هايي كه دوباره سر راه گذاشته مي‌شوندبچه‌هاي بهزيستي 18 ساله كه بشوند، دوباره سر راه گذاشته مي‌شوند، هر‌ سال حدود 800تا 900نفر بعد از 18سالگي از مراكز بهزيستي ترخيص مي‌شوند. سازمان بهزيستي در اين سال‌ها 3‌ميليون تومان به جوانان ترخيص‌شده مي‌داد تا زندگي مستقلي را شروع كنند. هرچند اين رقم به 7و 14‌ميليون تومان هم رسيد و قرار است تا 20ميليون تومان هم برسد، اما هنوز اين جوانان نمي‌توانند با چنين مبالغي زندگي مستقلي داشته باشند و اغلب آنها باز هم در گروه‌هاي چند نفري زندگي مي‌كنند، اما هزينه شروع يك زندگي مستقل فقط يكي از مسائل آنهاست، مسئله مهم‌تر تجربه زندگي در يك خانواده است. فاطمه دانشور، رئيس سابق كميسيون اجتماعي شوراي شهر پيش از اين گفته بود، بسياري از كارتن‌خواب‌ها نوجوانان خارج‌شده از سرپرستي بهزيستي هستند؛ ادعايي كه البته چندي بعد توسط معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي كشور تكذيب شد، اما چندان هم بعيد به نظر نمي‌رسد، كودكاني كه تا 18 سالگي تحت سرپرستي سازمان بهزيستي بوده‌اند، پس از خارج‌شدن از پوشش اين سازمان به دليل نداشتن توانايي در تأمين معيشت و حمايت از سوي بهزيستي كارتن‌خواب ‌شوند.


  نگاه متفاوت بچه‌هاي بهزيستي به جنس مخالفدر پژوهشي سه ساله روي دختراني كه از اين مراكز بيرون آمده‌اند، همه دختراني كه در پرورشگاه بزرگ شده بودند و بعد ازدواج كرده بودند، ازدواجشان به طلاق منتهي شد و آنها كه بچه‌دار شده بودند، شرايطشان سخت‌تر هم مي‌شد. در بخشي از گفت‌وگوهاي نقل شده در اين پژوهش آمده كه يكي از دلايل نگاه منفي اين دختران به مردان بوده است؛ اغلب دختران با توجه به آنكه از مراكز بيرون نمي‌آمدند با مردي مراوده نداشتند. مرد را موجود بي‌رحمي مثل پدرشان كه آنها را رها كرده بود، مي‌ديدند و اگر هم او را به ياد نداشتند تنها مردي كه مي‌ديدند پيرمرد بداخلاق و زمختي بود كه باغچه‌ها را آب مي‌داد. به همين دليل از مردان بيزار بودند و بعد از ازدواج هم روش برخورد با شوهر را نمي‌دانستند. شرايط متفاوت بچه‌هايي كه در اين مراكز زندگي مي‌كنند و تجربه‌هاي زندگي سختي كه داشته‌اند و همين‌طور مربياني كه كارمند بهزيستي هستند و مي‌آيند و مي‌روند و هر كدام روش خود را دارند روي زندگي اين بچه‌ها آثار مثبت و منفي خود را دارند.  نبي‌الله عشقي ثاني، مديركل پيشين اداره كودكان بي‌سرپرست درباره شريط ازدواج آنها نيز توضيح مي‌دهد: وقتي دختري مي‌خواهد ازدواج كند، خانواده‌اي وجود دارد كه از نظر اقتصادي، آموزش آداب اجتماعي و از ديگر ابعاد به عنوان حامي دختر خودش را نشان مي‌دهد، اما در مراكز، اين چگونه اتفاق مي‌افتد؟ البته مديران مركز و مددكاران اجتماعي مداخله مي‌كنند و قواعد و اصول را يادآوري مي‌كنند، ولي يادمان باشد هيچ روانشناس و كاركرد ديگر اداري نقش مادر را نمي‌تواند اجرا كند.  وي تصريح مي‌كند: مسلماً خيلي از آقايان به دلايل مختلف ممكن است تمايلي به ازدواج با چنين دختراني را نداشته باشند، حتي اگر هيچ مشكلي هم نداشته باشند. از سوي ديگر افراد عادي پس از ازدواج در برهه‌هاي مختلف از مشاوره و حمايت مادر و خانواده خود برخوردارند، در عين حال آمار طلاق اينقدر بالاست، اما درباره بچه‌هاي بهزيستي چنين حمايت‌هايي وجود ندارد.
  آزار و اذيت‌هاي جنسيآزار و اذيت‌هاي جنسي در برخي مراكز بهزيستي هم موضوع ديگري است كه برخي گزارش‌ها بر آن صحه مي‌گذارد. درست مانند كودك اوتيسمي كه از سوي مدير مركز توانبخشي تحت تعرض قرار گرفته است. طبق ماده 4 قانون حمايت از كودكان و نوجوانان هرگونه صدمه و اذيت و آزار و شكنجه جسمي و روحي كودكان و ناديده‌گرفتن عمدي سلامت و بهداشت رواني و جسمي و ممانعت از تحصيل آنان ممنوع و مرتكب به سه ماه و يك روز تا شش ماه حبس يا تا 10 ميليون ريال جزاي نقدي محكوم مي‌شود، اما بديهي است بسياري از آزارهاي اينچنيني به خصوص در مراكز نگهداري از افراد معلول و عقب‌افتاده ذهني هيچ‌گاه بر ملا نخواهد شد تا محاكمه‌اي در كار باشد، اما در اين ميان برخي از اين رفتارها رسانه‌اي مي‌شود. مانند اتفاقي كه براي دختر 30 ساله معلول كه در يكي از مراكز نگهداري از معلولان عقب‌مانده ذهني وابسته به سازمان بهزيستي زندگي مي‌كند، رخ داده و اين دختر از سوي يكي از نيروهاي تأسيساتي اين مركز مورد تعرض قرار گرفته است. گويا بازرسي سازمان بهزيستي به محض اينكه از ماجرا مطلع‌شده از مسئولان مركز خواسته كه هرچه سريع‌تر گزارش پزشكي قانوني را ارسال كنند، با اين حال مدير مركز همچنان از اين كار جلوگيري مي‌كند و مصمم است، صورت مسئله را پاك كند. با اين اوصاف آيا مي‌توان انتظار داشت قصه‌هاي تلخ بچه‌هاي بي‌خانمان پاياني شيرين داشته باشد؟