مرد پارتی، بی خانه شد!

آذر صدارت - چنـد روز است خبرهای تلخی درباره حفاریِ غیرمجاز و سرقت و تخریب آثار باستانی شهرستان ایـذه، واقع در استان خوزستان، در خبرگزاری‌ها و کانال های تلگرامی دست به دست می‌شود. حتی اگر تندیس «مرد پارتی»، که نگیـن آثار باستانی کشورمان در موزه ایران‌باستان است را از نزدیک ندیده باشید، حتما شکل و شمایلش را به واسطه تصاویر کتاب‌های درسیِ تاریخ و تاریخ‌هنــر به یاد دارید. حالا، مسئول انجمن «دوستداران میراث فرهنگی» ایذه در گفت‌وگو با ایرنا اظهار کرده: «معبد باستانی شمی، خاستگاه مرد پارتی، در این شهرستان به دست تعدادی از قاچاقچیان میراث فرهنگی، منفجر و تخریب شده است.» و ادامه داده: «در گذشته هم این معبد مورد سرقت قرار گرفته و یک بار حین حفاری‌های باستان شناسی یک هیئت ایتالیایی، کوزه درون قبرِ حفاری شده، شبانه سرقت شد.» هرچند در ادامه، رئیس اداره میراث فرهنگی ایذه با رد وقوع هرگونه انفجار در این محوطه تاریخی به خبرنگار ایرنا گفت: «منکر حفاری در منطقه نیستیم؛ چراکه حفاری آثار تاریخی در همه جای کشور انجام می‌شود و یک اپیدمی ملی است. مسئله این است که ما مشکل کمبود نیروی یگان حفاظت داریم و این یک واقعیت است.» فارغ از این که در این بازی تایید و تکذیب و اصرار و انکار، بالاخره واقعیتِ ماجرا چیست، این اتفاق هم مثل موارد مشابهش، می‌تواند تلنگر تکان‌دهنده‌ای برای هر ایرانی باشد. همه‌مان می‌دانیم که ایران، در کنار مصر و روم باستان، جزو تمدن‌های کهنِ جهان است و از هفت‌هزارسال پیش، غارنشینانی در تپه‌های «سیلکِ» کاشان و دیگر نقاط ایران که البته آن روزها بسیار پهناورتر بود، ظرف و ظروف و جنگ‌افزار و زیورآلات با نگاره‌های اسب و خورشید داشتند. این، علاوه بر این که فهم و هوش و شعور ایرانیان باستان را نشان می‌دهد، به این معنی است که جای‌جای خاک کشورمان، امانت‌دار سازه و معبد و ظرف و نقش‌برجسته‌های ارزشمند و گرانبهایی است؛ سازه‌ها و اشیایی که بیش از ارزش مادی، به لحاظ معنوی ارزش دارند و هر کدام، مثل تکه‌های یک پازل، پیشینه و تاریخ و فرهنگ و هویتِ ملی ما را شکل داده و می‌دهند. هویتی که بدون آن، معلقیم. اما انگار گاهی، برخی آدم‌ها یا حتی برخی مسئولانی که وظیفه حفاظت و مراقبت از این هویت را به عهده دارند، متـوجه عمقِ شکوه و عظمت این تاریخ و فرهنگ که در قالب کاخ‌های تخت‌جمشید و نقش‌برجسته‌های نقش‌رستم و آجر به آجر تخت سلیمان جلوه کرده، نیستند و به‌خاطر بی‌توجهی و سهل‌انگاری همه، قصه پرغصه تخریب آثار باستانی ایران، هر روز و هنوز و همچنان، ادامه دارد. پرونده امروز «زندگی‌سلام» بر مرور برخی موارد مشابه معبد شمی، متمرکز است.